«علی نصری» روز یکشنبه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، درباره تحریم محمدجواد ظریف از سوی وزارت خزانهداری آمریکا گفت: دو دیدگاه مختلف در دولت آمریکا برای مقابله با ایران وجود دارد؛ یک جریان خواهان مذاکره از طریق سیاست «فشار حداکثری» و تحمیل خواستههای خود بر ایران است و جریان دیگر در پی «تغییر رژیم» از طریق فشار و مشروعیتزدایی از نظام سیاسی و مقامات رسمی این کشور است.
وی با بیان اینکه هر دو جریان در تحریم، تضعیف و حتی حذف ظریف از عرصه سیاسی اشتراک نظر دارند، اظهار داشت: گروهی که خواهان مذاکره است - از جمله شخص دونالد ترامپ - ظریف را به عنوان یک رقیب قدر و توانمند میبیند که نه تنها باصلابت از منافع ملی کشورش دفاع میکند که قادر است بر جامعه جهانی و افکارعمومی خود کشورهای غربی نیز اثر بگذارد و مانع رسیدن آنها به اهدافشان شود.
آمریکا برای تضعیف تواناییهای دیپلماتیک ایران تمام سعی خود را به کار گرفته است
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی ادامه داد: دونالد ترامپ حتی قبل از پیروزیاش در انتخابات ریاست جمهوری و قبل از اینکه حتی نام ظریف را بداند، در مصاحبهای با شبکه فاکس گفت «وقتی برای اولین بار سخنان «آن مرد ایرانی» را در تلویزیون شنیدم، به خودم گفتم که این فرد بسیار باهوش و متبحری است و جان کری هرگز در مذاکرات حریف او نخواهد شد.»
نصری با بیان اینکه ترامپ بارها به تبحر تیم مذاکرهکننده ایران اعتراف کرده است، تصریح کرد: رئیسجمهور آمریکا همین اواخر نیز در یک توییت نوشت که ایرانیان هرگز در هیچ مذاکرهای شکست نخوردهاند. پس طبیعی است که آنها همانطور که برای تضعیف تواناییهای موشکی ایران تلاش میکنند، برای تضعیف تواناییهای دیپلماتیک ایران نیز تمام سعی خود را به کار بگیرند.
تحریم ظریف قدمی در مسیر مشروعیتزدایی از مقامات رسمی و نظام ایران است
وی با بیان اینکه جریان دوم که خواهان «تغییر رژیم» مانند جان بولتون و مایک پمپئو است، علاوه بر تضعیف تواناییهای دیپلماتیک ایران به دنبال «مشروعیتزدایی» از چهرههای شاخص نظام سیاسی ایران نیز هستند، خاطرنشان کرد: آنها میخواهند به تدریج مقامات رسمی کشور را در عرصه بینالمللی فاقد مشروعیت معرفی کنند و چهرههایی از اپوزیسیون برانداز خارج از کشور که مورد تایید خودشان هستند را به عنوان «نمایندگان واقعی» مردم ایران به رسمیت بشناسند؛ مثل همان سیاستی که در ونزوئلا در پیش گرفتند.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل افزود: تحریم ظریف به زعم آنها، به نوعی «با یک تیر، دو نشان زدن» است؛ هم توانایی دیپلماتیک و قدرت تاثیرگذاری ایران را در عرصه بینالمللی را کاهش میدهد و هم قدمی در مسیر مشروعیتزدایی از مقامات رسمی و نظام سیاسی کشور است.
مهمترین هدف از تحریمها، حذف ظریف از شبکههای اجتماعی و رسانههای آمریکاست
نصری درباره علت انصراف دولت آمریکا از تحریم وزیر امور خارجه ایران در حدود یک ماه پیش ابراز داشت: گمان نمیکنم که آنها در آن مقطع از تحریم ظریف منصرف شده بودند. این شیوه دولت ترامپ است که هرگاه میخواهد یک اقدام افراطی و برخلاف عرف یا قوانین بینالملل انجام بدهد، در مرحله اول از چند ماه یا چند هفته قبل «نیت» خود را برای انجام آن اعلام میکند تا هم از طرفی، واکنشهای مختلف خارجی و داخلی به آن اقدام را ارزیابی کند و هم از طرف دیگر، از «فاکتور شوک» آن در زمان اجرایی شدنش بکاهد. این نوعی زمینهسازی برای شکستن عرفهای بینالمللی است. آنها در مورد تصمیمشان برای خروج یکجانبه از برجام و قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی هم به همین شیوه عمل کردند.
وی مهمترین هدف از تحریمهای وزیر امور خارجه را حذف ظریف از شبکههای اجتماعی و کوتاه کردن دست او از رسانههای آمریکا دانست و بیان کرد: در سفر اخیر ظریف به آمریکا، وزارت امور خارجه آمریکا نه تنها رفت و آمد او را در شهر نیویورک محدود کرد که شخص پمپئو از رسانههای آمریکا صراحتاً درخواست کرد تا مصاحبههای او را پخش نکنند.
آمریکا قبلا هم شخصیتهایی مانند کاسترو، چاوز و ماندلا را تحریم کرده بود
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی اضافه کرد: امروز با اعمال این تحریمها، آنها تلاش خواهند کرد تا به این خواسته پمپئو جنبه قانونی دهند و شبکههای اجتماعی و رسانههای آمریکا را به صورت قانونی از تریبون دادن به ظریف منع کنند.
نصری در پاسخ به این سوال که تحریم وزیر امور خارجه یک کشور چه منافاتی با حقوق بینالمللی و عرف روابط بینالمللی دارد؟ یادآور شد: چنین اقدامی قطعآ برخلاف عرف بینالملل است. البته در گذشته هم سابقه داشته که دولت آمریکا شخصیتهایی مانند فیدل کاسترو و هوگو چاوز را تحریم کند یا افرادی مانند نلسون ماندلا را در لیست گروههای تروریستی خود قرار بدهد اما این شخصیتها عمدتاً چهرههای «نمادین» و بعضاً «اسطورهای» یک تفکر یا جریان خاص در جهان بودند. اینکه آمریکا وزیر امور خارجه کشوری را تحریم میکند، اقدام جدید و بیسابقهای است و البته عمق استیصال آنها در برابر قدرت تاثیرگذاری ظریف را نشان میدهد.
تحریم ظریف نشان داد کدام نظام سیاسی «غیر نرمال» و «یاغی» است
وی در پاسخ به این سوال که آیا ایران میتواند این تحریمها را مورد پیگیری قرار داده و ملغی کند؟ عنوان کرد: به نظرم حتی اگر ملغی کردن این تحریم از طریق پیگرد قانونی برای ایران میسر بود، چنین کاری از نظر سیاسی به صلاح ایران نیست. محدودیتهایی که این تحریم برای ظریف ایجاد میکند، نسبت به پیامدهای سیاسی مثبت آن برای ایران ناچیز است.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه در چند روز گذشته شاهد موج گستردهای از بیانیهها و موضعگیریها در حمایت از وزیر امور خارجه ایران و محکومیت این اقدام دولت آمریکا از طرف دولتها و نهادها و شخصتیهای متعدد - چه در خارج و چه در داخل کشور – بودیم، گفت: این اقدام آمریکا به وضوح نشان داد که کدام نظام سیاسی «غیرنرمال» و «یاغی» و فاقد «منطق» گفتوگو در عرصه بینالمللی است و کدام ملت دفاع از منافع و احیای حقوق خود را از طریق قدرت بیان و استدلال دنبال میکند.
نصری با اشاره به اقدامات غیرعقلانی آمریکا اظهار داشت: هر کدام از این رفتارهای نابخردانه دولت کنونی آمریکا - چه در قبال ایران و چه در قبال سایر کشورها مانند چین و روسیه و حتی کشورهای اتحادیه اروپا - موقعیت این کشور را در جامعه جهانی تضعیف میکند و آن را بیشتر به سوی انزوا میکشاند.
وی ادامه داد: این فرصت خوبی است برای این کشورها تا با تقویت روابط سیاسی، تجاری و فرهنگی خود با یکدیگر و ایجاد ائتلافات جدید ژئوپلیتیک، معادلات قدرت را در عرصه بینالمللی تغییر دهند و جهان «تک قطبی» امروز را به تدریج به جهان «چند قطبی» یا «بدون قطب» تبدیل کنند. به نظرم در این راستا، ایران میتواند نقش موثری ایفا کند.
نظر شما