رسانههای داخلی در خصوص موضوع انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی بیش از همه سیاست ها و عملکرد جریان اصلاح طلب را ارزیابی کرده و فراز و فرودها و کامیابی ها و ناکامی ها در مقابل این طیف را بررسی کرده اند. بررسی امروز خبرگزاریها، روزنامهها و تارنماهای منسوب به هر دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا، نشان میدهد که این رسانه ها در بسته اخبار انتخاباتی خود با محوریت قرار دادن فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان، مدعی وجود بحران در جریان اصلاحات شده اند. در این راستا رسانه های اصلاح طلب با تاکید بر ایجاد تغییر در سیاست های این جریان نوشتند: بدون تردید جریان اصلاحطلبی نیازمند یک انقلاب در بدنه خود است که این موضوع تنها با تدوین یک گفتمان عینی بر اساس واقعیتهای موجود کشور امکانپذیر است. رسانه های موسوم به اصلاحات همچنین با اشاره به لفظ «گفتوگوی ملی» بر لزوم وحدت گرایی بین جریان های سیاسی در انتخابات آینده تاکید کردند. در مقابل اما رسانه های اصولگرا صرفاً رویکرد جریان رقیب خود (اصلاح طلبان) را واکاوی کرده و مدعی بهره برداری های انتخاباتی این طیف و عبورشان از دولت روحانی شدند.
رسانههای اصلاح طلب
برخی از عبارات ها و گزاره ها در این رسانه ها را در ادامه می خوانیم: باید پذیرفت نمودار جریان اصلاحطلبی از خرداد ۷۶ تا به امروز چندان روند صعودی برای رسیدن به آرمانشهر مدنظر خود و مردم نداشته است؛ فراکسیون امید نه روش صحیحی برای تاثیرگذار بودن دارد و نه برنامهای برای ترمیم فضای فعلی ارائه میدهد؛ اصلاحطلبان در دایره «فرصت سوزی» گرفتار شدهاند، یک روز چهره های شاخص خود را از دست میدهند و روزی دیگر کرسیهای قدرت را؛ گاهی از واژه «آشتی ملی» استفاده میشود و گاهی با لفظ «گفتوگوی ملی» از آن یاد میشود؛ بدون تردید جریان اصلاحطلبی نیازمند یک انقلاب در بدنه خود است.
نخست باید از درون حاکمیت با گفتوگو اختلافات را کنار بگذاریم و به یک مشت واحد در برابر دشمن تبدیل شویم؛ پرهیز اصلاحطلبان از درگیر شدن با حاشیههایی که میتواند همگرایی و وحدت اصلاحطلبان را تحتالشعاع قرار دهد؛ برای قرار دادن نقطه پایان به اختلافات باید به فکر یک گفتوگو بود.
موانع انتخاباتی اصلاح طلبان
روزنامه ابتکار در یادداشتی نوشت: اصلاحطلبان باید بدانند اگر همچنان بخواهند به روال سابق با تمرکز بر افراد ناکارآمد و با این حربه که حضور جناح مقابل شرایط کشور را بدتر خواهد کرد، عمل کنند؛ نمیتوانند باز هم روی بدنه اجتماعی خود حساب باز کنند. بدون تردید جریان اصلاحطلبی نیازمند یک انقلاب در بدنه خود است که این موضوع تنها با تدوین یک گفتمان عینی بر اساس واقعیتهای موجود کشور امکانپذیر است. معیار انتخاب افراد در این جریان نه بر اساس شاخصهای فردگرایانه که باید حول محور یک گفتمان مشخص صورت پذیرد. در غیر این صورت، پیشبینی دو انتخابات پیشرو یعنی انتخابات مجلس و ریاستجمهوری کار چندان سختی نخواهد بود. اگر جریان اصلاحطلبی امیدوار است همانند انتخابات سال ۹۲ و سال ۹۴ با استفاده از حربههای دقیقهنودی خود، بدنه مردد اجتماعی را پای صندوقهای رای بکشاند دست به ریسک بزرگی زده که شکست آن از همین حالا محتمل است. باید پذیرفت نمودار جریان اصلاحطلبی از خرداد ۷۶ تا به امروز چندان روند صعودی برای رسیدن به آرمانشهر مدنظر خود و مردم نداشته است. بهتر است فرصتهایی که طی این سالها برای برطرفکردن نقاط ضعف خود سوزانده است، حداقل تا انتخابات سال ۱۴۰۰ برای آن چارهای بیندیشد.
در بخشی از گفتوگوی «همدلی» با کاندیدای انتخابات دوازدهمیندوره ریاستجمهوری مصطفی هاشمیطبا می خوانیم: اصلاحطلبان باید بهخوشحالیشان بابت نتیجه انتخابات هفتم اسفند ۹۴ پایان بدهند و شرایط را طوری مدیریت کنند تا بتوانند تا پایان سال جاری و موعد برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، مردم را از پشیمانی بهدلیل رایهایی که دادند، دور کنند. واقعیت، این است همان مردمی که بعد از اعلام نتیجه انتخابات مجلسدهم سرمست و خوشحال بودند، این روزها ناراضی و البته نگراناند. ناراضی از عملکرد پارلمان و نگران از آینده پرمشکلی که انتظارشان را میکشد. بهنظر من اصلاحطلبان باید همفکری کنند تا در ادامه راهِ مجلس فعلی کارایی بیشتری داشته باشند. نکته معلوم این است که فراکسیون امید نه روش صحیحی برای تاثیرگذار بودن دارد و نه برنامهای برای ترمیم فضای فعلی ارائه میدهد. متاسفانه امیدیهای مجلس دهم منفعل هستند و حتی گاهی دیده شده است که با همدیگر هم ارتباط خوبی ندارند.
خبر آنلاین در گزارشی می نویسد: اصلاحطلبان در دایره «فرصت سوزی» گرفتار شدهاند، یک روز چهره های شاخص خود را از دست میدهند و روزی دیگر کرسیهای قدرت را. فرصت سوزیهایی که پیشتر نیز آن را تجربه کرده بودند اما گویی چپ گرایان یا حافظه تاریخی خوبی ندارند یا اهل عبرتآموزی نیستند. در روزهای منتهی به انتخابات ۹۸ اما اصلاح طلبان در پی توجیه برآمده اند تا شاید ضعف های چندین ساله را به نوعی پنهان کنند، توجیهاتی که در پس آن یک نگرانی بزرگ دیده می شود، آنها می ترسد کرسی های قدرتی که به زحمت و به لطف حضور مردم پای صندوق های رای به دست آورده اند را یکی بعد از دیگری از دست بدهند.
صادق زیباکلام در گفتوگو با نامهنیوز اظهار داشت: «اساسا جریان اصلاحات هیچ استراتژی خاصی برای آینده سیاسی خود و کشور در اختیار ندارد و رهبریت آن نیز چنین امری را تبیین نمیکند. به هیچ وجه از جریان اصلاحات هیچ صدایی شنیده نمیشود که اکنون چه باید کرد؟ شخصیتها و احزاب اصلاحطلب مشخص نمیکنند که در انتخابات آینده قرار است چه سیاستی را اتخاذ کنند. اگر از شخصیتهای اصلاحطلب مانند آقایان خاتمی، حجاریان، موسویلاری، محمدرضا خاتمی و… بپرسید که برنامهتان برای پیشبرد اصلاحات چیست و برای انتخابات مجلس چه رویکردی دارید جز حرفهایی کلی چیزی تحویلتان نمیدهند و هیچ دستورالعم لی ندارند. من در فروردین امسال در نامهای نوشتم که اصلاحات در یک بحران عمیق به سر میبرد.»
لزوم وحدت گرایی
روزنامه اعتماد نوشت: گاهی از واژه «آشتی ملی» استفاده میشود و گاهی با لفظ «گفتوگوی ملی» از آن یاد میشود. فرقی نمیکند چه کلمهای برای آن تعریف شود، آنچه مهم است تصمیمی است که برای پایان دادن به دعواهای سیاسی گرفته شده است؛ دعواهایی که هر چه از سالهای اول انقلاب گذشته، رنگ بیشتری به خود گرفته و حتی موجب شده تا به قول محسن رفیقدوست «بعضیها از قطار انقلاب پیاده شوند» هیچ بعید هم نیست که اگر این شکافها بیشتر شود، افراد دیگری هم از دامن این انقلاب جدا شوند و آن موقع است که منافع ملی در ذیل اختلافات فراموش خواهد شد؛ موضوعی که امروز برخی از سیاسیون آژیر خطرش را به صدا درآوردهاند و معتقدند برای قرار دادن نقطه پایان به این اختلافات باید به فکر یک گفتوگو بود.
روزنامه مردم سالاری در گزارشی با تاکید بر حفظ اتحاد نوشت: ناگفته مبرهن است در شرایط کنونی با اختلاف نمیتوان راه به جایی برد. بلکه شرایط ایجاب میکند تا با وحدت و همدلی از ظرفیتهای کشور استفاده کرده و در برابر دشمن بایستیم. از این منظر چند صدایی در داخل کشور یکی از مشکلات ما در عرصه سیاست خارجی است. افراط باعث میشود از حفظ منافع ملی غافل شویم و این غفلت هزینههای ما در اداره کشور را بالا میبرد. در چنین شرایطی نخست باید از درون حاکمیت با گفتوگو اختلافات را کنار بگذاریم و به یک مشت واحد در برابر دشمن تبدیل شویم.
گفت و گو با محور مجمع روحانیون و جامعه روحانیت
اعتماد می نویسد: هر چند تا اینجا جلسات متعددی با چهرههای اصولگرا و اصلاحطلب در راستای رسیدن به یک وفاق ملی برگزار شده است اما برخی هم مانند مصباحیمقدم، سخنگوی «جامعه روحانیت مبارز» پیشنهاد میکند این جلسات میتواند از گفتوگوی میان دو تشکل جامعه روحانیت و مجمع روحانیون آغاز شود. او با اشاره به ضرورت تعامل دو تشکل میگوید: «ما قبل از انقلاب از مردم میخواستیم باهم متحد باشند. طبیعتاً روحانیتی که خود تبلیغ اتحاد میکند باید به اتحاد پایبند باشد و وحدت و همگرایی را مبنا قرار دهد در غیر این صورت تبلیغ ما بیاثر خواهد بود. جامعه اسلامی واقعاً نیازمند وحدت و انسجام ملی است و روحانیون کشور چه در جامعه روحانیت و چه در مجمع روحانیون در میان مردم هوادارانی دارند در نتیجه باید همچنان درصدد همگرایی، ائتلاف و اتحاد باشند که اگر چنین باشد، میتوان ملت متحدی هم داشت.»
اما و اگرهای جبهه اصلاحات
روزنامه اعتماد می نویسد: مدتهاست که یکشنبهها برای اعضای شورای عالی سیاستگذاری روز پرکاری محسوب میشود. جلساتی که تقریباً هر دو هفته یکبار برگزار و مشکلات و مباحث جناح چپ در این جلسه به شور و مشورت گذاشته میشود. یکشنبه این هفته نیز یکی از همان روزهایی بود که اعضای شورای مرکزی تشکیل جلسه دادند و درباره مباحث مختلفی از جمله پرهیز اصلاحطلبان از درگیر شدن با حاشیههایی که میتواند همگرایی و وحدت اصلاحطلبان را تحتالشعاع قرار دهد صحبت کردند. در این جلسه همچنین گزارشی از تصمیمات مجلس و انتخابات هیات رییسه کمیسیونهای مجلس و چگونگی نقشآفرینی فراکسیون امید مطرح شده است. در این میان موضوع نگرانی از برخی برخوردهای خودسرانه با جلسات سخنرانی اصلاحطلبان هم مطرح شد و از این طریق توجه نهادهای ذیربط تامین امنیت این جلسات و بررسی ریشهای برخوردهای صورتگرفته را خواستار شدند و همه جریانهای سیاسی را به عمل در چارچوب قانون دعوت کردند.
گفتوگوی ملی میان تاجزاده و زاکانی
روزنامه شرق در مطلبی با روتیتر «سومین مناظره بین یک اصلاحطلب و اصولگرا» می نویسد: تاجزاده و زاکانی برای سومینبار در ماههای اخیر با هم مناظره میکنند. بعد از رخدادهای سال ۸۸ به نظر میرسد این یکی از جدیترین رویاروییهای دو فرد از منتهیالیه دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی است که حاضر شدهاند روبهروی هم بنشینند. این مناظرهها را شاید بتوان در امتداد همان ایده گفتوگوی ملی دانست که مدتی است باب آن باز شده و چهرههایی از دو جناح گاهبهگاه باهم دیدار و گفت وگو میکنند؛ جلساتی که از یکسو عارف و سیدمحمد صدر و مجید انصاری و از سویی دیگر باهنر و ضرغامی در آن شرکت میکنند. ناطقنوری هم به عنوان یک شخصیت مرضیالطرفین در آن حاضر میشود. بااینحال جلساتی که بهطور مشخص با محور گفتوگوی ملی رقم میخورد، نه رسانهای میشود و نه خبر دقیقی از چهرههای حاضر در آن و چند و چون مذاکرات بیرون میآید؛ درحالیکه سلسلهمناظرههای تاجزاده و زاکانی شفاف است و به صورت آنلاین در اینستاگرام منتشر میشود، خبرنگاران حضور دارند و نشست را پوشش میدهند.
رسانههای اصولگرا
مهم ترین عبارتهای کانونی رسانههای اصلاح طلب عبارتند از: رسانههای چپگرا بعد از حمایت از روحانی و ورود دوسال زمان به ریاستجمهوری حسن روحانی سعی دارند خودشان را از او و کابینهاش جدا کنند نمیتوان مشارکت بالایی از سوی مردم در انتخابات آتی مجلس را متصور شد.؛ دولت برآمده از حمایت گسترده طیف موسوم به اصلاحطلب و فراکسیونی از میان این طیف به نام فراکسیون امیدکارنامه ضعیف و غیرقابل دفاعی دارند؛ فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان در قالب همان شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان کم کم آغاز شده است.
دولت و اصلاح طلبان
روزنامه رسالت در گزارشی نوشت: رسانههای چپگرا بعد از حمایت از روحانی و ورود دوسال زمان به ریاستجمهوری حسن روحانی سعی دارند خودشان را از او و کابینهاش جدا کنند و بگویند ما نبودیم خودش بود! طوری از آماده شدن جناحهای سیاسی برای انتخابات مینویسند که مشخص نیست میخواهند به میخ بزنند و یا به نعل! ازطرفی میگویند: «جناحهای سیاسی درصدد این هستند که با وعدههای جدید و شعارهایی بزک شده، در این شرایط سخت اقتصادی و تحریمی اقبال مردم را به دست آوردند و سعی دارند درصورتی که اعتمادی در بین مردم نسبت به عملکرد مسئولان باقی مانده باشد را جلب کنند.» ازطرف دیگر میگویند طبق بررسیهای صورت گرفته در شرایط فعلی نمیتوان مشارکت بالایی از سوی مردم در انتخابات آتی مجلس را متصور شد، حال اما باید پرسید هدفتان چیست؟ آیا می خواهید با علم به اینکه احتمال پیروزی حزبتان به شدت کاهش پیدا کرده، مردم را از رای دادن منصرف کنید تا بگویید هرزمان مردم کم در انتخابات شرکت کنند راستگرایان پیروز میدان انتخابات خواهند بود؟
روزنامه کیهان مدعی عبور اصلاح طلبان از دولت شده و می نویسد: دولت برآمده از حمایت گسترده طیف موسوم به اصلاحطلب و فراکسیونی از میان این طیف به نام فراکسیون امید چنان کارنامه ضعیف و غیرقابل دفاعی دارند که کار را برای تئوریسینبافان و روزنامههای این طیف سخت کردهاند و اینها ناچار در تکاپویی بیوقفه در تلاش هستند تا همهچیز و همهکس را در این ناکامی حزبی دخیل و شریک سازند؛ اخیراً هم یکی از تئوریسینهای این طیف گفته که اصلاحات نباید به هر بنجلی تن بدهد! در حالی است که رابطه مدعیان اصلاحات و دولت فراتر از حمایت است و اکثریت مطلق کابینه در اختیار این جریان است و این طیف باید درباره کارنامه دولت پاسخگو باشد. مدعیان اصلاحات در فرافکنی و فرارکردن از پاسخگویی درباره عملکرد خود ید طولایی دارند.
فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان
روزنامه خراسان نوشت: فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان در قالب همان شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان کم کم آغاز شده و در جلسه اخیر این نهاد عالی، تعدادی از رابطان استانی نیز انتخاب شدند. براساس گزارش رسانه ها، دوازدهمین جلسه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان روز یک شنبه با حضور اعضا برگزار شد. در این جلسه پرهیز از درگیر شدن جریان اصلاح طلب با حاشیه هایی که می تواندهمگرایی و وحدت اصلاح طلبان را تحت الشعاع قرار دهد مورد تاکید قرار گرفت. گزارشی از تصمیمات مجلس و انتخابات هیئت رئیسه کمیسیون های مجلس و چگونگی نقش آفرینی فراکسیون امید نیز در این جلسه مطرح شد. اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با اظهارنگرانی از برخی برخوردهای خودسرانه با جلسات سخنرانی اصلاح طلبان از نهادهای ذی ربط خواستار تامین امنیت این جلسات و بررسی ریشه ای برخوردهای صورت گرفته شدند و همه جریان های سیاسی را به عمل در چارچوب قانون دعوت کردند.
نظر شما