آخرین نمونه از این تلاشها، طرح تشکیل «ناتوی عربی» با حضور هشت کشور عربی بود. احتمال اعلام تشکیل این ائتلاف عربی که تاکنون در چند مرحله به تعویق افتاده، با انصراف مصر از پیوستن به آن، کمرنگتر از قبل شده است. این اتفاق و تلاشهای ناکام برای ائتلافسازی نوین، باعث شده ریاض بهناچار به ساختارهای گذشته متوسل شود. اتحادیه عرب نخستین نهاد فراگیر و بینالمللی اعراب با قدمتی بیش از ۷۰ سال، سازمان همکاری اسلامی با قدمتی ۵۰ ساله و شورای همکاری خلیج فارس با قدمتی ۳۷ ساله ساختارهایی هستند که ریاض با استفاده از آنها، به دنبال پیشبرد سیاست خارجی خود در منطقه است. راهبرد سعودیها در بهرهگیری از این ساختارها البته با یک مانع بزرگ مواجه است و آن عدم همراهی کشورها با عربستان سعودی است.
در چند سال گذشته و بهویژه پس از جابهجایی قدرت در خاندان آلسعود و روی کار آمدن سلمان و فرزندش محمد بنسلمان، شکاف بین عربستان و برخی کشورهای اسلامی بهشدت عمیق شد. اوج این شکاف در رابطه عربستان و قطر خودنمایی کرد. ناکامی سعودیها در تحقیر قطر که با تحریم این کشور همراه شد، ابرقدرتی عربستان را در میان کشورهای عربی با چالش بزرگی مواجه کرد. علاوهبر این، ترجیح منافع ریاض بر منافع سایر کشورها باعث شده آنها از سیاستهای این کشور فاصله بگیرند و با این سیاستها که میتواند منافع آنان را به خطر بیندازد، همراهی نکنند. نشست اضطراری شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی از همین دست نشستهاست که در چارچوب سیاستهای سعودی در مکه برگزار شد.
این نشستهای اضطراری به دعوت فوری پادشاه سعودی و در پی حمله پهپادی انصارالله یمن به تأسیسات انتقال نفت در عمق خاک عربستان و همچنین هدف قرار گرفتن چهار نفتکش اماراتی در بندر «الفجیره» در مکه برگزار شد. دو نشست شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب شامگاه پنجشنبه و پس از افطار و نشست سازمان همکاری اسلامی نیز شامگاه دیروز برگزار شدند. تا لحظه نگارش این گزارش از اجلاس سوم خبری منتشر نشده است. هرچند عنوان شده بود که این نشستها با محوریت امنیت و مقابله با چالشهای منطقه و بهمنظور بررسی تحولات اخیر در منطقه بهخصوص بحران در منطقه خلیج فارس در پی تحریم نفتی ایران تشکیل خواهد شد، اما به رسم همیشگی در چند سال گذشته، اصلیترین مساله سعودیها، ایران بود.
فضای ضدایرانی این نشست از لحظه فرود هواپیمای مقامات عربی، قابل رؤیت بود چراکه مقامات سعودی در محوطه فرودگاه و درست در مسیر ورود رهبران عربی، نمایشگاهی از قطعات ادعایی موشکها و پهپادهای پرتاب شده انصارالله یمن به عربستان را به نمایش گذاشته بودند.
اولین نشست
ادامه نمایش ضدایرانی سعودیها برعهده ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی بود. او نخستین سخنران نشستهای ضدایرانی بود. پادشاه سعودی در نشست شورای همکاری خلیج فارس مدعی دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه شد. او با انتقاد از توسعه برنامه هستهای و موشکی ایران، انفجارهای چهار نفتکش در آبهای امارات و هدف قرار دادن تأسیسات خط نفتی عربستان را عامل تشدید بیثباتی در منطقه و به مخاطره انداختن آزادی کشتیرانی و امنیت اقتصاد جهانی توصیف کرده و خواستار بررسی آن شده بود. در پایان نشست شورای همکاری خلیج فارس که علاوهبر پادشاه و ولیعهد عربستان، پادشاه بحرین، امیر کویت، ولیعهد ابوظبی، نخستوزیر قطر و مشاور عالی سلطان عمان حضور داشتند، بیانیهای منتشر شد که در آن ضمن تهدید خواندن حملات یمن به تأسیسات خط لوله نفتی عربستان سعودی، از ایران خواسته شده است از حمایت و تأمین مالی و تجهیز تسلیحاتی شبهنظامیان خودداری کند. آنها همچنین از استراتژی آمریکا در قبال ایران، از جمله در زمینه برنامه هستهای و موشکی بالستیک، مقابله با اقدامات بیثباتساز در منطقه، تقدیر و ستایش کردند.
نمایش اختلاف در نشست اتحادیه عرب
دومین نشستی که پنجشنبهشب در عربستان برگزار شد، نشست اتحادیه عرب بود. در این نشست پادشاه عربستان سعودی از جامعه بینالمللی خواست از همه ابزارها برای بازدارندگی ایران استفاده کند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از مکه، سلمان بنعبدالعزیز در سخنرانی خود در این نشست گفت: «از جامعه بینالمللی میخواهیم به مسئولیت خود در برابر اقدامات ایران که تهدیدی برای امنیت و صلح بینالمللی است، عمل کند و او ایران را به «حمایت از تروریسم» و «دخالت در امور کشورهای عربی» و «تهدید امنیت و صلح بینالمللی» متهم کرد و خواستار «به کارگیری همه ابزارها برای مقابله با ایران» شد. با وجود اظهارات تند و بیسابقه از سوی یک پادشاه سعودی علیه ایران در این نشست، این اظهارات از سوی سایر کشورها مورد استقبال قرار نگرفت و تنها همراه ملکسلمان، «احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب بود. در این نشست مواضع رهبران عربی حکایت از اختلاف و انشقاق در بین کشورهای عربی در برابر ایران داشت. «صباح الاحمد الجابر الصباح»، امیر کویت برخلاف پادشاه عربستان صراحتاً خواستار گفتوگو با ایران شد. او از «ترجیح دادن درایت و استفاده از گفتوگو به جای برخورد و مقابله» گفت و افزود: «دیدار ما [نشست سران عرب] در شرایط حساسی برگزار میشود و این جلسه نشاندهنده درک ما از خطرناک بودن تشدید تنشهای کنونی در منطقه است که برای امنیت و ثبات ما پیامد دارد و ما باید راههای حفظ امنیت و ثبات را بیابیم.»
«برهم صالح»، رئیسجمهور عراق نیز در سخنرانی خود تاکید کرد که ایران کشوری همسایه است و باید امنیت آن نیز تضمین شود و افزود که عراق از همه توان خود برای گشودن درهای مذاکره سازنده و مخالفت با هرگونه خشونت استفاده میکند. در این نشست تمامی رهبران عربی سخنرانی کردند و بر همبستگی با عربستان سعودی در مقابله با حملات به تأسیسات نفتی آن و نیز با امارات، که چهار نفتکش آن در بندر «الفجیره» هدف قرار گرفت، تاکید کردند، اما تقریباً هیچیک از سخنرانان، به جز پادشاه سعودی، ایران را به دست داشتن در حملات به نفتکشها در سواحل «فجیره» متهم نکردند.
در پایان این نشست نیز سران برخی کشورهای عربی حاضر، بیانیهای از پیش تهیه شده توسط عربستان را تصویب کردند. در این بیانیه ۱۰ بندی، بار دیگر اتهامات واهی دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عربی بهویژه بحران سوریه و بحرین زده شده بود. دخالت در امور داخلی سوریه و شلیک موشکهای بالستیک ساخت ایران از یمن به سوی عربستان از دیگر اتهامهای این بیانیه ضدایرانی بود. پیش از قرائت بیانیه پایانی، عراق یادداشتی را به دبیرکل اتحادیه عرب برای قرائت داد. در این یادداشت که از سوی دبیرکل قرائت شد، برهم صالح بر مخالفت قاطع دولت عراق با گنجاندن نام ایران در این بیانیه و اظهارات خصمانه علیه ایران تاکید کرد. او ضمن تاکید بر مخالفت با هر اقدامی که به «امنیت عربستان و برادرانمان در خلیج آسیب بزند» تاکید کرد که با بیانیه پایانی مخالف است و در تدوین آن نقشی نداشته است. برخی رسانههای عربی گزارش کردند که عراق صراحتاً به عربستان اعتراض کرد.
القدس العربی در گزارشی نوشت: «اجلاس فوقالعاده سران عرب دخالت ایران در امور کشورهای دیگر را محکوم… اما عراق اعتراض کرد.» اما نمایش اختلافات در این نشست محدود به این موضوع نبود. در جریان برگزاری این نشست اختلافات درون عربی نیز به وفور به چشم میآمد. یک سوی این اختلافات همواره قطر ایستاده است. امیر قطر برخلاف دعوت رسمی عربستان، در اجلاسهای مکه حاضر نشد و به جای آن «عبدالله بن ناصر آلثانی» به مکه رفت. نخستوزیر قطر نیز تقریباً آخرین میهمانی بود که به محل اجلاس رسید که در نوع خود گویای نارضایتی است. هر چند سلمان بنعبدالعزیز در استقبال از نماینده قطر لبخند کمرنگی بر لب داشت اما محمد بنسلمان از دست دادن با نماینده قطر خودداری و به سلام کردن بسنده کرد. همچنین شاه بحرین متحد ریاض که در کنار نخستوزیر قطر نشسته بود اصلاً با او سخن نگفت و این برخلاف تشریفات و روابط عادی است. نکته جالب اینکه همزمان با استقبال پادشاه سعودی از هیأتهای عربی، تلویزیون «الجزیره» میزبان مسئولان ایرانی بود و به بیان دیدگاههایی در رد نشستهای مکه پرداخت و اتخاذ تدابیر عملی در نشستها و نیز وقوع جنگ میان واشنگتن و تهران را رد کرد. از دیگر مظاهر اختلافات داخلی کشورهای عربی، عدم حضور مقامات بلندپایه عمان در نشست فوقالعاده سران عرب و شورای همکاری بود. عُمان با هیأتی که سطح بالایی نداشت در دو نشست حاضر شد.
همه میدانند که نگاه عُمان با عربستان بهشدت در مسائل منطقه دچار اختلاف است اما عمان برای متهم نشدن به ایجاد اختلاف، در جلسات حاضر میشود. شاه مغرب نیز که فوریه گذشته (۲۰۱۹) در پی اختلاف با ریاض و ابوظبی از ائتلاف عربی علیه یمن خارج شد و چند روز بعد سفیرش در ریاض و چند روز بعدتر سفیرش در ابوظبی را فراخواند، پیش از آغاز نشست اعلام کرده بود در این نشستها حاضر نمیشود و «رباط» در سطح پایینتر در اجلاس فوقالعاده سران عرب حاضر میشود.
حاضران نشست
سران کشورهای قطر، مراکش، لیبی، امارات، عمان و موریتانی در نشست مکه حضور نداشتند و نمایندگان خود را به این نشست فرستاده بودند. از یمن، رئیسجمهور مورد حمایت ائتلاف متجاوز سعودی به نمایندگی از دولت یمن در این نشست شرکت کردهبود و از سوریه هیچ نمایندهای حضور نداشت چراکه عضویت این کشور از سال ۲۰۱۱ در اتحادیه عرب تعلیق شده است. از دو کشور الجزایر و سودان نیز سران دولتهای انتقالی در این اجلاس حضور داشتند.
چرا ۳ اجلاس؟
چرا عربستان در کنار نشست جامع شورای همکاری اسلامی، دو نشست دیگر برگزار کرد؟ صابر گلعنبری، کارشناس مسائل خاورمیانه در این باره نوشت: «پرسش اینجاست که چرا سه نشست سران برگزار شد؟ سه نشست اولاً در بُعد سیاسی، رسانهای و روانی کارکرد بیشتری دارد و ثانیاً ریاض با توجه به مخالفت احتمالی قدرتهایی چون ترکیه و پاکستان با تشدید تنش با تهران، امید چندانی به خروجی نشست سران اسلامی علیه ایران نداشت. از این رو، خواست قبل از برگزاری نشست عادی سران اسلامی از طریق دو نشست دیگر پیام تندی به تهران بفرستد. در واقع ریاض با برگزاری این سه نشست در این بازه زمانی میخواهد بگوید که همراهی جهان عرب و اسلام علیه تهران را با خود دارد، اما واقعیت این است که با توجه به اختلافات گسترده، چه میان اعضای اتحادیه عرب چه شورای همکاری خلیج فارس، این همراهی وجود ندارد و آثار چنین نشستهایی بیشتر فشار روانی و رسانهای است.»
منبع: روزنامه فرهیختگان؛ ۱۳۹۸،۰۳،۱۱
گروه اطلاع رسانی **۲۰۵۹**۲۰۰۲
نظر شما