دکتر محمدحسین ناصربخت در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، آیین ها و سنت های نمایشی را مانند آیینه ای برای معرفی داشته ها و پیشینه هویت فرهنگی ملت ها به جهانیان دانست و تصریح کرد: در گذشته به دلیل کوچک بودن شکل زندگی مردمان در قالب قومی و قبیله ای، آیین ها به شکل سینه به سینه به عنوان میراثی برای آیندگان منتقل می شد. با توسعه جوامع و شکل گیری تمدن در قامت جوامع شهری، ثبت مکتوب داشته های آیینی و هویت بخش فرهنگی به اصلی الزام آور برای شناخت تمدن جوامع بدل شد.
وی ادامه داد: با تبدیل شدن سنت انتقال داشته های فرهنگی میراث جوامع از شیوه سینه به سینه به نگارش و مکتوب کردن؛ مفهومی به عنوان پژوهش برای شناخت بنمایههای هویتی و تمدن ساز کشورها مطرح شد و به همین دلیل مهمترین اسناد محققان و کارشناسان در تعریف فرهنگی جوامع به دست نوشته ها و اسناد مکتوب تاریخ شکل گیری تمدن ها بازمی گردد.
عضو هیات مدیره خانه تعزیه ایران تورق کتاب تاریخ تمدن بشر بدون صفحات طلایی میراث مکتوب آیینی و نمایشی ایران را ناممکن دانست و خاطرنشان کرد: در بسیاری کتابهاو اسناد پژوهشگران بین المللی، رصد سپهر فرهنگی جهان با استناد به تاریخ تمدن و رفتار های آیینی و سنتهای نمایشی ایرانیان صورت می پذیرد.
وی افزود: با ورود بشر به دوران مدرن، همراهی و همگامی او با مفهومی به نام ثبت میراث فرهنگی ملموس و ناملموس به صورت مکتوب توسعه ای فراگیر داشته؛ اما سنت تاریخ شفاهی به عنوان یکی از کهن ترین شیوه های انتقال داشتههای فرهنگی نزد ایرانیان، امروز به چشم اسفندیار حفظ و اشاعه داشته های تمدن ساز ما بدل شده است.
ناصربخت فقر عنصری به نام پژوهش در مطالعات حوزه فرهنگ ایران را وابسته به قدرت سنت شفاهی ایرانیان دانست و تصریح کرد: در تمام مقاطع آموزشی اعم از آموزش و پرورش و در ادامه آموزش عالی کوچک ترین توجهی در سرفصل ها و برنامه ریزی های درسی به مقوله پژوهش و کار پژوهشی نشده است؛ با این نگره مسلم است آسیبی به عنوان فقر پژوهش در رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر ساحتهای شکلگیری جامعه ای به نام ایران را شاهد باشیم.
وی ادامه داد: برای اثبات این مدعا تنها کافی است به یکی از گونههای متعدد و متکثر نمایشهای ایرانی؛ مانند تعزیه اشاره کنیم. آیینی به نام کشورمان که اغلب منابع پژوهشی آن توسط غربی ها نوشته شده است.
ناصربخت با ابراز تاسف از آنکه امروز بسیاری کارهای پژوهشی در حوزه نمایش های آیینی از جمله تعزیه به جای اتکا به کارهای پژوهشی محققان داخلی وامدار مطالعات غربی هاست، گفت: دلیل از بین رفتن و به نسیان سپردن بسیاری رفتارهای آیینی و نمایش های وابسته به کنش های آیینی و سنتی کشور نیز بی اعتنایی به پژوهش توسط محققان و متولیان امر هنر بوده است.
وی یادآور شد: سال هاست هنرمندان نمایش های آیینی و سنتی بر ثبت و مکتوب کردن میراث های باقی مانده آیینی و نمایشی کشور صحبت میکنند؛ اما چه از سوی متولیان امر هنر و چه توسط بدنه دانشگاهی کوچکترین توجهی به ثبت میراث ماندگار، ارزشمند و هویت بخش فرهنگ ملی شاهد نیستیم.
به گفته این عضو ثبت کننده هنر تعزیه به عنوان میراث ناملموس و آیین نمایشی ایران در یونسکو، گذر سن، کهولت و در نهایت مرگ بخشی از زندگی همه انسان ها را شکل می دهد و متاسفانه در این زمینه هر سال شاهد از دست رفتن تعداد زیادی از هنرمندان نمایش های آیینی و سنتهای نمایشی کشور هستیم بدون آنکه میراث جاودان مانده در سینه آنها ثبت و ضبط شود.
این پژوهشگر مهمترین رسالت متولیان امر هنر و بدنه دانشگاهی را ثبت و مکتوب کردن میراث گرانبهای فرهنگ ایرانی و سپردن آن به آیندگان دانست و گفت: باید امیدوار بود آنچنان که طی چند سال اخیر همتی در زمینه توجه به پژوهش و شکل گیری ثبت میراث آیینی و نمایشی میان مسئولان، هنرمندان و بدنه دانشگاهی شکل گرفته است این حرکت با سرعت بیشتر در آینده ادامه یابد تا کارنامه نسل امروز برای سپردن تام و تمام داشته های فرهنگی و میراث تمدنساز کشور به آیندگان کارنامهی توام با موفقیت و خالی از دریغ و افسوس کارهایی باشد که می شد انجام داد و صورت نگرفت.
فراهنگ **۹۲۶۶**۹۱۵۷