روزنامه شرق در یادداشتی به قلم کیهان برزگر استاد روابط بینالملل نوشت: همزمان این اقدام، تأکید بر «وضعیت قدرت منطقهای» ایران در تنگه هرمز و خلیجفارس است. هرچند این اقدام تنش در روابط ایران و انگلیس و غرب را افزایش داده و بهانه جدیدی به کشورهای غربی برای اعمال فشارهای بیشتر سیاسی-اقتصادی علیه کشورمان میدهد اما به نظرم برای پیشگیری از یک «تهدید بزرگتر امنیت ملی» ضروری بوده است.
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای اعلام کرد جمعه ۲۸ تیر یک فروند نفتکش انگلیسی با نام «استنا ایمپرو» را به دلیل رعایتنکردن قوانین و مقررات بینالمللی دریایی بنا بر درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توقیف کرد. اخیراً دولت انگلیس با دستور به حکومت محلی خود در بندر جبلالطارق یک نفتکش ایرانی را به بهانه صدور نفت به سوریه توقیف کرد. این اقدام انگلیس از نگاه ایران یک حرکت خصمانه و مشارکت مستقیم در جنگ اقتصادی جاری علیه کشورمان است.
مسئولان انگلیس که در پی راهحلی برای مدیریت بحران برگزیت هستند، روابط نزدیک با دولت ترامپ را برای تثبیت موقعیت شغلی و حزبی خود در سیاست داخلی این کشور ضروری میدانند. همانگونه که دولت تونی بلر به تصور تأمین منافع ملی بریتانیا، به همراهی با آمریکا در جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ پرداخت، اکنون هم به شکلی مسئولان انگلیسی برخلاف جریان غالب اروپایی، وارد یک ماجراجویی غیرضروری علیه کشورمان شدهاند. مطمئناً، عدم پاسخگویی متناسب به چنین اقدامی میتواند به سایر کشورهای تحتفشار غرب این جسارت و فضا را بدهد که با دستزدن به اقدامات مشابه به مشارکت در جنگ اقتصادی جاری علیه کشورمان بپردازند و مهمتر اینکه «وضعیت قدرت منطقهای» کشورمان را به چالش بکشند.
پیشازاین، تجاوز یک پهپاد مدرن آمریکایی به محدوده سرزمینی ایران در نزدیکی تنگه هرمز این بحث را به وجود آورد که واکنش احتمالی و بعدی ایران در صورت تکرار اقدامات خصمانه دولتهای دیگر چه خواهد بود. در آن زمان پیام سریع و صریح ایران مبنی بر اینکه تجاوز به حریم سرزمینی خط قرمز امنیت ملی ایران است و تا هر زمانی که لازم باشد، ادامه مییابد و ایران به حمله تلافیجویانه آمریکا قطعاً پاسخ میدهد، سبب شد ترامپ به دلایل سیاست داخلی و انتخاباتی، از درگیرشدن در یک جنگ پرهزینه اقتصادی و غیرقابل پیشبینی که میتوانست سرنوشت انتخاب مجدد او را به خطر بیندازد، از هرگونه اقدامی علیه ایران صرفنظر کند.
اما نکته مهم در این تحول این بود ائتلاف ضد ایرانی گروه «بی» در اصطلاح وزیر خارجه کشورمان محمدجواد ظریف، بهویژه رژیمهای عربی منطقه به این واقعیت برسند که آمریکا در محاسبه اقدامات نظامی خود علیه ایران منافع خود را در اولویت قرار میدهد و اینگونه نیست که بهخاطر آنها دست به اقدام عجولانه علیه کشورمان بزند. این تحول خود نوعی سردرگمی و حس ناامیدی در رژیمهای عربی بهویژه امارات نسبت به سیاستهای ترامپ ایجاد کرد و اینکه تداوم و تسهیل سیاست «فشار حداکثری» آمریکا میتواند منافع این کشور شدیداً آسیبپذیر عربی را در درجه نخست به خطر بیندازد.
اکنون با اقدام قاطعانه ایران که پیامهای روشنی هم برای منطقه و غرب دارد، این پرسش پیش میآید که آیا رژیمهای عربی منطقه به سمت وابستگی بیشتر امنیتی به آمریکا و غرب پیش میروند یا برعکس با واقعبینی و آگاهی از عواقب خطرناک افزایش مواجهات منطقهای، سعی در پرهیز از تنش بیشتر با کشورمان خواهند داشت. به نظرم احتمال توسل به سناریوی دوم از سوی کشورهای منطقه بیشتر است. واکنش کشورهای مهم دیگر مثل روسیه، چین، هند و ترکیه هم مشخص است. آنها از هرگونه افزایش نفوذ غربیها در منطقه، البته هرکدام با شیوه خاص خود، مخالفاند. ضمن اینکه همزمان به امنیت انرژی بینالمللی حساساند. بنابراین آنها طبق معمول فقط نظارهگر میدان خواهند بود و نگاه انتقادی به رویکرد غرب با ایران خواهند داشت.
در سرمقاله قبلیام برای روزنامه «شرق» نوشتم که کشورمان اخلال در امنیت اقتصادی خود را مساوی با تهدید مستقیم امنیت ملی در نظر گرفته و قطعاً برای نشاندادن «وضعیت قدرت منطقهای» خود دست به اقدام متقابل با تکیه بر امتیاز ژئوپلیتیک برتر خود در تنگه هرمز میزند. البته بستن کامل این تنگه هرگز در محاسبات استراتژیک کشورمان جایگاه جدی نداشته است؛ چون این خود میتواند منجر به واکنش و حساسیت بینالمللی نسبت به نقش ایران در بهخطرانداختن امنیت انرژی جهانی داشته و متعاقباً به یک بحران امنیت ملی تبدیل شود.
ضمن اینکه کشورمان خود به صدور نفت از این تنگه بهویژه از طریق پایگاههای صدور و بنادر منطقه خلیجفارس وابسته بوده و مدعی است که حافظ و تضمینکننده اصلی امنیت تنگه هرمز است. بر این مبنا، واکنش ایران «کنترل حسابشده تنگه هرمز» خواهد بود. یعنی فقط دست به اقدام متقابل علیه کشورهای متخاصم میزند که در تضعیف امنیت اقتصادی ایران از طریق جلوگیری از صدور نفت کشورمان که منبع اصلی درآمد ارزی کشور است، مشارکت مستقیم دارند.
استفاده از اهرم بازدارندگی در تنگه هرمز یک سابقه سنتی و کلان استراتژیک در استراتژی دفاعی ایران در خلیجفارس دارد و همواره بهعنوان یک اصل ثابت استراتژیک قبل و بعد از انقلاب اسلامی بر آن تأکید شده است. بر همین مبنا، ایران در سالهای اخیر توان دفاعی متقارن و غیرمتقارن را در منطقه بهشدت افزایش داده است و حتی در مواردی تا مرز درگیری مستقیم با نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه، با هدف تأکید بر حق و مسئولیت خود، پیش رفته است. اکنون اقدام متقابل ایران در توقیف کشتی انگلیسی هرچند تنشهایی در کوتاهمدت به همراه خواهد داشت اما از لحاظ محاسبات استراتژیک اقدام درستی است که تا زمان آزادسازی کشتی ایرانی از سوی طرف مقابل باید ادامه یابد.
نظر شما