سعید شریعتی در یادداشتی در روزنامه اعتماد، نوشته است: آنها در واقع دنبال راهی برای تاختن به دولت هستند. وقتی به دولتی از جوانب مختلف داخلی و خارجی فشار وارد میشود و دولت خود را با مشکلات اقتصادی و سیاسی روبهرو میبیند، به طور ناخواسته تنگناهایی هم به دولت تحمیل میشود که تصمیمگیری را برای آن مشکل میکند. در جریان مشکلاتی که امروز کشور با آن روبهرو است، خود دولت در سطح کلان نقش چندان زیادی ندارد. بنابراین نسبت دادن همه مشکل به حوزه عملکرد دولت، ابداً درست و منصفانه نیست.
متأسفانه رقبای داخلی دولت آقای روحانی، باز هم دارند سورنا را از سر گشاد آن میزنند و همان راه اشتباهی را که همیشه طی کردهاند، بار دیگر طی میکنند. اشتباهی که همان بیاعتنایی به شعور، آگاهی، هوش و دانایی مردم است. مردم میدانند تنگناهای بینالمللی که برای شأن به وجود آمده از کجا ناشی میشود. یکی از این سرمنشأها ترامپیسم است. مردم ایران با واقعیتهای پدیده ترامپیسم آشنا شدهاند و میدانند که هیأت حاکمه ایالات متحده امریکا به اضافه موتلفینش در منطقه، عملاً مناسبات اقتصادی ایران را با جهان هدف گرفتهاند و یک جنگ تمامعیار اقتصادی را علیه ایران بنا گذاشتهاند. مسلماً وقتی ما در شرایط دشوار اقتصادی به سر میبریم، این فشار به همه ابعاد اقتصاد کشور چه در دولت و چه در بخش خصوصی وارد میشود. بنابراین کسانی که میخواهند مشکلات را تماماً به ناکارآمدی دولت نسبت بدهند، انگار چشمشان را رو به واقعیتها بستهاند.
ما به عنوان حامیان آقای روحانی و دولت ایشان بحثها و نقدهایی هم به بخشهایی از عملکرد دولت داریم و- به اصطلاح- چک سفید امضا به دولت ندادهایم. با این حال معتقدیم که عملکرد هر دولتی از جمله دولت آقای روحانی باید با واقعیتهای موجود سنجیده شود. آنچه به نظر میرسد در شرایط امروز ضرورت دارد، راهکار خواستن از مخالفین دولت برای عیارسنجی مخالفتهای آنهاست. مثلاً از فلان آقایی که از تریبون رسمی یکی از مناطق کشور هرچه از دهنش درمیآید به دولت میگوید و اتهامهای متعدد به دولت میزند، بخواهیم که خود را در جایگاه سکاندار تصمیمگیری برای قوه مجریه تصور کند و بگوید اگر خودش جای رئیسجمهور یا جای یکی از وزرا بود چه تصمیمی اتخاذ میکرد؟
یکی از حوزههایی که مخالفان خیلی روی آن مانور میدهند، وزارت نفت است. تنها راهکاری که مخالفان دولت در این حوزه مطرح میکنند، این است که چون در فروش نفت با مشکل روبهرو هستیم، بیاییم و دوباره ساز و کار فروش نفت در بازار غیررسمی و مافیایی دنیا را از سر بگیریم و دوباره به دوران بابک زنجانیها برگردیم. میگویند بیاییم حتی اگر شده ۲۰ تا ۳۰ درصد زیرقیمت جهانی در بازار غیررسمی و با دور زدن تحریمها نفت را بفروشیم. آیا واقعاً ملت حاضرند چنین راهکاری را از کسانی که چنین پیشنهادی به آقای زنگنه میدهند، بپذیرند؟ همین یک پدیده بابک زنجانی که تازه مشتی نمونه خروارِ فسادهای پنهان اقتصادی در زمان دور زدن تحریمهای قبلی در دولت سابق است، کفایت میکند برای اینکه مردم با چنین راهکارهایی مخالفت باشند. چون آقای زنگنه به حرف این مخالفین توجهی نمیکند و دلایل منطقی هم دارد، ایشان را به ناکارآمدی متهم میکنند و دنبال این هستند که برای او حاشیه و پرونده درست کنند.
در بودجه سال جاری، وابستگی ما به نفت در حالی به دلیل تحریمها بیشتر شده و در بازارهای جهانی با مشکل روبهرو هستیم که مخالفان دولت هیچ راهکار معقول و قابل اجرایی ندارند. یکی دیگر از راهکارهایشان این است که نفت ایران را به ثمن بخس، مثلاً با ۳۰ درصد ارزش واقعی آن به فلان کشور بدهیم تا مابهازای آن کالا بگیریم و چیزهایی از این دست. مشابه این راهکارهای عجیبوغریب را در سایر حوزهها هم از سوی مخالفان دولت شاهد هستیم. راهکارهایی که انگار جز تخطئه و تخریب دولت هدف دیگری را دنبال نمیکنند. اگر همین فردا شخص مورد نظر آنها در مقام و کسوت رئیس دولت و یا حتی وزارتخانههای کلیدی کشور مسؤولیت بپذیرد، به جرأت میگویم این مخالفان هیچ برنامه عملی مشخصی برای برونرفت از مشکلات ندارند. میتوان ثابت کرد که مخالفتهایی از این دست بیشتر بهانهجویی و آتو گرفتن از دولت است. به هر حال سهم ناچیز دولت در مشکلات اقتصادی کنونی مسلم است و مخالفانی که میخواهند دولت را مسبب این وضع بدانند، دنبال وارونمایی واقعیت هستند و قصدشان چیزی جز تخریب دولت نیست.
مردم باید ماهیت مخالفان دولت را بدانند. باید از جنس مخالفتهایشان مطلع باشند. باید بدانند که راهکارشان در ازای مخالفتها چیست؟ وگرنه صِرف مخالفت کردن که کاری ندارد! هر کسی میتواند پا روی پا بگذارد و بگوید دولت درست عمل نکرده است. باید از آنها بخواهیم پیشنهاد بدهند و اگر راهکار عملی درست و درمانی دارند آن را تبیین کنند. چیزی که تاکنون نشان دادهاند، فاقد آن هستند.
نظر شما