قندیل که در جهان عرب یک چهره رسانهای و کارشناس مسائل سیاسی شناخته شده است، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در پاسخ به این سوال گفت: امکان جنگ بین ایران و آمریکا را بعید می دانم. از لحاظ نظامی تهدیدات آمریکا را هنگامی میتوان باور کرد که صد هزار نیرو را در افغانستان و همان عدد را در پاکستان، ترکیه، عراق و در کشورهای عربی مستقر کند، زیرا هنگامی که موضوع منطقه بی طرف در مرزهای ترکیه و سوریه مطرح شد، ژنرال "مارتین دمپسی" فرمانده ستاد مشترک ارتش آمریکا به هیئت امنیت و دفاع کنگره گفت، منطقه بی طرف ایجاب میکند که برای شروع جنگ آمادگی داشته باشیم و این کار به نیم میلیون نیروی آمریکایی نیاز دارد. اگر جنگ با سوریه به این عدد از نیروهای آمریکایی نیار دارد، پس جنگ با ایران چطور.
وی تاکید کرد: نمیتوان با اعتماد به چند جنگنده در کشورهای عربی با ایران وارد جنگ شد، این جنگندهها به راحتی هدف قرار میگیرد و در دقایق اول جنگ نابود خواهند شد. اگر آمریکا بخواهد وارد جنگ با ایران شود از منطقه عقب نشینی خواهد کرد و تمامی منافع خود را از این منطقه بیرون خواهد کشید، برای مثال پایگاه نظامی خود در قطر را تعطیل میکند و نیروهای پدافند هوایی در عربستان و نیروها در عراق و در سوریه و ناوگان دریایی خود در آبهای خلیج فارس را به بیرون از منطقه منتقل خواهد کرد تا ایران نتواند این مواضع را هدف حمله قرار دهد.
** آمریکا در توهم بسر میبرد
قندیل افزود: آمریکا این گزینه را بررسی میکند، ولی با اسرائیل چه خواهد کرد. ایران بعد از شروع جنگ از اسرائیل انتقام خواهد گرفت و هر موشکی که به سمت آن شلیک شود، ده برابر آن را به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک خواهد شد.
وی گفت: تلاش آمریکا بر این است که با وارد کردن فشار اقتصادی بیشتر به ایران، میان نیازهای اصلی زندگی و برنامه موشکی و برنامه هستهای و کمک به نیروهای مقاومت یکی را انتخاب کند. آمریکاییها بر این توهم دل بستهاند که برای تسلیم شدن ایران فقط چندماه زمان لازم است.
این تحلیلگر لبنانی اضافه کرد: جالب اینکه آمریکا پیش از این اعلام کرده بود اگر منافعش و یا منافع متحدانش از طرف ایران یا یکی از هم پیمانان ایران مورد هدف قرار بگیرد، واکنش شدیدی نشان خواهد داد، اما شاهد بودیم انصار الله خطوط انتقال نفت "ینبع" در عربستان را بمباران کرد. پس از آن آمریکا اعلام کرد یکی از هم پیمانان ایران به یکی از هم پیمانان ما حمله کرده است. اگر آمریکا توانایی آن را داشت که وارد جنگ شود این بهترین فرصت بود زیرا این خط قرمز را خودشان کشیدند، اما آمریکا زود عقب نشینی کرد و قواعد نظامی را تغییر داد و اعلام کرد، فقط اگر منافع آمریکا و نیروهای آن مورد هدف قرار بگیرد، ما واکنش سخت خواهیم داشت.
** آمریکا را میتوان وارد جنگ فرسایشی کرد
قندیل افزود: به هر حال ثابت شده که آمریکا را میتوان وارد یک جنگ فرسایشی کرد و تأسیسات مهم و استراتژیک آن را مورد تهدید قرار داد، بدون اینکه بتواند وارد جنگ شود و این وضعیت اکنون به یکی از عوامل قدرت تبدیل شده است.
از سوی دیگر "شینزو آبه" نخست وزیر ژاپن از "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری آمریکا پرسید، استراتژی شما در قبال احتمال بازگشت ایران به غنی سازی اورانیوم چه خواهد بود، ترامپ در پاسخ بدون توجه به واقعیت داخلی ایران گفت، تهران تحت فشار تسلیم خواهد شد و قبل از اینکه اورانیوم غنی شده کافی در اختیار داشته باشد، به سمت ما خواهد آمد.
** مشکلات مالی تأثیری بر آمادگی نظامی ایران ندارد
قندیل افزود: با این توضیحات باید گفت که این یک بازی است که خود آمریکا نمیداند در آن موفق خواهد شد یا خیر، ولی اگر آمریکا موفق نشود چه اتفاقی خواهد افتاد. نکته قابل توجه اینکه اگر ایران و نیروهای مقاومت در تأمین منابع مالی خود دچار مشکل شوند، این بر حمایتهای تهران از امنیت منطقه تأثیر خواهد گذاشت و نه آمادگی نظامی ایران. برای مثال مرزهای افغانستان و پاکستان دچار بی نظمی خواهند شد و مواد مخدر به راحتی به اروپا و کشورهای دیگر خواهد رسید و موجی از پناهندگان نیز به کشورهای اروپایی سرازیر خواهند شد.
** پیام کشور بزرگی مانند ایران از آزادی زاکا چه بود
وی در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به موضوع آزادی "نزار زاکا" تاجر تبعه لبنان گفت: ایران با آزاد کردن زاکا درخواست بیروت و رئیس جمهور لبنان را پذیرفت، البته حزب الله و "سید حسن نصرالله" در ایران احترام خاص خود را دارند و یکی از عواملی بودند که موجب موافقت ایران با درخواست رئیس جمهوری لبنان شدند.
قندیل گفت: حزب الله با کمک کردن به "میشل عون" تلاش دارد تصویر یک رئیس جمهوری محترم که اظهاراتش در مجامع بین المللی مورد تأیید است، به نمایش گذاشته شود.
وی تاکید کرد: هنگامی که کشور بزرگی مثل ایران خواستههای رئیس جمهوری مسیحی کشور کوچکی مثل لبنان را میپذیرد، پیامهای مختلفی در آن وجود دارد. پیام ایران این است که لبنان کشور مهمی است و رئیس جمهوری مسیحی لبنان یک ارزش و یک نماد برای هم زیستی بین مسلمانان و مسیحیان در منطقه است و تهران به دنبال قوت بخشیدن به این قضیه است.
قندیل افزود: ایران با آزادی زاکا به دیگر کشورها ثابت کرد، کشور سخت گیر و خشنی نیست که نتوان با آن تعامل داشت، بلکه میتوان با آن گفت و گو کرد و ممکن است بعضی از زندانیان را که بر علیه آنان حکم قضائی صادر شده آزاد کند، به این معنی که ایران کشوری اهل مذاکره و گفت و گو است.
این کارشناس مسائل سیاسی عرب در ادامه در خصوص اختلافات داخلی در لبنان گفت: ما بخشی از منطقهای هستیم که اکنون در درگیری به سر میبرد، به همین دلیل بین مردم لبنان نیز اختلافاتی وجود دارد، بعضی از آنها در محور سعودی هستند و برخی در محور مقاومت. حتی کسانی که در وسط هستند، جزو قشر خاکستری نیستند و به طور ضمنی به یکی از محورها تمایل دارند. مثلاً "جریان آزاد ملی" به رهبری "جبران باسیل" وزر خارجه لبنان در هیچ محوری قرار ندارد، ولی به طور ضمنی با حزب الله و سلاح حزب الله همبستگی دارد و مقاومت را ضمانتی برای حمایت لبنان و یکی از عناصر قدرت کشور می بیند.
وی گفت: هنگامی که درباره نقش محور مقاومت در منطقه درگیریهایی پیش آمد، باسیل موضع گیری های قوی و سرسختی داشت، او در خصوص روابط با سوریه موضع گیری های خوبی داشت و به همراه میشل عون مساله فلسطین را در نشست کشورهای اسلامی و در کنفرانس وزیران خارجه عرب در قاهره مطرح کردند، به همین دلیل حملات رسانهای علیه وی آغاز شده است.
موضوع حمله سیاسی و رسانهای به باسیل یک مساله داخلی نیست، بلکه آمریکا و عربستان پشت آن هستند، زیرا که پایبند به اصول سیاست خارجی و سرسخت است و نمیتوان به سرعت او را قانع کرد. در قضیه گروگان گیری "سعد حریری" به پایتختهای زیادی سفر کرد.
** تلاش غرب؛ نباید اوضاع سوریه را طبیعی نشان داد
قندیل همچنین گفت: برخی در صدد جلوگیری از بازگشت پناهجویان سوری به کشورشان هستند، زیرا بازگشت آنان به سوریه نشانه بازگشت زندگی طبیعی به این کشور است، حال آنکه برخی کشورها به دنبال ادامه جنگ در سوریه هستند و یکی از اقداماتی که در این خصوص انجام میدهند، کمکهای مالی به پناهجویان است و سپس اعلام میکنند در صورت بازگشت به سوریه این کمکهای مالی متوقف خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه انتخابات سوریه در سال ۲۰۲۱ میلادی برگزار خواهد شد، افزود: برخی در صدد سو استفاده از موضوع پناهجویان سوری به منظور اعمال فشار بر دولت دمشق هستند، به ویژه اینکه پنج میلیون رأی دهنده سوری در خارج از این کشور زندگی میکنند.
این تحلیلگر عرب ادامه داد: تاکید رئیس جمهوری لبنان بر برقراری روابط خوب با دولت سوریه برخاسته از موضع گیری درست او است، اما قدرت رئیس جمهوری برای رسیدن به یک راه حل همه جانبه محدود است، زیرا همه طرفها از او حمایت نمیکنند.
** دلیل فشارهای داخلی بر حزب الله چیست
قندیل در خصوص سخنان حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در "روز جهانی قدس" در مورد توانمندی موشکی حزب الله گفت: دبیر کل حزب الله وقوع جنگ در منطقه را بعید دانست و در عین حال گفت، چنانچه جنگ رخ دهد، فقط به منطقه خلیج فارس محدود نخواهد بود، بلکه سراسر خاورمیانه را در بر خواهد گرفت.
وی تصریح کرد: آمریکا و متحدانش میدانند اگر به ایران حمله نظامی صورت بگیرد، حزب الله لبنان ساکت نخواهد ماند، بنابر این در تلاش هستند با فشار داخلی حزب الله را از این مساله دور نگه دارند. به عبارت دیگر تلاش میکنند حزب الله را در فضای پرتنش لبنان محاصره کنند و به محافل داخلی آن القا کنند که منافع آن در برقراری آرامش است زیرا آمریکا در صدد است در صورت برقراری ثبات و آرامش در این کشور، حق لبنان از نفت و گاز مدیترانه را بدهد.
** پادشاه بحرین بمب ساعتی دریافت کرد نه هدیه
قندیل در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به میزبانی بحرین از کنفرانس مربوط به "معامله قرن" گفت: شاه بحرین آنقدر بی ارزش است که حتی منافع خود را نمیداند. حتی کمی وقت نگذاشت که بداند هدیهای که به او دادهاند، واقعاً هدیه است یا یک بمب ساعتی.
وی افزود: حتی اگر این میزبانی برای بحرین یک خیانت پرسود به شمار میآمد، مسألهای نبود، اما هیچ سودی در این اقدام غیر منطقی و ناجوانمردانه نیست، زیرا حتی آمریکا ضمانتی برای آن ندارد. روسیه و چین اعلام کردند در این نشست مشارکت نخواهند کرد و اروپا گفته است که اگر فلسطین مشارکت نکند، ما مشارکت نخواهیم کرد. اصولاً معلوم نیست چه کسی غیر از برخی کشورهای عربی در این نشست حاضر خواهد شد.
** نتانیاهو، بن سلمان و ترامپ بازنده اصلی معامله قرن
قندیل تاکید کرد: معامله قرن یک معامله است که باید دو طرف داشته باشد. طرف اول "بنیامین نتانیاهو" ترامپ و "محمد بن سلمان" هستند و طرف دوم باید فلسطینیها باشند که خود را وارد این قضیه نخواهند کرد، این یک ضربه به بن سلمان است. حتی آمریکا برای پیشروی در معامله قرن تردید دارد، زیرا اسرائیل در وضعیت شکننده و ضعیفی قرار گرفته و از لحاظ سیاسی قادر به عملی کردن اهداف خود نیست و مهمتر اینکه اگر طرف فلسطینی در این معامله حاضر نباشد، این معامله هیچ ارزشی نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: اسرائیل در یک بحران سیاسی به سر میبرد که حاصل شکستهای پی در پی و از بین رفتن ابهت و قدرت آن است. نتانیاهو نتوانست کابینه تشکیل دهد، بحران اسرائیل بسیار عمیق است و فلسطینیها راه را برای آنها بستهاند و در هیچ مسألهای با آنها مشارکت نمیکنند. مشکل اسرائیل این است که از آغاز هر جنگی عاجز مانده و در این میان قدرت مقاومت بیشتر و بیشتر میشود و مساله نابودی رژیم صهیونیستی دیگر یک امید بی اساس نیست، بلکه یک مسیر کامل است که زمینه مناسب آن فراهم شده و حقیقت این است که اسرائیل در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
نظر شما