به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ لات هایی كه امروز با ظهور و گسترش فضای مجازی حضورشان در جامعه پررنگ تر شده اند، نماینده و سردسته افراد و گروه اجتماعی هستند كه در سال های گذشته شكل گرفته و گسترش یافته اند. گروه جدیدی كه ساختارش برگرفته از ساختار دهه های گذشته گروه موسوم به لوطی ها است و در قالب جدیدی به فعالیت خود ادامه می دهند اما لوطی ها چه افرادی بودند؟
لوطی شدن در تهران قدیم برای خود آداب و رسومی داشت. هر فردی كه می خواست در جرگه لوطیان قرار بگیرد می بایستی نخست منشور اخلاقی نانوشته آنان را بپذیرد. نان خوردن از دسترنج خود، احترام به بزرگتر، مهربانی با كوچكتر، دستگیری از ضعفا و رك و بی پروا بودن و . . . بخشی از قوانین این منشور اخلاقی بود.
بعد از آن نوبت وسایل مورد نیاز لوطی گری بود كه هر تازه وارد باید آن را تهیه می كرد. زنجیر بی سوسه یزدی، جام برنجی كرمانی، دستمال بزرگ ابریشمی كاشانی، چاقوی اصفهانی، چپق چوب عناب یا آلبالو، شال لام الف لا و گیوه تخت نازك ، هفت قلم وسایلی بود كه باید هر لوطی آن را می داشت. البته چهارتای نخست از ملزومات بود و سه تای بعدی اگر هم نبود مسأله ای نداشت.
بلبل بازی، كفتر بازی، مسابقه خروس جنگی و قوچ انداختن در سر چهارراه ها و میدان ها از تفریح های گروه لوطی ها بود. به هر ترتیب اصولاً لوطی ها جماعت ساده بی آلایشی بودند كه علی رغم تنش هایی كه میان خودشان بود، بسیاری از كارهای عمومی اهالی محل را رتق و فتق می كردند و امنیت محله هم به عهده آنان بود به گونه ای كه رجوع به منابع دوره قاجاریه نشان می دهد فعالیت های این گروه ها بیشتر در حوزه های اجتماعی خلاصه می شد اما به مرور زمان و به خصوص در دوره پهلوی دوم از این افراد در سیاست استفاده ابزاری شد، مانند حوادث مربوط به كودتای 28 مرداد 1332خورشیدی، به گونه ای كه پشتوانه مردمی و كاركردهای اجتماعی خود را از دست دادند.
در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی عملاً معانی مانند لوطی و نوچه و... در جامعه شهری حذف شد اما عنوان هایی مثل لات و گنده لات در ادبیات عامه وجود داشت و بیشتر به اراذل و اوباش و خلافكاران گفته می شد تا اینكه به افزایش مهاجرت به شهرها و روند روبه رشد حاشیه نشینی ساختار جدیدی از گروه لوطی ها به وجود آمدند دارای ویژگی هایی تنومند و ورزشكاری، خلافكاری و اینگونه ویژگی ها داشتند و افرادی هم به عنوان نوچه و مریدشان به وجود آمدند و فضاهایی همچون سالن های بدنسازی، قهوه خانه ها به پاتوق های جدید آنها تبدیل شدند اما مهمترین اتفاق ظهور و گسترش فضای مجازی بود كه فضای جدیدی برای ارتباط افراد این گروه ها با یكدیگر، كری خوانی و مبارزه طلبی و جمع كردن مریدان و طرفداران جدید در قالب فالوور، شكل گرفت تا آنجا كه این افراد با انتشار كلیپ هایی از رفتارهای خود در اینستاگرام و صفحه های مجازی دیگر رفتار بخشی از جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان را تحت تاثیر قرار می دهند كه نمونه های بارز آن باید به وحید مرادی و محمود طالبی مجرم مشهور و سابقه دار اهل مازندران مشهور به «شاه مازندران» و ... اشاره كرد. بنابراین ما به نوعی «لات های مجازی» روبرو هستیم.
این لات ها در فضای مجازی رفتار خاصی دارند كه نمونه بارز ترویج خشونت و عادی سازی آن است كه نمونه اخیر آن در ماجرای قتل طلبهای 46 ساله به نام «مصطفی قاسمی» به ضرب گلوله «بهروز حاجیلو» از شروران سابقهدار، اتفاق افتاد كه تصویرهای دیگر نیز قبل از آن از خود در فضای مجازی قرار داده بود كه نمونه بارز خشونت طلبی بود اما مساله مهم اینكه این فرد در زمان جنایت حدود 40 هزار دنبالكننده داشت اما بلافاصله تعداد دنبال كننده های این فرد به 94 هزار تَن رسید.
آخرین پست اینستاگرامی بهروز حاجیلو، ویدئویی است كه چند ساعت قبل از حادثه منتشر شده. در این ویدئو، حاجیلو سلاح در دست در حال نمایش است. این ویدئو دارای موسیقی با ترانهای كرمانشاهی با مضمون اعدام و چوبه دار است.
این ویدئو حدود یك میلیون و 200 هزار بار دیده شده است و نزدیك به 90 هزار كامنت دارد. كامنتها هم در نوع خود جالب توجه هستند و جای بسیاری برای بررسیهای روانشناسانه دارد. برخی كاربران این اقدام را ضدیت با روحانیت دانستهاند. برخی دیگر هم خواستار ادامه این مسیر شدهاند. بر اساس شواهد موجود، حاجیلو یكی از «شاخهای» اینستاگرام بوده و همانند دیگر اراذلی كه در فضای مجازی برای خود دار و دسته به راه انداختهاند، فعال بوده است.
در پایین پست های وی میتوان القاب و صفتهایی را مشاهده كرد كه در وصف این فرد قاتل سر داده شده است. برخی دیگر از كاربران نیز از مكافاتی گفته اند كه حاجیلو باید بكشد و اینكه یك روحانی مظلوم را به شهادت رسانده است.
مروری بر نظرات و كامنتهایی كه در پستهای ضارب جنایتكار منتشر شده است، واقعیتهای دیگری را نیز بروز میدهد. بر اساس نكته گفتهشده مبنی بر تغییر هویت كاربران، نظرات بسیاری از سوی افرادی مطرح شده كه اصطلاحاً كاربران فیك هستند.
فیلم پخش شده از این قاتل در شبكه های مجازی به سرعت انتشار یافت، چنانچه آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب نیز با اشاره به شهادت طلبه همدانی تاكید كردند كه فضای مجازی در زندگی مردم گسترش پیدا كرده است و در عین منافع، خطرات بزرگی نیز دارد.
ایشان ناامن شدن فضای مجازی را موجب ضرر و زیان مردم دانستند و بر وظیفه نیروی انتظامی در تأمین امنیت این فضا تأكید كردند و بیان داشتند: «قاتل روحانیِ همدانی در صفحه اینستاگرام با چهار نوع اسلحه، تصاویری از خود منتشر كرده كه مقابله با این گونه موارد وظیفه نیروی انتظامی است».
**واكنش ها
بنابراین چنین حادثه ای باعث شد تا دیدگاه های متفاوتی شكل بگیرد، عده ای به تب و تاب برای فضاسازی به منظور فیلتر اینستاگرام بیافتند و عده ای به شرایط دیگر اشاره كرده اند.
آیت الله رئیسی در واكنش به قتل طلبه همدانی توسط یكی از اراذل و اوباش گفت: به عنوان دستگاه قضایی در حدود وظایف قانونی خود در این زمینه احساس مسئولیت میكنیم و باید این فضا را برای افراد مستعد ارتكاب جرم و قانونگریزان، نا امن كنیم.
آیت الله سیدابراهیم رئیسی درباره قتل یك طلبه در همدان توسط یكی از اراذل و اوباش اظهار كرد: متهم این جنایت اخیر در همدان چند روز در فضای سایبری اقدام به تهدید و قدرتنمایی میكرده است.
وی ادامه داد: ما به عنوان دستگاه قضایی در حدود وظایف قانونی خود در این زمینه احساس مسئولیت میكنیم و باید این فضا را برای افراد مستعد ارتكاب جرم و قانونگریزان، نا امن كنیم.
در همین خصوص روزنامه كیهان در صفحه نخست با استفاده از كلیدواژه «بیدر و پیكر» در گزارشی مسوولان دولتی را خطاب قرار داد و با حمایت از فیلترینگ شبكه اجتماعی اینستاگرام از مسوولان مربوطه پرسید كه «دیگر چه فاجعهای باید رخ دهد تا مسوولان به خود آیند؟».
«محمدعلی پورمختار» عضو كمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی با تاكید بر لزوم تلاش بیشتر برای مقابله با ناهنجاریها در شبكههای اجتماعی گفته است:«از لحاظ فنی این امكان وجود دارد تا محتوای این فضا را فیلتر و اجازه داده نشود تا خلاف قانون مطالبی منتشر شود».
«احمد سالك» نماینده اصولگرای مجلس گفت: «مدیریت فضای مجازی باید مبتنی بر قوانین و مبانی ارزشی كشور باشد كه رسالت اولیه پیادهسازی این مهم بر عهده وزارت ارتباطات است.» او در ادامه چین را به عنوان الگو معرفی كرد و گفت: «امروز كشورهایی مانند چین به دلیل خطرات امنیتی موجود در شبكههای اجتماعی بیگانه از ورود این شبكهها به داخل كشورشان ممانعت كرده و شبكههای اجتماعی را بر اساس مدیریت داخلی كنترل میكنند».
«محمدجواد آذری جهرمی» وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در واكنش به قتل یك طلبه جوان كه روز گذشته در استان همدان رخ داد، بیان كرد: «یك جنایت وحشیانه و غیر انسانی رخ داده است ما باید پلیس را در امر امنیت در فضای مجازی، یاری كنیم».
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته است كه «ترور یك روحانی در همدان از سوی اوباش اتفاقی مهم بود كه باید مورد توجه كافی قرار گیرد. هرچند قصد ندارم كه هر اتفاقی را به سرعت به پای بخشی از جناح اصولگرا بنویسم، ولی در این مورد خاص و به علل گوناگون مجبوریم كه چنین اتهامی را متوجه آنان كنیم. به ویژه آنكه انحراف رفتاری این جماعت در حمایت ضمنی از فرهنگ الوات و به كارگیری آنان در حذف دیگران و نیز همراهی آنان با مناسك دینی موجب شكلگیری یك فساد عجیب و غریب رفتاری شد كه اكنون آثار خود را نشان میدهد».
البته «عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات در واكنش به قتل روحانی همدانی در توئیتر خود نوشت: «حادثه دیروز همدان نشان میدهد پلیس در تشخیص اولویتهای امنیتی كشور به خطا رفته است. آنقدر حواسشان به افتادن روسری خانمها در داخل اتومبیل پرت شده است كه تهدید علنی مسلحانه یك شرور را در دو سال اخیر ندیدهاند».
در پایان باید به نظر كامبیز نوروزی حقوقدان اشاره كرد مبنی بر اینكه اینستاگرام پر است از انواع و اقسام صفحاتی كه در آن اوباش شهرهای مختلف، خشونتپراكنیهای شگفتانگیزی دارند و عملا مروج فرهنگ اوباشگری و نزاع و انواع جرائماند. در خیلی از مطالب این صفحات جرم و مجرم تحسین میشوند تعداد پرشماری از صفحههای اینستاگرام متعلق به یك گروه اجتماعی خلافكار و ماجراجوی فعال است. محتوای این صفحات آكنده از خشونتپراكنی و الفاظ ركیك، تهدید به قتل، تحسین مجرمان حرفهای و مانند اینهاست. فرهنگی كه در این صفحات ترویج میشود، به توسعه الگوهای رفتاری مجرمانه كمك میكند. اما این صفحهها آنگونه كه باید دیده نمیشوند، كه باید با نظارت بیشتر با آنها برخورد كرد تا جامعه شاهد اینچنین رفتار ناهنجاری نشود.
پژوهشم9370**9131
تهران- ایرنا- ظهور و گسترش فضای مجازی سبب شده است تا ارتباط اوباشان با یكدیگر، كری خوانی، مبارزه طلبی و جمع كردن مریدان و طرفداران جدید در قالب فالوور، شكل بگیرد. بنابراین نوعی «لات های مجازی» به وجود آمده اند كه رفتارهای خاص آنان، نمونه بارز ترویج خشونت وعادی سازی آن به شمار می رود.