تارنمای تحلیلی «لوبلاگ» در جدیدترین نوشتار خود به قلم «نیکولا دو گاندرس» که تحلیلگر مؤسسه تحقیقاتی «مطالعات امنیتی عرب» واقع در اردن است، خروج یکجانبه ترامپ از توافق بین المللی هستهای بین ایران و کشورهای عضو دائم شورای امنیت و آلمان را تعجب آور نمیداند و در این باره مینویسد: «این اقدام ترامپ کاملاً با مختل کردن فعالیتهای آمریکا در خارج از مرزهای این کشور همخوانی دارد. چندین ماه بعد، وی اعلام کرد که قصد دارد از سوریه خارج شود و تلویحاً اعلام کرد که خاورمیانه مشکل آمریکا نیست.»
نویسنده درباره بهره برداری رئیس جمهوری کنونی آمریکا از توئیتر میافزاید: «ترامپ که از توئیتر به عنوان به کانال دیپلماتیک خود استفاده میکند، با آب و تاب فراوان توییت میکند: آیا ایالات متحده میخواهد پلیس خاورمیانه باشد زندگی ارزشمند هزاران انسان را به خطر بیندازد و تریلیون ها دلار را برای محافظت از کسانی خرج کند که تقریباً همه آنها برای کاری که ما انجام میدهیم، هیچ ارزشی قائل نیستند؟ آیا ما قرار است تا ابد آنجا بمانیم؟ حالا نوبت بقیه است تا بجنگند»
نویسنده تاکید میکند که ترامپ الگوی سنتی سیاست خارجی آمریکا را در خاورمیانه وارونه کرده و این امر بدون تردید باعث شده است تا ایران منطق اعتماد به آمریکا را در خصوص توافقی که شرط اول آن خلاصی از تحریم ها و بازسازی اقتصاد این کشور در قبال اعمال محدودیت هایی بر برنامه هسته ای تهران بود، مورد تردید قرار دهد.
لوبلاگ سپس تصریح میکند: «حتی محافظه کارترین تحلیلگران آمریکایی نیز استدلال می کنند، خصومت ترامپ با ایران به این معنا است که متحدان سنتی آمریکا دیگر نباید به وعدهها و قولهای ترامپ در خصوص ایران اعتماد کنند. برای ایران، حفظ برجام نیازمند این است که سایر امضاء کنندگان برجام تعهدات خود را تعمیق بخشند. به گفته «پاتریک وینتور» از روزنامه «گاردین»: «تهران متقاعد شده است که اروپا میتواند برای رونق تجارت که طی یک سال گذشته بسیار افت کرده، بیش از این اینها تلاش کند»
نویسنده در ادامه درباره سازوکار مالی موسوم به «اینستکس» مینویسد: «اعضای اتحادیه اروپا یک سازوکار پرداخت اروپایی- ایرانی به راه انداخته اند تا از طریق آن پیش دستی کنند و با پیشگیری از جریمه شدن از سوی آمریکا به خاطر بازرگانی با ایران که از سوی واشنگتن، تحریم شده است، با ایران تجارت کنند. اما از آنجایی که اینستکس فقط به کالاهای انسان دوستانه محدود است، نتوانسته است برای برآورده کردن نیازهای ایران در بازارهای جهانی اقدام عمدهای صورت دهد و ایران همچنان نمیتواند به عنوان عضوی از بازار جهانی، آزادانه (نفت) بفروشد.»
لوبلاگ سپس به بهانه جویی های مکرر ترامپ میپردازد و در این باره اضافه میکند: «ترامپ استدلال میکند که ایران برجام را نقض کرده و منطقه را به بی ثباتی کشانده است و بزرگ ترین حامی تروریسم دولتی در جهان است و ترور و مناقشه را در سراسر منطقه اشاعه می دهد.»
نویسنده در همین راستا، جنایات جنگی آمریکا در تهاجم به عراق، فروش اسلحه به عربستان سعودی برای حمله به یمن و پرسش اندیشکده «بروکینگز» را یادآور میشود که پرسیده بود: «آیا سیاست خارجی آمریکا مسئول آشوب کنونی خاورمیانه نیست؟» به نظر میرسد ترامپ فراموش کرده است که آمریکا هم اکنون مشغول رایزنی با شرکای عرب خود در منطقه است تا کاری کند که ایران به یک توافق هسته ای جدید تن در دهد.»
نویسنده تاکید میکند که وارونه کردن الگوی سیاستهای سنتی آمریکا در خاورمیانه از سوی ترامپ بدون شک باعث شد که ایران درباره منطق توافقی که بر قول سر خلاصی از تحریمها در عوض محدود کردن برنامه هستهای خود، تردید به خرج دهد.»
لوبلاگ، سپس می نویسد: «شاید ایران در پی یک امضا کننده غیرغربی برای برجام باشد که به عمان نیز نزدیک باشد که بارها نقش میانجی را بین ایران و آمریکا بازی کرده است و این کشور می تواند چین باشد. ایران از حد مجاز ذخایر اورانیم با غنای پایین عبور کرده است و چین و روسیه خروج ترامپ از برجام و تهدیدات تحریمی متعاقب آن را محکوم کرده اند.»
نویسنده در همین راستا سخنان «گنگ شوانگ» سخنگوی وزارت امور خارجه چین را یادآور می شود که گفته بود: «حقایق حاکی از این است که قلدری یکجانبه اکنون به یک غده سرطانی رو به وخامت (برای ایران و جامعه بین المللی) تبدیل شده است.» چین همچنان بزرگ ترین خریدار نفت ایران است و با وجود تحریم های آمریکا محموله های نفت ایران را دریافت می کند.
نویسنده سپس توضیح میدهد که چرا چین نسبت به سایر شرکای اروپایی برجام مزیتهای نسبی بیشتری دارد.
وی به به نقل از یکی از کارشناسان اندیشکده آمریکایی «موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک» موسوم به IISS می نویسد: «چین خیلی کمتر از اروپاییها در زمینه تجارت و امنیت به آمریکا وابسته است. راههای بسیاری وجود دارد که چین میتواند تحریمهای آمریکا را دور بزند. یکی از این راهها این است که نفت ایران را از طریق شرکتهای چینی که به شبکههای مالی تحت تسلط آمریکا مرتبط نیستند، بخرد. چین همچنین می تواند با گسترش تجارت خود در منطقه خلیج فارس با استفاده از واحد پولی خود «یوان» تسلط دلار را متزلزل کند. در واقع چین با اجرای این استراتژی درازمدت می تواند به نظام تسلط دلار آمریکا بر جهان که از صادرات نفت عایدش می شود، خاتمه دهد و در حرکتی نرم و آهسته آهسته و دراز مدت واحد پول خود را به جای دلار بر دنیا مسلط کند.»
نویسنده در خصوص ایران و خروج یکجانبه رییس جمهوری کنونی آمریکا از توافق بین المللی برجام می نویسد:
«نفوذ سیاسی چین، روابط عمیق این کشور با کشورهای همسایه خنثی ایران، سرمایه گذاری فزاینده پکن در خلیج فارس و توانایی آن در صدمه زدن به تسلط دلار در نظام پولی و مالی جهان می تواند این کشور را به یک حامی و مشتری پر و پاقرص نفت ایران در خلیج فارس تبدیل کند. گذشته از اینها، چین و ایران ویژگی های مشترکی دارند.هر دو بازیگران غیرغربی هستند که به طور تاریخی از غرب به شدت خشمگین هستند چرا که نظام های آنها با غرب درگیر شده است. مثلاً اکنون، چین و آمریکا وارد جنگ تجاری شده اند.»
این تارنمای آمریکایی در ادامه تاکید می کند: «گذشته از اینها، تصویری که از چین و آمریکا در خاورمیانه وجود دارد، یکسان نیست. چین سابقه مداخله در خاورمیانه مانند آمریکا را ندارد در حالی که واشنگتن سابقه کودتای ۱۹۵۳ (۱۳۳۲ ایران) را در کارنامه سیاست خارجی خود دارد. علاوه بر اینها بر هیچکس پوشیده نیست که نفوذ بین المللی چین در حال افزایش است. ترامپ از «یونسکو» و «شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد» خارج شده و میزان کمک های خود را به سازمان ملل کاهش داده است. در چنین وضعیتی اگر چین از این فرصت استفاده کند و این خلاء را پر کند، آیا آمریکا می تواند اعتراض کند؟»
نویسنده سپس درباره میزان کمک های چین به سازمان ملل آمار و ارقامی ارائه می دهد: «تا سال ۲۰۱۸، میزان کمک های مالی چین به برنامه حفظ صلح سازمان ملل به میزان بسیار قابل توجهی افزایش یافت و از ۳ درصد به ۱۰.۲۵ درصد رسید. چین همچنین قول داده است یک میلیارد دلار دیگر طی چند سال آتی به این برنامه کمک کند و نیروهای خود را برای کمک به عملیات های حفظ صلح سازمان ملل آموزش دهد.»
لوبلاگ در پایان می نویسد: «ترامپ حتی پس از اینکه بازرسان آژانس بین المللی اتمی پایبندی پیشین ایران را به توافق هسته ای تایید کردند، همچنان ایران را تهدید می کند و با این وجود خیلی جالب خواهد بود که ببینیم چین برای جهان و کشورهای خلیج فارس چه در چنته خواهد داشت.
نظر شما