به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، ارکستر یا سازگان به مجموعهای از نوازندگان و سازهایی که باهم به اجرای قطعات موسیقی میپردازند، اطلاق میشود. نامگذاری ارکسترها معمولا براساس قرار گرفتن نوع و تعداد سازها در آن صورت می گیرد. ارکستر سمفونی که بهعنوان بزرگترین نوع ارکستر شناخته میشود، بدان معناست که در آن از تمام گروههای سازی استفاده شده و تقریباً تمامی سازهای موسیقی کلاسیک غربی در آن وجود دارد. ارکسترهای کوچکتر، که بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک در آن قرار دارد، با نامهای دیگر از جمله ارکستر مجلسی نامیده میشوند. ارکستر مجلسی به ارکستری گفته میشود که در آن از سازهای زهیِ آرشهای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبهای و سازهای کلیدی همچون پیانو میتواند استفاده شود.
در برخی از موارد، بعضی از عنوانها برای ارکسترها استفاده میشود، که این نامها اشارهای به نوع سازهای بهکاررفته یا نقش سازها در این ارکسترها ندارد و این نامگذاریها تنها برای تشخیصدادن ارکسترهای مختلف در یک منطقه یا شهر استفاده میشود. برای نمونه، ارکستر فیلارمونیک معمولاً از سوی انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر (انجمن فیلارمونیک) پشتیبانی مالی میشود و در این ارکسترها معمولاً از نوازندگان خبره و چیرهدست هر شهر استفاده میگردد. البته ساختار ارکستر فیلارمونیک، از نظر سازی، بهصورت ارکستر سمفونیک یا ارکستر بزرگ است، مانند ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن. در ارکسترها رهبر ارکستر مهمترین نقش و در واقع قلب ارکستر بهشمار میرود.
ارکستر فیلارمونیک شهر تهران که در سال های پیش از انقلاب یکی از نمودهای برجسته فرهنگی در جهت ارتقای اندیشه و ذائقه و آشنایی ایرانیان با موسیقی فاخر و همچنین پلی در جهت ارتباطات و تعاملات فرهنگی ایران و جهان بود، پس از انقلاب و برای مدتی مدتی طولانی تعطیل شد و اگرچه در سال 1381 جرقه ای از شروع فعالیت دوباره آن رقم خورد اما به دلیل آنچه مشکلات مالی و نارسایی های مدیریتی و عدم حمایت دولتی عنوان شد، دوباره تعطیل شد.
پس از سال ها این ارکستر با همکاری شهرداری تهران و شهردار فعلی دوباره مورد توجه واقع شده و بر این اساس برنامه ای در دستور کار این سازمان با همکاری برج میلاد، قرار گرفته است.
در برشور این کنسرت آمده است: «نام هر شهر گذشته از تجسم کالبد ظاهری خود مانند موجودی زنده و پویا در تعاملی آشکار با شهروندان خود است و ابر شهر تهران نیز با گستردگی جغرافیایی و گوناگونی حیرت انگیز فرهنگ های ساکن در آن از این ویژگی مستثنی نیست. مدیریت شهری با این ابعاد، گذشته از فعالیت های عمرانی و توسعه، تکمیل و نوسازی ابزار فیزیکی رفاه شهروندان، مانند بزرگراه ها، پل ها و زیرگذرها و... در عرصه های مختلف نیازمند توجه عمیق به نیازهای روحی و روانی ساکنان شهر تهران است. شهرداری تهران در چارچوب وظایف فرهنگی خود و در راستای ارتقای فرهنگ شنیداری شهروندان، ترویج موسیقی فاخر بین آنان و نیز سوق دادن این علاقه مندان به سوی موسیقی علمی، طرح تاسیس یک ارکستر بزرگ را در دستور کار خود قرار داد. با توجه به امکانات ویژه برج میلاد ماموریت اجرای این طرح بزرگ با عنوان «ارکستر فیلارمونیک برج میلاد»بر عهده تشکیلات سازمانی شرکت برج میلاد گذاشته شد. اولویت در طراحی برنامه های ارکستر فیلارمونیک برج میلاد تهران اجرای آثار آهنگسازان ایرانی، به کارگیری تکنوازان، خوانندگان و رهبران مهمان ایرانی، ایجاد فرصت های اجرای آثار آهنگسازان جوان و همچنین اجرای آثار کمتر اجرا شده موسیقی کلاسیک در ایران است».
بر این اساس و با توجه به اهداف تعیین شده برای این طرح می توان گفت که اولین اجرای ارکستر فیلارمونیک با پایبندی به اهداف بیان شده، اجرا شد و چیدمان آثار که با توجه به مفاخر موسیقی ایران و جهان (آثار از فرهاد فخرالدینی، لوریس چکناواریان، فواد حجازی، حسین دهلوی، محمد سریر، علی بکان، یوهانس برامس، جواکینو روسینی و یوهان سباستیان باخ) انتخاب شده بود، تلاش برای احیای موسیقی فاخر ایران و جهان و آشنایی مخاطب (کمتر آشنا) با آنان را در دستور کار داشت.
ستاره های ارکستر فیلارمونیک
یکی از برجستگی های ارکستر فیلارمونیک تهران حضور نام های بزرگ موسیقی این سرزمین در اولین اجرای آن بود.
«لوریس چکناواریان»، به مناسبت تاسیس و اولین کنسرت ارکستر فیلارمونیک تهران رهبری بخشی از اجرا را به عهده داشت. اجرایی که البته با استقبال تماشاچیان به جهت شهرت وی در این عرصه همراه بود.
چکناواریان (متولد1316)رهبر ارکستر، آهنگساز و نوازنده و موسیقیدان، صاحب نام و پیشکسوت ایرانی است که می توان گفت تمام زندگی اش در موسیقی، با موسیقی و برای موسیقی سپری شده؛ چکناواریان که نوازندگی را از سن 5 سالگی (و با ساز ویولن) شروع کرده، تحصیلات موسیقی خود را در معتبرترین مراکز موسیقی ایران، اتریش و آمریکا گذرانده و به عنوان رهبر ارکستر، برنامه های متعددی را با معتبرترین ارکسترهای سراسر جهان اجرا کرده است.
بر این اساس چکناواریان را می توان یکی از سرمایه های فرهنگی و هنری در قید حیات ایران نامید که ضرورت حمایت مادی و معنوی برنامه هایی از دست را بیش از پیش برجسته می سازد. برنامه هایی که می تواند در کنار موسیقی پاپ و کنسرت های تجاری، شق دیگری از موسیقی غیربازاری اما فاخر را برای نسل حاضر احیا کرده و زنده نگه دارد.
«فواد حجازی» (متولد1349) دیگر چهره برجسته اجرای ارکستر فیلارمونیک تهران بود؛ حجازی که دانش آموخته هنرستان موسیقی و فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشکده هنر و معماری است، سابقه بهره مندی از کلاس های چهره های بنامی چون بابک بیات، مرتضی حنانه، مصطفی کمال پورتراب، محمد افشار و فریدون ناصحی را در کارنامه دارد؛ وی همچنین پیشینه همکاری با محمد اصفهانی، علیرضا عصار و سالار عقیلی در مقام آهنگساز و رهبر ارکستر را دارا می باشد.
گروه فواد حجازی و اجرای سازهای متفاوتی چون درامز، گیتارباس، گیتارالکتریک، پرکاشن و... در ترکیب با سازهای کلاسیک ویولون، ویولا، کنترباس و... را می توان یکی از برجستگی های اجرا در اولین ارکستر فیلارمونیک تهران برشمرد.
و در نهایت باید از آرش امینی (متولد1349) به عنوان رهبر اصلی اولین ارکستر فیلارمونیک تهران نام برد. امینی که تحصیل کرده موسیقی در دانشکده هنر معماری تهران و فارغ التحصیل دکتری مدیریت هنری از دانشگاه سوربون پاریس است سابقه درخشانی در موسیقی ایران دارد و از بدو تاسیس ارکستر موسیقی ملی ایران (به رهبری فرهاد فخرالدینی) به عنوان نوازنده با این ارکستر همکاری داشته است.
امینی که در حال حاضر مدیر هنری و رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران است را می توان یکی دیگر از چهره های جوان و هنرمند ایرانی دانست که می تواند چشم انداز کیفیت فعالیت های فرهنگی و هنری را تداوم بخشد.
در نهایت به نظر می رسد که با توجه به آنچه به درستی در اهداف این طرح گنجانده شده است (در نظر گرفتن بعد فرهنگی و اعتلای هنر در کلانشهر تهران در کنار بحث ساخت و سازها و توسعه فعالیت های عمرانی) نیاز به اجرا، حمایت و استمرار چنین طرح هایی فرهنگی و هنری ای آن هم در شرایطی که زندگی مدرن، مشکلات و دغدغه های اقتصادی و مباحث مختلف سیاسی، اجتماعی درگیری های متعددی را برای ساکنین کلانشهرها برانگیخته است، حیاتی و قابل توجه است.
جاهای خالی که با گزینه مناسب پر نشد!
یکی از جلوه های نه چندان خوشایند که در سالن همایش های برج میلاد و در زمان اجرای ارکستر فیلامورنیک مشهود بود، جاهای خالی متعددی بود که در سه ردیف ابتدایی وجود داشت.
موضوع ردیف های ابتدایی یا به اصلاح جایگاه ویژه را می توان به نوعی قانون نانوشته تعبیر کرد که معمولا یک یا دو ردیف ابتدایی در زمان اجرای برنامه های متعددی چون کنسرت، تئاتر، نمایش فیلم و ... به عنوان جایگاه اختصاصی روسای بلند مرتبه و مهمانان برجسته اختصاص می یابد، ضمن این که بعضا بحث کنترل سالن و پیشگیری از حرکات پیش بینی نشده نیز در این چیدمان حائز اهمیت است؛ این موضوع در کلیت خود قابل توجیه و منطقی است اما در سال های اخیر گسترش یافته و بسته به اهمیت رویداد مورد نظر، تعداد ردیف های جلو که به دوستان، نزدیکان و افراد مرتبط با برگزارکنندگان اختصاص می یابد، افزایش پیدا کرده است. این اتفاق از دو جهت قابل انتقاد است؛ یکی این که در بسیاری از موارد فردی که یک صندلی نزدیک به صحنه را اشغال می کند، نه لزوما تخصص که حتی بعضا علاقه ای در باب موضوع مورد نظر ندارد؛ در نتیجه این یک بی عدالتی است که در مورد افراد متخصص و پیگیر و علاقه مند و حتی با بضاعت کمتر اعمال می شود (در باب توضیح مورد آخر باید گفت وقتی این صندلی ها از ردیف فروش بلیت خارج شده و به افراد خاص اختصاص می یابند، ظرفیت سالن برای کسانی که قصد خرید دارند کمتر و گاها به دلیل کاهش گران تر می شوند)؛ نکته دیگر این است که در صورتی که مانند کنسرت فیلارمونیک، افرادی که به هر دلیل برای این مراسم دعوت شده اند یا بلیت را دریافت کرده اند، حضور نیابند، بهترین ردیف های ممکن خالی مانده و این هم برای مخاطبان ناخوشایند است و هم برای کسانی که اجرا می کنند. چنانچه نوازندگان بیش از پیش با مردم فاصله دارند و این درحالی است که برخی در انتهای سالن مجبورند که تصویر نوازندگان را از مانیتور سالن تماشا کنند.
بر این اساس بهتر است که در این باره رویکرد عادلانه تری اتخاذ شده و چون هدف این طرح ترویج موسیقی فاخر در جامعه عنوان شده است تا حد ممکن جای بیشتری به مردم عادی اختصاص یابد؛ حتی می توان یک اجرای اختصاصی برای مسوولین و افراد مرتبط با برگزارکنندکان اختصاص داد تا بدین شکل جایگاه های خالی، با مخاطبان علاقه مند (گزینه های مناسب) پر شود.
نظر شما