کاهش میزان باروری از مباحثی است که در سالهای اخیر باعث کوچک شدن بعد خانوارهای ایرانی شده که بخشی از این موضوع اگرچه مستقیماً تحت تأثیر عوامل اقتصادی بوده اما تحولات و تغییرات در نگرش زنان به موضوع باروری نیز در کاهش این شاخص تأثیر مستقیم داشته است.
هر چند که براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٩٥ میزان باروری کل استان یزد، با رقمی برابر با ۲.۴۸ فرزند نسبت رقم ۲.۰۱ فرزند در کل کشور و همچنین میزان باروری کل استان یزد در سال ۱۳۹۰ با رقم ۲.۱ فرزند نسبت به ۱.۸ فرزند باروری کل کشور وضعیت مناسبتری را نشان میدهد، ولی نباید از تأثیر نیروی محرکه رشد جمعیت و گشتاور جمعیتی متولدان دهه ۱۳۶۰ در ایجاد چنین وضعیتی غافل بود.
با توجه به تغییرات جمعیتشناختی دهههای گذشته و استمرار باروری پایین، بازنگری درسیاستهای جمعیتی کشور و تدوین و اجرای موفق هرگونه سیاست جمعیتی جهت بهبود و افزایش سطح باروری مستلزم انجام مطالعات زمینهای در بسترهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی به منظور آگاهی از نیات و رفتارها و تمایلات باروری زنان و زوجین و عوامل مؤثر بر نیات باروری آنهاست.
دکتر ملیحه علیمندگاری جمعیت شناس و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد اخیراً در تحقیقی با عنوان "فهم زنان از چالش فرزندآوری: مطالعهای کیفی در شهر یزد" که با همکاری دانشگاه یزد و صدا و سیمای این استان انجام شده، مطالعه رفتار باروری جمعی از زنان یزدی برای فهم تحولات این عرصه در سالهای اخیر را مورد مطالعه انجام داده که اتمام این تحقیق بهانهی گفت و گوی گزارشگر ایرنا با این محقق حوزه علوم اجتماعی شد.
وی کاهش قابل توجه باروری طی دهههای اخیر در ایران و تأثیر آن بر میزان رشد، ترکیب و ساختار جمعیت کشور را موضوع مهمی دانست که در سالهای اخیر باعث تغییر سیاستهای جمعتی کشور شده و ادامه داد: تغییرات مختلف ارزشی و نگرشی در زمینه مسائل باروری، ازدواج و خانواده در مسیر گذر اجتماعی طی دهههای اخیر در ایران باعث شده تا شاهد تحولات گستردهای در این حوزه باشیم.
علیمندگاری ادامه داد: مطالعات انجام شده مبین آن است که نسل جدید، فرزند را مخل آسایش، گران قیمت و پرهزینه میدانند و با توجه به اینکه والدین جوان کمتر خواستههای خود را از لحاظ عواطف در فرزندان میجویند، تمایل آنان برای فرزندآوری کاهش یافته است.
این استادیار جمعیت شناسی دانشگاه یزد اظهار داشت: باروری به طور مستقیم تحت تأثیر تصمیمگیریهای فردی و خانوادگی و به طور غیرمستقیم از عوامل اقتصادی و اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی تأثیر میپذیرد، لذا شناخت کامل و همه جانبه درک و فهم زنان از چالشهای فرزندآوری در میان زیرگروههای مختلف جمعیتی و بسترهای زمینهساز آن، میتواند کمک مؤثری در اتخاذ سیاستهای جمعیتی متناسب با زمینههای مختلف اجتماعی - فرهنگی جامعه داشته باشد.
علیمندگاری یادآور شد: فقدان پژوهشهای کیفی در زمینه فهم زنان از چالشهای فرزندآوری و باروری در شهر یزد ضرورت انجام یک مطالعه همه جانبه را در این زمینه ایجاد کرده بود که این تحقیق با همکاری دانشگاه یزد و صدا و سیمای این استان انجام شد که هدف اصلی این مطالعه بررسی فهم زنان متأهل یزدی از چالشهای فرزندآوری بود.
وی اضافه کرد در این مطالعه نظام فکری موجود در کُنشهای باروری مادران یزدی، کشف رویکردهای معنایی موجود نسبت به فرزندآوری در بین آنان، شناسایی بستر اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی زمینه ساز برساختهای ذهنی مادران در رابطه با فرزندآوری، شناسایی چالشها و مشکلات تغییردهنده تمایلات باروری مادران و مطالعه راهبردهای کنش مادران یزدی در رویارویی با موقعیتهای فرزندآوری، تربیت، نگهداری و آینده فرزندان مورد توجه قرار گرفته است.
مدیرگروه مردم شناسی دانشگاه یزد در خصوص مشخصات جامعه مورد بررسی در این پژوهش به ایرنا گفت: در این تحقیق ۱۵ زن متأهل یزدی که حداقل سه سال از مدت ازدواجشان گذشته، ساکن شهر یزد باشند و به لحاظ مشخصههای جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی متفاوت باشند با به کارگیری روشهای کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند.
علیمندگاری افزود: نتایج این بررسی در خصوص چالشهایی که زنان برای فرزندآوری با آن مواجه بودند در سه سطح قابل دسته بندی است، ۱- بسترهای اقتصادی، ۲- شرایط اجتماعی و باورهای فرهنگی و ۳- باورهای مذهبی و عرفی
این مدرس جمعیت شناسی تصریح کرد: بر اساس یافتههای این پژوهش نوعی همگرایی در رفتار باروری، ایدهآلها و تمایلات فرزندآوری در میان زنان واقع در سنین تولیدمثل در بسترهای مختلف اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده است به گونهای که با افزایش تحصیلات طرز تفکر و نگرش خاصی نسبت به کیفیت و امکانات زندگی در افراد بهوجود میآید که بر اساس آن از یک سو فراهم آوردن امکانات بهتر برای ارتقای سطح زندگی فرزند مطرح میشود که با افزایش هزینههای اقتصادی همراه است.
علیمندگاری ادامه داد: از سوی دیگر فرزند با ایجاد محدودیتهایی که جهت ارتقا علایق فردی بهوجود میآورد، موجب کاهش کیفیت زندگی شخص میشود و به همین دلایل با افزایش تحصیلات، محدودیتها و فرصتهای از دست رفته و هزینههای ناشی از فرزند افزایش مییابد و از سوی دیگر امروزه به دلیل تغییر ساختار خانوادگی از سنتی به صنعتی، نوع فعالیت اقتصادی و حوزه فعالیت برای کودکان تغییر کرده و نقش فرزندان و مخصوصاً فرزندان پسر در استمرار دودمان، کمک اقتصادی به خانواده و مراقبت از والدین در سالهای پیری تضعیف شده که نتیجهی آن کمرنگ شدن شدت ارجحیت فرزندان پسر بر دختر است.
وی افزود: مخاطره اقتصادی در عمل، مجموعه وسیعی از ملاحظات اقتصادی و مالی درباره فرزندآوری اعم از هزینههای مستقیم و نیز هزینه فرصتهای مربوط به فرزندآوری را در زمان حال و آینده شامل میشود و تغییرات کارکردی نهاد خانواده و جایگزینی نقشهای حرفهای و اجتماعی به جای نقش مادری و همچنین کمرنگ شدن تأثیرات خویشاوندی در تجربه فرزندآوری زمینه را برای کم فرزندی زنان فراهم کرده است.
این محقق جمعیت شناس مدعی شد: نقشهای حرفهای و شغلی اگر نه به عنوان نقشهای بدیل، دست کم میتوانند به عنوان نقشهای جدیِ رقیب، برای نقش مادری مطرح باشند، همچنین تجارب بین نسلی مربوط به فرزندآوری و انعکاس تصویر نامناسب از دوران پرفرزندی گذشته در ذهن بسیاری از زنان جوان امروزی، آنها را بر عمل خلاف تجارب گذشته زندگی خانوادگی خود، ترغیب کرده است.
علیمندگاری گفت: علقههای نهادی حول مفهوم کم فرزندی در بین زنان مصاحبه شده را میتوان ناشی از سیاست کنترل جمعیتی فعال گذشته در کشور نیز دانست، مخاطرات مختلفی که از آنها بحث شد، دست در دست سیاستهای کنترل جمعیتی، هنوز هم شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» را به صورت مستقیم یا تلویحی بازتولید میکنند.
وی همچنین تصاویر رسانهای حامل پیامهای موافق کم فرزندی در تصمیمات مربوط به فرزندآوری را عامل مؤثری در شکل گیری متن اجتماعی ترغیبی برای کم فرزندی ارزیابی و اضافه کرد: در کنار تأثیر رسانهها (داخلی و خارجی، خواسته و ناخواسته) در بازنمایی خانواده ایرانی، الگوهای خانواده هستهای غربی نیز در این زمینه بیتأثیر نیستند، رویکرد اشاعه فرهنگی نیز با تأکید بر نقش رسانهها در فراگیرشدن الگوهای جدید فرزندآوری (کم فرزندی)، شواهدی برای تأیید در متن مطالعه شده، ارائه میکند.
علیمندگاری مواردی مانند اتخاذ تدابیری برای تسهیل ازدواج و تشکیل خانواده، تشویق زوجهای جوان برای فرزندآوری، توجه به واقعیتهای جمعیتشناختی جامعه و آسیبشناسی برنامه تنظیم خانواده و آثار و پیامدهای آن، استفاده از رسانهها و وسایل ارتباط جمعی با توجه به گسترش قلمرو فعالیتهای رسانهای در زمینه سبک زندگی و تغییر ارزشهای اجتماعی نسبت به تقویت ارزشهای خانواده و فرزندآوری و تدوین سیاستهای جمعیتی با رویکرد افزایش موالید در قالب پیامهای جذاب و ایجاد پندارههای مطلوب در افراد را در سیاستگذاری جمعیتی از عواملی مؤثری دانست که باعث میشود زنان تصمیمگیری واقع بینانهای در مورد ترجیحات، ایدهآل و تمایلات فرزندآوری خود داشته باشند.
وی در خاتمه یادآور شد: با وجود همه نگرانیهایی که طی سالهای اخیر در مورد تمایل اندک نسل جوان به فرزندآوری مطرح شده، بررسیها نشان میدهد، فرزندآوری همچنان برای نسل جوان و نسلهای پیش از آن دارای ارزش است، جوانان اگرچه فرزندآوری را در بسیاری مواقع باعث افزایش بار مالی و فشار روحی و روانی بر والدین میداند، اما همچنان به ارزش عاطفی فرزند و فرزندآوری اذعان و تمایل به داشتن فرزند دارند.
۶۰۱۴/
نظر شما