وزارت خزانه داری آمریکا، روز چهارشنبه گذشته در اطلاعیه ای محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را در فهرست تحریمی خود قرار داد. دلیل تحریم وزیر امور خارجه ایران، تبعیت مستقیم یا غیرمستقیم از رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام شده است.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ امروز نیز همچون روزهای گذشته موضوع تحریم ظریف در رسانه های هر دو طیف سیاسی کشور مورد توجه بوده و متناقض بودن این اقدام با ادعاهایی مبتنی بر "استقبال از مذاکره" از سوی رسانه های کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
رسانه های اصلاح طلب ضمن تاکید بر توانمندی های وزیر خارجه کشورمان، تحریم وی را نشانه استیصال و شکست سیاست های فشار حداکثری آمریکا در مقابل ابزار و گفتمان دیپلماتیک ایران ارزیابی کرده اند.این رسانه ها همچنین مهمترین مسئله مناقشه آمیز مرتبط با تحریم ظریف را در ارتباط با واکنش های جریان های داخلی ایران و تحریم از سوی دلواپسان حتی قبل از آمریکا و در جریان توافق اتمی (برجام) مطرح کرده اند.
در این میان رسانه های اصولگرا نیز اگرچه اقدام آمریکا را نسنجیده و دور از عرف دیپلماتیک دانستند، اما از سوی دیگر مدعی شدند: تحریم امروز ظریف دستاورد 6 سال مذاکره با شیطان است.
رسانه های اصلاح طلب
برخی از گزاره ها و عبارت هایی که رسانه های منسوب به این طیف سیاسی در گزارش های خود به کار برده اند، عبارتند از: اقدام وزارت خزانهداری آمریکا در تحریم محمدجواد ظریف، در نوع خود یک پدیده کمنظیر و نشانه گریز ایالات متحده از شنیدن سخن منطقی و روشهای دیپلماتیک است؛ چگونه ممکن است سناریوی سازش و یا همان مذاکره مورد تعقیب ترامپ و هم فکرانش با تحریم دکتر ظریف که به طرفداری از گفت وگو معروف است، از سرگرفته شود؟؛ انتظار این بود هنگامی که آمریکا دست به کاری میزندکه در جهان دیپلماسی بیسابقه است فارغ از این که ظریف در کدام کابینه و با کدام دولت کار میکند، حمایت شود.
محکوم کردن کردن اقدام آمریکا در تحریم وزیر خارجه ایران
روزنامه شرق در مطلبی به بیانیه جمعی از مدیران مسئول رسانههای کشور در محکوم کردن اقدام ایالات متحده در تحریم وزیر خارجه ایران اشاره کرد.
این روزنامه متن کامل این بیانیه را منتشر کرد، در بخشی از این بیانیه آمده است: ایالات متحده آمریکا در دوران تاریک زمامداری دونالد ترامپ، یک گام دیگر برای اثبات بیتعهدی خود به نُرمها و قواعد پذیرفتهشده جهانی برداشت و با تحریم نفر اول دستگاه دیپلماسی کشور بزرگ، متمدن و مردمسالار ایران، بیصداقتی در ادعای «مذاکره بدون پیششرط» را بار دیگر اثبات کرد. ... اگرچه این نوع رفتارها در هیات حاکمه آمریکا در برهههای مختلف دیده و امتحان شده اما رئیسجمهور فعلی و تیم تندرو و دامگستر همراه وی در کاخ سفید، هیچ نوع ملاحظهای حتی ظاهری دراینباره را رعایت نمیکنند و با راهاندازی تروریسم اقتصادی تمامعیار که فشار اصلی آن بر دوش دهکهای پایین درآمدی در ایران است، آسیب جدی به مردم ایران را دنبال میکند.در سوی مقابل این ایران بوده که ضمن پافشاری بر اصول بنیادین خود به نرمهای بینالمللی وفادار بوده و گفتوگو با جهان را از موضع برابر و البته با فاکتور احترام کشورها به تمامیت ارضی و نظام قانونی قابل بررسی دانسته است.اقدام روز پنجشنبه گذشته وزارت خزانهداری آمریکا در تحریم دکتر محمدجواد ظریف بهعنوان مسئول دستگاه دیپلماسی کشور، در نوع خود یک پدیده کمنظیر و نشانه گریز ایالات متحده از شنیدن سخن منطقی و روشهای دیپلماتیک است.حمایت از این دیپلمات برجسته و شناختهشده جهانی و مورد علاقه ملت ایران، حمایت از منطق مذاکراتی جمهوری اسلامی در کارزارهای بینالمللی است.
واکنش جهانی به تحریم ظریف
"به دیپلماسی نباید شلیک کرد" عنوان گزارشی در روزنامه اعتماد است. که در بخشی از آن می خوانیم: تقریبا از ماه گذشته میلادی تحریم فرد اول وزارت خارجه به ادبیات سیاسی دولت ترامپ وارد شده است. از همان روز اعلام تحریم ترامپ از سوی وزارت خزانهداری امریکا، موج انتقادات از هر سوی جهان بلند شد و ترامپ را به نقض عرف و نزاکت بینالمللی متهم کردند. درست است که تحریم امروز به بخشی از سیاست خارجی قدرتهای بزرگ تبدیل شده و این قدرتها از ابزار تحریم برای پیشبرد اهداف و رویکرد بینالمللیشان بهره میبرند؛ اما این مساله هم مطرح است که در همین نظام تحریمها نباید بیمحابا و عریان عمل کرد. برای همین بر سر نحوه و اجرای نظام تحریمی میان علمای حقوق بینالملل بحث و جدل است و این طیف از اندیشمندان به هیچ روی تحریم نهادهای قدرت را قانونی نمیدانند. حال اگر این نهاد قدرت، وزارت خارجه و سکاندار دیپلماسی باشد آن موقع بیپایگی و بیاساس بودن تحریمها بیشتر خودش را نشان میدهد. از این جهت تحریم وزیر خارجه ایران که به اذعان همه نماد دیپلماسی و صلح طلبی در جهان جدید است باعث بروز مخالفتها از سوی قدرتهای بزرگ جهانی به خصوص دولتهای اروپایی شده است. در مخالفت تحریم ظریف همین نکته بس که کانالهای دیپلماتیک نباید به هیچ روی بسته شود. حتی در دوره جنگهای بزرگ هم شاهد این هستیم که وزارت خارجه دولتهای درگیر دائم با یکدیگر در تماس و تعامل هستند.
روزنامه اعتماد در مطلبی دیگر با تیتر "ظریف چرا تحریم شد؟" نوشت: اما ظریف چه گفت که دولت ترامپ را تا این حد عصبانی کرد و باعث شد تهدیدی که یک ماه پیشتر اعلام شده بود، سرانجام روز چهارشنبه اجرایی شود؟ اولینبار موضوع تحریم ظریف در پی پسلرزههای سفر ظریف به نیویورک در اواخر ماه آوریل مطرح شد؛ زمانی که ظریف به روش خودش و با شیوهای قابلفهم برای افکار عمومی امریکا، توجهات را به سناریوی حامیان مالی ضدایرانی ترامپ و متحدانشان جلب کرد و با ابداع اصطلاح «تیم بی» و مصاحبههای پی در پی با رسانههای اصلی امریکایی و بهویژه فاکس نیوز، غایت آمال تیم بی و خوابهای آشفته آنها برای منطقه و جهان را در معرض توجه افکار عمومی این کشور قرار داد. این حضور به اندازهای قوی بود که اعتراضات و مخالفتها نسبت به اقدامات اعضای شاخص تیم بی و بهویژه بولتون را افزایش داد و حتی ترامپ را مجبور کرد بارها از مواضع بولتون فاصله بگیرد.
متناقض بودن سناریوی مذاکره با تحریم ظریف
روزنامه همدلی در یادداشتی با عنوان "ظریف پساتحریم و سناریوهای پیش رو" می نویسد: در این میان مسائلی با تحریم دکتر محل مناقشه و بحث قرار می گیرد که بدون تامل نمی توان از آنها گذشت. اول آنکه چگونه ممکن است سناریوی سازش و یا همان مذاکره مورد تعقیب ترامپ و هم فکرانش با تحریم دکتر ظریف که به طرفداری از گفت وگو معروف است، از سر گرفته شود؟آیا این تصمیم و اقدام مقامات واشنگتن نشانه ای بر بطلان راستی آزمایی آنها در سناریوی سازش و مذاکره نیست؟ واقعیت آن است که با تحریم دکتر ظریف نه تنها بر تناقضات و ابهامات ادعاهای مقامات بابت میل به مذاکره افزوده می شود و آینده نامشخصی به خود می گیرد، بلکه احتمال کاهش تنش در روابط تهران – واشگتن را به صفر می رساند.
همدلی در ادامه این یادداشت می نویسد: اما مهمترین مسئله مناقشه آمیز مرتبط با تحریم دکتر ظریف در ارتباط با واکنش های جریان های داخلی ایران است که اساسا قبل از آنکه دکتر ظریف از طرف گروه (بی) ترامپ تحریم شده باشد، از سوی نابرجامیان، دلواپسان و به عنوان آنکه او معمار بزرگ ننگنامه برجام، نماد سازش و جاده صاف کن نفوذ غرب به کشور است، تحریم شده بود. از یاد نبریم که تحریم دکتر ظریف نه تنها باید قند شادی را در دل مخالفان و برجام ستیزان آب کند، نیازی هم به تفسیر های مضییق از سوی مخالفان ندارد. واقعیت آن است که برجام ظریف نه ترکمنچای و یا زیر پاگذاشتن استقلال ملی بود و نه باج دادن به کدخدا. لاجرم تحریم او نیز به جهت تواناییها و تسلطش به ظرافت های دیپلماسی بود نه آنکه خواسته باشند با چنین تحریمی دولت را به سوی مذاکره با اروپا ترغیب کنند.
محسن پاکآیین در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا در واکنش به تحریم محمدجواد ظریف از سوی ایالات متحده آمریکا گفت: این اقدامی که دولت آمریکا و خزانهداری این کشور انجام داده کاملا با قوانین بینالمللی مغایر بوده و به هیچ وجه از سوی جامعه جهانی قابل پذیرش نیست.وی گفت: بر فرض تصمیم تهران برای مذاکره با واشنگتن، قطعا این وزیر امور خارجه است که باید با این کشور وارد مذاکره شود و این اقدام نشان میدهد شعارهای مکرر آنها مبنی بر علاقه مندی به مذاکره با تهران که برای تحقق آن نیز افرادی مانند نخست وزیر ژاپن را به تهران فرستادند، کاملا شعارهای توخالی است.
تخریب ظریف در رسانه ملی
روزنامه آفتاب یزد با اشاره به سخنان پناهیان در شب شهادت امام جواد(ع)که به طور زنده و مستقیم از سیمای جمهوری اسلامی ایران از حرم کاظمین پخش شد، نوشت که لازم میدانیم چند مسئله را گوشزد کنیم: یکی این که به هر حال وزیر امور خارجه کشورمان توسط کشوری که در دشمنی با ما سنگ تمام گذاشته تحریم شده است؛ مسئلهای که در نوع خود عجیب و باور نکردنی است در کشور خودمان اگر چه برخی با آن همراهی کردند، اما شاهد بودیم بسیاری از چهرههای سرشناس هر دو طیف چپ و راست زیر بار این تحریم نرفتند و نپذیرفتند.در جامعه ی بین الملل حال اگر از چین و روسیه مثال بیاوریم شاید بگویند آنها دوستان و همپیمانان سیاسی و اقتصادی ایران هستند اما کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی این اقدام آمریکا را هرگز برنتافتند و اعلام کردند با این تحریم همراهی نمیکنند و اما عجیب آن که تلویزیون ما به گونهای عمل میکند که گویی تافتهای جدا بافته است! ... قطعاً و البته انتظار این بود هنگامی که آمریکا دست به کاری میزند که در جهان دیپلماسی بیسابقه است فارغ از این که ظریف در کدام کابینه و با کدام دولت کار میکند، حمایت شود.
آثار حقوقی تحریم وزیر خارجه کشورمان از سوی آمریکا
«امیر ساعد» وکیل دادگستری در بررسی آثار حقوقی تحریم وزیر خارجه کشورمان از سوی آمریکا و همچنین راهکارهای مقابله با این اقدام در گفت و گو با ایسنا گفت: با توجه به اینکه ایالات متحده تلاش دارد تحریم های یک جانبه خود را نسبت به دولتها و اشخاص ثالث نیز تسری دهد، باید دید که امریکا نسبت به سایر اشخاص حقیقی و حقوقی و همین طور دولتهای دیگری که در تعامل با وزیر امور خارجه ایران قرار میگیرند، چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد. آیا تلاش دارد در یک سیاست به نوعی همه جانبه گرایانه یا سیاست توسعه طلبانه تلاش کند تا اشخاص ثالث و دولت های ثالثی که با وزیر امور خارجه وارد تعامل میشوند مورد مجازات و تحریمهای ثانویه قرار گیرند یا خیر.وی افزود: نکته دیگر این است که با توجه به تحریمی که از طرف امریکا نسبت به وزیر امورخارجه صورت گرفته است، به این ترتیب سفر وزیر خارجه ایران به خاک امریکا مشمول محدودیتهایی قرار میگیرد. این در شرایطی است که به عنوان مثال وزیر خارجه کشورمان قصد دارد در اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند و باید دید که ایا ایالات متحده قصد دارد نسبت به آقای ظریف این محدودیت را اعمال کند یا از این محدودیت چشم پوشی کند.
این حقوقدان اضافه کرد: از نظر سیاسی این اقدام امریکا آثار روشنی دارد، به این معنا که نمیتوانیم مدعی باشیم دنبال مذاکره هستیم و به دیپلماسی اهمیت می دهیم اما رییس دستگاه دیپلماسی کشوری را مورد تحریم قرار دهیم. به اعتبار دیگر این اقدام امریکا مبنی بر تحریم وزیر امور خارجه ایران به نوعی به منزله بستن در دیپلماسی است و میتواند برای ادامه مذاکراتی که ممکن بود بین ایران و امریکا پیش بیاید مانع ایجاد کند.
رسانه های اصولگرا
به برخی از گزاره ها و عبارت های به کار رفته در اخبار و گزارش های این رسانه ها اشاره می شود: تحریم امروز ظریف دستاورد 6 سال مذاکره با شیطان است؛ دولت امریکا دنبال براندازی ساختاری با نگاهی در تراز منافقین است؛ تحریم ها امروز تبدیل به سلاح نخنما و سطحی شده است؛ تحریم وزیر امور خارجه ایران پس از مخالفت با پیشنهاد ترامپ برای گفتوگوی حضوری با ایشان، نشان داد که قطار «فشار حداکثری» در «ایستگاه ناکامی» متوقف شده است.
شکست راهبرد فشار حداکثری
به گزارش مشرق، دریابان علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی در یادداشتی ابعاد شکست «راهبرد فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران را تشریح کرد: شمخانی در این یادداشت عنوان میکند که «تحریم وزیر محترم امور خارجه ایران پس از مخالفت با پیشنهاد ترامپ برای گفتوگوی حضوری با ایشان، نشان داد که قطار «فشار حداکثری» در «ایستگاه ناکامی» متوقف شده و سرنشینان آن چارهای جز تغییر ریل به سمت اجرای تعهدات و احترام به حقوق قانونی جمهوری اسلامی ایران ندارند. دیپلماسی فعال و موثرجمهوری اسلامی ایران تحریم پذیر نیست و ترامپ و هیچ یک از همپیمانان او نمیتوانند مانع انعکاس صدای رسا و حقانیت ایران به جهانیان شوند.»
تحریم ظریف نتیجه مذاکرات برجامی با آمریکا
کیهان در تیتر نخست روزنامه خود با عنوان "تحریم امروز ظریف دستاورد 6 سال مذاکره با شیطان!" آورده است: دولتمردان و رسانههای زنجیرهای در سال 94 مدعی بودند که با مذاکره با آمریکا، تمامی تحریمها یک باره لغو شده و تحریمها به تاریخ میپیوندد. مقامات ارشد دولت با تمسخر منتقدان، تأکید داشتندکه مسلط به زبان مذاکره و دیپلماسی هستند و میدانند که چگونه با دنیا تعامل داشته باشند.اما نتیجه اعتماد به شیطان بزرگ، آن شد که نه تنها تحریمها لغو نشد بلکه بر دامنه آن نیز افزوده شده و در نهایت وزیر خارجه دولت تدبیر و امید نیز در فهرست تحریمها قرار گرفت. به عبارت دیگر، تحریم امروز ظریف دستاورد 6 سال مذاکره با شیطان است.دولت آقای روحانی بدون توجه به نقدهای منصفانه و دلسوزانه کارشناسان و صاحبنظران، تمامی تخم مرغهای خود را در سبد برجام چید و با غفلت از بهکارگیری توان عظیم داخلی و همچنین با غفلت از اهتمام به اقتصاد مقاومتی، 6 سال فرصتهای عظیم کشور را به پای اعتماد به آمریکا به هدر داد.دولت اکنون باید بهجای فتحالفتوحنمایی از برجام و حمله به منتقدان، بهتر است با عبرتگیری از این روند، از حجم خسارات وارد شده به کشور بکاهد و جلوی ضرر بیشتر را بگیرد.
دولت آمریکا به دنبال براندازی جمهوری اسلامی
در سرمقاله روزنامه جوان به قلم "عبدالله گنجی" مدیرمسئول روزنامه جوان با عنوان "دولتِ یک چشم" آمده است: تحریم ظریف را باید در این معادله تحلیل کرد که دولت امریکا دنبال براندازی ساختاری با نگاهی در تراز منافقین است. البته اصلاحطلبان از اقدامات ترامپ که سعی کرد آنان را ذیل نظام هل دهد نیز بهرهای برای اعتمادسازی نبردند و برخی نخبگان آنان با ایدهها و رویکردهای اپوزیسیونی تلاش کردند هم فاصله خود با نظام را حفظ کنند و هم به امریکای ترامپ بفهمانند که درباره ما اشتباه کردید، زیرا ما سرمایه اجتماعی بهتری از منافقین و سلطنتطلبها داریم، اما به هر حال ترامپ همچنان یک چشم خود را باز نگه داشته است.ظریف از میانه راه نکته دیگری را متوجه شد که امریکا نه تنها دنبال نابودی جمهوری اسلامی است که به دنبال نابودی ایران است، البته تحلیل بیربطی هم نیست، زیرا آنچه جمهوری اسلامی را مستحکم نگه داشته است ریشه در مؤلفههای هویتساز ایرانی- اسلامی دارد و امریکا میداند اگر تجدیدنظرطلبان از جمهوری اسلامی دفاع نکنند از ایران دفاع میکنند. آنچه مهم است اینکه ترامپ و دولتش بهرغم همه بدمستیها به خاطر منطق ضعیف و رفتارهای غیرقابل توجیه و سخیف به وحدت نخبگان کشور کمک کردند؛ وحدتی که میتواند درسآموز و فراتر از تاکتیک باشد. شرط راهبردی شدن این وحدت بازگشت همهجانبه به امام خصوصاً دیدگاههای وی در سیاست خارجی است.
تحریم ظریف به دلیل رد درخواست ترامپ
"تحریم برای «نه» به ترامپ" عنوان گزارش روزنامه صبح نو است که در بخشی از آن آمده است: چند روزی است که حواشی حضور ماه قبل وزیر امورخارجه کشورمان در نشست شورای اقتصادی- اجتماعی سازمان ملل، به نقل محافل رسانهای تبدیل شده است. دراینباره، نشریه «نیویورکر» روز گذشته خبری منتشر کرد مبنیبر دعوت یکی از سناتورهای جمهوریخواه آمریکا از دکتر محمدجواد ظریف برای دیدار با دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا. البته، این خبر را مقامهای رسمی کشورمان نه تأیید کردند و نه تکذیب.پاول، وزیر امورخارجه کشورمان را برای دیدار با ترامپ به کاخسفید دعوت میکند. دکترظریف نیز ارائه پاسخ قطعی به این پیشنهاد را به بعد از تماس با تهران موکول میکند. وی در تماس با مقامهای تهران، ماجرای پیشنهاد دیدار با ترامپ را مطرح میکند که بلافاصله با دست رد آنان مواجه میشود.
صبح نو افزود: اینکه دکترظریف بهعنوان رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان با تحریم وزارت خزانهداری دولت آمریکا مواجه شده، تأییدکننده دیدگاه چندینماهه مقامهای کشورمان است که آمریکا مذاکره را نه برای نفس مذاکره، بلکه برای اعمال سیاستهای غرضورزانه و تمامیتجویانه خود علیه ایران میخواهد. شاهد مثال این انگاره، مذاکرات ترامپ با رهبر کره شمالی است که پس از گذشت یک سال از آغاز آن، هنوز به نتیجه مناسبی نرسیده که باب طبع کرهایها باشد.
خبرگزاری مهر درباره دعوت از ظریف به کاخ سفید نوشت: سناتور جمهوریخواه «لیندسی گراهام» در واکنش به گزارش نیویورکر مبنی بر دعوت «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه ایران، به کاخ سفید اعلام کرد که اگر این خبر درست باشد، پیام بدی را منتقل میکند، مبنی بر اینکه اگر شما اقدامات تحریکآمیزتری انجام دهید، آمریکا تمایل بیشتری برای گفتگو با شما دارد.گراهام تاکید کرد که این اقدامات باعث خواهد شد، اسرائیل و کشورهای عربی، احساس خطر کرده و بخواهند و به تنهایی در برابر ایران دست به اقداماتی بزنند.
تحریم شخصیت ها از فرط استیصال
«عماد افروغ» مدرس دانشگاه و نماینده ادواری مجلس در پاسخ به این که " تحریم وزیر امور خارجه ایران چه پیامی می تواند داشته باشد؟" به فارس گفت: پیش از آقای ظریف، مقام معظم رهبری را تحریم کردند و دشمن باز هم به هیچ جا نرسید. تحریم ها امروز تبدیل به سلاح نخنما و سطحی شده است، حتی تحریم ظریف هم نخ نما و سطحی است. این تحریمها فشاری به ما وارد نخواهند کرد مشروط بر اینکه ما از قابلیت های داخلی استفاده کنیم. حتی از منظر بینالمللی هم این تحریم ها نخ نما، سطحی و بی خاصیت است، یعنی دشمن از فرط استیصال دست به این سلاح میزند؛ این سلاح ها دیگر مورد قبول سایر متحدین و کشورهای متحد آمریکا هم نیست. عقل عمومی و وجدان عمومی بر نمیتابد، ضمن اینکه ما باید آگاهیبخشی کنیم که چرا باید تحریم شویم؟ ضمن اینکه برای این تحریمها ارزش قائل نیستیم و حتی در برابر آن ایستادگی و مقاومت میکنیم.
انتقاد از سیاست های برجامی ظریف
خبرگزاری تسنیم در گزارشی با عنوان "ظریف سخنگو یا ظریف سیاستگذار؟" به تحریم وزیر امور خارجه ایران از سوی آمریکا پرداخته است. تسنیم می نویسد: دستگاه دیپلماسی و شخص وزیر امورخارجه هرکجا که در مقام مجری سیاست های نظام بود، تاثیرگذاری خود را نشان داد ولی وقتی بر مسند سیاستگذاری نشست، نتیجهای جر آن چه که بر سر برجام رفت، نصیب کشور نشد.
تحریم محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در حالی توسط آمریکایی ها صورت میگیرد که آنها در ظاهر مدعی و خواهان مذاکره مجدد با ایران هستند. این تحریم اگرچه به هیچ عنوان قابل قبول نیست ولی در یک نگاه کلی، اقدام جدیدی علیه مقامات جمهوی اسلامی ایران هم به شمار نمی رود؛ این اتفاق پیش از این برای شمار قابل توجهی از مقامات جمهوری اسلامی اعم از نظامی و چه غیرنظامی رخ داده است.
اگرچه در فضای داخلی کشور همه جناحها و سلایق این اقدام آمریکاییها را محکوم کردند، اما برخی طرفهای سیاسی سعی دارند با استثنایی نشان دادن این تحریم و ایجاد هالهای از تقدس به دور آن، اینگونه وانمود کنند که اگر ظریف تحریم شد، موید راهی است که در پیش گرفت. حال آنکه همین گروه در موارد قبلی نظری دیگر داشتند و معتقد بودند وقتی دیگران توان دیپلماسی ندارند آنها هستند که باید قدم به میدان بگذارند و از طریق مذاکره و دیپلماسی تحریمها را بردارند.
محمدحسین محترم در روزنامه کیهان نوشت: آمریکا در حالیکه فریبکارانه دم از مذاکره میزند، مسئول دیپلماسی کشور را تحریم کرد!. تحریم رسمی ظریف بعد از ایجاد محدودیت تردد برای او در سازمان ملل و نیویورک از سوی وزارت خزانهداری آمریکا را باید اولا آخرین ورق از دفتر تحریمی آمریکا علیه ملت ایران دانست که نشان میدهد کاخ سفید و ترامپ دستشان خالی شده است. ثانیا باید تحریم مسیر دیپلماسی و میخ آخر بر تابوت هرگونه مذاکرهای و همچنین برجام تلقی نمود چرا که بار دیگر ثابت کرد که «عنصر صداقت در میان آمریکاییها نه تنها کمیاب، بلکه نایاب است»! و دیپلماسی و تحریم هر دو باهم در ایستگاه آخر متوقف شدند!.
نظر شما