امروز برگهای تقویم ۱۳۹۸ بیست و پنجم تیرماه را نشان میدهد، در کنار تمامی اتفاقات و فراز و فرودهای چنین روزی در سالهای گذشته، بی تردید یکی از مهمترین این رویدادها به تولد زنده نام داوود رشیدی حائری بازیگر؛ کارگردان و مترجم نامدار کشورمان باز میگردد.
تجربه بازیگری از هفت سالگی با عبدالحسین نوشین
شاید امروز به واسطه تحصیلات آکادمیک و خیل فارغ التحصیلان دانشکدههای سینمایی و تئاتری کشورمان، کمتر میتوان این گفته را از زبان هنرمندان جوان و دانشگاه رفته شنید که شم بازیگری باید در وجود کسی باشد و دانشگاه، کسی را بازیگر نمیکند؛ اما وقتی کودکی هفت ساله توسط زنده یاد عبدالحسین نوشین که بی هیچ تردیدی یکی از بلندترین نامهای قله نشین تئاتر کشورمان به شمار میرود، به عنوان کارگردان نمایش «مردم» به قلم «مارسل پانیون» به عنوان بازیگر این اثر در سال ۱۳۲۰ انتخاب میشود؛ بی شک باید نام او را در آینده به عنوان یکی از ستارگان بزرگ هنر بازیگری کشورمان قلمداد کرد. آن کودک هفت ساله کسی نبود جز داوود رشیدی!
داوود رشیدی در بیست و پنجم تیرماه ۱۳۱۲ در تهران، خیابان ری، کوچه آبشار دیده به جهان گشود. هرچند او متولد تهران بود اما هیچگاه اصالت بابلی خود را کتمان نکرد. رشیدی از خاندان حائری مازندرانی از خاندانهای بزرگ استان مازندران بود. پدربزرگش علامه شیخ محمد حائری مازندرانی معروف به «ابنالشیخ» از روحانیون مشروطه خواه و جدش زین العابدین حائری مازندرانی از مراجع تقلید عصر قاجار بود.
پدرش -عبدالامیر رشیدی حائری- دیپلمات بود و همین شغل پدر باعث شد که دوران کودکی رشیدی به واسطه فعالیتهای دیپلماتیک پدرش از هشت سالگی در کشورهایی مانند ترکیه و پاریس رقم بخورد. به همین سبب بود که او برای تحصیلات دانشگاهی در ژنو اقامت کرد و از کنسرواتوار ژنو در رشته کارگردانی و بازیگری مدرک خود را گرفت. البته به دلیل تاکید پدر، لیسانس علوم سیاسی را نیز از همین دانشگاه دریافت کرد.
رشیدی که مزه بازیگری در حالی که کودکی هفت ساله بود طی تجربه با کارگردانی بزرگ چون عبدالحسین نوشین زیر دندانش رفته بود؛ با وجود اصرار پدر در ادامه دهندگی راه او، در نهایت هنر بازیگری و کارگردانی تئاتر را برای فعالیت حرفهای خود انتخاب کرد.
در سال ۱۳۴۳ با اتمام تحصیلاتش در کنسرواتوار ژنو و دریافت مدرک کارگردانی و بازیگری دانشگاه به تهران بازگشت و در اداره تئاتر به عنوان هنرمندی تحصیلکرده، حرفهای و با سابقه اجرا در کشورهای فرانسه و سوئیس و هم بازی شدن با بازیگران سرشناس و بزرگ بینالمللی استخدام شد.
نخستین گامهای حرفهای در تئاتر با تشکیل گروه نمایش «امروز»
رشیدی بعد از حضور در تهران به سرعت با جمعی از بازیگران سرشناس آن سالها (۱۳۴۳) مانند پرویز فنی زاده، داریوشفرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستگار، مرضیه برومند، سوسن تسلیمی و سیاوش طهمورث گروه تئاتر امروز را پایه گذاری کرد.
در نخستین گام با ترجمه و کارگردانی نمایشنامه «می خواهید با من بازی کنید» به قلم مارسل آشار، این اثر را به صحنه برد و در فاصله کوتاهی بار دیگر علاوه بر کارگردانی و بازیگری در نمایش «معجزه در آلاباما» به قلم ویلیان گیبسن نام خود را به عنوان یکی از بازیگران و کارگردانان تئاتر حرفهای ایران مطرح کرد.
از مهمترین ویژگیهای فعالیت داوود رشیدی در عرصه تئاتر به سال ۱۳۴۷ و بازی و کارگردانی نمایش «در انتظار گودو» بهقلم ساموئل بکت میتوان اشاره کرد. این اجرا نه تنها باعث شد که برای نخستین بار نمایشنامهای در گونه تئاتر «عبث نما» (ابزورد) در تاریخ تئاتر ایران به صحنه رود که سبب شد برای اولین بار جمع مخاطبان و درهای سالن تماشاخانههای تئاتر به روی عموم مردم گشوده شود.
بازشدن آغوش تئاتر به روی عموم مردم با دستان رشیدی
اتفاقی که تا پیش از آن کمتر شاهدش بودیم. در حالی که در آن دوران عموم مردم برای دیدن نمایش به قلب سالنهای نمایشهای ایرانی و شادی آور و مانند تئاتر نصر و دیگر سالنهای تئاتر لاله زار میرفتند؛ اما شهرتی که داوود رشیدی به واسطه هنر بازیگری و کارگردانی فراهم کرده بود و از سوی دیگر تلاش برای فراگیر کردن هنر تئاتر میان عموم مردم باعث شد که آنچه امروز ما به عنوان مفهوم تئاتر برای همه میشناسیم، نخستین گامهایش را در فعالیتهای تئاتری داوود رشیدی برای فراگیرکردن هنر تئاتر میان عموم مردم جستجو کنیم.
به همین سبب بود که او برای چند سالی ترجمه و اجرای آثار خارجی را کنار گذاشت و سراغ نمایشنامهنویسان ایرانی رفت. بخش مهمی از نوشتههای «گوهر مراد» را برای اجرا انتخاب کرد و در ادامه با علی نصیریان از دیگر کارگردانان شناخته شده آن دوران در قامت بازیگر در ساحت اجرای نمایشهای ایرانی، قدرت بازیگری خود را به رخ کشید.
حضور در آثار درخشان، موج نو سینمای ایران
شهرت آوازه داوود رشیدی در هنر بازیگری و قدرت او در بیان دیالوگها، نحوه خاص ادای کلمات و … باعث شد تا کارگردانان سینما به سراغ او بیایند و همین حضور و تجربه در عرصه سینما نیز بخشی از مهمترین آثار تاریخ سینمای ایران را به نام زنده یاد داوود رشیدی در تاریخ و هنر هفتم کشور ما سبب ساز شد.
اجرای دو نقش کوتاه و فرعی در فیلمهای «تجاوز» به کارگردانی حمید مصداقی در سال ۱۳۴۹ و «میعادگاه خشم» به کارگردانی سعید مطلبی در سال ۱۳۵۰ باعث شد تا یکی از کارگردانان موج نوی سینمای ایران برای تولید یکی از درخشانترین فیلمهای تاریخ سینما، رشیدی را برای ایفای نقش مکمل در کنار بهروز وثوقی انتخاب کند.
جلال مقدم برای فیلم «فرار از تله» نقش مقابل بهروز وثوقی را به داوود رشیدی سپرد. ایفای این نقش نه تنها مورد توجه بسیاری از مخاطبان سینما و به ویژه علاقه مندان موج نوی سینمای ایران قرار گرفت که تحسین بسیاری از منتقدان را با خود به همراه داشت. به گونهای که بسیاری از نقدها در حوزه بازیگری فیلم فرار از تله به بازی روان و مستقل داوود رشیدی و خروج پیروزمندانه او از سایه بازیگر قدرتمند آن دوران یعنی بهروز وثوقی اشاره میکرد.
همین عامل سبب شد که داوودرشیدی این بار به شکل موازی کار کارگردانی و بازیگری در تئاتر را در کنار بازیگری سینما ادامه دهد. البته در این میان بار دیگر معرفی آثار ماندگار تئاتر جهان و نمایشنامههای درخشان نمایشنامهنویسان بزرگ اروپا، او را از ترجمه جدا نکرد.
رشیدی در سال ۱۳۵۴ بار دیگر کنار بهروز وثوقی در فیلمی از فریدون گله از مهمترین و تاثیرگذارترین کارگردانان موج نوی سینمای ایران؛ یکی از درخشانترین آثار تاریخ سینمای ایران را رقم زد. «کندو» فیلمی که نه تنها بار دیگر تحسین مخاطبان، کارشناسان و منتقدان سینمای داخلی را با خود به همراه داشت که با حضور در برخی از جشنوارههای بینالمللی باعث شد تا این بار منتقدان جهانی نیز بازی وی را مورد تمجید و تعریف قرار دهند.
فعالترین بازیگر سینما در سالهای نخست انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، داوود رشیدی در دهه نخست سالهای انقلاب پرکارترین، فعالترین و اثرگذارترین بازیگر سینمای کشورمان شناخته میشد. حضور در آثار درخشانی چون «بازرس ویژه» به کارگردانی منصور تهرانی در سال ۱۳۶۰؛ «هیولای درون» به کارگردانی خسرو سینایی در سال ۱۳۶۲؛ ایفای نقش رضا شاه در فیلم «کمال الملک» به کارگردانی علی حاتمی در سال ۱۳۶۲ و خلق شخصیت ماندگار «خوجه ممد» مبارز ترکمن در فیلم شیلات به کارگردانی رضا میرلوحی تنها بخشی از کارنامه درخشان فعالیت داوود رشیدی در حوزه سینما در سالهای نخست انقلاب را رقم میزند.
به این آثار میتوان فیلمهای درخشان دیگری چون «خانه عنکبوت» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد در سال ۱۳۶۲؛ «گل های داوودی» به کارگردانی رسول صدرعاملی در سال ۱۳۶۳ و «بی بی چلچله» به کارگردانی کیومرث پوراحمد در سال ۱۳۶۳ را افزود.
درخشش بی مانند در تلویزیون با مُفتش شش انگشتی
شکوهِ تعالی قدرت و درخشش داوود رشیدی در عرصه بازیگری در دو حوزه تئاتر و سینما، زنده یاد علی حاتمی را بر آن داشت تا برای ماندگارترین، موفقترین و قدرتمندترین سریال تلویزیونی کشورمان یعنی سریال هزاردستان یکی از مهمترین نقشهای محوری این سریال یعنی «مفتش شش انگشتی» را به داوود رشیدی بسپارد. و الحق که او در ارائه این نقش یکی از ماندگارترین بازیهای تاریخ هنرهای دراماتیک کشورمان را از خود به یادگار گذاشت.
بازی و سبک و ارائه ای بی مانند در ایفای کاراکتر مفتش شش انگشتی که تا به امروز نیز در بسیاری از مدارس و دانشگاههای هنرهای دراماتیک کشورمان به عنوان اصول و چهارچوبی در هنر بازیگری شناخته میشود.
رکورد پشت رکورد به نام داوود رشیدی
بازیهای درخشان داوود رشیدی در تئاتر، سینما و تلویزیون و به دست آوردن محبوبیت عمومی در کنار تلاشهای بی وقفهاش برای فراگیر کردن هنر تئاتر و سینما برای عموم مردم و در نهایت درخشش در نقش مفتش شش انگشتی باعث شد تا بار دیگر یکی از مهمترین رکوردهای تاریخ تئاتر کشور به نام داوود رشیدی رقم بخورد.
جایی که او در سال ۱۳۷۱ با کارگردانی و بازی در نمایش پیروزی در شیکاگو، عنوان پرمخاطبترین و پرفروشترین اثر تئاتر بعد از سالهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران را به نام خود رقم زد.
چهره ماندگار هنر تئاتر ایران
استمرار فعالیت در جبهههای بازیگری، کارگردانی و ترجمه در حوزههای تئاتر، سینما و تلویزیون باعث شد تا داوود رشیدی تا آخرین روزهای هنری خود همواره در یکی از این جبههها مشغول فعالیت باشد و به همین سبب بود که در سال ۱۳۹۱ و همزمان با هفتمین دوره برگزاری جشن چهرههای ماندگار نه تنها به عنوان یکی از چهرههای ماندگار هنر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران انتخاب شد که نشان درجه یک فرهنگ و هنر ایران را از سوی ریاست جمهوری وقت دریافت کرد.
با مرور کارنامه بازیگری و کارگردانی داوود رشیدی در حوزه تئاتر سینما و تلویزیون جمعی از درخشانترین آثار تولید شده در تاریخ هنرهای دراماتیک کشورمان را شاهد هستیم. بسیاری از آثار ماندگار این شاخه هنری بی هیچ تردیدی به واسطه درخشش هنر بازیگری داوود رشیدی در ذهنها ماندگار شده است.
ایفای نقش «عمروعاص» در سریال تنهاترین سردار به کارگردانی مهدی فخیم زاده؛ ایفای نقش «فضل بن ربیع» در سریال ولایت عشق به کارگردانی مهدی فخیم زاده؛ بازی در نقش «نعمان» در سریال معصومیت از دست رفته به کارگردانی داوود میرباقری؛ ایفای نقش «نعمان بن بشیر انصاری» در سریال مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری و نقش «کشیش موسیو آلفونس» در سریال کلاه پهلوی به کارگردانی سید ضیاءالدین دری در کنار آثار سینمایی چون تکیه بر باد به کارگردانی داریوش فرهنگ؛ تردید به کارگردانی واروژ کریم مسیحی و اکباتان به کارگردانی مهرشاد کارخانی در حوزه سینما؛ کارگردانی نمایشهایی چون آقای اشمیت کیه به قلم سباستین تری؛ ریچارد سوم به قلم ویلیام شکسپیر؛ منهای ۲ به قلم ساموئل بنشتریت و هنر به قلم یاسمینا رضا تنها بخشی از کارنامه درخشان رشیدی به عنوان آقای تئاتر ایران به شمار میرود.
داوود رشیدی در کلام همکارانش
همزمان با هشتاد و ششمین سالروز تولد زنده یاد داوود رشیدی خبرنگار فرهنگی ایرنا در گفت وگو با تعدادی از بازیگران شناخته شده کشورمان که علاوه بر همکاری مشترک با این بازیگر فقید از دوستان زنده یاد رشیدی نیز به شمار میروند به نقل جملاتی به بهانه سالروز تولد آقای تئاتر پرداخته است که در ادامه از خاطر شما میگذرد.
دلتنگ داوودجان رشیدی هستم
اکبر زنجان پور بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه درگذشت بزرگان هنر بازیگری تئاتر ایران همواره این مساله را یادآوری میکند که در نبود آنها جای خالیشان بسیار احساس میشود، گفت: به فراخور اتفاقات مختلف دلم برای هنرمندان و دوستانی که امروز در جمع ما حضور ندارند تنگ میشود؛ اما این روزها بیشتر از همیشه به یاد داوودجان رشیدی هستم. کاش بود و با هم بار دیگر تجربیات تلخ و شیرین بازیگری را در آثار مختلف از سر میگذراندیم.
داوود رشیدی عزیز و نازنین را از دست رفته نمی دانم
محمدعلی کشاورز در گفت وگو با ایرنا درباره سالروز تولد زنده یاد داوود رشیدی با بیان آنکه در مواجهه با هنرمندان، دوستان و همکارانم هیچ گاه به بهانه درگذشتشان؛ نام و یادشان از ذهن و قلب من پاک نمیشوند و آنها را از دست رفته خطاب نمیکنم گفت: تولد داوود رشیدی عزیز و نازنین را از صمیم قلب تبریک می گویم. بخش مهمی از تجربیات و آموزههای هنر بازیگری را با داوود رشیدی تجربه کردیم. سختیهای بسیاری را متحمل شدیم اما ثمره آن کارهایی بود که نه تنها مورد رضایت مردم و هنرمندان قرار گرفت که بیش از همه خودمان به پاس تمامی زحمتهایی که کشیده بودیم و دوستیهایی که در این میان شکل گرفته بود، به دلمانمی چسبید.
وی ادامه داد: بی هیچ تردیدی نمیتوان تلاشها، زحمتها و دلسوزیهای داوود رشیدی را برای ارتقاء هنر تئاتر و سینمای کشورمان از یاد برد. من که دوران جوانی تا پیری را با داوود رشیدی پشت سر گذاشتهام می دانم و به این مساله ایمان دارم که او تا آخرین لحظه زندگی زمینی خود، قلبش برای هنر تئاتر، هنرمندان فعال در این عرصه عاشقانه و خالصانه میتپید.
اگر بخواهم هم نمیتوانم نبودن داوود رشیدی را باور کنم
علی نصیریان نیز در گفت وگو با ایرنا با بیان آنکه دوستی و آشنایی من با داوود رشیدی به ۶۰ سال پیش باز میگردد گفت: هنوز هم که هنوز است رفتن و نبودن این هنرمند کاربلد را باور نمیکنم. داوود رشیدی پارهای از تن من بود و وقتی که او را از دست دادیم انکاری بخشی از بدنم را از دست دادم. ضایعه سختی را تجربه کردم. اگر بخواهم هم نمیتوانم نبودن داوود رشیدی را باور کنم.
وی افزود: هر وقت دلم برای او تنگ میشود چشمهایم را روی هم میگذارم و تمام تجربیات تئاتر، سینما و تلویزیونی را که با هم پشت سر گذاشتیم مرور میکنم. حاصل آنها همیشه رضایت قلبی و لبخندی است که روی صورتم نقش میبندد. رشیدی هنرمندی کاربلد و استادی بیبدیل بود و بدون هیچ تردیدی جای خالی او در هنر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران پر شدنی نیست.
به جای موخره
داوود رشیدی در کتاب «سنگ قبر هنرمندان» نوشته بود: «از مرگ برای خودم نمیترسم. مرگ واقعیتی است که آدم باید آن را قبول کند. وقتی به مرگم فکر میکنم بغض امان مرا میگیرد. به خاطر درد و غمی که خانواده و نزدیکانم تحمل میکنند ناراحت میشوم. مخصوصاً برای نوهام سینا که خیلی به من وابسته است و نمیتواند مرگ را بفهمد و باور کند. دوست دارم سرپا بمیرم. مثل پدرم دوست دارم تلپی بیفتم. اولاً که من روی سنگ قبر را نمینویسم ولی اگر قرار باشد خودم نوشتهاش را انتخاب کنم شبیه به جمله سزار خواهد بود: او گفته «آمدم؛ دیدم و پیروز شدم» من هم روی سنگ قبرم مینویسم: «آمدم؛ دیدم و رفتم».
زنده نام داوود رشیدی صبح روز جمعه پنجم شهریورماه ۱۳۹۵ در پی ایست قلبی در خانهاش درگذشت. حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی ریاست جمهوری کشورمان، محمدجواد ظریف، سید محمد خاتمی، علی لاریجانی، محمدرضا عارف و سیدحسن خمینی از جمله سیاستپیشگانی بودند که درگذشت رشیدی را تسلیت گفتند. حسین پاکدل، رسول صدرعاملی و زنده یادان ناصر ملکمطیعی و جعفر والی، سینماگرانی بودند که در سوگش مطلب نوشتند.
از امین خرمی
نظر شما