"رابرت هانتر" دیپلمات کهنه کار آمریکایی و سفیر پیشین این کشور در ناتو در نوشتاری با عنوان "تحریم ظریف اعتبار دیپلماتیک ایالات متحده را بیش از پیش تضعیف می کند" افزود: در آخرین اقدام متقابل میان ایالات متحده و ایران، این هفته وزارت خزانه داری آمریکا به دستور وزارت امور خارجه تحریم هایی علیه "محمد جواد ظریف" وزیر امور خارجه ایران وضع کرد. این اقدام در پی دستورالعمل اجرایی 13768، 24 ژوئن (3 تیر ماه) "دونالد ترامپ" است که تحریم هایی علیه رهبر ایران هم وضع کرد.
قرار دادن مذاکره کننده اصلی یک ملت غیر دوست و حتی دشمن در فهرست تحریم ها نامعمول است. این امر نقض مستقیم شیوه پذیرفته شده دیپلماتیک است که به هزاران سال پیش در زمان یونان باستان باز می گردد و همچنین ناقض ماده 31 کنوانسیون وین در روابط دیپلماتیک حاکم بر نحوه توافق کشورها برای برخورد با خارجی ها است.
این دیپلمات کهنه کار آمریکایی در ادامه مطلب خود آورده است: اما چرا واشنگتن اینگونه رفتار می کند؟ اگر ترامپ واقعا خواهان مذاکره با ایران است، این اقدام سبب تضعیف بیشتر ایرانیانی می شود که برای گشوده شدن راهی برای خروج از بحران فعلی با غرب دست و پنجه نرم می کنند. این امر همچنین سبب قدرت گرفتن بیشتر تندروها در ایران می شود.
ظریف سهم خود را در زخم زبان زدن به ایالات متحده به ویژه ترامپ و اطرافیان جنگ طلبش از جمله "جان بولتون" مشاور امنیت ملی وی ادا کرده است. بنابراین برخی از رفتاهای تلافی جویانه چیز خاصی نیست. اما یک دیدگاهی که در دولت ترامپ در مورد ظریف وجود دارد این است که وزیر امور خارجه ایران جایگاهی در ساختار واقعی قدرت ایران ندارد و این دیدگاه احتمالا درست است، بنابراین در صورت مجازات شدن، هیچ آسیبی به ساختار قدرت ایران وارد نمی شود. پس نکته تحریم وی چیست؟
ترامپ، بولتون و "مایک پمپئو" وزیر امور خارجه ایالات متحده به عنوان جنگ طلبان حاضر در کابینه ترامپ، هر اقدامی که علیه جمهوری اسلامی انجام می دهند، به عنوان بخشی از "فشار حداکثری" می دانند. در حالیکه بولتون آشکارا از تمایل خود به جنگ با ایران گفته و پمپئو هم موافق حمله نظامی به ایران است، ترامپ اما به اندازه آنها پیش نرفته است. شاید یک دلیل منطقی آن این باشد که نابودی ایران به عنوان یک کشور واحد به سرتاسر خاورمیانه و متحدان منطقه ای واشنگتن هم ضربه می زد.
علاوه بر این، در پی وقوع چندین حادثه برای نفتکش ها در منطقه، ترامپ و همراهانش بدون شک تصمیم دارند کاری بیش از آنچه تاکنون انجام گرفته علیه ایران انجام دهند. گزارش ها نشان می دهد انگلیس به درخواست آمریکا یک نفتکش ایرانی، گریس 1، را در جبل الطارق توقیف کرد، زیرا به ظاهر این کشتی تحریم های اتحادیه اروپا را در زمینه انتقال نفت به رژیم بشار اسد در سوریه نقض کرده است. پس از آن ایران با توقیف نفتکش بریتانیایی واکنش نشان داد و انگلیس را بر آن داشت تا 2 ناوچه به خلیج فارس اعزام کند. علاوه بر این "بوریس جانسون" نخست وزیر جدید انگلیس مصمم است در همه جبهه ها قاطع ظاهر شود و احتمالا برای حمایت از آزادی ناوبری در خلیج فارس تحت فشار قرار می گیرد. در این میان تلاش های واشنگتن برای جمع کردن گروهی از کشورهای ناتو برای تأمین چنین پشتیبانی تا به امروز نتیجه ای نداشته است. در واقع، سایر کشورهای اروپایی بسیار نگران هستند که بحران کنونی بدتر شود. حتی در اسرائیل که "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر آن از حامیان شدید جنگ علیه ایران است از روند بحران کنونی ابراز نگرانی کرده است.
دولت ترامپ احتمالاً انگیزه های دیگری هم برای تحریم وزیر امور خارجه ایران دارد. ایران غنی سازی اورانیوم خود را تدریجی افزایش داده است. هرچند این اقدام ایران با گذشت مدت طولانی پس از خروج ترامپ از برجام آغاز شده است.
دلیل دیگر ممکن است این واقعیت باشد که ظریف که سالها در آمریکا تحصیل کرده بود و دارای مدرک دکترا از دانشگاه دنور است و انگلیسی را بدون بی عیب و نقص صحبت می کند، سخنگوی قابلی برای تهران بوده است.
مساله دیگر این است که بولتون و پمپئو برای تحریم ظریف در تلاش بسیار عمدی برای تقویت تندروها در ایران که خواهان نبرد هستند، دست و پا زده اند. بنابراین چنین حرکتی، شانس این را افزایش می دهد که تهران قدم های تحریک آمیزتری برداشته و سبب شود تا رهبران اروپایی ایران را رها کرده و در کنار واشنگتن بایستند.
از طرفی، آنچه ایالات متحده در مورد ظریف انجام داده با استانداردهای ترامپ برای تغییر موضوع هنگام بروز مشکل مطابقت دارد. کنگره آمریکا به تازگی قانونی برای توقف کردن عرضه سلاح به عربستان سعودی به خاطر درگیری ها در یمن که سازمان ملل آن را بدترین بحران انسانی جهان توصیف می کند، تصویب کرده است. حمایت گسترده بسیاری از جمهوریخواهان در مجلس سنا برای ترامپ شرم آور بود.
در حالی که هنوز هم می توان بر روی برخی رویکردهای دیپلماتیک مثمر ثمر حساب باز کرد، تحریم ظریف کمکی به این جریان نمی کند. بلکه پیام بدی ارسال می کند. همچنین ایالات متحده را از دیگر متحدان اروپایی خود بیگانه تر می کند. آنها عمیقا با جنگ با ایران مخالف هستند و از هواداران سفت و سخت برجام بشمار می روند.
بدیهی است دولت ترامپ هنوز شرط می بندد که تنگ کردن عرصه بر اقتصاد ایران در نهایت رژیم ایران را به زانو در می آورد.
اما به طرز عجیبی، راهبرد ایالات متحده تنها باعث مقاومت ایرانیان شده تا در برابر زورگویی خارجی ایستادگی کند که این امر یک ویژگی مشترک تقریباً در همه کشورها است.
در نهایت باید خاطرنشان کرد ایالات متحده یک کشور بزرگ و قدرتمند است که مدتها در سراسر جهان مورد احترام بوده در حالیکه جمهوری اسلامی هرگز بیش از تعداد معدودی دوست نداشته است. لذا اقدامات این هفته دولت ترامپ زیبنده یک ملت بزرگ نیست و بیشتر به اعتبار آن آسیب می رساند و این امر هزینه سنگینی برای واشنگتن خواهد داشت.
"تارنمای لوبلاگ از نام جیم لوب سردبیر این تارنما، روزنامه نگار کهنه کاری که گزارش های تحلیلی از سیاست خارجی واشنگتن در قبال خاورمیانه می نوشت گرفته شده است. این تارنما اولین وبلاگ برای دریافت جایزه "آرتور راس" برای گزارش گیری و تجزیه و تحلیل مستقل از آکادمی دیپلماسی آمریکا در سال 2015 بود. این تارنما در سال 2008 راه اندازی شد و هدفش بیشتر تحلیل سیاستهای اتخاذ شده از سوی واشنگتن در قبال تهران بود".
نظر شما