سفر آتی "شینزو آبه" نخست وزیر ژاپن به ایران را می توان رخدادی منحصر به فرد درعرصه سیاست خارجی این کشور، ایران و آمریکا دانست؛ اکنون مثلثی از بازیگران بین المللی،برجام و رخدادهای مهم ایجاد شده تا نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران را در فضای بین المللی نشان دهد.
در فضای کنونی سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ افزایش یافته و آمریکا تلاش می کند از سیاست فریب و مذاکره به عنوان مکمل سیاست فشار حداکثری استفاده کند، هرچند خود این سیاست فشار حداکثری نیز از قابلیت تاثیرگذاری بالایی برخوردار نیست.
سفر آبه نخستین سفر یک نخست وزیر ژاپنی به تهران پس از انقلاب اسلامی است. پیش از او "تاکئو فوکودا" در سال ۱۹۷۸میلادی به ایران سفر کرده بود در این سفر که همزمان با نودمین سالگرد تأسیس روابط دیپلماتیک دو کشور روی میدهد آبه با مقامات بلندپایه ایران دیدار خواهد کرد.
نخست وزیر ژاپن در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک در توکیو با ترامپ اواخر ماه مه ۲۰۱۹ (اوایل خرداد ۱۳۹۸) اعلام کرده بود که میخواهد تلاشهایی را برای تسهیل گفت و گوها میان واشنگتن و تهران بکار گیرد تا از تنشها کاسته شود که با استقبال ترامپ مواجه شد.
نخست وزیر ژاپن درحالی قرار است ۲۲خرداد ۹۸ برای دیدار و گفت و گو با مقامات جمهوری اسلامی ایران، به تهران سفر کند، که دولت ترامپ از اردیبهشت 97 علیرغم تایید 15 باره اژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته ای کشورمان ؛ سیاست تقابل و فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران را دنبال کرده است.
خروج از توافق چندجانبه و بین المللی هسته ای ایران(برجام)، بازگرداندن تحریم هایی که درچارچوب قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد لغو شده بود و طراحی شبکه ای از فشارهای دیپلماتیک و رسانه ای از جمله اقدامات آمریکای ترامپ علیه ایران محسوب می شود.
در همین چارچوب آمریکا روز جمعه بزرگ ترین هلدینگ پتروشیمی ایران را به بهانه حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست تحریمها قرار داد و اعلام کرد؛ این اقدام را به منظور خشکاندن درآمدهای بخش نظامی ایران انجام میدهد، اما تحلیلگران این اقدام را تا حد زیادی نمادین میدانند.
خزانهداری آمریکا روز جمعه با انتشار بیانیهای اعلام کرد؛ «شرکت صنایع پتروشیمی خلیجفارس» و ۳۹ شرکت پتروشیمی زیرمجموعه آن و همچنین عاملان فروش این شرکت را به دلیل حمایت مالی از قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا به فهرست تحریمهای خود اضافه کرده است.
"حسن روحانی" رییس جمهوری و "محمدجواد ظریف" وزیر امورخارجه ایران پیش از این بارها، پیش شرط مذاکره با ایران را نه فشار بلکه احترام و اقدامات عملی آمریکا بیان کرده اند.
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه نیز یکشنبه گذشته در گفت و گو با بخش "این هفته" شبکه خبریای بی سی نیوز آمریکا تاکید کرد که "صحبت کردن با تداوم فشار بر ایران ممکن است در بنگاه های معاملاتی جواب دهد اما برای توافق با ایران کار نمی کند".
"دونالد ترامپ" رییس جمهوری و "مایک پمپئو"وزیر امورخارجه آمریکا پیش از این اعلام کرده بودند بدون هرگونه پیش شرطی حاضر به مذاکره با ایران هستند.
"سیدعباس موسوی" سخنگوی وزارت امور خارجه پس از اعلام تحریم پتروشیمی ایران، با بیان اینکه تنها یک هفته صبر نیاز بود تا پوچ بودن ادعای رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره با ایران ثابت شود، تاکید کرد: جهان باید در مقابل نقض آشکار اصول بنیادین حقوق بین الملل با ابزار تحریم توسط آمریکا واکنش نشان دهد.
به نظر می رسد که آمریکا بیش از آنکه به مذاکره به عنوان ابزاری برای یک راه حل نگاه کند به ابزار تبلیغاتی و ابزار دیپلماسی اجبار برای محدودسازی ایران می بیند.
در چارچوب دیپلماسی اجبار، متحدان منطقه ای نیز اهداف خود را پیگیری می کنند، برای نمونه "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی عصر جمعه در ادامه دست و پا زدن ها برای تشدید تنش ها در منطقه خاورمیانه و القای ایران هراسی، تماس تلفنی با نخست وزیر ژاپن درباره ایران برقرار کرد تا به عنوان بخشی از سیاست فشار حداکثری گام بردارد.
همچنین "امانوئل مکرون" رئیس جمهوری فرانسه پنجشنبه گذشته پس از دیدار و گفت و گو با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، مدعی شد؛ ابتدا میخواهیم مطمئن شویم که آنها به سلاح هستهای دست نمییابند. منظورم این است که ما تا سال ۲۰۲۵ ابزاری (برجام) در اختیار داریم و میخواهیم از آن فراتر رویم و اطمینان کامل برای طولانی مدت به دست آوریم.
آلمان، انگلیس همراه فرانسه به عنوان ۳ طرف اروپایی برجام تاکنون اقدامی عملی برای حفظ این توافق انجام نداده اند و این دیدار و اظهارات نشان می دهد که اروپا اکنون اروپا ترامپ است و به آرامی درحال فاصله گرفتن ار توافق برجام است.
اکنون اروپاییها و چین و روسیه کمی بیشتر از یک ماه فرصت دارند تا به جامعه بین المللی ثابت کنند که معاهدهها و توافقهای بین المللی هنوز در عرصه جهانی قابل اعتنا بوده و کشورها میتوانند به پیمانهای چندجانبه اعتماد کنند.
در پایان سخن به نظر می رسد که با وجود مولفه های قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران و درچارچوب مقدورات درونی و در فضای جدید منطقه ای و بین المللی برآمده از تحرک دیپلماتیک، درک راهبردی بسیاری از کشورها مبتنی برحفظ برجام و کاهش تنش مسیریابی شده است.
از دیگر سو، در چنین فضایی فرصت های تازه ای نیز برای منافع ملی ایران ایجاد شده؛ نگاه جهان به سیاست تعامل سازنده و رویکرد تنش زدایی بسیار مثبت و به سیاست دولت ترامپ بدبینانه دنبال می شود. آنچه جهان و کشورهای عضو توافق برجام باید انجام دهند؛ عبور از دیپلماسی فریب ترامپ، آغاز اقدامات عملی و بازگشت به توافق خواهد بود.
اروپام**2040 ** 1546
نظر شما