۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۳۷
کد خبر: 83208879
T T
۰ نفر

گسترش ابعاد اختلافات امارات - عربستان

۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۳۷
کد خبر: 83208879
گسترش ابعاد اختلافات امارات - عربستان

تهران - ایرنا - عربستان و امارات هر چند در تهاجم به یمن و كشتار مردم این كشور در یك صف قرار گرفتند، اما در سال های گذشته در مواردی همچون مسایل مرزی، دیدگاه های سیاسی و ... با هم دارای اختلاف بوده اند.

در ششم فروردین سال 1394 كه ائتلاف عربی - آمریكایی به سركردگی عربستان به دلیل واهی بازگرداندن 'عبدربه منصور هادی' رییس جمهور مستعفی و فراری یمن به قدرت، به این كشور حمله و امارات نیز در این تجاوز عربستان را تمام قد همراهی كرد، همه روزه اخبار مبنی بر بروز اختلاف میان ریاض - ابوظبی در رسانه ها منتشر شده است.
هر چند امارات در قالب ائتلاف عربی - آمریكایی به همراه عربستان در جنگ یمن مشاركت دارد، اما شواهد نشان می دهد كه ابوظبی اكنون چندان مایل به پیروزی عربستان در این جنگ نیست، زیرا ریاض بر خلاف توافقات خود با ابوظبی عناصر طرفدار امارات در دولت مستعفی یمن را به نوعی به حاشیه رانده و حتی از كابینه منصور هادی اخراج كرده است.
دو كشور عربستان و امارات به رغم اختلافات زیاد، اما نزدیكی محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی تاكنون مانع از تشدید اختلافات شده است ولی به نظر می رسد این اختلافات نمی تواند مدت زیادی پنهان باقی بماند.
«دیوید هرست» طی مقاله ای كه در پایگاه خبری میدل ایست آی منتشر كرده بر این امر تاكید دارد و می نویسد كه رقابت و درگیری میان امارات و عربستان درباره یمن، رقابتی بر سر رهبری جهان سنی عرب است.
هرست همچنین تاكید دارد كه امارات می كوشد تا انتقال قدرت در یمن توسط عربستان با مشكل مواجه شود و دولت عبدربه منصورهادی كه برخی از اعضای حزب اصلاح وابسته به گروه اخوان المسلمین را در خود جای داده را با ناكامی مواجه سازد و به جای آن «احمد علی صالح» پسر رئیس جمهور سابق یمن و فرمانده سابق گارد جمهوری و سفیر سابق یمن در ابوظبی را به كرسی ریاست جمهوری یمن بنشاند.
امارات تلاش زیادی كرد تا عبدالله صالح رییس جمهور سابق یمن را با خود همراه كند تا بدین گونه نقش عربستان در یمن را كاهش دهد، اما كشته شدن وی باعث بر هم خوردن تمامی معادلات در این مورد شد و به همین دلیل اختلافات عربستان با امارات بار دیگر تشدید شده است.
پایگاه فرانسوی 'مدیا پارت' نیز طی گزارشی به اختلافات میان «محمد بن سلمان» و «محمد بن زاید» پرداخته است؛ در این گزارش تاكید شده كه «محمد بن زاید» ولی‌عهد ابوظبی و مرد شماره یك امارات، مُرشد و راهنمای «محمد بن سلمان» است و این دو نفر علی‌رغم تلاشی كه برای بازطراحی (نقشه سیاسی) منطقه می‌كنند، در برخی مسائل همچون قتل جمال خاشقچی و جنگ یمن به اختلاف رسیده‌اند.
به نوشته این پایگاه فرانسوی، «محمد بن سلمان» شخصیت شناخته شده‌ای دارد و در تمامی جهان به مدیریت تنش‌زا و ناكامی‌های پر سر و صدایش شناخته می‌شود؛ از جمله ناكامی‌های وی در جنگ یمن، شكست محاصره قطر، عدم تأثیرگذاری بر درگیری‌های عراق و سوریه می باشد؛ علاوه بر این شك و تردیدهای بسیاری در خصوص چشم‌انداز اقتصادی 2030 بن سلمان وجود دارد.
به گزارش مدیا پارت، اما «محمد بن زاید»، در پشت خنده‌هایش، حقیقت تاریكی را پنهان می‌سازد؛ او مخالفان سیاسی‌اش را به هیچ وجه تحمل نمی‌كند و هیچ گونه تسامحی با هر آن چه به اسلام سیاسی مرتبط باشد، ندارد؛ كارشناسان منطقه به علت نقشی كه (بن زاید) در هدایت محمد بن سلمان دارد، به او لقب «عروسك گردان» داده‌اند.
این دو شخصیت سیاسی در جنگ اقتصادی علیه قطر یا قلع و قمع صدای مخالفان با یكدیگر هم رأی هستند، اما در خصوص جنگ یمن شكاف‌هایی میانشان ایجاد شده است، چرا كه دو طرف دشمنان و اولویت‌های خود را در یمن دارند؛ برای بن زاید، اخوان‌المسلمین در یمن و خارج از آن دشمن شماره یك امارات محسوب می‌شود، اما برای بن سلمان این انصارالله است كه اولویت دارد.
از سوی دیگر عربستان سعودی ارتباطاتی با جنبش «الاصلاح یمن» (وابسته به اخوان‌المسلمین) برقرار كرده كه خشم ابوظبی را برانگیخته و امارات نیز پیمان‌های سری با گروه‌های تروریستی مستقر در یمن به امضاء رسانده و با مخالفت عربستان سعودی مواجه شده است.
مدیا پارت در ادامه می نویسد: همچنین دو كشور اهداف یكسانی نیز در یمن ندارند؛ ولی‌عهد ابوظبی در آرزوی سیطره بر جنوب یمن و تنگه باب‌المندب است تا از این طریق راهبرد حضور مستقیم در گذرگاه‌های دریایی از خلیج فارس تا دریایی سرخ را عملی كند و این راهبردی است كه مدت‌هاست برای كارشناسان مشخص شده، اما راهبرد سعودی ها در یمن هنوز كاملا مشخص نیست.
'مارك لاویرن' مدیر مركز ملی پژوهش‌های علمی در فرانسه در گفت وگو با مدیا پارت در این خصوص می گوید، استراتژی دریایی امارات با هدف جست ‌و‌جوی سرزمین‌ها و مواد خام در آفریقا طرح‌ریزی می‌شود و اینكه این استراتژی در چارچوب دوران پس از تمام شدن نفت و خروج آمریكا از منطقه، جای می‌گیرد؛ از این رو امارات تمامی قوانین بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد و نیروهایش را در جزیره «سقطری/سوكاترا» و باب‌المندب مستقر می‌كند و از سوی دیگر در بنادر سومالی و اریتره و حتی سودان نیز حضور دارد.
وی ادامه می‌دهد: در زمانی كه امارات نگاهش به فراسوی مرزهاست، عربستان سعودی همچنان در مشكلات داخلی‌اش در خصوص بودجه یا مسائل اجتماعی و فرهنگی غرق است و حاكمان سعودی به حاشیه راندن نخبگان تكنوكرات و شیعه و جامعه بزرگ تاجران در حجاز مشغولند.
پایگاه «مدیا پارت» در بخش دوم گزارش خود می‌نویسد، مسائل دیگری نیز وجود دارد كه باعث اختلاف و تنش در رابطه دو ولیعهد شده است، یكی جنجال «سعد الحریری» بود كه محمد بن زاید مجبور شد از «امانوئل مكرون» رئیس‌جمهور فرانسه بخواهد تا با ورود به ماجرا، نخست وزیر لبنان را از اسارت بن سلمان نجات دهد.
مسأله دیگر جنجال «جمال خاشقچی» بود و «محمد بن زاید» از آن جایی كه به عنوان مربی بن سلمان شناخته می‌شد، تلاش می‌كرد خود را از بدنامی ایجاد شده برای بن سلمان به دور نگه دارد؛ از این رو به یك حمایت ساده از ولی‌عهد سعودی در این ماجرا اكتفا كرد.
روزنامه السفیر نیز در پایگاه اینترنتی خود طی مطلبی با عنوان 'اختلافات میان عربستان سعودی و امارات برسر جزیره حویصات از سرگرفته شد'، نوشت: بعد از گذشت دهها سال، بار دیگر اختلافات بین امارات و عربستان سعودی درباره حق تصرف در مناطق دریایی ظاهر شده است.
این در حالی است كه توافقنامه سال 1974 كه در زمان فیصل بن عبد العزیز پادشاه وقت عربستان و شیخ زاید بن سلطان آل نهیان حاكم امارات در جده به امضای دو كشور رسید، به اختلافات مرزهای زمینی و دریایی دو كشور پایان داده بود.
طبق این توافقنامه تمام مناطق دریایی موجود بین آبهای منطقه ای عربستان و آبهای بین المللی بین دو كشور تقسیم و ثروت ها و منابع طبیعی در كف دریا و منابع زیر زمینی زیر دریا متعلق به كشور امارات شد.
در آن هنگام بعد از به رسمیت شناخته شدن حاكمیت عربستان بر جزیره حویصات و متقابلا به رسمیت شناختن دیگر جزایر این منطقه برای امارات، هر دو طرف در زمینه بازگشایی صفحه جدیدی از روابط توافق كردند، اما در حال حاضر دوباره اختلافات درباره این جزایر از سال گذشته از سرگرفته شده است.
امارات در نوامبر 2011 نامه ای محرمانه به بان كی مون دبیر كل وقت سازمان ملل فرستاد تا مراتب اعتراض خود را به اقدامات عربستان سعودی در استفاده غیر قانونی از جزایر مورد اختلاف به سازمان بین الملل برساند كه همین مسئله باعث انتقاد عربستان سعودی از امارات در آن زمان شد.
بر اساس اطلاعات برخی رسانه ها، بان كی مون نیز این نامه امارات را به سازمان ویژه رسیدگی به امور بین المللی دریاها ارجاع داده بود.
منطقه اختلافی كه بر اساس توافقنامه 1974 به عربستان واگذار شد، خورالعدید نام دارد كه به طول 25 كیلومتر در ساحل خلیج‌فارس قرار گرفته و امیرنشین ابوظبی را از قطر جدا كرده است؛ این خور كه نفت استخراج شده از چاه‌های شیبه - زراره را به بازار جهانی منتقل می‌كند، برای عربستان بسیار اهمیت دارد و برخی بر این باور هستند كه در صورت اصرار امارات برای تصرف خاك عربستان روابط دو كشور بیش از پیش شكرآب شود.
پایگاه اینترنتی روزنامه رای الیوم نیز طی گزارشی با اشاره اختلافات ریاض - ابوظبی نوشت: اختلافات پنهان عربستان و امارات، ائتلاف طولانی مدت این دو كشور را در معرض تهدید قرار داده، تا آنجا كه بعید به نظر می رسد این ائتلاف در خارج از چارچوب شورای همكاری خلیج فارس ادامه یابد.
در این گزارش آمده است: علیرغم ائتلاف دوجانبه میان محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و محمد بن زاید ولیعهد امارات، اختلافات شدیدی میان دو كشور در خصوص سیاست های در پیش گرفته شده آنها در مورد پرونده های منطقه ای وجود دارد، تا آنجا كه به گفته كارشناسان موقعیت این دو كشور به پایین ترین سطح ممكن رسیده است.
بر اساس این گزارش، بحرانی كه كشورهای عرب حوزه خلیج فارس را در برگرفته امنیت ملی امارات را در معرض خطر قرار داده است و هم اكنون این كشور از بیم آینده نامعلوم فراروی منطقه خلیج فارس، با پدیده ای به نام فرار سرمایه ها روبرو است.
اختلافات ریاض - ابوظبی به طور مشخص حول محور دیدگاه دو كشور در مورد نظام منطقه ای خاورمیانه تمركز یافته است؛ دیدگاه سعودی در بردارنده ابعاد مذهبی می باشد و این همان چیزی است كه محمد بن زاید با آن مخالف می باشد و بارها عربستان را در جریان آن قرار داده است.
رأی الیوم می افزاید، ریاض ایران را عامل اصلی تهدید كننده ثبات در منطقه می داند، اما امارات با خط مشی افراطی عربستان مخالف است؛ بن زاید با قاطعیت از نیروهای لائیك در خاورمیانه حمایت كرده و معتقد است كه گروه های اسلامگرای سنی مذهب برای ثبات منطقه خطرناك تر از ایران هستند.
اما در ارتباط با پرونده سوریه، همكاری میان ابوظبی و دمشق خشم ریاض را برانگیخته و عربستان آن را به عنوان جانبداری امارات از محور ایران تلقی می كند؛ با وجود تضاد موجود میان اهداف عربستان و امارات در مورد سوریه، دو كشور در خصوص راه حل مسالمت آمیز سوریه مواضع متفاوتی در پیش گرفته اند.
دامنه این اختلافات به پرونده یمن نیز كشیده شده است؛ امارات حاضر نیست از جریان اخوان المسلمین حمایت كند و جریان علی عبدالله صالح رئیس جمهور مخلوع و مقتول یمن را به آن ترجیح داد.
روزنامه مزبور خاطرنشان می كند، توصیفی كه محمد بن زاید از رابطه با ایران ارائه می دهد، موضوع توجه برانگیزی می باشد و این اظهارنظر وی ممكن است فرآیند همكاری میان امارات و عربستان را به سمت و سوی دیگری تغییر دهد.
به رغم همكاری دو كشور امارات و عربستان در برخی پرونده های منطقه ای به ویژه تجاوز به یمن و كشتار مردم این كشور كه تاكنون موجب شهادت بیش از یكصد هزار یمنی شده است، شواهد موجود حكایت از اختلاف عمیق میان ریاض - ابوظبی دارد، اختلافی كه همانند زخم سربسته در زمانی نه چندان دور باز خواهد شد و همانند درگیری سه كشور عربستان، امارات و بحرین با قطر كه از 15 خرداد 1395 آغاز شده به درگیری عمیق میان طرفین تبدیل خواهد شد و در عین حال شكاف به وجود آمده در شورای همكاری خلیج فارس را عمیق تر خواهد كرد و منطقه نیز شاهد دگرگونی خاصی در آینده نه چندان دور خواهد بود.
خاورم*1275*1144
۰ نفر