محمد جواد حق شناس در یادداشتی برای روزنامه ایران می نویسد: جامعه ایرانی از قبل از سده پیش، در جنبش مشروطیت به این مفهوم کلیدی توجه کرده و برای رهایی از استبداد سیاه قاجاری تمام هم و غم خود را در رسیدن به نهاد برخاسته از رأی مردم خلاصه میکند. مسیری که انتخاب میکند نیز از قضا نقطه اشتراک مراجع تقلید و روحانیون بلند آوازهای چون آخوند خراسانی، طباطبایی و بهبهانی است که با روشنفکران آن روزگار در مسیر دشوار مبارزه با استبداد همراه میشود.
در ادامه روند تقابل حاکمیت رأی مردم و استبداد، در کمتر از یک دهه، چالشی جدی در فضای سیاسی ایران پدید میآید. چالشی که یکسوی آن را رضاخان میرپنج برعهده دارد و سوی دیگرش را آزادیخواهانی چون آیتالله مدرس و دکتر محمد مصدق نمایندگی میکنند. اما استبداد رضاشاهی است که مفهوم حاکمیت صندوقهای رأی را با چالش روبهرو ساخته و انتخابات مفهوم حقیقی خود را از دست میدهد؛ مطبوعات آزادی بیان ندارند و احزاب قدرت ابراز وجود پیدا نمیکنند اما استبداد از آنجا که سرنوشتی محتوم و شبیه به یکدیگر دارد، این بار خود طناب دار را بر گردن خود میبندد؛ محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد اما رضاشاه به آفریقای جنوبی و جزیره موریس تبعید میشود و گویا مستبدان هیچ گاه نمیخواهند از گذشتگان خود درس بگیرند.
فرزند جوان رضاشاه که با تمهیدات محمدعلی فروغی آخرین نخستوزیر پهلوی اول، فرصت نشستن بر جای پدر را پیدا میکند، در دهه اول پادشاهی خود بیشتر یک تماشاگر است تا یک سیاستمدار مقتدر. و این دهه فرصتی است برای ظهور و بروز جریان های رقیبی که در دوره پدر همگی سرکوب شده بودند.
جریان مذهبی این بار به رهبری آیتالله کاشانی و جریان ملی با هدایت دکتر محمد مصدق و احزاب چپ با محوریت حزب توده فضای این دهه را برای یک رقابت همه جانبه و رشد و نمو احزاب با گرایشهای متفاوت و آزادی مطبوعات و قدرت گرفتن صندوق های رأی آماده کردند که درنهایت این فضا به ماجرای ملی شدن نفت و روی کار آمدن دولت ملی مرحوم مصدق در نتیجه ائتلاف جریان سیاسی و ملی و مذهبی به رهبری دکتر مصدق و آیتالله کاشانی منجر شد و قدرت رأی مردم در صندوقهای رأی بعد از سه دهه مجدداً ظهور و بروز پیدا کرد. اما متأسفانه این بهار خیلی زود به خزان انجامید و با کودتای امریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد، فضای امید مردم به یأس مبدل شد. این بار پهلوی پسر بود که مسیر پدر را برای احیای مجدد استبداد پیمود. مسیری که ۲۵ سال زمان را به خود اختصاص داد.
چنانکه حتی دو حزب دست نشانده «ایران نوین» و «مردم» هم تحمل نشد و فرمان تأسیس حزب «رستاخیر» صادر شد. حزبی که مأموریت یافته بود تا کشور را به سمت دروازههای تمدن بزرگ هدایت کند. تمدنی که مهمترین اصل رسیدن به آن یعنی آزادی و انتخابات برایش معنایی نداشت و مردم مجبور بودند که یا به حزب رستاخیر بپیوندند یا با گرفتن پاسپورت کشور را ترک کنند. در نگاه محمدرضا شاه مخالفان میهن و تمدن و حزب رستاخیر، یا مرتجعان سرخ بودند که از همسایه شمالی ارتزاق میکردند (شوروی) یا مرتجعان سیاه بودند که میخواستند کشور را به دوران تحجر برگردانند.
هیچ راهی نبود که مردم بتوانند آزادانه مسیر خود را انتخاب کنند. این رویکرد یادآور طنابی بود که در گذشته هم محمدعلی شاه و هم رضا شاه بر گردن خود انداخته بودند و اینک محمدرضا شاه با انداختن طناب به گردن خود راهی مصر و سپس امریکا شد. انقلاب اسلامی سال ۵۷ خیلی سریعتر از آنچه پیشبینی میشد به نتیجه رسید. رهبری انقلاب هم با هوشمندی مسیر نقش حضور مردم در تعیین سرنوشت خود از طریق صندوق رأی و انتخابات را به یک قاعده و قانون تبدیل کرد.
حضور مردم در کمتر از ۵۰ روز از پیروزی انقلاب برای تعیین نوع حکومت در رفراندوم ۱۲ فروردین و کمتر از ۶ ماه انتخاب خبرگان قانون اساسی، نشان داد که صندوق رأی و آرای مردم در تعیین سرنوشت شان یک استراتژی و راهبرد مورد توجه است و حتی شکلگیری قوه مجریه، قوه مقننه و شوراهای شهر و روستا و حتی خبرگان رهبری با همین رویکرد در منظر نمایندگان مردم در خبرگان قانون اساسی، بهعنوان حق مردم در تعیین سرنوشت خودشان مورد تأیید و توجه قرار گرفت.
نکتهای که در سخنان حسن روحانی در چهلمین سال پیروزی انقلاب بر زبان رانده میشود یادآور تلاش نزدیک به ۱۵۰ ساله مردمان ایران زمین است. ایرانیان در تمامی این سالها بر این مهم پای فشردند که حاکمیت بر کشور و تصمیم سازی برای آینده سرزمین و تعیین مسیر برای مردم و فرزندان این آب و خاک اگر در گرو رأی و نظر اکثریت مردم این سامان باشد، میتواند نتیجه بخش و مورد رضایت عامه مردم تلقی شود. او سیاستمدارانه هشدار میدهد که تصمیمسازی نمیتواند با تقابل و شکاف میان جامعه در چنین روزگاری نتیجه بخش باشد. او همگان را از اختلاف برحذر میدارد و تأکید دارد که تصمیم آخر با رأی و نظر مردم است و این صندوق رأی و برگزاری انتخاباتی قاعده مند و دموکراتیک است که مسیر برون رفت از مشکلات موجود و آینده بهتر را روشن میکند.
نظر شما