روزنامه ایران در یادداشتی به قلم عباس عبدی آورده است؛ هنگامی که ساختمان پلاسکو آتش گرفت و فرو ریخت، بسیاری از مردم نه تنها نگران شدند، بلکه مهمتر از آن خواهان این بودند که بدانند چرا چنین حادثهای رخ داد؟ البته حادثه در هر جامعهای رخ میدهد، تفاوت کشورها از حیث کمیت و کیفیت حوادث است. در همه جای جهان تصادفات رانندگی یا سقوط هواپیما رخ میدهد، ولی تفاوت کشورها از نظر تعداد تصادفات نسبت به جمعیت یا خودرو و نیز تعداد کشتهها است. تفاوت دیگر کوشش هر کشور برای شناخت علل تصادف یا سقوط و برنامهریزی برای کاهش حوادث است. به همین علت درخواست مردم و جامعه این بود که گزارشی از وضعیت منجر به حادثه پلاسکو تهیه شود و در مرحله بعد، دولت و سایر نهادهای حکومتی، براساس آن گزارش اقدامات لازم را جهت جلوگیری از تکرار حوادث مشابه بهعمل آورند. این چنین بود که گروهی از کارشناسان تعیین شدند که فراتر از گزارشهای اداری به شناخت موضوع بپردازند و سهم و نقش عوامل انسانی و غیرانسانی از جمله کمبود امکانات یا ضعف ساختارها و مقررات و سازوکارهای نظارتی را در بروز حادثه شرح دهند. در نهایت گزارش دقیق و مفصلی که به نوعی فصلالخطاب توصیف وضع موجود بود تهیه و ارائه شد و موجب تأسف شد که تقریباً همه نهادهای ذیربط به نوعی و تا حدی مقصر بودند و این نشان داد که حادثه مذکور بیش از آن، ریشه در عوامل ساختاری دارد که بخواهند افراد خاصی را مقصر جلوه دهند، باید تحولات ریشهای در روابط میان نهادها و اجرای وظایف هرکدام از آنها شکل بگیرد تا دیگر شاهد این ماجراها نباشیم. اگرچه اطلاعی از اقدامات انجام شده برای بهبود ساختارها و روندهای اجرایی ناشی از آن گزارش در دسترس نداریم، ولی به هر حال گام اول خوب برداشته شد.
حادثه پلاسکو، از جمله حوادثی است که برای مدت معینی ذهن جامعه را درگیر خود میکند و حساسیتهای کافی برای پیگیری آن به وجود میآید، در حالی که ما با موضوعات دیگری نیز درگیر هستیم که اهمیت آنها به مراتب دهها برابر حادثه پلاسکو است ولی هیچ اقدامی درباره آن صورت نمیگیرد. علت نیز در روند آرام وقوع این مسائل است. برای نمونه بر اثر حوادث رانندگی سالانه هزاران نفر کشته، دهها هزار نفر مصدوم و حتی معلول میشوند، هزاران میلیارد تومان خسارت مالی وارد میشود که خسارت یک سال آن دهها برابر خسارت ناشی از آتش گرفتن ساختمان پلاسکو است. ولی حساسیت کافی برای تهیه گزارش ملی حوادث رانندگی ایجاد نشده است که درک دقیقی از ابعاد و علل این ماجرا به دست آید و اقدامات کامل برای کاهش آن صورت گیرد.
نمونه دیگر گرایش به مهاجرت از کشور است که بر اساس گزارشهای موجود روند رو به رشدی را در دو دهه گذشته طی کرده است و خسارت های مادی و نیروی انسانی آن حتی با تصادفات رانندگی نیز قابل مقایسه نیست. نمونه دیگر وضعیت مطبوعات و رسانههای کشور است که در حضیض خود قرار دارند. و هدف این یادداشت اشاره مختصری به این نهاد است. رسانههای هر کشوری یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که نقش اطلاعرسانی، اجتماعی کردن و پر کردن اوقات فراغت و... را به عهده دارد. متأسفانه به علل گوناگون وضعیت رسانهای کشور اصلاً مطلوب نیست. این رسانهها کمابیش مرجعیت داخلی خود را از دست دادهاند و به تعبیری رسانههای رسمی و داخلی فاقد قدرت اقناعسازی مردم شدهاند. میزان مراجعه به آنها نیز بشدت اُفت کرده است. و از میزان مراجعه مهمتر، کیفیت مراجعه به آنها است. رسانهای که حتی در تأمین اوقات فراغت مردم شکست بخورد، به طور قطع ناتوان از آن است که در هنگام ضرورت حقایق را به مردم منتقل نماید و این برای امنیت ملی کشور خطرناک محسوب میشود.
از سوی دیگر فضای مجازی در عین آنکه موجب تحولی مثبت در نظام رسانهای کشور شده و تناقضات این نظام رسانهای را برجسته و آشکار کرده است ولی در عین حال به علت ماهیت این فضا، قادر نیست که جایگزین مناسبی برای فضای واقعی رسانهای باشد. با توجه به این ملاحظات در جلسهای که به مناسبت روز خبرنگار در باشگاه نهاد ریاست جمهوری برگزار شد بهعنوان نماینده انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران درخواست کردم که دولت و ریاست جمهوری برای تهیه چنین گزارشی دست به کار شود. گزارش ملی مطبوعات یا رسانه در اصل پیشنهاد آقای دکتر نمکدوست بود و هیأت مدیره انجمن نیز آن را تأیید کرد. درخواست داریم که در اسرع وقت گروهی از کارشناسان معتبر تعیین و چنین گزارشی را تهیه و راهحلهای برونرفت از مشکلات را نیز پیشنهاد کنند. ظاهراً میزبانان محترم دولتی از پیشنهاد استقبال کردند، امیدواریم هرچه زودتر شاهد اجرای آن باشیم.
نظر شما