ناشران برای حمایت از امتیاز کتاب‌های خود چه کنند؟

تهران- ایرنا- انتشار هم‌زمان یک کتاب، از یک مترجم توسط چند ناشر، سوالات زیادی در ذهن مخاطبان ایجاد کرد، دلیل سکوت ناشران در برابر این اتفاقات چیست؟ کدام قانون و نهاد قانونی می‌تواند از آنان حمایت کند؟

چندی پیش انتشار یک کتاب از یک مترجم توسط چند ناشر برای مخاطبان سوال‌برانگیز شد، به دنبال چرایی و چگونگی این موضوع رفتیم. آنچه به دست آمد، لیست بلندبالایی از کتاب‌هایی بود که این گونه توسط چند ناشر منتشر می‌شوند. کتاب‌هایی که لزوماً ویژگی خاصی ندارند و حتی در سیستم فروش هم در میان پرفروش‌ها جای نمی‌گیرند.

چند سوال وجود دارد اینکه یک کتاب اصولاً به چند ناشر می‌تواند تعلق داشته باشد؟

‌قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (‌مصوب ۱۳۴۸.۱۰.۱۱، مجلس شورای ملی) می‌گوید: « معمولا مدت زمان حق نشر ۵۰ یا ۷۰ سال پس از مرگ مولف و یا پس از آخرین کاری است که انجام داده است بعد از این مدت محدوده اثر عمومی می‌شود و هر کسی به رایگان می‌تواند از آن استفاده کند، اما نام مولف باید ذکر شود.»

این در مورد آثار داخلی بیشتر به کار می‌آید تا آثار خارجی یعنی در مورد ترجمه‌ها این قانون کمتر کاربرد دارد، با وجود این، آثار نویسندگان داخلی درگذشته را هم در این زمینه بسیار داریم.

نکته مهم دیگری نیز اینکه کتاب‌های منتشرشده پیش از ۱۳۵۷ یعنی پیش از انقلاب اسلامی، دچار مشکل بی‌اعتباری مالکیت ناشر هم می‌شوند که اگر نویسنده نسبت به آن‌ها اعلام مالکیت نکرده باشد، ناشر هم نمی‌تواند درباره آن‌ها اقدام کند؛ زیرا بیشتر ناشران پس از ۱۳۵۷ سلب مالکیت ‌شده‌اند و زیر نظر سازمان‌ها و نهادهایی یک‌پارچه قرار گرفته‌اند که دلیلی برای دفاع از مالکیت کتاب‌ها نداشته‌اند.

کتاب لبه تیغ سامرست موآم با ترجمه مهرداد نبیلی که رسانه‌های بسیاری به آن پرداختند، امتیاز انتشار آن را سازمان انتشارات کتاب‌های جیبی در سال ۱۳۴۱ ثبت کرده است. این‌ کتاب‌ در سال‌های ۱۳۴۱ و ۱۳۴۳ توسط انتشارات کتاب‌های جیبی‌، منتشر شده‌ است. این سازمان در آن سال به انتشارات فرانکلین تعلق داشت که بعدها به علمی فرهنگی تبدیل شد اما این سازمان در ۱۳۴۷ شرکت سهامی شد و سهام آن را انتشارات امیرکبیر خرید.

این کتاب را هم‌زمان انتشارات امیرکبیر و انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌کنند اما کدام یک اولویت دارند؟

همه امتیازات انتشارات شرکت سهامی کتاب های جیبی از انتشارات علمی و فرهنگی به امیرکبیر منتقل شده است بنابراین در زمان انحلال این شرکت، اولویت انتشار کتاب با انتشارات امیرکبیر خواهد بود. اگر دنبال مالک اولیه باشیم پاسخ امیرکبیر است اما ناشران دیگر که طی سال‌ها باز هم این کتاب را چاپ کردند، حساب شان چه می‌شود؟
 

حق امتیاز ترجمه یا تالیف کتاب به مدت ۵۰ تا ۷۰ سال از واگذاری آن اعتبار دارد، «مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورنده موضوع این قانون که به موجب وصایت یا وراثت منتقل می‌شود از تاریخ مرگ پدیدآورنده سی‌سال است و اگر وارثی وجود نداشته باشد یا بر اثر وصایت به کسی منتقل نشده باشد برای همان مدت به منظور استفاده عمومی در اختیار وزارت ‌فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت.» (‌قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، ‌مصوب ۱۳۴۸.۱۰.۱۱، مجلس شورای ملی)
 

اگر امتیاز انتشار لبه تیغ را از ۱۳۴۱ حساب کنیم، انتشارات امیرکبیر تا ۱۳۹۱ امتیاز چاپ کتاب را در اختیار داشته است. پس از این سال همه ناشرانی که این کتاب را منتشر کرده‌اند باید با اجازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این کار اقدام کنند، اما نشر فرزان روز، با همکاری انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را با همین ترجمه از سال ۱۳۸۱ منتشر کرده است.

شاید عجیب‌ترین نمونه درباره لغو امتیاز ناشر، درباره هشت کتاب سهراب سپهری روی داده باشد که پس از لغو امتیاز توسط ناشران گوناگون منتشر شد اما امتیاز ۵۰ ساله آن به انتشارات طهوری تعلق داشت که سهراب سپهری، شخصا در صفحه‌بندی و چیدمان شعرها در این نسخه نظارت داشته است. آقای احمد طهوری در این مورد می‌گوید: «من حتی به ناشران دیگر اجازه دادم نسخه ما را چاپ کنند چون تاییدشده سپهری بود، اما به این موضوع توجه نکردند و حتی با تغییر چیدمان معنای شعر در برخی نسخه‌ها تغییر کرد.» ناگفته نماند پس از چند دوره آشفتگی در انتشار، خواهران سپهری تصمیم گرفتند یک ناشر واحد این کتاب را چاپ کند، که این ناشر طهوری نبود.

در مورد آثار دیگر هم این اتفاق افتاده است مثلاً کتاب زندگی مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی اثر بدیع الزمان فروزانفر را در دوره اول انتشارات زوار منتشر کرده است اما ناشران دیگری هم آن را منتشر کردند. در تماس خبرنگار کتاب ایرنا با انتشارات زوار، مسئولان این انتشارات گفتند: «این کتاب را در انبار دارند و در صورت نیاز می‌توانند در کتاب‌فروشی‌ها توزیع کنند.» صرف نظر از این که این کتاب در دسترس مخاطب قرار دارد، نایاب بودن یا در دسترس نبودن کتاب هیچ‌ امتیازی برای ناشران دیگر ایجاد نمی‌کند که بتواند کتاب ناشر دیگری منتشر کند.

نکته‌ دیگری که ناشران به آن توجه نمی‌کنند، تمدید امتیاز انتشار کتاب و قرارداد دوباره با نویسنده یا وارثان اوست، نمونه آن جنایات و مکافات به ترجمه مهری آهی است که هیچ یک از ناشرانی که آن را منتشر کرده‌اند به ناشر اولیه توجه نداشتند. این کتاب در دهه ۴۰ توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.

یک ناشر باسابقه تهرانی در این زمینه گفت:

«این اتفاق تازه نیست اما نمی‌دانم چرا تازه به چشم آمده، در این باره باید توجه شما را به کتاب‌هایی جلب کنم که در همان دهه ۳۰ و ۴۰ هم توسط ناشران مختلف منتشر می‎شدند و هیچ کس به آن‌ها اعتراض نمی‌کرد چون موضوع پذیرفته شده بود.»



اینکه همه این موارد تا چه اندازه امتیاز انتشار یک کتاب را مخدوش می‌کند، موضوعی است نیازمند پیگیری و جدیت نهادهای مربوطه؛ نهادهایی که همه کتاب‌ها در آن‌جا ثبت شده و مجوز نشر و در ادامه آن مجوز توزیع از چاپخانه را به دست می‌آورد، موردی که امروز در ادبیات خانه کتاب آن را اعلام وصول می‌گویند.

می‌دانیم این کتاب‌ها با اجازه ارشاد و با داشتن شابک از خانه کتاب و فیپا از کتابخانه ملی منتشر می‌شوند، در حالی که از ابتدا سیستم اعطای مجوز، اجازه نشر کتاب را می‌دهد.

مسئولیت اجازه نشر به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، آیا وزارت ارشاد باید هر یک از این ناشران را برای استفاده مادی از تلاش های ناشر دیگری بازخواست کند؟

یک بار دیگر قوانین را مرور کنیم، کتابی که به نام یک ناشر ثبت می‌شود و امتیاز آن بعد از ۵۰ سال (یا ۳۰ سال) لغو شده می‌تواند توسط هر ناشر دیگری منتشر شود، بنابراین ناشری که صاحب امتیاز کتاب اولیه است و چاپ اول آن را وارد بازار نشر کرده اگر پس از پنجاه سال آن را منتشر نکند، امتیاز آن کتاب را واگذار کرده است.

با وجود این، امتیاز انتشار کتاب در دست ذی‌نفعان شامل خانواده یا وارثان آن مترجم یا نویسنده است اگر آن‌ها هم درباره مالکیت کتاب اقدامی نکنند، امتیاز کتاب به وزارت فرهنگ تعلق خواهد گرفت.

ناآگاهی از حقوق واقعی ناشر و ناتوانی سیستم حمایت از ناشران در دفاع از آن‌ها، هر سال شاید بهتر باشد بگوییم هر ماه، منجر به ضرر فراوان ناشران داخلی می‌شود. شاید بهتر باشد نهادهای نظارتی در این باره جدی‌تر اقدام کنند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha