نیمه ماه ذی الحجه زادروز خجسته دهمین امام شیعیان، حضرت امام علی النقی (ع) است. روزگار امام هادی (ع) بهگونهیی بود که حکومت عباسی نظارت سیاسی شدیدی بر خاندان اهل بیت (ع) و شیعیان و دوستدارانِ ایشان اعمال میکرد. این فشار تا حدی بود که به دستور متوکل عباسی امام هادی را از مدینه به سامرا در عراق بردند و امام تا زمان شهادتشان (سوم رجب ۲۵۴ ق.) در این شهر زیستند و پیکرشان نیز در همان شهر به خاک سپرده شد.
عمده دوره امامت امام هادی (ع) (از ۲۲۰ تا ۲۵۴ ق.) تحت نظر و حصرِ حاکمان عباسی گذشت. به همین سبب شیعیان ایشان به سختی امکان دسترسی به امام (ع) را داشتند. افزون براین، احادیثی هم که از امام علی النقی (ع) نقل شده، در مقایسه با آنچه از امامانِ پیش از ایشان به دست ما رسیده، اندک است و سبب این اتفاق نیز همان است که امام هادی (ع) سالها در سامرا تحت نظارتِ شدید دستگاهی ستمگر عباسی بودهاند. حتی راویانی که از ایشان حدیث نقل کرده نیز نمیتوانستند آزادانه نام حضرت را در استناد حدیثی که نقل کردهاند، بیاورند. صاحب کتاب مُسند امام هادی (ع) این نامها و عنوانهایی را که راویان حدیث برای امام هادی (ع) به کار بردهاند، بدین صورت برشمرده است: ابوالحسن الهادی، ابوالحسن سوم، ابوالحسن دیگر، ابوالحسن بازپسین، ابوالحسن عسکری، آن مرد، آن پاکیزه، بازپسین، راستگوی فرزند راستگو، فقیه و فقیه عسکری.[۱]
فشار حکومت عباسی بر امام و یارانشان به حدی بود که برخی از راویانِ آن حضرت گاه حتی همین عناوین را هم نمیتوانستهاند در نقل حدیث از حضرت به کار برند. بهمَثَل علی بن ریّان بن صلت اشعری قمی (م. ۲۷۰ ق.) یکی از وکیلانِ امام هادی (ع) بود که گاهی نام امام را به صراحت در نامههای خود نیاورده است و تنها به ذکر جمله کَتبتُ الی الماضی الاخیر بسنده کرده است. [۲]
با این همه، به موجب آنکه خداوند نمیگذارد نورِ هدایتش خاموش شود [سوره توبه: ۳۲]، با وجود همه خفقان و فشار سیاسی دستگاه ستمگر عباسی، روایتها و احادیث مختلفی در موضوعهای گوناگون از امام هادی (ع) برای ما به یادگار مانده است. ذکر این نکته ضروری است که فشار سیاسی و امنیتی خلفای بنی عباس بر امام (ع) و یارانشان مانع از آن شده بود که سخنانِ ایشان بهطرز شفاهی به گوش مردم برسد. از اینرو آنچه از امام هادی (ع) روایت شده است، بهطور عمده از خلال مکاتبههای ایشان با شیعیان و یاران و اصحاب آن حضرت به دست آمده است. به همت همین راویان و وکیلانِ حضرت (ع) بوده که احادیث و روایتهای ایشان در ضمن کتابهای گوناگون ثبت شده است. در ادامه این گزارش نیز بخشی از میراثِ حدیثی امام هادی (ع) معرفی شده است.
کتابهایی که بهطور ویژه دربردارنده احادیث امام هادی (ع) است
روایتهای نقل شده از امام دهم (ع) مانند احادیث دیگر امامانِ معصوم (ع) در ضمن کتابهای مختلفِ حدیثی ثبت شده است. اما در سده اخیر، گروهی از مؤلفانِ شیعه کتابهایی را پدید آوردهاند که بهطور ویژه دربردارنده مجموعهیی از احادیث امام علی النقی (ع) است. در ادامه این گزارش، تعدادی از این نوع کتابها معرفی شده است.
مُسند امام هادی (ع) : این کتاب را آیتالله شیخ عزیزالله عطاردی قوچانی (م. ۱۳۹۳) تألیف کرده و دارای سه بخش است. بخش نخست به زندگی و فضایل و مناقب حضرت امام هادی (ع) اختصاص دارد که ضمنِ آن به شرح تاریخ زندگانی آن امام بزرگوار پرداخته شده است. این بخش با ولادت ام میان آن حضرت (ع) و متوکل گذشت، وفات امام (ع)، فضیلت زیارت آن حضرت (ع)، وداع دو امام عسگری (ع) و مادر، اولاد و افراد مورد اعتماد آن حضرت (ع)، عنوانِ مطالب دیگری است که ذیل این بخش طرح شده است.
بخش دوم کتاب مسند امام هادی (ع) دربردارنده اخبار و احادیثی است که از امام علی النقی (ع) نقل شده است. مؤلف در مقدمه کتاب توضیح داده است که این روایتها را از منابع مختلف حدیثی گرد آورده است و افزوده که البته ممکن است روایتهایی از دید او دور مانده باشد. [۳] از جمله این منابع میتوان از اصول کافیِ شیخ کلینی (م. ۳۲۹ ق.)، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (ص) ، اثر محمد بن حسن صفّار (م. ۲۹۰ ق.)، کتابهای توحید و امالی و من لایحضره الفقیه شیخ صدوق (م. ۳۸۱ ق.)، الاستبصار فیما اختُلف مِن الاخبار و تهذیب الاحکامِ شیخ طوسی (م. ۴۶۰ ق.) و اثبات الوصیه منسوب به علی بن حسین مسعودی (م. ۳۴۶ ق.) نام برد.
مؤلف مسند امام هادی (ع) بخش سوم این کتاب را نیز در شرح احوال راویانی که از امام دهم (ع) حدیث نقل کردهاند، به نگارش درآورده است.
موسوعة الامام الهادی (ع) : از دیگر کتابهایی که در دهههای اخیر بهطور ویژه در موضوع شخصیت، سیره و روایاتِ امام علی النقی (ع) تألیف شده است، یکی هم کتابِ چهار جلدی موسوعة الامام الهادی (ع) است. این کتاب را که نوعی دایرةالمعارف درباره امام دهم (ع) است، گروهی از نویسندگان به سرپرستی سید محمدحسین وحیدی قزوینی تألیف کردهاند و آیتالله ابوالقاسم خزعلی نیز بر آن مقدمه نوشته است.
این کتاب که به زبان عربی تألیف شده بهطرزی موشکافانه و دقیق تاریخِ زندگانی امام (ع) را از ولادت تا شهادت ایشان شرح داده است. بررسی ابعاد شخصیتی امام هادی (ع) و سیره ایشان نیز از دیگر بخشهای این کتاب است. در این بخش افزون بر فضایل روحانی و سجایای اخلاقی و ذکر معجزاتِ آن حضرت، حتی بخشی از ویژگیهای ظاهری امام (ع) همچون رنگ چهره ایشان و نیز نکتههایی از منش اجتماعی آن حضرت (ع) توصیف شده است. بهمَثَل درباره نحوه برخورد و معاشرتِ امام (ع) با مردم، اطعام گرسنگان و هدیه گرفتن و انفاقِ امام (ع) فصلهایی در این کتاب موجود است.
اما جلد دوم و بخشی از جلد سومِ این کتاب دربردارنده میراثِ گرانبهایی از احادیث، روایتها، سخنان و موعظههای مختلفِ امام هادی (ع) دربارهموضوعهای گوناگون است؛ از توحید و تاریخ انبیا و امامان معصوم (ع) گرفته تا مرگ، معاد، بهشت و شفاعت ائمه (ع) در حق دوستدارانشان. مسائل مختلفِ احکام، آدابِ خوردن و پوشیدن، حدودِ شرعی، فضیلت زیارت ائمه (ع)، تفسیر و تأویل برخی از آیههای قرآن کریم و نیز دعاها و آثارِ آنان نیز از دیگر فصلهای این بخش از کتاب است. مکاتبهها و مناظرههای امام علی النقی (ع)، معرفی یاران، وکیلان و راویان حدیث از آن حضرت (ع) نیز بخشهای دیگرِ کتاب را شکل داده است.
شیوه تألیف کتاب موسوعة الامام الهادی (ع) بدین صورت است که مؤلفان درباره هر موضوعی، روایتهای مرتبط با آن را که از کلامِ حضرت (ع) در کتابهای مختلف موجود بوده است، با ذکر منبع آوردهاند.
مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا: آیتالله شیخ ذبیحالله محلّاتی (م. ۱۳۶۴ خ.)، از محققان و مؤلفانِ پُرآثارِ همروزگارمان، نیز کتابی به زبان عربی تألیف کرده است که مآثر الکبرا فی تاریخ سامرا نام دارد. جلد سوم از این کتابِ سه جلدی به زندگانی امام هادی (ع) اختصاص دارد که در بخشی از آن، روایاتِ نقل شده از امام دهم (ع) نیز ثبت شده است.
به جز این آثار، ابوالعباس نجاشی در کتاب رجال نجاشی یادآور شده است که در شمار تألیفهای علی بن ریّان بن صلت اشعری قمی که از وکیلان امام هادی (ع) و از اصحاب امام حسن عسگری (ع)، بوده، نسخهیی است از احادیث امام دهم (ع). این کتاب دربردارنده مجموعه روایتهایی از امام هادی (ع) بوده که اشعری قمی آنها را جمع کرده بوده است. [۴]
صاحب کتاب رجال نجاشی دو مجموعه دیگر از احادیث جمعآوری شده امام هادی (ع) را نیز نام میبرد. یکی از این کتابها را ابوطاهر بن حمزة بن الیسع جمع کرده بوده و دیگری را عیسی بن احمد بن عیسی بن المنصور.[۵]
میراث حدیثی امام هادی (ع)
مؤلفانِی که احادیث و سخنانِ امام هادی (ع) را گرد آوردهاند، میراثِ حدیثیِ برجای مانده از ایشان را در چند دسته جای دادهاند، که عناوین آنها را اینگونه میتوان برشمرد: دعاها؛ زیارت نامه ها؛ روایتهای ایمانی و تاریخی درباره مسائل مرتبط با خداوند و پیامبران (ع) و معصومان (ع)؛ احکام و مسائل فقهی؛ روایتهایی که بر سیره فردی و اجتماعی آن حضرت دلالت دارد؛ توصیهها و موعظههای امام علی النقی (ع) درباره امور دنیایی و آخرتی؛ و روایتهایی که دربردارنده تفسیر یا تأویل آیههای قرآن کریم است.
زیارتها
چندین زیارت از امام هادی (ع) برای امامان معصومِ پیش از ایشان روایت شده است که زیارت امیرالمؤمنان (ع)، امام حسین (ع)، امام موسی کاظم (ع) امام رضا (ع)، امام جوادالائمه (ع) و حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از آن جمله است اما افزون بر این زیارتها، دو زیارت دیگر نیز به واسطه وجود شریف امام هادی (ع) برای شیعیان به یادگار مانده که جزو زیارتهای معروف شیعه به شمار میرود: زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه.
زیارت جامعه کبیره: زیارتهایی که متن آنها را میتوان در هر مکان و مضجعی و برای هر یک از امامان (ع) و پیامبران (ص) خواند، زیارت جامعه خواندهاند. [۶] از جمله این زیارتهای جامعه، زیارتی است که از امام دهم (ع) نقل شده و به زیارت جامعه کبیره معروف است. شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه و شیخ طوسی (ره) در تهذیبالاحکام این زیارت را آوردهاند. سبب پیدایش این زیارت، درخواست شخصی بوده است به نام موسی بن عبدالله نخعی از امام علی النقی (ع) که او را کلامی بیاموزد که بتواند با آن هر یک از ائمه را زیارت کند و امام هادی (ع) نیز این زیارت جامعه کبیره را به او تعلیم میدهند. [۷].
زیارت غدیریه: این زیارت نامه را امام علی النقی (ع) در روز عید غدیر، آنگاه که خلیفه عباسی ایشان را از مدینه به سامرا انتقال داده بود، خواندهاند. [۸] زیارت غدیریه دربردارنده روایاتی از پیامبر اکرم (ص) و آیههایی از قرآن کریم در شأن امیرالمؤمنان (ع) است. در این زیارت به بخشهایی از تاریخ که شیعه و سنی آن را قبول دارند، اشاره شده و به غصب خلافت و ستمهایی که به ایشان روا داشته شده، پرداخته شده است. [۹]
دعاها
درباره تعدد دعاهایی که از امام دهم (ع) روایت شده است، برخی محققان به این نکته اشاره کردهاند که این دعاها به جز راز و نیاز با خدا، به صورتهای مختلف به پارهیی از مسائل سیاسی - اجتماعی نیز اشاره دارد.در مجموعه روایاتی که از امام هادی (ع) به دست ما رسیده است، دعاهایی نیز وجود دارد که آن حضرت برای حاجتها و موقعیتهای گوناگون تعلیم دادهاند. مانند دعاهایی برای برآورده شدن حاجت، دوری از گناهان و رهایی از اسارت. پاره دیگری از دعاهایی که امام (ع) تعلیم دادهاند، آنهایی است که در موارد خاص بیان شده است. مانند دعای حضرت هنگام صبح، یا دعای ایشان در قنوت نماز و یا دعایی که در توصیف حضرت باری تعالی است. بخشِ دیگرِ دعاهای نقل شده از حضرت (ع) نیز دعاهای کوتاهی است که امام در حق یاران خویش، همچون حضرت عبدالعظیم (ع)، بیان فرمودهاند.
درباره تعدد دعاهایی که از امام دهم (ع) روایت شده است، برخی محققان به این نکته اشاره کردهاند که این دعاها به جز راز و نیاز با خدا، به صورتهای مختلف به پارهیی از مسائل سیاسی - اجتماعی نیز اشاره دارد.[۱۰] در میان روایات، افزون بر دعاها، نفرینهایی هم که امام (ع) در حق دشمنانِ خویش، بدخواهان امامان معصوم (ع) و ستمگرانِ زمان کردهاند، به چشم میخورد. از این موارد میتوان به نفرین حضرت (ع) در حق قاتلان حضرت اباعبدالله (ع) و یارانِ مظلومشان، قاتلان انبیا و اوصیا و نیز متوکل عباسی اشاره کرد.
رسول جعفریان در کتاب حیات سیاسی و فکری امامان شیعه (ع) ، کارکرد دعاهای امام علی النقی (ع) را در این موارد فهرست کرده است: ایجاد پیوند میان مردم و اهل بیت (ع)؛ تأکید بر مقام والا و رهبری اهل بیت (ع)؛ تأکید بر مکتب اهل بیت (ع)؛ و مبارزه با ظلم و ستم. [۱۱]
روایتهای ایمانی و تاریخی
قسمتی دیگر از حدیثهایی که از امام هادی (ع) روایت شده، درباره مباحث کلّی ایمان، مانند توحید، شناخت خداوند، اراده الهی، علم خداوند، قضا و قدر، مسئله جبر و تفویض و افعال بندگان است. بهمَثَل درباره قضا و قدر، حسین بن محمد حلوانی در کتاب نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، از ایشان روایت کرده است که فرمودهاند: اَلْمَقَادِیرُ تُرِیکَ مَا لَمْ یَخْطُرْ بِبَالِکَ: تقدیر چیزهایی را به تو نشان دهد که خیالش را هم نمیکردی.[۱۲]
پارهیی دیگر از این احادیث، آنهایی است که امام هادی (ع) نکتهیی را درباره یکی از پیامبرانِ الهی بیان کردهاند. در این دسته از روایتها، افزون بر نکتههای کلی درباره انبیا، به طور ویژه امام (ع) درباره هشت تن از پیامبران اشارههایی داشتهاند. امام هادی (ع) در اینگونه احادیث، به این موارد اشاره کردهاند: درختی که خداوند آدم (ع) و حوا (س) را از آن منع کرده بود؛ یاقوتی که جبرئیل (ع) از بهشت ازبرای ستردن موی سر آدم (ع) آورد؛ عمر حضرت نوح (ع) و گفتوگوی او در کشتی با پسرانش و دعایی که در حق آنان کرد؛ چرا ابراهیم (ع) خلیلالله نامیده شده است؛ سجده کردن حضرت یعقوب (ع) در برابر یوسف (ع)؛ علم سلیمان نبی (ع) و وزیر او، آصف برخیا؛ معجزات و مناجات حضرت موسی (ع)؛ حکمت معجزات حضرت عیسی (ع).
اشاره امام هادی (ع) به اینکه چرا حضرت ابراهیم (ع) خلیل الله نامیدهاند، نمونهیی از این دسته روایتهای حضرت (ع) است. ابن بابویه در کتاب علل الشرایع، از حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نقل کرده که گفته است: از علی بن محمد عسگری (ع) شنیدم که میفرمود: خداوند عزّوجل از آن جهت ابراهیم را خلیل خود نمود که بر محمد (ص) و اهل بیت او، صلوات الله علیهم، زیاد صلوات میفرستاد.[۱۳]
امام دهم (ع) در روایتهای متعددی، نکتههایی را هم درباره پیغامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان (ع) و نیز تاریخ زندگانی امامانِ معصوم (ع) تبیین کردهاند. بهمَثَل ایشان در ضمنِ روایتی به نقش نگین انگشتریِ امیرالمؤمنین (ع) اشاره کردهاند: ... بر انگشتری امیرالمؤمنان (ع) اللهُ المَلِک نقش بسته بود و هنگامی که عهدهدار خلافت گردید، المُلکُ لِلّهِ الواحدِ القهار را بر آن نگاشت. نگین انگشتری آن حضرت نیز فیروزه بود که مخصوصاً باعث ایمنی از درندگان و همچنین پیروزی در جنگها است.[۱۴]
در روایت دیگری که شیخ صدوق (ره) آن را نقل کرده، امام هادی (ع) بر امامت فرزند و نوه بزرگوارشان (ع) گواهی دادهاند: امام بعد از من پسرم، حسن، است و بعد از حسن پسرش، قائم، است؛ آنکه زمین را پر از عدل و داد کند، چنانچه پُر از جور و ستم شده است.[۱۵]
روایتهایی که بر سیره فردی و اجتماعی امام هادی (ع) دلالت دارد
بخشی از میراث حدیثی امام دهم (ع) را روایتهایی شکل داده که بخشی از رفتار و منش فردی و اجتماعیِ آن حضرت را در مسائل گوناگون و موقعیتهای مختلف برای عموم مردمان، بهویژه دوستداران و پیروان خاندان رسالت (ع) به تصویر میکشد. بهمَثَل در روایتی از فارسی دانستن امام (ع) سخن رفته است. قطبالدین راوندی (م. ۵۷۳ ق.) در کتاب الخرائج و الجرائح آورده است که ابوهاشم گفته: خدمت حضرت هادی (ع) بودم؛ آن جناب به آبله دچار شده بود. به زبان فارسی به طبیب گفتم: آب گرفت. در این موقع امام (ع) رو به من نموده، تبسم کرد و فرمود: گمان میکنی کسی غیر از تو فارسی را نمیداند؟ پزشک گفت: فدایت شوم آقا! شما فارسی میدانید؟ امام (ع) فرمودند: آری. او به فارسی به تو گفت آبلهها آب گرفت.[۱۶]
در روایت دیگری که در اصول کافی آمده است، شیخ کلینی (ره) از ابوهاشم جعفری نقل کرده است که گفته: خدمت ابوالحسن عسگری (ع) رسیدم؛ کودکی از کودکانش آمد و به او گلی داد. امام (ع) آن گل را بوسید و روی چشمانش گذاشت؛ سپس آن را به من داد و فرمود: ابوهاشم، هر کسی گل سرخ یا گل خوشبویی دریافت کرد، آن را ببوسد و روی چشمانش بگذارد و بر محمد (ص) و آل محمد (ع) صلوات بفرستد، خداوند برای او حسناتی به قدر ریگهای بیابان بنویسد و همانقدر از گناهانش را محو کند.[۱۷]
باز هم در اصول کافی کلینی به نقل از سهل بن زیاد آمده است: ابوالحسن سوم (ع) به یکی از وکلای دخل و خرجش فرمود: برای من خوراک بادمجان بیشتر درست کن زیرا در وقت گرمی، گرم است و در وقت سردی، سرد و در تمام اوقات، معتدل و در هر حال خوب است.[۱۸]
تفسیر و تأویل آیههای قرآن کریم
امام هادی (ع) شماری از آیههای قرآن کریم را که مردمان درباره آنها پرسش داشته، تفسیر کرده و به علمِ امامت، حقایقی را درباره باطن این آیهها روشن ساختهاند. طبق آنچه از این روایتهای تفسیری در موسوعة الامام الهادی (ع) جمعآوری شده است، امام هادی (ع) در پاسخ به نامههایی که برای حضرت (ع) نوشته میشده یا پرسشهایی که در حضور ایشان میشده، آیههایی را از ۴۵ سوره قرآن مجید تفسیر کردهاند.
در تفسیر عیاشی روایتی به نقل از موسی بن محمد الرضا (ع)، برادر امام هادی (ع)، آمده که در این روایت امام هادی (ع) درباره آیه ۲۲ سوره مبارک اعراف که از درخت ممنوعه بهشت سخن میگوید، این تفسیر را بیان کردهاند: آن درختی که آدم و همسرش را از آن نهی کردند تا مبادا از آن بخورند، درخت حسد بود. خداوند از ایشان پیمان گرفت تا به کسی که خداوند او را بر وی و بر دیگر مخلوقاتش برتری داده است، به چشم حسد ننگرد که خدا آن را تحمل نخواهد کرد.[۱۹]
ابن شهرآشوب مازندرانی از عالمان بزرگ شیعه در سده ششم هجری قمری، در کتاب مناقب آل ابیطالب (ع) آورده است: یحیی بن اکثم از ابوالحسن (ع) راجع به فرموده خدای تعالی «... سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ...» [سوره لقمان: ۲۷] پرسید. [امام (ع)] فرمود: آن دریاها عبارتند از: چشمه گوگرد و چشمه یمن و چشمه برهوت و چشمه طبریه و آبگرم ماسَبَذان [= شهری باستانی در ناحیه جبال ایران که محدوده کنونی آن حوالی ایلام است.] و آبگرم آفریقا (سیلان) و سرچشمه باحوران؛ و ماییم آن کلماتی که فضایل ما را درک نکنند و به انتهای آن نرسند.[۲۰]
توصیهها موعظههای امام هادی (ع)
در کنار همه مواردی که پیش از این بدانها اشاره شد، پارهیی دیگر از روایاتی که از امام علی النقی (ع) به دست ما رسیده، دربردارنده مواعظ ایشان است. این موعظهها و توصیهها برخی درباره مسائل روحانی و معنوی و حیاتِ اخروی انسان است و شماری نیز با امور دنیایی مرتبط است، همچون مسائل اجتماعی و نیز نکتههای طبی و آنچه با تندرستی پیوند دارد.
امام (ع) انسان را از ایمن دانستنِ خویش در برابر مؤاخذه خداوند برحذر داشتهاند: هر کس خود را از مکر و مؤاخذه سخت خدا ایمن بداند، مغرور شده، تا آنجا که قضا و حُکمِ حتمی خدا بر او جاری شود (یعنی مرگ گریبانش را بگیرد)؛ و هر کس که پروردگارش را بشناسد و بدو آگاه باشد، مصیبت دنیا برایش سبک، هر چند با قیچی بریده شود و با ارّه قطعه قطعه شود.بهمَثَل در روایتی که شیخ کلینی (ره) از عبدالله جبله کنانی نقل کرده، وی گفته است: با ابوالحسن (ع) در حالی روبرو شدم که یک ماهی را به دستم آویخته بودم. امام (ع) فرمود: آن را بیانداز، زیرا که من نمیپسندم مردی آزاده، شیئی کمارزش را با خود حمل کند. سپس فرمود: شما گروهی هستید با دشمنانِ زیاد؛ مردم با شما دشمنند. ای توده شیعیان، مردمانی با شما دشمنی دارند؛ تا میتوانید در برابر آنان آراسته باشید.[۲۱]
در حدیث دیگری، امام (ع) انسان را از ایمن دانستنِ خویش در برابر مؤاخذه خداوند برحذر داشتهاند: هر کس خود را از مکر و مؤاخذه سخت خدا ایمن بداند، مغرور شده، تا آنجا که قضا و حُکمِ حتمی خدا بر او جاری شود (یعنی مرگ گریبانش را بگیرد)؛ و هر کس که پروردگارش را بشناسد و بدو آگاه باشد، مصیبت دنیا برایش سبک، هر چند با قیچی بریده شود و با ارّه قطعه قطعه شود.[۲۲]
امام هادی (ع) همچنین در مذمت تملق، خطاب به کسی که در ستایش ایشان افراط کرده بود، فرمودهاند: به کار خود بپرداز که ستایش فراوان، شکّ برانگیزد و هرگاه از برادرت اعتماد یافتی، به جای مدح و ثنا (در ظاهر)، نیّتت را (در باطن) نیکو کن.[۲۳]
در توصیه دیگری از امام (ع) آمده است که انسان بعد از حجامت، انار شیرین بخورد، زیرا هم خون را آرام میکند و هم آن را در درون بدن تصفیه میکند. [۲۴]
احکام و مسائل فقهی
پارهیی دیگر از حدیثهای امام هادی (ع) ، نیز روایتهایی است که در آنها مسائل مختلفی درباره احکام بیان شده است. طهارت، وضو، غسل، نماز، روزه، نذر، زکات، خمس، حج، ازدواج، طلاق، حدود، دیات، جهاد، تقیه، وقف، تجارت، صدقه، قرض، ارث، وصیت و آداب کفن و دفن، از جمله مسائلِ احکامی است که یاران و شیعیانِ حضرت (ع) درباره آنها از ایشان پرسیدهاند و پاسخ امام (ع) بِدانها در قالب حدیث و روایت در کتابهای حدیثی ثبت شده است. مجموعه اینگونه روایات را میتوان در کتابهایی چون دایرةالمعارف موسوعة الامام الهادی (ع) دید.
ارجاعها:
۱. مسند امام هادی ابوالحسن علی بن محمد علیهماالسلام؛ شیخ عزیزالله عطاردی قوچانی؛ ترجمه محمدرضا عطایی؛ تهران: عطایی؛ ۱۳۸۸؛ ص ۲۰.
۲. عالمان شیعه، (جلد یکم)؛ رحیم ابوالحسنی؛ قم: شیعه شناسی؛ ۱۳۸۴؛ ص ۲۳۸.
۳. مسند امام هادی ابوالحسن علی بن محمد علیهماالسلام؛ شیخ عزیزالله عطاردی قوچانی؛ ترجمه محمدرضا عطایی؛ تهران: عطایی؛ ۱۳۸۸؛ ص ۲۰.
۴. فهرست اسماء مصنفی الشیعه، معروف به رجال النّجاشی؛ ابوالعباس النجّاشی؛ تصحیح سید موسی شبیری زنجانی؛ قم: مؤسسة النشر الاسلامی؛ ۱۴۲۴ ق. ؛ ص ۲۷۸.
۵. همان. ص ۴۶۰ و ۲۹۷.
۶. کلیات مفاتیح الجنان؛ شیخ عباس قمی؛ ذیل زیارت جامعه کبیره.
۷. همان.
۸. همان. ذیل زیارت امیرالمؤمنین (ع) در روز غدیر.
۹. «سبب صدور زیارت غدیریه امام هادی علیهالسلام»؛ فاطمه رحیمدل و محمود ملکی تراکمهیی؛ مجله صحیفه اهل بیت (ع)؛ بهار و تابستان ۱۳۹۵، شماره ۳ و ۴، ص ۱۷.
۱۰. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه؛ رسول جعفریان؛ قم: انصاریان؛ ۱۳۸۷؛ ص ۵۲۲.
۱۱. همان. ۵۲۲ – ۵۲۴.
۱۲. چشم تماشا (ترجمه نزهة الناظر و تنبیه الخاطر)؛ حسین بن محمد حلوانی؛ ترجمه عبدالهادی مسعودی؛ قم: دارالحدیث: ۱۳۸۸؛ ص ۲۱۴.
۱۳. مسند امام هادی ابوالحسن علی بن محمد علیهماالسلام؛ شیخ عزیزالله عطاردی قوچانی؛ ترجمه محمدرضا عطایی؛ تهران: عطایی؛ ۱۳۸۸؛ ص ۱۵۲.
۱۴. آداب سفر در فرهنگ نیایش؛ سیّد بن طاووس؛ ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی؛ تهران: آفاق؛ ۱۳۸۱: ص ۱۱۹.
۱۵. کمالالدین و تمامالنعمة؛ ابن بابویه قمی(شیخ صدوق)؛ ترجمه محمدباقر کمرهیی؛ تهران: اسلامیه؛ ۱۳۷۷؛ ج ۲، ص ۵۵.
۱۶. موسوعة الامام الهادی (ع)؛ محمد حسینی قزوینی و دیگران؛ قم: مؤسسة ولیالعصر علیهالسلام؛ ج ۱، ص ۱۷۹.
۱۷. مسند امام هادی ابوالحسن علی بن محمد علیهماالسلام؛ شیخ عزیزالله عطاردی قوچانی؛ ترجمه محمدرضا عطایی؛ تهران: عطایی؛ ۱۳۸۸؛ ص ۴۲۰.
۱۸. همان. ص ۴۲۳.
۱۹. همان. ص ۲۶۳.
۲۰. همان. ص ۲۷۲.
۲۱. همان. ص ۴۲۰.
۲۲. تُحف العقول عن آل الرسول (ع)؛ ابن شعبه؛ ترجمه بهزاد جعفری؛ تهرانک دارالکتب الاسلامیه؛ ۱۳۸۰؛ ص ۴۵۶.
۲۳. الدّرة الباهرة من الاصداف الطاهرة؛ شهید اول؛ ترجمه عبدالهادی مسعودی؛ قم: زائر؛ ۱۳۷۹؛ ص ۴۲.
۲۴. موسوعة الامام الهادی (ع)؛ محمد حسینی قزوینی و دیگران؛ قم: مؤسسة ولیالعصر علیهالسلام؛ ج ۱، ص ۱۷۹.
نظر شما