شبکه خانگی طی یک دهه اخیر توانسته مخاطبان بسیاری را برای خود دست و پا کند که البته بخشی از این استقبال را به پروژههایی مدیون است که با داستان و متنی خوب، کارگردانانی توانمند و بازیگران چهره است.
این شبکه نوظهور که در جهان نیز مورد اقبال قرار گرفته با جنجالهای فراوان، جایگاه خوبی را در دل عموم مردم باز کرده است البته در ایران این استقبال دلایل بسیاری دارد که میتوان به تفکیک از آنها نام برد.
یکی از مهمترین دلایل جذب مردم به سمت سریالهای شبکه خانگی در کشور ما جذابیتهای بصری است به این مفهوم که در ۵ شبکه اصلی صدا و سیما مجموعههایی پخش میشود که نه تنها در طراحی خود چشم نواز نیستند بلکه پوششهای متفاوتی را به تصویر میکشند و در انتخاب مکانهای فیلمبرداری به سراغ فضاهایی میروند که هیچ جذابیتی را در خود جای نداده است در حالی که سریالهای شبکه خانگی در طراحی صحنه و لباس غنی ظاهر میشوند و با شکل فریبنده مخاطب را با خود همراه میکنند.
از سوی دیگر تولیدکنندگان شبکه خانگی نه تنها در بخش طراحی صحنه و لباس بلکه در روایتگری خود به سراغ موضوعاتی میروند که با زندگی واقعی مردم امروز انطباق دارد یا موجبات همذات پنداری را در مخاطب به وجود میآورد اما این ظاهر فریبنده فقط مخاطب را به سمت خود جذب نمیکند بلکه دامی گسترده برای تهیهکنندگان و کارگردانان محسوب میشود که ممکن است در آن گرفتار شوند.
تعداد مخاطبانی که این روزها سریالهای شبکه خانگی را دنبال میکنند هر تهیهکننده و کارگردانی را بر آن میدارد که میتوانند با عرضه محصول خود به بازار، سودهای بسیاری را به جیب خود سرازیر کنند اما در حقیقت این روند در تعداد انگشت شماری از مجموعههای شبکه خانگی به واقعیت تبدیل میشود.
از ابتدای تولد شبکه خانگی به عنوان هنری تصویری در جمع خانوادههای ایرانی تعداد تولید آثار در این فضا در ژانرهای مختلف اجتماعی و کمدی بسیار زیاد بوده است اما تعداد انگشت شماری از آنها توانستند مسیر خود را به پایان برسانند و بسیاری از این مجموعهها به دلیل موفق نبودن در فروش و پیش از متحمل شدن ضررهای کلان در نیمه راه داستان تولید را رها کرده و گاه بدون هیچ توضیحی مخاطب را به خود واگذار کردهاند.
جدای از اینکه پایان نداشتن سریالها به هر دلیلی توهین به مخاطبان محسوب میشود نخستین ضربه را به اعتماد طرفداران شبکه خانگی میزند و آنها را از این دنیای تصویری دور میکند که این بزرگترین ضرر برای این محصول نوپای تصویر به همراه دارد اما چرا چنین اتفاقی رخ میدهد.
با نگاهی مختصر به تاریخچه سریالهای شبکه خانگی میتوان سریال شهرزاد را به عنوان محبوبترین مجموعه در این شبکه معرفی کرد که همین شهرت و سودآوری موجب شد که در سه فصل مجزا که هر فصل شامل حداقل ۱۵ قسمت منتشر شود فارغ از موضوعات قضائی این روزهای این سریال که در زمان تولید و پخش به هیچ عنوان مطرح نبود؛ «شهرزاد» توانست با ایجاد اعتماد در میان مخاطبان به ستونی محکم برای اتصال تولیدکنندگان و دنبالکنندگان شبکه خانگی تبدیل شود و همین موضوع شاید یکی از بزرگترین دامها برای تهیهکنندگان بود که موجبات سقوط و حتی زیان برای آنها را فراهم کرد.
همچنین سریال «ممنوعه» نیز با وجود حواشی بسیار و با وجود به گفته کارگردان «حذف ۳۰۰ دقیقه» از آن باز هم به احترام به دنبالکنندگان این سریال در دو فصل توانست پایانی را برای آن به وجود آورد اما این اتفاق برای خیلی از سریالهای شبکه خانگی رخ نداد که برخی از آنها حتی این توقف ناگهانی در نیمه راه پخش را توقیف یا سیاسی اعلام کردند اما هیچ سندی برای آن ارائه ندادند.
در همین راستا مصطفی سماوات سرپرست دفتر نمایش خانگی به خبرنگار ایرنا درباره سوءاستفاده برخی فیلمسازان از این فضای پررونق اظهار داشت: مشکلات و اختلال در تولید محصولات شبکه خانگی در دنیا نیز وجود دارد و اجتناب ناپذیر است اما دلیل نمیشود تا گروهی که در عرصه شبکه نمایش خانگی در حال تولید اثر هستند آن را نیمه کاره رها کنند.
وی با بیان اینکه ۲ راهکار قانونی برای جلوگیری از رها شدن یک سریال در شبکه نمایش خانگی اعمال خواهیم کرد تاکید کرد: از این پس تا تولید کامل سریال اجازه عرضه آن را نخواهیم داد و همچنین تهیهکنندگان متخلف در لیست سیاه قرار میگیرند و دیگر نمیتوانند به راحتی در این حوزه فعالیت کنند.
سرپرست دفتر نمایش خانگی تصریح کرد: هر چند قانون عرضه سریال پس از تولید کامل، بر ساخت سریالهایی که همزمان با عرضه از مخاطبان نظرخواهی میکنند و ادامه سریال را بر این اساس تولید و عرضه میکنند تأثیر میگذارد اما در شرایط کنونی برای حمایت از مصرف کنندگان و مخاطبان نمایش خانگی این قانون را اجرا خواهیم کرد.
شبکه خانگی مسیر پر ریسکی برای تولیدکنندگان محسوب میشود که گاه پایان خوشی برای آنها به همراه ندارد که همین پایان ناخوش یقه مخاطب را هم میگیرد و این شائبه را نیز به وجود میآورد که عرضه سریال در شبکه خانگی و توقف ناگهانی آن فریبی است که تهیهکنندگان به سودای سود به دام آن میافتند و از سوی دیگر میتوان نام کلاهبرداری بر آن گذاشت که تهیهکنندگان با به دست آوردن سودی هر چند اندک، جیب خود را پر و مخاطب را در ابهام به حال خود رها میکنند.
نظر شما