تلاش دیپلماتیک برای کاهش تنش و سوتفاهم. محمدجواد ظریف روز یکشنبه از آخرین طرح ایران برای کاهش تنش و رفع سوتفاهم ها رونمایی کرد و در پیشنهادی مبتنی برای حسن نیت، از عزم ایران برای امضای معاهده عدم تعرض با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خبر داد؛ طرحی که میتواند بهانه ها را برای ایران هراسی را هم از کشورهای عربی بگیرد و هم از کشورهای فرامنطقه ای که منطقه را به بهانه فروش سلاحهایشان به انبار باروت تبدیل کرده اند. درخصوص طرح جدید محمدجواد ظریف گفتوگویی با علی نصری، کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی داشته ایم که مشروح آن در ادامه می آید.
امضای معاهده عدم تعرض طرح ایران هراسی را خنثی میکند
دلیل ارائه طرح امضای معاهده عدم تعرض از سوی ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس در حالی که از مدتها قبل اعلام کرده که قصدی برای حمله به کشورهای مختلف به ویژه همسایگان و تغییر رژیم در آن کشورها ندارد، چیست؟
پیشنهاد امضای معاهده عدم تعرض از سوی ایران چند پیامد مثبت دارد؛ اول اینکه فضاسازی رسانهای جریانهای جنگطلب که در راستای طرح «ایرانهراسی» سالها ایران را در افکارعمومی برخی کشورهای منطقه به عنوان یک قدرت خطرناکِ کشورگشا، سلطهجو، مداخلهگر و تهاجمی معرفی کرده را تا حدودی خنثی میکند. دوم اینکه استدلال دولت آمریکا برای فروش میلیاردی تجهیزات نظامی به کشورهای منطقه به بهانه دفاع در برابر «تهدید ایران» را از او میگیرد. سوم، یک گام عملی در راستای این نظریه مطرح شده از سوی ایران است که امنیت کل منطقه تنها در صورت تضمین امنیت تک تک کشورهای آن میسر است و رسیدن به این هدف نیازمند اقدامات عملی در جهت تنشزدایی و همکاری است. چهارم اینکه طرح پیشنهاد تنشزدایی در کنار نمایش اقتدار نظامی، به نوعی نشان دادن «شاخه زیتون و شمشیر» است. دستگاه دیپلماسی ایران با طرح چنین پیشنهادی این پیام را به کشورهای منطقه میرساند که اگر دست از رفتارهای ایرانستیزانه خود بردارند، ایران نیز حاضر است متقابلاً امنیت و ثبات آنها را در ارتباط با خودش با یک معاهده حقوقی تضمین کند.
عربستان و امارات فهمیده اند نمیتوانند روی دولت آمریکا برای براندازی حکومت ایران حساب کنند
برخی از کشورهای عربی و به صورت مشخص عربستان، امارات و بحرین مدتهاست مدعی مداخله ایران در امور این کشورها و تلاش برای براندازی آنهاست. حال که ایران میخواهد تضمین عملی برای رفع نگرانی این کشورها بدهد، آیا آنها به امضای این معاهده با ایران تن خواهند داد؟
به نظرم این کشورها تا زمانی که تصور میکردند دولت جدید آمریکا خواهان «تغییر رژیم» در ایران است و میتوانند روی قدرت نظامی و نفوذ سیاسی برای ایجاد ائتلاف منطقهای و بینالمللی علیه ایران حساب کنند، حاضر به امضای چنین معاهدهای نبودند. در ماههای اول ریاستجمهوری ترامپ، مقامات عربستان سعودی، بارها هرگونه گفتوگو و تعامل با ایران را «بیفایده» خواندند و علیرغم اعلام آمادگیهای متعدد ایران برای گفتوگو و حل مشکلات منطقه از طریق راهکارهای سیاسی، باب دیپلماسی را به طور کل به روی ایران بستند. اما امروز به نظر میرسد که هم متوجه شکست خود در ایجاد یک ائتلاف منطقهای علیه ایران شدهاند، و هم به این درک رسیدهاند که نمیتوانند روی دولت آمریکا برای براندازی حکومت ایران حساب کنند - همانطور که طی روزهای گذشته دونالد ترامپ صریحاً اعلام کرد که به دنبال سیاست تغییر رژیم در ایران نیست - و هم اینکه با افزایش تنشهای نظامی اخیر در خلیج فارس احیاناً متوجه پیامدهای بسیار سنگین درگیری با ایران شدهاند. از این رو خیلی دور از ذهن نیست که این پیشنهاد ایران را لااقل به طور جدی بررسی کنند و در نظر بگیرند.
معاهده عدم تعرض میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میتواند شامل چه موضوعات و چه ابعادی باشد؟
ابعاد آن بستگی به این دارد که چند کشور و کدام کشورها از این پیشنهاد استقبال کنند. طبیعتاً اگر مثلاً عربستان سعودی چنین معاهدهای را امضا کند تاثیر آن در منطقه بسیار گسترده خواهد بود یا اگر مجموعهای از کشورها به آن پیوندند گام بزرگی در جهت امنیت و ثبات منطقه خواهد بود.
جریان جنگطلب درون دولت آمریکا، مخالف امضای معاهده عدم تعرض هستند
واکنش آمریکا به امضای احتمالی معاهده عدم تعرض میان ایران و آمریکا چیست؟ آیا ایالات متحده مانع از امضای این معاهده نخواهد شد؟
قطعاً جریان جنگطلب درون دولت آمریکا، و افرادی مانند جان بولتون و پمپئو، مخالف امضای چنین معاهدهای خواهند بود و برای ممانعت از طرق مختلف آن رایزنی خواهند کرد. اما احتمال دارد که خود ترامپ از آن استقبال کند و حتی بکوشد آن را به حساب سیاستهای خود بگذارد و به دنبال بهرهبرداری سیاسی از آن شود. اظهارات اخیر ترامپ نشان میدهد که دیدگاه او در قبال ایران و منطقه با مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجهاش تفاوت زیادی دارد. آنها یک رویکرد ژئوپلیتیک درازمدت با اتکا به لشکرکشیهای گسترده و استفاده بیپروایانه از نیروی نظامی و سیاستهای کودتایی و «تغییر رژیم» در سراسر جهان دارند در حالی که ترامپ نه نگاهی ژئوپلیتیک و نه ایدئولوژیک به سیاست دارد و اگر منفعت شخصی سیاسی در یک موضوعی ببنید احتمالاً از آن حمایت خواهد کرد.
ناامنی و بیثباتی ایران میتواند ثبات منطقه و جهان را به خطر بیاندازد
در قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، مسئله همکاریهای دستهجمعی میان ایران و کشورهای منطقه برای تامین امنیت مورد تاکید قرار گرفته اما این مسئله تاکنون محقق نشده است. آیا پیشنهاد اخیر ایران نیز به سرنوشتی مانند ظرفیت موجود در قطعنامه ۵۹۸ دچار نخواهد شد؟ چه اقداماتی باید انجام شود که این مسئله تکرار نشود؟
ایران امروز در عرصه بینالملل قدرت نفوذ و تاثیر بسیار بیشتری از زمان امضای قطعنامه ۵۹۸ دارد. امروز ناامنی و بیثباتی ایران میتواند ثبات کل منطقه و بلکه جهان را به خطر بیاندازد. امروز اگر کشوری مثل ژاپن که هزاران کیلومتر از منطقه ما فاصله دارد، پیشنهاد میانجیگری میان ایران و آمریکا را میدهد، در واقع به دنبال حفظ امنیت و ثبات خودش است. تاکید مدام این نکته - و جا انداختن در محافل بینالمللی و افکار عمومی مردم جهان - که امنیت و ثبات ایران و منطقه برای ارتباط مستقیمی با امنیت و ثبات کل جهان دارد، میتواند در پایبندی بیشتر سایر کشورها به این امر کمک فراوان کند.
ترامپ با خروج از برجام اعتبارش را نزد ایرانیان از دست داده است
کویت، قطر و عمان، سه کشور عربی حاشیه خلیج فارس هستند که روابط خصمانهای با ایران ندارند. آیا این امکان وجود دارد که در صورت عدم تمایل عربستان، بحرین و امارات به امضای معاهده عدم تعرض با ایران، تهران بتواند به صورت جداگانه یا گروهی با کویت، دوحه و مسقط این معاهده را امضا کند؟ آیا عدم حضور بازیگری چون ریاض باعث ناکارامد بودن آن نخواهد شد؟
امضای معاهده عدم تعرض با کشورهایی که نه تمایلی به درگیری با ایران دارند و نه به تنهایی توان چنین کاری را دارند، اقدام چندان مفیدی نیست و نهایتاً یک عمل نمادین خواهد بود. این معاهده زمانی موثر است که قدرتهای متخاصم که هزینههای هنگفتی برای مقابله با ایران میکنند از آن استقبال کنند.
برخی از خبرها از تلاش کویت، قطر و عمان برای میانجیگری میان ایران و آمریکا و عدم افزایش تنش میان این دو کشور حکایت می کند. آیا این کشورها از چنین ظرفیتی برخودار هستند؟
رئیسجمهور آمریکا که خودش بارها گفته و تکرار کرده که حاضر است در هر کجا و در هر زمان با ایرانیان دیدار کند. مسئله این است که او با خروج یکجانبه از برجام اعتبارش را به طور کامل نزد ایرانیان از دست داده و از راه تحریم و فشار هم نمیتواند ایران را به زور پای میز مذاکره بکشاند. اگر او تغییر جهتی در سیاستهایش بدهد و اقداماتی عملی در راستای جلب اعتماد ایران برای گفتوگو انجام دهد، در این صورت دیگر اینکه کدام کشورها شرایط یک گفتوگو را تسهیل کنند اهمیت ثانویه خواهد داشت.
سیام *م. ا .*۲۰۲۱**