گیرنده: دامغان، خیابان امام خمینی (ره)، مغازه حاج محمد قصابزاده قریه آهوانو، منزل کربلایی شیخ غلامعلی امّی، به والده اینجانب حرمت نمائید.
فرستنده: خوزستان هفتکل، پادگان هفتکل، تیپ یک گردان ۲۳۱ تانک، گروهبان یکم احمد امّی ۲/۱۰/۵۷.
مادر عزیزم؛ اگر وامرزان رفتی، خالهها را سلام برسان. ابوی را چنانچه قدم رنجه نمود و به آهوانو آمدند، از قول این حقیر سراپا تقصیر سلام برسان و بگو از گناهان من درگذرد.
این نوشتهها بخشی از خاطرات شهید «احمد اُمّی» است که در کتاب «جامه سرخ» به چاپ رسیده است.
کتاب «جامه سرخ» در برگیرنده خاطرات برگزیده شهید احمد امی از سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ است که به همت واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان سمنان از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
خاطرات خودنوشت شهید احمد امی که به زبان انگلیسی نوشته شده است، توسط محبوبه حاجیاننژاد به زبان فارسی ترجمه و سپس برای خوانش بهتر و عمیقتر، این خاطرات توسط محمدمهدی عبدالله زاده گویاسازی شده است.
این گویاسازی شامل افزودن پانوشتهای توضیحی تاریخی، جغرافیایی و خانوادگی به خاطرات شهید امی است.
بخشی از کتاب
و سومین روز پیروزی بزرگ. ارتش انقلابی، اکنون به سرعت در حال تصاحب باقی قسمتهای ضد انقلابی است. قصر بزرگ و عظیم جلاد زمان، توسط مردم اشغال شده است و تصویر امام خمینی (ره) در بالای دروازه این قصر افسانهای نصب شده است. برخی دیگر از مقامات عالی رتبه سیاسی نیز بازداشت شدهاند. آقای بختیار که شایع شده بود مجبور به خودکشی شده، اکنون بازداشت شده و به کمیته تحویل داده شده است.
بعد از نیمه شب خوابیدم. پس از آنکه نامهای برای خواهرم، خدیجه و یک کارت پستال هم برای برادرم در ایستگاه گرمسار نوشتم، همین لحظه بود که به ناگاه اشکهایم سرازیر شد، چون یک لحظه این فکر به ذهنم آمد که در جنگ با نیروهای عراقی شهید میشوم! نمیدانم کی خوابم برد!
به مدرسه علوی رفتم که امام (ره) آنجا بود. داخل مدرسه بسیار شلوغ و پر سر و صدا بود. نتوانستم امام را ببینم. به همین سبب به میدان ارک برگشتم. آنجا بین نیروهای ارتشی که از رادیو و تلویزیون حمایت میکردند و مردم، درگیری سختی درگرفته بود… ساعت هفت بود که مطلع شدم رادیو و تلویزیون به دست مردم افتاده است.»
درباره شهید امی
شهید احمد امی در سال ۱۳۳۶ در روستای آهوان و از شهرستان دامغان به دنیا میآید؛ شهید امی زندگی بسیار پرفرازونشیبی داشته است و موفق میشود در رشته زبان انگلیسی دانشگاه تهران پذیرفته شود و البته در سال ۱۳۵۹ آن را به پایان برساند.
بعد از دریافت مدرک کارشناسی، شهید امی راهی خدمت سربازی و با درجه ستوان دومی عازم جبهه میشود؛ شهید بزرگوار در روزهای پیش از انقلاب اسلامی ایران در تظاهرات علیه رژیم پهلوی شرکت میکرد.
او با ورود به تهران و دانشگاه، نه تنها در محیط فرهنگی آن زمان حل نشد، بلکه از تمام شرایط که برایش فراهم بود نیز استفاده مطلوب کرد و فراتر از آن تلاش کرد تا شرایط مناسب را برای خودش بیافریند.
شهید امی خاطرات روزانه خود را از سالهای ۵۷، ۵۸ و ۵۹ را به زبان انگلیسی نوشت؛ این خاطرات یک نوع روزشمار انقلاب اسلامی به شمار میرود و از این منظر دارای اهمیت فراوانی است.
همچنین این خاطرات در چند بخش مستقل نگاشته شده است؛ در یک بخش خاطرات و لحظات شخصی و روزانه، در بخشی دیگر حوادث و رویدادهای اجتماعی و سیاسی، حتی هزینههای روزانه نیز بهصورت جداگانه نوشتهشده است.
شهید امی خاطرات را بهصورت خلاقانه نگاشته است؛ در روزهای عادی ابتدا خاطرات روزانه بیان میشود و در بخشی دیگر به نام حاشیه به رویدادهای اجتماعی و سیاسی میپردازد، ولی در روزهای خاص جای این دو عنوان تغییر مییابد.
۷۳۴۲/۶۱۰۳