سفر چند ساعته عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق به تهران گمانه زنیهای مختلفی درباره اهداف این سفر در فضای سیاسی و رسانهای ایجاد کرده است. فارغ از اینکه تحولات سیاسی داخل عراق چه میزان مطمح نظر نخست وزیر عراق در سفر به تهران بوده است، مسائل منطقه انگیزه لازم را برای نقش آفرینی عراق ایجاد کرده است.
عراق که با نقش آفرینی ارتش و نیروهای مردمی و کمک همسایگانش توانست آتش تروریسم و افراطیگری را در خاورمیانه خاموش کرده و از خطر فروپاشی و تجزیه نجات یابد، در عصر پساداعش به دنبال ایفای نقش مثبت در مهار تنش و بحران در منطقه است و انگیزه بالایی در این زمینه دارد. واقع امر این است که ایران به عنوان همسایه عراق که نفوذ معنوی بالایی در عراق دارد، از زمان روی کار آمدن ترامپ با سیاستهای خصمانه ترامپ و دولتآمریکا مواجه بوده است و تنش میان دو طرف به میزان بی سابقه ای افزایش یافته است. تا همین جا هم عراق فشارهای زیادی از بابت سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران متحمل شده است. گذشته از این عراق امروز به عنوان یک کشور ریشه دار عربی است و برخی کشورهای عربی که پیش از این با حمایت از گروههای تروریستی و افراطی بر آتش بحران عراق میدمیدند، به دنبال احیای مناسبات خود با بغداد هستند. این نکته را هم باید مد نظر داشت که امنیت منطقه توسط کشورهای منطقه باید تامین شود و سیاست اصولی ایران هم در همین چهارچوب تعریف شده است. با این حال طی ماههای اخیر سیاستهای خصمانه ترامپ خطر تنش و درگیری در منطقه را به طور بی سابقهای بالا برده است.
قراردادن سپاه در لیست گروههای تروریستی آمریکا و اقدام متقابل ایران، سیاست به صفر رساندن فروش نفت ایران، عدم تمدید تعلیق تحریمهای هسته ای، تجاوز به حریم هوایی ایران و واکنش قاطع تهران در نابودی آن و در نهایت توقیف غیر قانونی انگلیس در توقیف نفتکش حامل نفت تهران در جبل الطارق و متقابلا توقیف نفتکش انگلیسی در خلیج فارس مجموعه تحولاتی هستند که طی همین ماههای اخیر در منطقه رخ داده است. رویکرد قاطع تهران برخی کشورهای منطقه را که پیش از این به دنبال تحریک ترامپ برای فشار و درگیری با تهران بودند به صرافت انداخت که آتش چنین درگیری احتمالی دامن آنها را هم خواهد گرفت. در چنین بستری از تحولات منطقه، هر سفر و گفت و گویی از دید ناظران مسائل منطقه واجد معانی خاصی است و سفر چند ساعته عادل عبدالمهدی هم از این قاعده مستثنی نیست.
طی ماههای اخیر تلاشهایی برای کاهش تنش میان ایران وآمریکا انجام شده است؛ هرچند اصلاح و بهبود روابط میان طرفهای درگیر در منطقه خاورمیانه پروسه ای طولانی مدت و البته نیازمند بسترهای بسیاری است با این حال کشورهایی چون ژاپن، عراق، عمان و حتی روسیه از جمله کشورهایی هستند که برای آغاز اصلاح و بهبود مناسبات دو طرف تلاشهایی کرده اند؛ خرداد ماه سال جاری ایران میزبان «شینزو آبه» نخست وزیر ژاپن بود تا برای کاستن از تنش های میان ایران و آمریکا رایزنی کند، آخرین روز تیرماه هم «عادل عبدالمهدی» در سفری یک روزه و البته پیش بینی نشده وارد تهران شد و با حجت الاسلام «حسن روحانی» رییس جمهوری ایران دیدار و گفتگو کرد. بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه ها هفته آینده نیز «محمدجواد ظریف» میزبان «یوسف بن علوی» وزیر امورخارجه عمان خواهد بود که همواره از مهم ترین میانجیان ایران و غرب طی دو دهه گذشته مطرح بوده است. هر یک از این سه کشور با ظرفیت های مشخص در مسیر کاهش تنش ها تلاش می کنند اما به باور تحلیلگران و به استناد شواهد کشورهای همسایه ایران می توانند در این مسیر نقش موثرتری ایفا کنند. طی هفته های اخیر توقیف نفتکش حامل نفت ایران از سوی انگلیس زمینه ساز دور تازه ای از تنش میان تهران و لندن شد؛ با این حال هنوز معلوم نیست چرا لندن با وجود مشاهده قاطعیت تهران در دفاع از منافع خود و ساقط شدن پهپاد آمریکایی دست به توقیف غیرقانونی نفتکش حامل نفت ایران گرفتند. در هر صورت امروز برخی رسانه ها سفر چند ساعته عبدالمهدی به ایران را در راستای تخفیف تنش میان ایران و انگلیس می دانند و وی را حامل پیامی از سوی طرف انگلیسی می دانند هرچند پاسخ ایران به این پیام چه بوده هنوز مشخص نیست.
مجموع رویدادهای یک دهه اخیر بین ایران و عراق پس از سقوط صدام حسین بغداد و تهران را به شرکای استراتژیک یکدیگر تبدیل کرده است. عراق هم مورد اعتماد ایران است و هم به واسطه یک دهه حضور و رابطه نزدیک آمریکا با بغداد میتواند گزینه خوبی برای میانجیگری باشد. اما این بخشی از ظرفیت های عراق است. بخش دیگر به شخصیت و دیدگاه عادل عبدالمهدی باز میگردد. عبدالمهدی تنها مقام عربی شرکت کننده در نشست خردادماه مکه بود که به بیانیه ضد ایرانی آن اعتراض کرد و گفت: «کشورهای مشارکت کننده در نشست سران عرب موضع عراق را که تمایلی ندارد تا بخشی از محوری علیه محور دیگر باشد، درک کردند.» همین سیاست دوری از «محوری علیه محور دیگر» بغداد و عبدالمهدی را قادر ساخته است در مسیر منافع کشور خود که صلح در منطقه هم در همین راستاست، به تلاشهایی داشته باشد. عراق آخرین قربانی جنگی است که آمریکا در منطقه برپا کرد و بهتر از هر کشوری می داند که آغاز درگیری با توجه به تجربه های وحشتناکی مانند ظهور داعش می تواند روزهای خاورمیانه را سیاه تر کند.
دیگر میانجی هفتههای پرتنش خاورمیانه، بین ایران و غرب وزیر امور خارجه عمان است. وزیری که در این مسیر از السابقون است و تحلیلهای تایید نشده، او را آغاز کننده و تسهیل گر مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا ارزیابی میکنند.
«عربستان به دنبال جنگ با ایران نیست» جمله ای که طی هفته های اخیر بازتاب گسترده ای در فضای سیاسی و رسانه ای داشته است. هرچند نباید در چنین برداشتهایی از اظهارات مقامات سعودی دچار شتابزدگی شد و برجسته سازی یک جمله از یک سخنرانی نمی تواند اماره و نشانه محکمی از تغییر رویکرد سعودیها در تعاملات منطقه ای باشد. اما کناره گیری عمدی ریاض از منازعه نفتکش ها میان ایران و انگلیس، آزادی نفتکش ایرانی در جده و سکوت مرموز حاشیه نشینهای خلیج فارس در این زمینه همان سیگنال های مورد اشاره در بالاست. ریاض، حاشیه نشین های خلیج فارس و حتی آمریکا و انگلیس در ارزیابی خود از واکنش ایران به فشارها در اشتباه بودند. ایران زیربار مذاکره همزمان با تحریم نرفت؛ در برابر دزدی دریایی بریتانیا اقدام متقابل و البته قانونی انجام داد، ضمن دفاع از تمامیت ارضی خود تسلیم ماجراجوییهای آمریکا نشد و این دفاع دور از تصورات منطقه ای و فرامنطقه ای از قدرت دفاعی ایران بود. در عرصه دیپلماسی هم در قلب نیویورک به دفاع از حقانیت عملکرد خود پرداخت و از نقشه های تیم B برای بحران آفرینی گفت. مجموع تدبیر جمهوری اسلامی افق زیاده طلبیهای آمریکا و هم پیمانان منطقه ای اش را تیره کرده و حداقل در عرصه رسانه ای ادعا می کنند که به دنبال افزایش تنش نیستند.
آمریکا هم با همه یارگیری های خود در منطقه به نظر می رسد نتوانسته است اجماعی جهانی و یا حتی منطقه ای علیه ایران به وجود آورد. لندن از واشنگتن خواسته است در موضوع توقیف نفتکش انگلیسی از سوی ایران؛ واکنش تندی نشان ندهد و محترمانه کاخ سفید را به عدم دخالت دعوت کرده است و شاید به همین دلیل است که «مایک پمپئو» وزیر امورخارجه آمریکا به طعنه گفته است لندن خود مواظب کشتیهای خود باشد. از سوی دیگر تشکیل ائتلاف دریایی علیه ایران هم در هاله ای از ابهامات و مخالفت هاست. تمایل طرف های مقابل ایران، برای حضور یک میانجی به منظور کاستن از تنش های موجود واضح است اما نباید فراموش کرد که در فهرست انگیزه های این تمایل، صلح طلبی در انتهای لیست است و همین می تواند تلاش های میانجیگرانه را با مشکلات بسیاری روبرو کند.
نظر شما