۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۰۲
کد خبر: 83237638
T T
۰ نفر

بازخوانی عملیات بدر؛

پیروزی پس از سردار

۱۹ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۰۲
کد خبر: 83237638
پیروزی پس از سردار

تهران- ایرنا- اجرای عملیات بدر در منطقه جنوب غرب كشور، پیروزی ارزشمندی در دوران دفاع مقدس بود كه تسلط بر هورالهویزه را در پی داشت، اما ایران اسلامی در این عملیات «مهدی باكری» یكی از نوابغ نظامی خود را تقدیم كرد.

به گزارش خبرنگار دفاعی ایرنا، عملیات بدر در ساعت 23 روز نوزدهم اسفند ماه سال 63 با رمز یا «فاطمه الزهرا(س)» آغاز و تا اوایل فروردین سال 64 ادامه داشت، رمز موفقیت عملیات هم در ضربتی بودن و سرعت آن بود، اما از همان ابتدا، مشكلات، یكی پس از دیگری رخ نشان داد.
منطقه عملیاتی بدر، كوچك تر از منطقه عملیاتی خیبر بود كه سال قبل یعنی سال 62 انجام شد. قرار بود عملیات بدر در غرب هورالهویزه كه از شمال به ترابه و از جنوب به القرنه و فرات و كانال صوییب محدود می‌شد، انجام شود.
قسمتی از این منطقه به عرض 2 و طول 9 كیلومتر خشكی بود و بقیه را آب هور پوشانده بود، هورالهویزه در شرق و هورالحمار هم در غرب این منطقه بود، جاده العماره بصره و رودخانه دجله هم از این محدوده می‌گذشت.
هم چنین، منطقه مذكور توسط رودخانه دجله به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می شود كه 3،4 خشكی منطقه در شرق رودخانه واقع است. جاده حساس و مهم بغداد بصره نیز در غرب رودخانه واقع است.
وسعت كل منطقه عملیات اعم از خشكی و هور در حدود 1000 كیلومتر مربع بود كه 250 كیلومتر مربع آن خشكی و مابقی آن هور می باشد، دراین منطقه یكی از بزرگ ترین ذخایر نفت عراق موجود می باشد كه دولت عراق مشغول بررسی و نقشه برداری آن شده بود.
در بعضی محورها خط به راحتی شكسته شد و حتی برخی رزمندگان از دجله هم عبور كردند اما در بعضی دیگر، رزمندگان با مقاومت سرسختانه عراقی‌ها روبرو شدند. بعضی جاها هم كمبود قایق و امكانات، باعث تاخیر در رسیدن نیروها شد.دجله هم از آن چیزی كه فرماندهان تصور كرده بودند، عریض‌تر و پرآب‌تر بود.
شب اول، نیروهای پراكنده در هور درگیر شدند و هواپیماهای عراقی از آن‌ها پذیرایی كردند. عراق هنوز مطمئن نبود كه عملیات فقط در محور هور است و گمان می‌كرد مانند خیبر، در محور جنوب هم با ایرانی‌ها روبرو خواهد شد، بعد از گذشت زمان و اطمینان عراقی‌ها از تك محور بودن عملیات، آن‌ها همه توانشان را به هور آوردند تا در مقابل رزمندگان ایرانی مقاومت كنند.
عراقی‌ها عقبه رزمندگان ایرانی را با بمب‌های شیمیایی می‌زدند و درمقابل نیروهای عمل كننده هم به شدت ایستادگی می‌كردند. رزمندگان در شرایط سختی گرفته بودند كه حتی عقب‌نشینی هم برایشان سخت بود. هر طرف كه می‌دیدی آب بود و هور، برخی فرماندهان در معركه زخمی ‌شدند اما آنقدر ماندند و جنگیدند تا شهید شدند.
دستیابی و تسلط بر جاده العماره بصره و راهیابی به مركز اصلی هورهای غرب دجله كه استان های ناصریه، بصره و العماره را احاطه كرده است و تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود.
پاكسازی پاسگاه های ترابه، بلال، ابولیله و نیز روستاهای البیضه، الصخره، پَد خندق و انهدام پل های العزیر، خندق در حد شمالی منطقه عملیات و پاكسازی روستاها و انهدام پل هایی همچون جوبیر در حد جنوبی منطقه در دستور عملیات بود.
نیروهای سپاه، بسیج و ارتش در منطقه تحت پوشش سه قرارگاه عملیاتی و با فرماندهی مركزی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) ساماندهی شده بودند.
در عملیات بدر، علاوه بر تلفات سنگین كه به دشمن وارد شد، بیش از 500 كیلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستاهای ترابه، لحوك، نهروان، فجره و نیز جاده خندق به طول 13 كیلومتر، كه فاصله آن با جاده العماره بصره 6 كیلومتر است، به تصرف نیروهای خودی درآمد.
كشته و زخمی شدن بیش از 10 هزار نفر عراقی، به اسارت در آمدن سه هزار و 200 نفر، انهدام 250 تانك و نفربر، انهدام 40 قبضه انواع توپ، انهدام 200 خودرو زرهی، انهدام 60 قبضه انواع خمپاره انداز، انهدام 15 دستگاه مهندسی، انهدام چهار فروند هواپیمای PC – V، انهدام 2 هواپیمای میگ و سوخو، انهدام چهار فروند بالگرد عراقی، به غنیمت گرفته شدن 50 قبضه انواع خمپاره انداز و 2 دستگاه برآورد فاصله توپخانه دشمن از جمله دستاوردهای نیروهای ایرانی در عملیات بدر بودند.

**شهدای شاخص بدر
در این عملیات حماسی، ملت ایران شهدای ارجمندی چون مهدی باكری فرمانده لشكر 31 عاشورا، عباس كریمی فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله(ص) و ابراهیم جعفرزاده فرمانده تیپ 18 غدیر را تقدیم میهن كرد كه هر یك علاوه بر ویژگی های بارز شخصی از نوابغ نظامی ایران بودند.

**پیام امام خمینی (ره) برای شهادت شهید باكری
پس از ارسال پیام انتقال پیام پیروزی در عملیات بدر و شهادت شهید باكری به امام خمینی (ره) ایشان به سرعت پیامی را توسط مرحوم سید احمد خمینی به جبهه ها مخابره كردند.
این پیام به این شرح است: «چون گزارش دادند بعضی‌ها ناراحت هستند، می‌خواستم بگویم هیچ جای نگرانی نیست. البته من برای شهدا و شما دعا می‌كنم ولی باید همه ما بدانیم كه ما تابع اراده خداوند هستیم. ما از ائمه كه بالاتر نیستیم. آنها هم در ظاهر، بعضی وقت‌ها موفق نبودند. هم پیامبر(ص)، هم امیرالمؤمنین(ع) هم امام حسن(ع) و امام حسین(ع). ما كه نسبت به اینها ‌چیزی نیستیم. عمده، مشیت خداوند است كه هرچه او بخواهد، همان، خوب است و چون عسل شیرین و باید با آغوش باز، پذیرای آنچه او می‌خواهد باشیم و از هیچ چیز نگران نباشید. محكم باشید و از هم‌اكنون در فكر عملیات بعدی و مطمئن باشید كه پیروزید. امروز هم پیروزید اگر كار برای خدا باشد كه شكست ندارد».

**توصیف سرلشگر رضایی از شهید باكری
سردار سرلشگر محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در ایام دفاع مقدس با نقل خاطره ای از شهید باكری می گوید: درعملیات بدر كه لشگر ٣١ عاشورا نقش جدی داشت، تلاش می‌كردیم با مهدی ( شهید باكری ) ارتباط بیسیم برقرار كنیم. غلبه آتش و فشار تانك های دشمن زیاد شده بود، از شهید احمد كاظمی خواستم كه به مهدی بگوید، بازگردد اما او گفته بود جنگ؛ جنگ آتش است و نمی‌توانم برگردم. پس از آن خودم هم تلاش كردم كه با مهدی صحبت كنم اما او از هم صحبت شدن با من فرار می‌كرد. من می‌دانستم كه اگر با او صحبت كنم از طرفی به دلیل آنكه نماینده امام هستم می‌توانم او را بازگردانم.
وی با بیان اینكه مهدی بین دوراهی خود و غیرتش مانده بود، غیرتش حكم می‌كرد كه بماند؛ می افزاید: رفتار او من را یاد تلاش حضرت ابوالفضل (ع) برای حفظ مشكی كه دیگر قابل حفظ نبود، می‌اندازد. پس از شهادت باكری قایقی برای نجاتش رفت اما آن قایق نیز توسط دشمن زده شد؛ پیكر مهدی به رود دجله افتاد و از آنجا به اروند و خلیج فارس رفت تا به ابدیت بپیوندد.

*** زندگینامه شهید مهدی باكری
مهدی باكری در سال 1333 در شهرستان میاندوآب در یك خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی در دوران كودكی، مادرش را از دست داد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باكری به دست دژخیمان ساواك) وارد جریانات سیاسی شد.
پس از اخذ دیپلم با وجود آن كه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مكانیك مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یكی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش حمید را نیز به همراه خود به این شهر آورد.
مهدی باكری در طول فعالیت‌های سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواك) تحت كنترل و مراقبت بود. پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از كشور فرستاد تا در ارسال سلاح گرم برای مبارزان داخل كشور فعال شود.
باكری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی (ره) در حالی كه در تهران افسر وظیفه بود از پادگان متواری شد و به صورت مخفیانه زندگی كرد و فعالیت‌های گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
پس از پیروزی انقلاب و به دنبال تشكیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد و در سازماندهی و استحكام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا كرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزنده‌ای را از خود به یادگار گذاشت.
ازدواج مهدی باكری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه كلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزنده‌ای برای مردم انجام داد.
وی در جبهه در مدت كوتاهی مدارج ترقی را در جبهه طی كرد. در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف توانست در كسب پیروزی مؤثر باشد. در همان عملیات از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیات‌هایی چون عملیات بیت‌المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا چهار و عملیات خیبر در سمت‌های مختلف شركت كرد. در مجموعه عملیات‌های والفجر با عنوان فرمانده لشكر عاشورا در جبهه حضور داشت.
در عملیات خیبر به مهدی باكری خبر داده شد كه برادرت شهید شده‌است و می‌خواهیم پیكرش را برگردانیم؛ ولی مهدی اجازه نداد و از پشت بی‌سیم این جمله تاریخی را به زبان آورد: «همهٔ آن‌ها برادرای من هستند اگر توانستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید».
او بعد از شهادت برادرش با خانواده اش تماس گرفت و به آن‌ها گفت: «شهادت حمید یكی از الطاف الهی است كه شامل حال خانواده ما شده‌است».
**مفقودالاثر شدن
در حین عملیات بدر و در حالی كه نیروهای عراقی با محاصره كامل سربازان تحت امر باكری در جزیره مجنون در حال زدن تیر خلاص به سربازان مجروح باقی‌مانده بودند، احمد كاظمی و محمود دولتی با اصرار از وی می‌خواهند كه با عبور از دجله و پیمودن فاصله۷۰۰ متری كه میان خط اول و خط دوم حمله جان خود را نجات دهد؛ ولی این درخواست هر بار با جواب منفی وی روبرو می‌شد تا این كه بر اثر اصابت تیر مستقیم سربازان عراقی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ به شهادت رسید.
در این هنگام در حالی كه یاران او سعی در انتقال پیكرش به وسیلهٔ قایق به عقب را داشتند قایق هدف اصابت شلیك مستقیم آر پی جی یكی از سربازان عراقی قرار گرفت و در اروند رود غرق شد. پیكر وی و سایر سربازانش هیچگاه یافت نشد و وی همچنان مفقودالاثر است.
سیام*9612**1336
۰ نفر