گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.
مرتضی جوادی آملی: امروز بدنه جامعه ما از تلاشهای دکتر ظریف آگاه است
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در گفت و گو با مرتضی جوادی آملی، آورده است: روز پنجشنبه، وزارت خزانهداری آمریکا اقدام به تحریم محمدجواد ظریف کرد. اقدامی که چندان هم دور از انتظار نبود. اما سوال اینجاست که این تحریم میتواند چه نسبتی با رفتار تخریبی عدهای در داخل کشور بر علیه ظریف داشته باشد؟ تخریبهایی که یک روز از سوی دلواپسان، یک روز با نصب بیلبورد در خیابانها، یک روز در راهپیمایی و یک روز در یک سریال تلویزیونی صورت میگیرد و انگار پایانی هم برایشان نیست.
در همین رابطه، یک مدرس حوزه علمیه قم گفت: باید معلوم شود که چگونه است آنها از طرفی تحریم برخی شخصیتها را برنمیتابند ولی برای برخی دیگر از تحریمها کف می زنند؟ این ها همانهایی بوده که همیشه در این فضا حضور دارند و به قول جناب حافظ «خوش بود گر محک تجربه آید به میان، تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد»
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، گفت: شرایط و اتفاقاتی که برای کشوری با یک انقلاب بزرگ، فرهنگ و تمدنی ریشهدار و اندیشهای بسیار وسیع و فراگیر به وجود آمده، در طول ۴۰ سال گذشته پیروزی ها و موفقیت هایی را به همراه داشته است؛ گرچه آسیبها و لطمات فراوانی هم به کشور زده است. درباره جناب آقای دکتر ظریف نیز تاریخ و آینده باید قضاوت کند که توانسته در چنین زمانی چه نقش موثر و عظیمی برای کشور و انقلاب داشته باشد.
وی با بیان اینکه ۴ مرحله کاری برای ظریف وجود داشته، گفت: مرحله اول بر اساس تحریم ها و ناجوانمردی هایی است که علیه کشور اتفاق افتاد و بخش قابل توجهی از آن نیز به دلیل جهالت و ناآگاهی عده ای بود که تحریم ها را جدی نمی گرفتند و با نظامات جهانی و قوانین و مقررات بین المللی آشنا نبودند.
جوادی آملی ادامه داد: این افراد تحریمها را صرفا یکسری کاغذهایی میدانستند که پاره کردنی است. لذا این امر باعث شد که چند سنگ جهالت در کشور ما انداخته شود و به بیانی دیگر این جهل جاهلان بود که سنگ ها را در جامعه و انقلاب ما انداخت.
وی با بیان مرحله دوم گفت: در این مرحله عاقلان باید جمع میشدند و همفکری میکردند و با مشورت و رایزنیهای جهانی، سنگها و موانعی را که در راه کشور ایجاد شده بود، کنار میزدند و این اتفاق به دست خردمندان و عاقلان که بر مبنای عقلانیت و بر اساس تدبیر حرکت میکردند، رقم خورد.
حجت الاسلام والمسلمین جوادی آملی گفت: همانگونه که امام (رضوان الله تعالی علیه) در مورد جنگ فرمودند که چند نفر جاهل سنگی را به کشور انداختند؛ الحمدالله جمعیت ایران اسلامی با عزت و قدرت برخاستند و این جریان ظلم و جهلی که از بیرون کشور بر ما تحمیل شده بود را در ۸سال دفاع مقدس کنار زده و پیروزی و ظفرمندی را برای ما به ارمغان آوردند. هرچند در پایان «صلح» لقب گرفت اما جامعه آن را پیروزی و ظفرمندی خواند. برای اینکه نظام جمهوری اسلامی به همه اهداف خود رسید و بیگانگان را محکوم و ظالمان را بر سرجای خود نشاند و جایگاه عزتمندانه کشور را بدون واگذاری ذره ای از خاک کشور حفظ کرد.
وی با بیان اینکه در بحث برجام نیز جایگاه عزت مندانه کشور حفظ شد، گفت: تلاش ارزشمند و قهرمانانهای که تیم دیپلماسی کشور به رهبری جناب آقای ظریف داشتند هم نهایتا به رفع ظلم و جهالتهایی منجر شد که بخشی از آن به تفکر درون کشور و بخشی به خارج بازمیگشت. همانطور که در پایان ۸سال دفاع مقدس آن صلح برای ما پیروزی و ظفرمندی بود، موفقیت برجام نیز رفع تحریمها و نجات از ابر سیاه جنگ بود. حال میخواهیم نامش را «صلح»، «مذاکر» یا «برجام» بگذاریم.
جوادی آملی با بیان اینکه برجام یک موفقیت بود، گفت: آنچه در این قرارداد اهمیت داشت باطن و روح این مساله بود که عزتمندی، اقتدار و صلابت را در پرونده کشور ثبت کرد و سیهرویی را برای سه جریان ارتجاعسرخ استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل و ارتجاع سیاه جهالتها و رادیکالیسم منطقه و همچنین کسانی که از درون تنش هایی را ایجاد میکردند، حاکم کرد.
وی گفت: حضور تیم ظریف با هدایت های مقام معظم رهبری، عزت را برای کشور به ارمغان آورد. حتی اگر ما نام برجام را صلح بگذاریم، هیچگاه این به منزله نقص و ضعفی برای ما نیست. بلکه هم جنگ هم مذاکره برای کشور ما موفقیت و ظفرمندی را به ارمغان آورده و نشانه آن نیز غیض و غضبی بود که استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل داشتند که در نهایت هم دولت ننگین آمریکا چنین عکسالعملی را نشان داد و تحریم شخصیتهایی نظیر دکتر قاسم سلیمانی و دکتر ظریف اتفاق افتاد.
این مدرس حوزه علمیه قم با اشاره به تلاش های وزیر امور خارجه کشورمان گفت: امروز بدنه جامعه ما کاملا از تلاشهای جناب آقای دکتر ظریف آگاه بوده و از مراجع عظام تقلید گرفته تا شخصیتهای علمی، دانشگاهی، فرهنگی و سیاسی با قدرت دیپلماسی و قدرت چانه زنی در عرصه سیاست آشنا هستند و این را می دانند که برای پیروزی در صحنه جهانی چاره ای جز بهره مندی از خرد و عقلانیت بین المللی نداریم و باید مشاورههای شایسته ای در این رابطه داشته باشیم که آقای دکتر ظریف در این زمینه بسیار کارآمد و موثر هستند.
چرا حسن روحانی از احتمال موفقیت مذاکرات سخن گفت؟
پایگاه خبری فرارو گزارش داد: رئیس دولت تدبیر و امید، در اظهاراتی نسبتا متفاوت، از امکان دستیابی به نتایج مثبت در مذاکرات با برخی کشورها خبر داده است. با توجه به اینکه این اظهارات اندکی پس از گفت و گوی تلفنی طولانی با رئیسجمهور فرانسه بیان شده است، میتوان حدس زد که امیدواری رئیسجمهور ایران با تلاشهای دیپلماتیک فرانسه بیارتباط نیست.
روحانی با بیان اینکه امروز با برخی از کشورها در حال مذاکره هستیم و آنها پیشنهاداتی ارایه کردند که متوازن نمیدانیم، لذا آن پیشنهادات را نپذیرفتیم، گفت: «ممکن است در هفتههای آینده به نتیجه قابل قبول دست پیدا کنیم و اگر به نتیجهای نرسیم مرحله بعدی کاهش تعهدات را انجام خواهیم داد.»
ایران و فرانسه، از حدود یک ماه پیش، تلاشهای زیادی برای حلوفصل مشکلات دیپلماتیک بین ایران و غرب انجام دادند. در ادامه این تلاشها، روسای جمهور این دو کشور، فرستادگان ویژهای به کشور یکدیگر اعزام کردند. پس از اینکه ایمانوئل بُن، مشاور دیپلماتیک ماکرون، ظرف چند هفته دو بار به تهران سفر کرد، سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، پیام مکتوب روحانی را به پاریس برد. روحانی و ماکرون هر دو، نتایج سفر عراقچی به پاریس را «مثبت» ارزیابی کردند.
راهکار دو مرحلهای پاریس
منابع فرانسوی میگویند فرانسه نسبت به سایر واسطهها، شایستگی بیشتری دارد. چرا که این کشور همیشه تلاش میکند مواضع بینابینی اتخاذ کند تا کانالهای ارتباطی با دو طرف منازعه را زنده نگه دارد. افزون بر این، فرانسه بزودی شاهد چندین رویداد مهم سیاسی بین المللی خواهد بود. امری که زمینه موفقیت وساطت فرانسه را فراهم میکند. نخستین رویداد، نشست ماکرون و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، است. سران این دو کشور، در ۱۹ آگوست در جنوب فرانسه دیدار میکنند. تحرکات ماکرون نشان میدهد که او معتقد است موفقیت وساطت کشورش به جلب موافقت سایر بازیگران مهم منطقهای و بین المللی بستگی دارد. در همین راستا، رئیسجمهور فرانسه، اخیرا با پوتین و محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، درباره ایران گفتگوی تلفنی داشته است.
اما رویداد دوم که از نشست ماکرون و پوتین مهمتر است، نشست سران کشورهای گروه هفت در پاریس است که قرار است در سال میلادی جاری برگزار شود. حضور رهبران کشورهای بزرگ جهان در فرانسه، به ماکرون کمک میکند مسئله ایران را به نحوی حلوفصل کند. خصوصا که تهران «از هرگونه ابتکار در جهت دستیابی به راه حلهای عادلانه» استقبال میکند. روحانی در تماس اخیر با ماکرون، ضمن استقبال و قدردانی از تلاشهای رئیس جمهور فرانسه در راستای حلوفصل مسائل و مشکلات، گفت: «ایران همواره از هرگونه ابتکار در جهت دستیابی به راه حلهای عادلانه و گفت و گوهای سازنده استقبال میکند.»
به رغم حرفوحدیثهای رسانهای فراوان درباره ابتکار عمل فرانسه، تاکنون جزئیات کمی از آن منتشر شده است. مقامات رسمی ایران و فرانسه، بدون ارائه جزئیات، نسبت به احتمال موفقیت این ابتکار عمل ابراز امیدواری میکنند. گزارشهای جسته و گریخته رسانهای حاکی از آن است که راهکار فرانسه دو بخش یا مرحله دارد: جلوگیری از تشدید تنشها و سپس زمینهسازی برای مذاکرات همه جانبه.
برخی از تحریم ظریف خوشحال شدند که این جای تأمل دارد؛ نباید از سیاستهای دشمنشادکن در شرایط امروز کشور استفاده کرد
پایگاه خبری تحلیلی «تابناک» در گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین محسن غرویان، استاد حوزه علمیه، آورده است: آمریکایی ها در اقدامی خصمانه و خارج از عرف نام «محمد جواد ظریف» وزیر امورخارجه کشورمان را در لیست تحریم های خود علیه جمهوری اسلامی قرار دادند. این اقدام را بسیاری از کارشناسان به دلیل نفوذ، قدرت بالای دیپلماتیک و عدم توانایی مقامات آمریکایی در مقابله با روشنگری های وزیر خارجه ایران عنوان کردند.
سه هفته پیش، سناتور جمهوری خواه پال از طرف ترامپ، وقتی ظریف در نیویورک بود به دیدار با رئیس جمهوری آمریکا در کاخ سفید دعوت کرد. نیویورکر: دلیل تحریم ظریف را پاسخ منفی او به دعوت رند پال برای ملاقات با ترامپ عنوان کرده است!
حجت الاسلام والمسلمین «محسن غرویان» درباره خوشحالی برخی از جریانات و چهرههای سیاسی از تحریم ظریف از سوی وزارت خزانهداری آمریکا اظهار کرد: محمد جواد ظریف یکی از دیپلماتهای موفق و پیروز و شناخته شده جهانی است و همه دنیا تحرکات دیپلماتیک وی را به خصوص در مسأله برجام شاهد بودند از ترامپ در راستای گسترش قدرت ایران در جهان طاقت نیاورده و سیستم تحریم ظریف را در دستور کار خود قرار داده است.
وی تأکید کرد: اراده الهی امروز در مسیری قرار گرفته که ملت ایران و شخصیتهای چون ظریف، سردار سلیمانی و رهبری انقلاب و بسیاری از مسئولین ما در عرصه بینالمللی علیرغم هجمههایی که وجود دارد در بالاترین سطح محبوبیت قرار بگیرند. از این روی، در این مسیر تلاش برخی از افراد در تخریب چهرههای چون در قالب رویکردهای مختف همچون ساخت فیلم گاندو نه تنها نتیجه مثبتی برای آنها نخواهد داشت، بلکه سبب میشد تا فردی چون ظریف به یک شخصیت هوشمند و مبارز در مقابله با استکبار در جهان محبوبیت پیدا کند.
رمز ارزها چقدر بر زندگی مردم تاثیر دارند؟
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با سعید خوشبخت، کارشناس اقتصادی و پولی نوشت: در دورانی که هرروز مردم اخبار تازهای از نبرد پهبادها در آسمان و توقیف نفتکشها در دریا میشنیدید و درحالیکه اعلام رسمی نرخ ۴۰ درصدی تورم، مهر تأییدی بر گلایهها از نظارتها زد، مسئولان بانک مرکزی و برخی فعالان اقتصادی سرگرم تقابلی جدی بر سر موضوعی بودند که به نظر نمیرسد بدنه جامعه تعریف روشنی از آن داشته باشد و کارکردهایش را در معیشت خود بداند بنابراین بیراه نیست اگر رمز ارزها را برای عموم مردم در حکم رمز و رازی بدانیم که هیچ تصوری از علت اینهمه اختلاف بر سر آن ندارند.
بااینحال اما نباید از این واقعیت نیز غافل بود که استفاده از همین ابزار بهظاهر رمزآلود میتواند بر زندگی و معیشت مردم ما تأثیر داشته باشد؛ تأثیراتی که حداقل در شرایط فعلی و با رویکردی که سرمایهگذاران در این حوزه دارند، ممکن است بیشتر مخرب باشد تا مفید.
ترس فراگیر
سعید خوشبخت درباره ریسکهای رمز ارزها برای اقتصاد کشور به خبرآنلاین میگوید: در دنیا رمز ارزهای گوناگونی با پشتوانههای مختلف ایجاد شدند. برای مثال ونزوئلا برای دور زدن تحریم از «پترو» استفاده کرد که شکست خورد. علاوه بر اینگونه از رمز ارزها، مدل دیگری از رمز ارزها نیز در دنیا ایجادشده که من از آنها به «رمز ارز شرکتی» تعبیر میکنم. بهعنوانمثال کمپانی بزرگی مانند «فیسبوک» مدتهاست تلاشهایی را برای انتشار رمز ارز خود بانام «لیبرا» آغاز کرده که البته به سد کنگره برخورد کرده است.
تا اینجای کار از صحبتهای خوشبخت فهمیدیم که مخالفت با انتشار رمز ارزها یا دستکم احتیاط در موافقت با آنها تنها به کشور ما خلاصه نمیشود و در کشورهای دیگری مانند آمریکا که معمولاً در استقبال از نوآوریها پیشقدم میشوند نیز به کارکردهای رمز ارزها مشکوک هستند یا حداقل میتوانیم بگوییم رمز ارزهایی را که خوشبخت نام آنها را رمز ارزهای شرکتی گذاشته از سوی مسئولان حاکمیتی با دیده تردید و احتیاط نگاه میشوند.
دو پادشاه در یک اقلیم!
سؤال مهم این است که چرا رمز ارزهای شرکتی ممکن است برای اقتصاد یک کشور مشکلآفرین شوند؟
خوشبخت در پاسخ به این پرسش میگوید: «انتشار رمز ارزهایی ازایندست به معنی ایجاد یک خزانهداری جدید در هر کشور است که اختیار آن در دست چند شرکت قرار دارد. درواقع انگار بانک مرکزی جدیدی متعلق به چند شرکت خصوصی ایجادشده است بنابراین کاملاً طبیعی و منطقی است که نهتنها در ایران بلکه بانکهای مرکزی در هر کشوری مقابل چنین شرکایی موضعگیری میکنند چراکه مدیریت سیاستهای پولی و مالی از مسئولیتهای این نهادها است و مهمترین ابزار برای این مدیریت هم کنترل نظام پرداخت کشور با تولید و انتشار پول، اسکناس و درواقع ارز مرجع آن کشور است».
وی با اشاره به تلاشهایی که در ایران برای ایجاد رمز ارزهای شرکتی انجامگرفته میگوید: «تا جایی که از اطلاعات منتشرشده میتوان فهمید اغلب این رمز ارزها چیزی شبیه سکه بهار آزادی بدون کنترل بانک مرکزی هستند. اگر قرار باشد چنین رویهای در کشور به رسمیت شناخته شود، اتحادیه طلافروشان هم به پشتوانه ذخایر طلا و چندین هزار طلافروشی میتواند خواستار عرضه توکن مشابهی شود!
در بین اصلاح طلبان هنوز وفاق کلی درمورد حضور در انتخابات وجود ندارد
پایگاه خبری تحلیلی «انتخاب» در گفت و گو با پروانه سلحشوری، نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی، آورده است: اظهارات اخیر رئیس دولت اصلاحات درباره انتخابات پیش روی مجلس بحث ها در میان اصلاح طلبان پیرامون حضور در انتخابات به صورت مشروط و یا قطعی را داغ تر کرده است.
پروانه سلحشوری درباره این موضوع گفت: من هم تحلیل هایی که در این رابطه انجام شده را خوانده ام. در بین اصلاح طلبان هنوز وفاق کلی درمورد حضور در انتخابات وجود ندارد. برخی اساسا خود انتخابات را زیر سوال می برند و برخی مثل آقای تاج زاده، حضور مشروط را مطرح کرده اند. برخی هم این روند را یک روند در حال پیشرفت می دانند و می گویند در هر انتخاباتی باید شرکت کرد و قهر با صندوق رای را صلاح نمی دانند.
او افزود: شاید ورود زودهنگام آقای خاتمی هم به خاطر این بود که این نزاع های درونی هم کمتر رخ دهد. اما خود ایشان هم مبهم صحبت کرده اند. قبلا هم حتی گفته بودند حتی با صحبت های من هم ممکن است مردم دیگر پای صندوق نیایند. یعنی این احتمال را هم داده بودند.
سلحشوری تاکید کرد: اما شرکت نکردن گروه های اجتماعی که آقای روحانی و یا اصلاح طلبان رای داده اند به این معنی نیست که سبد رای این افراد برای اصولگرایان خواهد بود.
قالیباف با احمدی نژاد ائتلاف کند، حمایت اکثریت قاطع اصولگرایان را از دست می دهد/ احمدینژاد از اساس اصولگرایی را قبول ندارد تا چه رسد به نواصولگرایی قالیباف
تارنمای خبری «انتخاب» در گفتگو با ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا، نوشت: انتشار توئیت وحید یامینپور مجری اصولگرای صدا وسیما که در آن مدعی دیدار محمد باقر قالیباف با محمود احمدینژاد شده، کافی بود تا رسانهها در سطحی گسترده این موضوع را مورد توجه قرار دهند. یامینپور، چهره نزدیک به جبهه پایداری در توئیت خود مینویسد: «دوستان از دیدار اخیر آقایان قالیباف و احمدی نژاد اطلاعات کاملتری دارند؟ ظاهرا خیلی روبه جلو و سازنده بوده!»
در مهمترین واکنش ، محسن پیرهادی دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت و از چهرههای نزدیک به قالیباف، نوشت: «خبر دیدار آقایان قالیباف و احمدی نژاد مربوط به اواخر فروردین است. گویا آقای احمدی نژاد چند جلسه مجمع نیامده بودند، آقای قالیباف پیگیری کردند و متوجه شدند ایشان بیمارند و با جمعی از دوستان به عیادت ایشان رفتند. یادمان باشد همه چیز در دنیا سیاست بازی، انتخابات و حاشیه نیست. همین.»
«انتخاب» موضوع دیدار میان محمود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم با محمد باقر قالیباف، شهردار اسبق تهران و نامزد چند دوره انتخابات ریاست جمهوری را با ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی و فعال سیاسی اصولگرا مورد بررسی قرار داده است.
انتخاب: دیدار محمد باقر قالیباف با محمود احمدنژاد با این فرض که حتی در فرودین امسال اتفاق افتاده باشد، را تا چه اندازه دارای اهمیت ارزیابی میکنید؟
اخبار منتشر شده پیرامون دیدار قالیباف و احمدینژاد اساسا اهمیت ویژهای ندارد. از این دیدارها نباید خبر ساخت یا خبر تحلیل کرد. واقعیت این است ... به نظر میرسد دیدار میان دو طرف در حد یک مصافحه فردی بوده و پرداختن تحلیلی به این موضوع تا حدود زیادی نادرست به نظر میرسد.
انتخاب: هدفگذاری قالیباف برای ایجاد جبهه نواصولگرایی، تا چه اندازه میتوان عامل دیدار او با احمدینژاد باشد؟
واقعیت این است که قالیباف بر این امر تاکید کرده راه گذار و درست را در ایجاد تفسیری جدید از اصولگرایی میداند که بر اساس تعاریف خود آن را «نواصولگرایی» نامیده است. اینکه بتوان چنین دیداری را در راستای جذب حمایت قالیباف برای جریان تحت رهبری خود قلمداد کنیم، نادرست بهنظر میرسد. احمدینژاد از اساس اصولگرایی را قبول ندارد تا چه رسد به نواصولگرایی.
انتخاب: آیا اساسا امکان توافق و سازش احمدینژاد و قالیباف وجود دارد؟
امکان توافق و ائتلاف میان این دو شخصیت سیاسی اصولگرا در وضعیت کنونی محال به نظر میرسد. در وضعیت کنونی قالیباف در مسیر تشکل و ائتلاف با جریانهای اصولگرا قرار دارد و بعید به نظر میرسد به سمت محمود احمدینژاد گرایش پیدا کند؛ زیرا در این حالت حمایت اکثریت قاطع جبهه خود را از دست خواهد داد. دلیل دوم پیرامون محال بودن توافق این است که اساسا خواستگاه فکری محمود احمدینژاد و محمد باقر قالیباف در تضاد با یکدیگر قرار دارد... دلیل سوم نیز این است که احمدینژاد بر اساس مواضع خاص خود با هیچ شخص و جریانی بر روی کره زمین اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل ائتلافی نخواهد کرد.
«نتیجه قابل قبول» گرفتن از اروپا ممکن است؟
تارنمای خبری فرارو در گفت و گو با اردشیر سنایی، می آورد: حسن روحانی امیدوار است از مذاکره با چند کشور به "نتیجه قابل قبولی" برسد. به گفته او اگر این نتایج حاصل نشود مرحله بعدی کاهش تعهدات آغاز میشود. در شرایطی که به نظر نمیرسد اروپاییها توان و تمایلی برای اقدامات عملی در راستای منافع ایران داشته باشند باید دید تصمیمات ایران به چه سمت و سویی خواهد رفت.
ظرفیت اروپا برای توافق با ایران
دکتر اردشیر سنایی، استاد دانشگاه در مورد چشمانداز رابطه اروپا با ایران به فرارو گفت: تلاش اتحادیه اروپا حفظ برجام به هرشکل ممکن است؛ نه بهخاطر جمهوری اسلامی ایران و منافع ما، بلکه بیشتر به این خاطر که برجام را مهمترین دست آورد دیپلماتیک اتحادیه اروپا میداند. اروپا در مجموع با یکجانبهگرایی حاکم در آمریکا به ویژه از زمانی که ترامپ به قدرت رسیده است مشکل دارد و بنابر این به دنبال این است که به هر شکل ممکن با این یکجانبهگرایی مقابله کند.
این کارشناس اروپا ادامه داد: اینکه از دست اروپا چه کاری بر میآید و چه نوع توافقی میتواند با ایران داشته باشد مواردی است که باید با شک و تردید به آن نگریست. انتظاری که ایران از اروپا دارد این است که منافع اقتصادی ایران در قبال برجام، حتی بعد از خروج آمریکا کماکان حفظ شود و بدین ترتیب ایران بتواند هم نفت خود را بفروشد و هم امکان مبادلات بین المللی داشته باشد. اروپا هم در این زمینه تلاش کرد سازوکاری به نامای پی وی و بعد اینستکس راه اندازی کند.
سنایی گفت: اختلاف دیدگاههای متعددی بین ایران و اروپا وجود دارد. بخشی از اینها به دلیل عدم توانایی اروپاست که واقعا نمیتواند کاری انجام دهد و بخشی بر میگردد به شرایطی که در آن به سر میبریم و فشار همه جانبه و گستردهای که آمریکا در پیش گرفته است. در این بین اروپا برای ایستادگی در مقابل این فشارها نه توانی دارد نه تمایلی. بنابر این در مورد صحبت روحانی نمیدانم منظور چیست و چه توافقی مد نظر هست، اما آیا انتظارات مالی اینستکس برآورده خواهد شد یا نه؟ من خیلی به این مساله خوشبینانه نگاه نمیکنم.
این تحلیلگر مسائل بین الملل در مورد احتمال خروج اروپایی ها از برجام در صورت عملی شدن گامهای بعدی کاهش تعهدات ایران گفت: بعید نیست. چرا که به نظر میرسد اروپا نمیتواند کار خاصی انجام دهد و همین مسیری که در یک سال و چندماه گذشته داشته را در پیش خواهد گرفت که انتظارات ما را برآورده نمیکند. بنابر این ایران به سمت گامهای بعدی حرکت میکند یعنی کنار گذاشتن بخشی از محدودیتهایی که در قالب برجام وجود داشت. هرچه به این سمت حرکت کنیم احتمال اینکه اروپاییها مجبور شوند واکنش نشان دهند و در قبال جمهوری اسلامی ایران اقدامات تقابلی در پیش بگیرند بیشتر می شود.
سنایی گفت: گزینه محتمل خروج انگلستان از برجام است. این احتمال با توجه به نخست وزیر شدن بوریس جانسون محتملتر از سایر کشورهای اروپایی به نظر میرسد. به نظر میآید با گامهای بعدی ایران و کاهش تعهدات در قابل برجام احتمال اینکه اروپا آرام آرام به سمت آمریکا حرکت کند و علیه جمهوری اسلامی در کنار آمریکا قرار گیرد، زیاد است.
و اما بعد از تحریم محمد جواد ظریف!
وبسایت خبری فرارو در گفت و گو با کارشناسان مسائل سیاسی در این گزارش تحلیلی آورده است: بالاخره بعد از گذشته یکماه دولت آمریکا تهدید خود را عملی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران را تحریم کرد، جدا از واکنشهای بین المللی نسبت به این موضوع، در داخل نیز مواضع در این زمینه دوگانه بود.
تحریم ظریف خلاف قوانین بین الملل است
حشمتالله فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تاکید بر اینکه تحریم وزیر امور خارجه ایران مخالفت کنوانسیونهای بین المللی و همچنین قوانین سازمان ملل است، گفت: «تنها در یک صورت، دیپلماسی یک کشور مورد تحریم قرار میگیرد که این امر ذیل ماده ۴۱ فصل ۷ منشور ملل متحد باشد.»
وی افزود: «این ماده ۱۵ بند دارد که یکی از بندهای آن در مورد تحریم دستگاه دیپلماسی یک کشور است که آن هم باید با رای شورای امنیت صورت گیرد، حال در چنین شرایطی تحریم وزیر امور خارجه ایران از سوی دولت ترامپ نقض آشکار قوانین بین المللی است.»
فلاحتپیشه با تاکید بر اینکه این تحریم همچنین خلاف معاهده مقر است، اظهار داشت: «این معاهده که از کنفرانسهای تهران، پوتسدام و... تا یالتا، تدوین آن طول کشیده، نیویورک را مقر سازمان ملل اعلام کرده و بر اساس آن آمریکا حتی حق ندارد که اجازه ورود دشمنان خود به خاک نیویورک ندهد، بنابراین تحریم آقای ظریف نیز برخلاف این معاهده است.»
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه تیم حقوقی وزارت امور خارجه باید از این اقدام آمریکا به سازمان ملل شکایت کند، اضافه کرد: «دبیرکل سازمان ملل نیز باید این شکایت را به نهادهای مربوطه ارجاع دهد، این در حالیست که این امر به تقویت دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد کرد.»
وی با اشاره به اینکه تحریم وزیر امور خارجه دو مزیت برای دستگاه سیاستخارجی کشورمان به همراه دارد، تصریح کرد: «این امر در درجه اول منجر به تقویت جایگاه آقای ظریف در جهان خواهد شد و دوم هم اینکه دیپلماسی عمومی کشورمان نیز در دنیا بهبود خواهد یافت.»
آلترناتیوی برای ظریف وجود ندارد
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد تحریم وزیر امورخارجه و واکنش اصولگرایان تندرو نسبت به این موضوع گفت: «این موضعگیری بلافاصله بعد از تحریم آقای ظریف توسط روزنامه کیهان که خود را اصولگرای واقعیو بنیادگرای انقلابی میداند، غیر مسئولانه بود و نشان دهنده آن است که شریعتمداری به فکر منافع گروه و حزبی است و منافع ملی برای وی در اولویت نیست.»
این کارشناس مسائل سیاسی با تاکید بر اینکه اگر تحریم وزیر امور خارجه در دولت یک اصولگرا به مانند احمدینژاد انجام میشد، از وزیر یک قهرمان ملی میساختند، اظهار داشت: «اما الان که ظریف وزیر یک دولت میانهرو و اعتدالی است، چنین برخوردهایی با وی صورت میگیرد، در صورتی که چنین اظهاراتی به هیچ وجه موضوعیت ندارد.»
تاجرنیا در پاسخ به این پرسش برخی از عناصر اصولگرا در فضای توییتر سعید جلیلی را به عنوان آلترناتیو محمد جواد ظریف با توجه به تحریم وی، مطرح میکنند، ارزیابی شما از این موضوع چیست، گفت: «به هر حال بخش اعظمی از مشکلاتی که کشور امروز با آنها روبرو است، ماحصل فعالیت دولت اصولگرا است، در زمینه سیاست خارجی نیز آقای جلیلی دارای مسئولیت بوده در آن مقطع و باید وی در این زمینه پاسخگو باشد.»
وی افزود: «بنابراین این مسائلی که در مورد تحریمآقای ظریف و ناکارآمدی وی مطرح میشود به هیچ عنوان درست نیست و وزیر امور خارجه فعلی باید با قدرت به کار خود ادامه دهد.»
بازیگران شهرزاد باید منتظر قوه قضائیه باشند، صداوسیما چطور؟
سایت اطلاع رسانی فرارو گزارش داد: امروز در برنامه تلویزیونی «سلام، صبح به خیر» که از شبکه سوم سیما پخش میشود، مجری این برنامه با اشاره به حکم هادی رضوی که در آن به رد مال تاکید شده، به بازیگران سریال شهرزاد هشدار داد که قوه قضائیه به سراغ آنها خواهد آمد.
در این برنامه ادعای شد که برخی بازیگران سریال شهرزاد گفته اند در صورت اثبات وقوع فساد پولهایی که دریافت کرده اند را بر میگردانند، مجری برنامه تاکید کرد که حالا وقت عمل است.
این اولین بار نیست که به هنرمندان و سازندگان سریال شهرزاد درباره بودجه ساخت این سریال انتقاد میشود. چند روز پیش نیز در اختتامیه جشنواره سینماتورز، رضا رشیدپور مجری تلویزیونی که اجرا برنامه را برعهده داشت از ورود پولهای کثیف به صنعت سینما انتقاد کرد.
یکی از حاشیههای شهرزاد این بود که ناراحتی صداوسیما را در پی داشت. به نظر میرسید مدیران رسانه ملی سریال شهرزاد را رقیبی برای سریالهای تلویزیونی میدانستند و از اینکه این سریال در شبکه خانگی تولید و پخش شده ناراحت بودند. در دو سال اخیر صداوسیما تلاشهایی صورت داده که سریالی شبیه به شهرزاد و با همان طیف مخاطب تولید کنند که تاکنون آنچنان موفق ظاهر نشده است.
از طرف دیگر این فقط عوامل سریال شهرزاد نیست که درگیر مسئله این چنینیاند. حسین هدایتی که او نیز همچون هادی رضوی در فساد بانک سرمایه به بیست سال حبس محکوم شده است، سالهاست به عنوان عابر بانک فوتبال شناخته میشود و به ورزشکاران و فوتبالیستهای زیادی پول داده است. هدایتی همچنین روابط گرمی با مداحان نیز دارد و برای برنامههای مذهبی هزینههای سنگینی کرده است، آیا ورزشکاران و مداحان نیز مشمول این قاعده میشوند و قوه قضائیه سراغ آنها خواهد رفت یا نه این قاعده فقط مختص بازیگران و هنرمندان شهرزاد است.
تحریم صدا و سیما توسط باشگاه استقلال؛ صوری یا جدی؟
به گزارش وبسایت خبری پارسینه؛ در برنامه سلام صبح بخیر، شنبه شبکه سوم سیما مجری این برنامه در مورد تغییر لوگوی استقلال الفاظی را به کار برد که با واکنش تند باشگاه استقلال و صدور بیانیه توسط این باشگاه مواجه شد.
به دنبال این اتفاق حسین کلهر مجری این برنامه با انتشار ویدئویی از هواداران، بازیکنان و مسئولان باشگاه استقلال عذرخواهی و تاکید کرد که این اظهار نظر صرفا یک شوخی بوده است!
ماجرا از این قرار است که روز جمعه خبری منتشر شد مبنیبر اینکه لوگوی باشگاه استقلال به دلیل بدهی ۳۰۰ میلیونتومانی توقیف شده است؛ همین خبر منجر شد تا روز گذشته مجری برنامه «سلام صبحبخیر» این موضوع را با لحنی توهینآمیز که از حالت کریخوانی خارج بود، بیان کند.
پیش از اینکه مجری این برنامه به زعم خود شوخی خود را با هواداران استقلال بیان کند، احتمال اینکه در فضای مجازی مورد نقد شدید هواداران قرار بگیرد را داده بود! بااینحال توهین عجیب این مجری تلویزیون باعث شد تا باشگاه استقلال تهران بیانیهای را نسبت به اتفاق رخداده منتشر کند.
بخشی از بیانیه تند باشگاه استقلال که در آن به صورت جدی به قطع همکاری با صداوسیما اشاره کرده نشان میدهد اینبار قصد کوتاهآمدن ندارند، حتی با وجود عذرخواهی مجری این برنامه؛ «در شرایطی که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با پول مردم اداره میشود و باید به مردم و علایقشان احترام بگذارد، متأسفانه یکی از مجریان این سازمان در یک برنامه تلویزیونی به طور آشکار و مستقیم به باشگاه استقلال و نشان رسمی آن اهانت کرده است. با توجه به سابقه این رفتارهای سخیف توسط مجریان مختلف تلویزیونی، باشگاه استقلال تا زمان عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما همکاری خود را با این سازمان «قطع» خواهد کرد». هرچند مجری این برنامه پیشدستی کرد و با انتشار پستی اینستاگرامی از هواداران استقلال عذرخواهی کرد، اما بعید به نظر میرسد اینبار شرایط با یک عذرخواهی تغییر کند.
چرا مجازات مفسدان، وجدان عمومی را آرام نمیکند؟
پایگاه خبری تحلیلی الف گزارش داد: در ماه ها و سال های اخیر دادگاه های متعددی برای بررسی پرونده مفاسد اقتصادی در حوزه های مختلف برگزار شده است. برخی از محاکمه شدگان نیز حتماً و بدرستی به اعدام یا حبس های طولانی مدت محکوم شده اند که حکم آن ها اجرایی شده و یا در حال انجام است. اما به نظر می رسد این دادگاه ها آن چنان که باید و شاید نتوانسته افکار عمومی را قانع کند و وجدان جمعی را التیام بخشد. دلیل این امر چیست؟ چرا آن گونه که انتظار می رود این حس در بین مردم پدیدار نشده که در سیستم اقتصادی کشور، فساد کاهش یافته است و کارکرد آن به طور جدی بهبود یافته است؟ و حتی شاید در نگاهی بدبینانه بتوان گفت نوعی بازتولید فساد در حال رخ دادن است. با اندک تاملی می توان به این واقعیت رسید که در گذر زمان میزان و تعداد دادگاه های برگزار شده برای مقابله با مفاسد اقتصادی افزایش پیدا کرده است اما اثر چنین دادگاه هایی بسیار امیدوارکننده نبوده است.
در این باره می توان حداقل به دو دلیل اشاره کرد. البته با بررسی و تامل حتماً دلایل دیگری نیز قابل شمارش است اما به نظر می رسد اگر به این دو دلیل رسیدگی شود بخش عمده ای از مشکلات در این زمینه قابل رفع باشد:
اولاً: اگر چه در حال حاضر عزم جدی در برخورد با مفسدان اقتصادی وجود دارد اما به نظر می رسد این اراده قوی در برخورد با تسهیل کنندگان و زمینه سازان فساد در سیستم اقتصادی و سیاسی کمتر است و یا اینکه حداقل به چشم نمی آید.
به عبارتی دیگر اگر چه در سال های اخیر با مفسدان اقتصادی در بخش های مختلف برخورد شده و به مجازات نیز محکوم شده اند اما به ندرت پیش آمده که با مسئولان سیاسی و اقتصادی که به این مفسدان کمک کرده اند برخوردی صورت گرفته باشد.
ثانیاً: تا زمانی که در سیستم اقتصادی شفافیت حکمفرما نباشد اگر چند برابر نهادهای نظارتی کنونی، سازمان هایی دیگری نیز تاسیس شوند اتفاق ویژه و قابل ملاحظه ای رخ نخواهد داد. در واقع نباید جلوی مجرم و مفسد را فقط از طریق سیستم قضایی و روش هایی تنبیهی سد کرد بلکه اصولاً باید زمینه و بستر رشد میکروب فساد را از بین برد. اگر این اتفاق رخ داد می توان امیدوار بود که سیستم اقتصادی به نحو مطلوب کار می کند اما اگر امیدوار باشیم قوانین، سیاست و برنامه های فساد زا وجود داشته باشد و صرفاً در مرحله پایانی و از طریق سیستم قضایی با مفسدان برخورد کرد حتما نه تنها نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد بلکه ممکن است مردم نیز کلاً از برگزاری دادگاه های متعدد این احساس را پیدا نکنند که واقعا با فساد به صورت جدی و ریشه ای برخورد می شود.
بدون شک در این زمینه می باید قوه مجریه و مقننه فعالیت و همت بیشتری داشته باشند؛ اتفاقی که تا کنون رخ نداده است. در واقع اگر این دو قوه نتوانند زمینه های رشد فساد را از بین ببرند برخوردهای حتی بسیار سخت گیرانه قوه قضائیه نیز هرگز راهگشا نخواهد بود.
محمد عطریانفر: ادعای تلاش کارگزاران برای تحمیل لاریجانی به تصمیمسازان اصلاحطلب توهم است/ دوستان اصلاح طلب با این مسئله بیمارگونه برخورد نکنند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با محمد عطریانفر آورده است: کارگزاران حزبی کوچک اما تأثیرگذار در عرصه سیاسی کشور است. حزبی که در اعتراض به تصمیم انتخاباتی راست سنتی در سال ۷۴ تأسیس شد اما در خرداد ۷۶ خود را در اردوگاه اصلاح طلبان تعریف کرد.
اخیرا درباره این حزب دو ادعا مطرح شد. نخستین ادعا را الله کردم مطرح کرد که گفت «برخی از حاشیهها و تندرویهایی که در انصار حزبالله شد، از جانب نفوذیهایی بود که با حزب کارگزاران که بعدها شکل گرفت، رابطه داشتهاند». ادعای دیگر را علی تاجرنیا عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت بیان کرد که گفت «کارگزاران میخواهد لاریجانی را به تصمیم سازان اصلاح طلب تحمیل کند».
محمد عطریانفر درباره ادعای تلاش کارگزاران برای تحمیل لاریجانی به تصمیم سازان اصلاح طلبان گفت: برخی دوستان که سیاست های واقع بینانه کارگزاران را بر نمی تابند به شکلی شاید علاقه دارند با طرح این نوع گمانه زنی ها و مواضع فاقد مبنا به کارگزاران در درون جبهه اصلاحات آسیب بزنند.
وی افزود: طبیعتا این دوستان اگر این روند را ادامه دهند، بیش از آنی که بخواهند گام درستی برای جریان اصلاحات بردارند به سمت نوعی افراط، تندروی و خشونت کلامی می روند. در واقع تمسک آنها به خواسته های ذهنی خودشان موجب عارضه در درون جریان اصلاحات می شود.
عضو حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه ادعای تلاش کارگزاران برای تحمیل آقای لاریجانی به تصمیم سازان اصلاح طلب واقعیت ندارد، یادآور شد: درون کارگزاران چنین رویکردی دنبال نمی شود. این مسئله بیشتر از آنی که بیانی از حتی یک صحبت عادی و متعارف و اولیه باشد، محصول و ساخته و پرداخته ذهن دوستانی است که انتظار داریم با این مسئله بیمارگونه برخورد نکنند و بیشتر به واقعیت های سیاسی سروکار داشته باشند. آنها در ذهن شان توهماتی را می پردازند و بعد فضای رسانه ای را آشفته می کنند.
وی درباره دلایل رد ادعای تاجرنیا ادامه داد: اولا تا انتخابات ریاست جمهوری زمان زیادی باقی است و نمی توان از حالا درباره آن نظری داد. ثانیا چنین سخنی هم گفته نشده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب درباره ادعای حسین الله کرم مبنی بر ورود نفوذی های کارگزاران به انصار حزب الله و انجام اقدامات افراطی از سوی آنها گفت: کارگزاران ممکن است هر کاری بکند ولی کار نفوذی انجام نمی دهد. ایشان افراد را معرفی کنند تا مشخص شود چه کسانی بودند.
گاندوسازان چگونه باعث تحریم ظریف شدند؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز گزارش داد: سریال گاندو پخش شد تا به زعم کارگردان، نویسنده و عوامل فیلم چهره اقتدار امنیتی ایران به بهترین شکل نشان داده شود اما نهتنها این مهم محقق نشد بلکه بسیاری از مسئولان دولت، بخشی از مردم و بسیاری از تحلیلگران سیاسی گاندو را یک فیلم ضد امنیت ملی دانستند که قصدی جز تخریب تیم دیپلماسی ایران نداشته است؛ این برداشت مورد توافق است و اگر کارگردان این سریال صدها بار این موضوع را تکذیب کند بازهم از محتوای ضدملی گاندو نمیکاهد.
سریال گاندو با محوریت داستان جیسون رضائیان، یکی از متهمان جاسوسی که در سال۹۴ به جاسوسی از طریق جمعآوری تصمیمات کشور در خصوص مسائل سیاست داخلی و خارجی و قراردادن آن در اختیار افراد غیر صالح متهم شد، واکنشهای متعددی را به همراه داشت. این سریال ادعا میکند که وزارت امور خارجه در آزادی رضائیان نقش موثر داشته است که چنین ادعایی چندی پیش با مخالفت عباس موسوی، سخنگوی این وزارتخانه روبهرو شد.
سریال گاندو در خلال این بحث به نوع رویکرد مسئولان وزارت خارجه میپردازد و آنها را افرادی سست، زبون و بیاراده معرفی میکند و کار را تا جایی پیش میبرد که حتی محمدجواد ظریف را هم در امان نمیگذارد و طوری القاء میکند که گویی ظریف شیفته بیاراده دول غربی است. البته چنین دیدگاهی فقط مربوط به سازندگان این سریال نیست بلکه در تمام این سالها هجمههایی که به حسن روحانی، جواد ظریف و تیم دیپلماسی دولت وارد شده است حکایت از آن دارد که تفکری بنای برچیدن عنصر مذاکره را دارد همانطور که حتی پس از امضای برجام همان تفکر با اصرار بر این نکته که مواضع ایران در هیچ سطحی نسبت به گذشته تغییر نکرده است، زمینه عهدشکنی آمریکا را فراهم کرد؛ برای مثال به یاد داریم که بعد از استعفای ظریف کدام یک از نمایندگان مجلس در محل قانونگذاری کشور شیرینی پخش کرد یا کدام روزنامه محافظهکار وزیر خارجه مملکت را خائن دانست؛ از اینرو ادامه چنین سلسلهای در سریالی به نام گاندو چندان عجیب نیست زیرا همانهایی که تصور میکنند معیار انقلابیبودن خودشان هستند و هر اقدامی خلاف نظر آنها یعنی خروج از ارزشهای انقلابی اکنون با استفاده از تربیون صداوسیما بر کلیت دستگاه دیپلماسی تاختهاند.
گاندوسازان که از جریان فکری خاص پیروی میکنند در حالی ظریف را شخصیتی متزلزل نشان دادند که اخیرا خزانهداری آمریکا وزیر امور خارجه کشورمان را تحریم کرد. میدانیم و احتمالا سازندگان گاندو هم میدانند که آمریکا در ۴۰سال اخیر شخصیتها و نهادهایی را تحریم کرده است که در مقابل زیادهخواهیها ایستادگی کرده باشند و تحریم ظریف شاهد مثال خوبی برای اثبات ایستادگی او پای منافع ملی است. در واقع در نگاه آمریکا قاسم سلیمانی و ظریف مانند یکدیگرند و هر دو برای منافع ایران زیربار خواستههای فراقانونی آمریکا نمیروند؛ از اینرو هر دوی اینها مشمول تحریمهای دولت آمریکا قرار گرفتهاند. جالب این است که آمریکا این موضوع را متوجه شده است اما برخی از نیروهای داخلی هنوز بر طبل لجاجت میکوبند و مانند منش پیشین خود، منافع ملی را قربانی منافع جناحی، سیاسی و گروهی میکنند. چنین روحیهای بعد از تصویب برجام نیز از سوی ایشان مشاهده شد؛ بهنحوی که آنها از هیچ کوششی برای بیاثر کردن برجام مضایقه نکردند تا پیروزی انعقاد برجام به نام دولت حسن روحانی و به تبع آن اصلاحطلبان نوشته نشود.
فراموش نکنند که رهبر انقلاب چگونه از وجدان و احساس مسئولیت ظریف در دیدار با مسئولان نظام در ۲۲خرداد۹۶ سخن گفتند: «وزیر محترم خارجهی ما، آقای دکتر ظریف، یک نامهی گویایی به مسئول اروپایی مینویسند؛ البته این بارِ چندم است و موارد نقض روح برجام و جسم برجام [را مطرح میکند]. گاهی میگفتند روح برجام نقض شده، ایشان میگوید که فقط روح برجام نیست، یک جاهایی هم خود برجام یعنی جسم برجام هم نقض شده بهوسیلهی آمریکاییها؛ ایشان فهرست کردند فرستادند برای آنها. یعنی این [شخص] دیگر کسی نیست که بگویند مخالفین این مذاکرات هستند که این حرف را میزنند؛ نه، خود وزیر محترم خارجه، چون انسان متدینی است، انسان باوجدانی است و انسان صاحب احساس مسئولیت است، خود ایشان هم این اعتراض را دارد میکند».
این سخنان صریح، آشکار و بیپرده رهبری درباره شخصیت دکتر ظریف و تیم همراهانش فصلالخطاب است اما چرا پس از این مواضع هنوز عدهای به صورت غیرواقعی علیه ظریف و نوع دیپلماسی دولت روحانی میتازند؟ این پرسش را میتوان به چندشیوه پاسخ داد؛ نخست آنکه گفته شود مخالفان سرسخت ظریف خود را جلوتر از رهبری میدانند و تصور میکنند که رهبری از سر مصلحت عمومی با دولت روحانی مدارا میکند که بیتردید چنین نیست زیرا رهبری نشان دادهاند بر اساس مصلحت، حقیقت را نفی نمیکنند و اگر به این جمعبندی برسند که ظریف با امثال او خائن به ملت و کشور ایران هستند، بیدرنگ موضع صریح خود را بیان میکنند. دومین احتمال این است که تخریبکنندگان اساسا به نظرات رهبری باور ندارند که اگر داشتند دستِکم یکبار هم که شده در سخنان رهبری دقت میکردند نه آنکه به طور کامل خلاف منویات ایشان حرکت کنند. حالت سوم هم این است که شاید خود ایشان گاندوهای سیاست ایران باشند که برای فرافکنی هرکسی به غیر از خود را خائن میدانند تا مبادا روزی نوک پیکان علیه آنان شود.
محسن غرویان: آیت الله جوادی آملی از نظر سیاسی و اجتماعی، خط اعتدال را دارند/ تواضع اخلاقی آیت الله جوادی آملی واقعاً بی نظیر است
پایگاه خبری شفقنا در مجموعه گزارش هایی با عنوان «سلوک مراجع عظام تقلید» به منظور معرفی این ارکان معظم تشیع در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان، آورده است: حجت الاسلام غرویان در سال ۱۳۵۸ شروع به تحصیل علوم حوزوی نمود و از جمله شاگردان فلسفی و عرفانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی بوده است. غرویان تاکنون ۴۰ کتاب در موضوعات مختلف تألیف کرده و همچنین درس های اسفار آیت الله جوادی آملی را تنظیم نموده است.
حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان درباره ویژگی های فقهی و علمی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی، اظهار کرد: شخصیت علمی حضرت آیت الله جوادی آملی در فقه، اصول، فلسفه، عرفان و تفسیر قرآن جامع است. بنده جزو شاگردان عمدتاً فلسفی و عرفانی آیت الله جوادی آملی بودم و درس های اسفار ایشان را تنظیم کردم که ابتدا توسط انتشارات الزهرا و سپس توسط انتشارات اسراء چاپ شده است. همچنین در بحث های تفسیری و عرفانی ایشان شرکت کرده ام و از علم بی نظیر ایشان استفاده کردم. مباحث فقهی ایشان را هم گاهی از طریق صوتشان استفاده می کنم و نسبت به شخصیت علمی ایشان تا حدودی اطلاعات خوبی دارم.
او ادامه داد: آیت الله جوادی آملی یک اسلام شناس جامع هستند، جامعیت ایشان در ابعاد مختلف علوم اسلامی است، یعنی ایشان بر فقه و اصول و تفسیر قرآن مسلط هستند و بعد از علامه طباطبایی مفسری در این حد نداریم. ایشان همچنین بر احادیث و نهج البلاغه و بر مبانی عرفان نظری و فلسفه اسلامی بسیار تسلط دارند.
او گفت: آیت الله جوادی آملی یک منظومه منسجم فکری دارند که همه دروس اسلامی و حوزوی و معارف دینی در آن منظومه وجود دارد. ابتکار مهم ایشان همین استفاده از علوم مختلف در تفسیر آیات قرآن است.
او با بیان اینکه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی یک دایره المعارف بزرگ است، اظهار کرد: آیت الله جوادی آملی می فرمایند که ما بر سر سفره المیزان علامه طباطبایی نشستیم، ولی شرح و بحث های بسیار زیاد و لطائف علمی و معرفتی که در بیانات تفسیری آیت الله العظمی جوادی آملی هست واقعاً کم نظیر بلکه بی نظیر است.
نظر شما