بسیاری از جامعهشناسان بر این باور هستند که افزایش میل به مصرف گرایی در جامعه خود میتواند عاملی برای ایجاد مشکلات فردی و اجتماعی عدیده در جامعه شود، بنابراین میتوان این ادعا را داشت که هرگاه در جامعه مصرفگرایی رو به افزایش باشد به یقین آن جامعه با مشکلات اجتماعی و فرهنگی بسیاری مواجه خواهد شد. بهطور کلی باید در نظر داشت که افزایش چشم و هم چشمی همچنین توجه به ظاهر خود میتواند یکی از مهمترین پیامدهای منفی مصرف گرایی باشد، چراکه هرگاه در جامعهای مصرفگرایی افزایش یابد به یقین افراد آن جامعه برای اینکه از یکدیگر عقب نمانند به هر کاری دست میزنند که البته بسیاری از این اقدامات تنها برای حفظ ظاهر و یا راهنمایی میباشد.
از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که افزایش آمار طلاقهای عاطفی و حقوقی را نیز میتوان یکی دیگر از پیامدهای منفی رواج مصرف گرایی در جامعه دانست، چراکه رفتارشناسان معتقد هستند مصرفگرایی خود میتواند بنیان خانواده و روابط میان آنها را تحت تاثیر قرار دهد و با توجه به اینکه امروزه شرایط اقتصادی کشور چندان مطلوب نیست بنابراین رواج این پدیده خود میتواند آسیبها و مشکلات بسیاری را در خانوادهها بهدنبال داشته باشد که یکی از این مشکلات میتواند افزایش آمار طلاقهای عاطفی و حقوقی باشد.
شهرنشینی عاملی برای مصرفگرایی
پر واضح است که شهرنشینی خود میتواند تاثیر بسزایی در افزایش میل به مصرف گرایی داشته باشد، چراکه امروزه در شهرها به واسطه چارچوب و بافت آن مردم دیگر کمتر به تولید و یا نوآوری روی میآورند و در مقابل بیشتر تمایل به مصرف دارند که این خود میتواند از نظر اقتصادی نیز مشکلات عدیدهای را بهدنبال داشته باشد. باید در نظر داشت که تجملگرایی و ایجاد شکاف طبقاتی نیز میتواند از دیگر پیامدهای منفی رواج مصرف گرایی در جوامع باشد، چراکه باید به خاطر داشت هرگاه در جامعهای مصرف گرایی افزایش یابد به یقین مردم بهدنبال تجملگرایی و فخرفروشی نیز میروند که این خود میتواند تاثیر بسزایی در تعمیق یافتن شکاف طبقاتی داشته باشد که البته شکاف طبقاتی خود میتواند زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و یا حتی سیاسی نیز شود. با توجه به این شرایط به راحتی میتوان این ادعا را داشت که مصرف گرایی خود عاملی اصلی برای انحطاط و زوال ارزشهای حاکم بر جوامع میباشد.
مصرفگرایی محصول کشورهای توسعهیافته
آنچه مسلم است مصرفگرایی را بیشتر میتوان محصول کشورهای توسعه نیافته و یا کشورهای در حال توسعه دانست، چراکه در کشورهای پیشرفته مصرف بهعنوان یک اصل انکار ناپذیر و اساسی در زندگی مردم جوامع قرار ندارد، به عبارت سادهتر مردم در کشورهای پیشرفته به این فرهنگ دست یافتهاند که نیازی نیست با مصرفگرایی خود را به دیگران اثبات کنند و همچنین مشکلات خود را با نقاب مصرف گرایی پنهان نمایند. لازم به ذکر است که پیروی کورکورانه و بیقید و شرط از الگوهای غربی نیز میتواند تاثیر بسزایی در رواج مصرف گرایی در جامعه داشته باشد، چرا که امروزه بسیاری از افراد به تقلید از فیلمها و یا سریالهای ماهوارهای قصد دارند تا زندگی خود را مطابق آنها کنند که این خود زمینهای را برای رواج مصرفگرایی میباشد به عبارت ساده در نبود الگوهای مناسب در جامعه در مقابل روی آوردن مردم به الگوهای غربی خود زمینه مصرفگرایی را فراهم کرده است.
استفاده بیرویه از شبکههای اجتماعی نیز خود میتواند تاثیر بسزایی در افزایش مصرفگرایی داشته باشد، چراکه باید به خاطر داشت امروزه متاسفانه برخی از افراد نوکیسه با گذاشتن عکس و فیلم از خود در شبکههای اجتماعی سعی بر تظاهر و جلب توجه دیگران دارند که این خود میتواند تاثیر بسزایی در رواج مصرفگرایی داشته باشد. شایان ذکر است که تبلیغات ناسالم نیز تاثیر بسزایی در افزایش مصرفگرایی دارد به عبارت سادهتر هر اندازه که در درون جامعه تبلیغات ناسالم در سطح بالا و سطح فرهنگ عمومی در حد پایین باشد به همان اندازه نیز امکان پذیرش روحیه راحت طلبی و تجمل پرستی بیشتر است. انسانهایی که کمتر اعتماد به نفس داشته و کمتر در مورد نقش خود در درون جامعه تفکر میکنند، سهلتر پذیرای روحیه مصرفگرایی در جامعه هستند. بدیهی است که افزایش بیرویه واردات کالاهای خارجی خود تاثیر بسزایی در افزایش میل به مصرفگرایی دارد، چرا که امروزه بازارها با کالاهای خارجی اشباع شده است که این خود میتواند انگیزه مصرف گرایی را در مردم نیز افزایش دهد. در این مجال باید متذکر شد که مصرفگرایی خود میتواند عاملی برای تغییر هویت و فرهنگ رایج در جامعه نیز داشته باشد. جالب است بدانیم که تخریب محیط زیست را میتوان یکی دیگر از پیامدهای منفی رواج مصرفگرایی دانست، چرا که تحقیقات نشان میدهد مصرفگرایی خود میتواند تاثیر بسزایی در تخریب محیط زیست داشته باشد. باید یادآور شد که مصرفگرایی، برداشت بیش از اندازه هر فرد از منابع نادر و کمیاب خانواده است، بیشک این موضوع باعث فشارهای متعددی بر خانواده خواهد شد، چرا که مصرفگرایی، سدی در مقابل توسعه است، زیرا مانع از سرمایهگذاری جهت طرح و اجرای زیرساختهای توسعه میشود.
مصرفگرایی، عوارض تغییر سبک زندگی
در هر حال، دلایل بسیاری برای مصرفگرایی ایرانیان اعلام میشود تا جایی که یک آسیبشناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری در این خصوص گفته: اطلاعات بدست آمده نشان می دهد مصرف نان و بنزین ایرانیها ۶ برابر مردم جهان است. دکتر مجید ابهری با بیان این مطلب افزوده: یکی از عوارض تغییر سبک زندگی در جامعه امروز ما، فاصله گرفتن از ساده زیستی و مصرف منطقی و گرایش به زیاده روی و اسراف است که متاسفانه در کشور ما این رویه نادرست باعث تحمیل هزینه به سبد اقتصادی خانواده و زیان به کشور شده است. وی تاکید کرد: سرانه مصرف سالیانه نان مردم ایران ۱۶۰ کیلوگرم در مقایسه با سرانه ۲۵ کیلوگرم در جهان است. این آمار به این معنی است که ایرانیان ۶ برابر مردم نقاط دیگر نان استفاده میکنند.
کلام آخر
مصرف به خودی خود موتور محرکه اقتصاد و جامعه است و رواج مصرف تا حد بهینه و با رعایت موازین شرعی و در حد اعتدال امری پسندیده است اما زمانی که مصرف هدف زندگی قرار گرفت و فرد به اسراف و تبذیر دچار شد امری مذموم و ناپسند است. نهایت اینکه اصلاح الگوی مصرف و منطقی کردن آن در سطح کلان، هماهنگی و تناسب بین امکانات یک جامعه با نیازها و خواستهای افراد آن، کسب استقلال، اقتصادی و دستیابی به عزت و سرافرازی را ممکن میسازد و در سطح فردی، پرهیز از مصارف غیرضروری و تجملی و متوازن ساختن درآمدها و هزینهها، آرامش روحی و روانی را به همراه میآورد. اصلاح الگوی مصرف، تنها اصلاح مصرف نیست، بلکه اصلاح نحوهای از زندگی است که مصرف در آن جایگاه ویژهای دارد. بنابراین لازم است پیامدهای مصرفگرایی که نوعی آسیب اجتماعی است برای اصلاح آن برنامهریزی شود.
نظر شما