شکست طرح نظامیان امریکا برای حمله به تاسیسات نفتی ایران

تهران- ایرنا- «طرح نظامیان آمریکا برای حمله به تاسیسات نفتی ایران و مخالفت ترامپ»، «تنگنای ترامپ درباره ایران»، «تنها راه ترامپ برای دیدار با روحانی چیست؟» و «کمالی پور: با عاملین اصلی فساد مبارزه نمی‌شود» از جمله مهمترین عناوین گزارش های رصد شده از تارنماهای خبری داخل، در طول ۲۴ ساعت گذشته است.

گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.

طرح نظامیان آمریکا برای حمله به تاسیسات نفتی ایران و مخالفت ترامپ،  دست بسته جنگ طلبان ضد ایران در برابر کنگره و سنا

وب سایت خبری تحلیلی تابناک در گزارشی آورده است: خبرگزاری NBC News روز سه‌شنبه به نقل از مقامات مطلع، گزارش داد که مقامات ارتش آمریکا در یک نشست امنیت ملی در روز دوشنبه اقدامات انتقام جویانه مختلفی از جمله حملات سایبری و فیزیکی را به ترامپ ارائه داده اند. پولیتیکو روز سه‌شنبه با استناد به افراد نزدیک به ترامپ گزارش داد که وی مخالف حمله به ایران است زیرا می خواهد به وعده انتخاباتی خود برای بیرون نگه داشتن ایالات متحده از هرگونه درگیری خارجی جدید عمل کند. علاوه بر این، گفته شده که ترامپ نگران است که جنگ با ایران منجر به پیامدهای اقتصادی شود.

جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا روز سه شنبه به خبرنگاران گفت که فرماندهی مرکزی آمریکا متخصصان قانونی را برای کمک به عربستان سعودی در ارزیابی خود از این حادثه اعزام کرده است. وی همچنین با بیان اینکه ایالات متحده از نمیتواند «چهار چشمی» مراقب خاورمیانه باشد، افزود: اطلاعات، نظارت و شناسایی آمریکا بر تهدیدات علیه ایالات متحده متمرکز است و همیشه همه آنچه در منطقه رخ میدهد را نمیتوانیم ببینیم.

کمی بعد از این سخنان، الیوت انگل، نماینده کنگره آمریکا، در بیانیه ای گفت که رئیس جمهور آمریکا قبل از شروع هرگونه حمله به ایران به تلافی حمله های اخیر علیه تأسیسات نفتی عربستان، به مجوز کنگره نیاز دارد.

انگل، که رئیس کمیته امور خارجه کنگره آمریکا است، سه شنبه گفت: "قانون اساسی روشن است، به جز در شرایطی که ایالات متحده ابتدا مورد حمله واقع شود، رئیس جمهور قبل از حمله به ایران به مجوز کنگره نیاز دارد، حتی اگر در حمایت از یکی از متحدان ما عمل کند. " انگل اظهار داشته که فقدان استراتژی در دولت ترامپ موجب تنش و سردرگمی در خاورمیانه شده است.

سناتور آمریکایی، تیم کاین، عضو کمیته روابط خارجی سنا، روز سه شنبه به خبرگزاری MSNBC گفت که برای برگزاری رأی گیری فوری جهت جلوگیری از هرگونه اقدام نظامی غیرمجاز علیه ایران، مصوبه ای در حوزه اختیارات جنگی ارائه خواهد کرد.

سناتور دیک دوربین، دومین مقام ارشد دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا، در اوایل روز گذشته گفته بود که ایالات متحده با عربستان سعودی پیمان امنیتی ندارد و از این رو هیچ تعهدی برای دفاع از آنها حتی اگر شواهد نشان دهد که این کشور از سوی ایران مورد حمله قرار گرفته، ندارد.

در ابتدای هفته جاری، شرکت آرامکو عربستان سعودی پس از آنکه از سوی هواپیماهای بدون سرنشین مورد حمله و آتش سوزی قرار گرفت، مجبور به بستن دو سایت اصلی خود خود یعنی تاسیسات بقیق و خریص شد. این حادثه منجر به کاهش تولید نفت در مجموع به میزان ۵.۷ میلیون بشکه در روز شد - یعنی حدود نیمی از تولید روزانه نفت عربستان سعودی. بسته شدن این تأسیسات نفتی باعث افزایش قیمت نفت در سراسر جهان شد.

تنگنای ترامپ درباره ایران

وب سایت خبری فرارو در گفت و گو با امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل آمریکا،  آورده است: در حالیکه ایالات متحده آمریکا در روزهای اخیر تهدید به واکنش علیه عامل حمله پهپادی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی (آرامکو) کرده اما، دونالد ترامپ موضع تازه‌ای گرفته است. او می‌گوید برای پاسخ به حملات به تاسیسات نفتی عربستان عجله‌ای نداریم.

امیرعلی ابوالفتح در این باره گفت: ایالات متحده روی کاغذ قدرتمندترین ارتش جهان را داراست و می‌تواند به هر کشوری روی زمین حمله کند و حتی آن را نابود کند. توان تهاجمی  آمریکا بسیار بالاست و در طول تاریخ هیچ کشوری قدرتی در این حد نداشته است.   «اما این تصور که، چون رییس جمهور آمریکا به عنوان فرمانده نیروهای مسلح این کشور چنین امکاناتی را در دست دارد، حتما از آن استفاده می‌کند، تصور دقیقی نیست. حتما دولت ایالات متحده آمریکا بر اساس ضوابط منطقی و منافع کشورش، اگر به این نتیجه برسد که اقدام نظامی هزینه و تبعات کمی دارد، برای اقدام نظامی تردیدی به خود راه نمی‌دهد. در طول چند دهه گذشته هم به کرات این کار را انجام داده است، از حمله به یک کشور کوچک مانند پاناما گرفته تا کشورهای ضعیف شده و از هم پاشیده‌ای مثل عراق و یوگوسلاوی سابق و... و.»


این کارشناس مسائل آمریکا گفت: "آمریکا به جنگ نظامی با کشورهایی که هزینه‌های فراوانی از هر جهت برایش دارند وارد نمی‌شود. نمونه بارز اش هم ایران است. در ماه‌های اخیر دو اتفاق در خلیج فارس رخ داد که در هر مقطع دیگری و از سوی هر کشور دیگری با واکنش تند آمریکا روبه رو می‌شد. اولین آن سرنگونی پهپهاد آمریکایی توسط ایران بود. این برای اولین بار در هفتاد سال گذشته بود که یک پرنده نظامی آمریکا در اثر آتش مستقیم نیروهای دشمن سرنگون شد. همچنین آمریکا مدعی حمله ایران به نفتکش‌ها و تاسیسات نفتی است، آخرین مورد آن حمله به آرامکو بود که برخی می‌گفتند حتما جنگ خواهد شد، اما نشد.»


این کارشناس مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه البته ما باید مفهوم جنگ در قرن ۲۱ را در نظر بگیریم، گفت: «ما نباید تصور کنیم که اگر موشکی شلیک نمی‌شود، بمبارانی صورت نمی‌گیرد به این معنی است که جنگی صورت نمی‌گیرد. آمریکا در قرن بیست و یکم در زرادخانه خودش سلاح‌های جدیدی مثل تحریم اقتصادی، جنگ‌های نیابتی و حملات سایبری و ... دارد. تقابل کنونی ایران و آمریکا را می توان اولین جنگ قرن بیست و یکمی آمریکا دانست. شاهد بمباران و خشونت نیستیم، اما میزان تاثیرگذاری اش بر اقتصاد یک کشور می‌تواند ویرانگر هم باشد.»


ابوالفتح در پاسخ به این سوال که دولت آمریکا در روزهای پیش ضمن متهم کردن ایران تاکید کرده بود که به حملات اخیر به ارامکو پاسخ خواهد داد، اما امروز ترامپ حرف‌های جدیدی زده است و می‌گوید عجله‌ای برای پاسخ دادن ندارد، چرا دولت آمریکا کمی عقب نشینی کرده است؟، گفت: «این ویژگی ترامپ است. او در همه موضوع‌ها رفتار زیگزاگی و هیجانی دارد. او مسلح به سلاح توئیتر است و به سرعت افکار و نظراتش را منتشر می‌کند که معایب و فواید خودش را دارد. او خیلی سریع واکنش نشان می‌دهد و برخی مواقع از مشاورانش هم کمک نمی‌گیرد و حرف‌هایی می‌زند که امکان تحقق ندارد.»


او افزود: «از طرف دیگر ممکن است که این رفتار عامدانه باشد. یعنی از طریق مبهم و مشوش کردن فضا با ارسال پیام‌های متناقض سعی می‌کند شیوه تصمیم گیری طرف مقابل به هم بزند. مانند بوکسوری که سعی می‌کند حریفش را گیج کند تا در زمان مقرر ضربه نهایی را وارد کند. شاید تصور می‌کنند ارسال پیغام‌های متفاوت ایران را دچار اشتباه محاسباتی می‌کند.» ممکن است دولت امریکا از وضعیت آشفته منطقه خوشحال هم باشد، چرا که در این شرایط دست به فروش «امنیت» به کشورهای منطقه به خصوص عربستان می دهد. از این طریق پول زیادی از عربستان و دیگر کشورهای منطقه می گیرد.


این کارشناس مسائل بین الملل درباره پیش بینی رفتار احتمالی آمریکا پس از حمله به آرامکو گفت: «به نظرم ایالات متحده وارد جنگ نظامی با ایران نمی‌شود، مگر در رخدادهای تصادفی، شبه عمدی و یا عمدی جان سربازان آمریکایی به خطر بیافتد. در آن صورت رییس جمهور آمریکا تحت فشار افکار عمومی مجبور می‌شود دست به انتقامجویی بزند. تا قبل از ان اقداماتی که منجر به کشته شدن سربازان آمریکایی نشده باشد از نظر ترامپ بهانه‌ای برای ورود به جنگ نخواهد بود.»  «با این حال فشارهای اقتصادی حفظ خواهد شد و از سوی دیگر ممکن است اقدامات دیگری از جمله حملات سایبری در دستور کار قرار گیرد. اخیرا برخی رسانه‌ها مدعی شده اند که پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی، این کشور در اقدام تلافی جویانه‌ای متوسل به حملات سایبری به سیستم دفاعی ایران شده است.»

تنها راه ترامپ برای دیدار با روحانی چیست؟

وبسایت خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با حسین شیخ الاسلام، آورده است: پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا روز گذشته در صفحه توئیتر خود این ادعای واهی را مطرح کرد که حملات اخیر به مجموعه پالایشگاهی شرکت آرامکو توسط ایران صورت گرفته است!

امروز نیز ترامپ در توئیتی اعلام کرد《میدانیم چه کسی پشت حمله به پالایشگاه عربستان بوده و در صورت تایید آماده اقدام هستیم ولی منتظر می مانیم تا عربستان بگوید چه کسی مقصر است.»

این اظهارات در حالی مطرح می شود که بعد اخراج بولتون از کاخ سفید گفته می شود ترامپ با پیشنهاد مکرون برای کاهش تحریم ها موافقت کرده تا بتواند احتمال دیدار با روحانی را تقویت کند.

با این توئیت ترامپ، برخی معتقدند احتمال آنکه کاخ سفید سراغ گزینه نظامی برود وجود دارد اما حسین شیخ الاسلام مشاور پیشین محمدجواد ظریف معتقد است «این اتفاق به هیچ عنوان نمی افتد چون آمریکایی ها در حوزه نظامی از یمنی‌ها عقب افتادند چه رسد به ایران».

* آقای ترامپ در توئیت های اخیرش ایران را تلویحا تهدید به حمله نظامی کرد، با توجه به تناقض گویی ها و رفتارهای بی ثبات ترامپ در ۲.۵ سال گذشته، چقدر باید حرف او را جدی گرفت؟

ترامپ غلط می کند که چنین تهدیدی را بخواهد به اجرا درآورد. آمریکا تا پیش از این در حوزه اراده کم داشت حالا در حوزه نظامی هم از ایران عقب است. پهپادهای یمنی مسیر طولانی را طی کردند تا به اهداف مدنظر رسیدند. یکی از اهداف در ۵۰ کیلومتری بحرین است.

ناوگان دریایی پنجم آمریکا در بحرین استقرار دارد اما رادارهای این پایگاه هم نتوانست پهپادهای یمنی را رهگیری کند. ضمن آنکه دولت ریاض هرچه پول داشت خرج کرد تا آمریکایی ها در مقابل تهدیدها از عربستان دفاع کند، آمریکایی ها کلی تجهیزات و تسلیحات نظامی به سعودی ها فروختند اما چه نتیجه ای حاصل شد؟ پهپادهای یمنی دائم عملیات می کنند در حالیکه عربستان و آمریکا حتی قدرت رهگیری این پهپادها را ندارند.

* امروز آمریکایی‌ها برای آنکه حفظ آبرو کنند و نگویند موشک های پاتریوت شان ضعیف است، به طرح ادعاهای واهی روی آوردند و مدعی هستند «مبدا پهپادها یمن نبوده و از جای دیگری این پهپادها به پرواز در می آیند». اما سئوال اصلی این است که چرا ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین و نیروی پدافندی عربستان با داشتن تجهیزات آمریکایی نمی توانند پهپادهای یمنی را رهگیری کنند؟

وقایع هفته های اخیر را بررسی کنیم، پاسخ مقاومت لبنان به رژیم صهیونیستی، پاسخ مقاومت فلسطین به رژیم صهیونیستی، سرنگونی پهپاد آمریکایی به دست ایران و چندین عملیات پهپادی انصارالله یمن نشان می دهد که آمریکا و متحدان منطقه ایش نمی توانند پهپادهای مقاومت را رهگیری کنند و بزنند اما در مقابل مقاومت خیلی موفق عملیات می کند.

نمی دانم خدا چه طوری این تکنولوژی پیشرفته را به یمنی ها داد اما حملات پهپادی مقاومت یمن در ماه های اخیر به عربستان نشان داد هیچ پایگاه آمریکایی در منطقه امن نیست. معتقدم آمریکا امنیت پایگاه هایش را فدای امنیت ریاض نمی کند، شاید پمپئو و ترامپ توئیت بزنند اما آمریکا نمی تواند به ایران حمله نظامی کند چون به لحاظ فناوری نظامی عقب افتاده و قدرت دفاع از پایگاه هایش را ندارد بنابراین هیچ گاه وارد جنگی نمی شود که نتیجه اش شکست است. نکته بعدی آنکه حالا فرض کنیم بعد از چند هفته عربستان تأسیسات نفتی خود را تعمیر می کند، حمله پهپادی یمنی ها به تأسیسات نفتی عربستان قابل تکرار است چون تجهیزات نظامی آمریکایی قدرت رهگیری این پهپادها را ندارد.

*با این اوصاف مناقشه یمن و عربستان به کجا می رسد؟

ریاض چاره ای ندارد که بگوید غلط کردم و شرایط یمنی ها را بپذیرد وگرنه حملات به خاک عربستان ادامه پیدا می کند.

*به نظر شما چقدر طول می کشد که عربستان ضعف های خود را در مقابل یمنی ها بپذیرد؟

عربستان به ژاپن رفت و کلی لابی کرد تا میزبانی نشست بعدی کنفرانس سران ۲۰ کشور صنعتی را به دست آورد. امارات هم ۶ سال برنامه ریزی کرده تا میزبان اکسپو ۲۰۲۰ باشد حالا این میزبانی ها مثل طنابی به گردن عربستان و امارات افتاده است. هرچقدر جنگ با یمن طولانی شود این طناب ها بیشتر به گلوی سعودی ها و اماراتی ها فشار می آورد و آنها را به مرز خفگی نزدیک می کند. یمنی ها امروز فرودگاه ها و پایتخت های عربستان و امارات را به راحتی می تواند تهدید کند، در این وضعیت هیچ بلندپایه ترین مقام سیاسی کشور حاضر نمی شود به کشوری برود که هتل، فرودگاه و پایتختش در خطر است. زمان جنگ ایران و عراق شاهد بودیم که چه طور برگزاری اجلاس غیرمتعهدها در بغداد منتفی شد بنابراین عربستان و امارات چاره ای ندارند که هرچه زودتر جنگ با یمن را تمام کنند. برگزاری کنفرانس سران ۲۰ کشور صنعتی در عربستان حکم تاجگذاری را برای بن سلمان دارد پس همه کار می کند تا جنگ با یمنی ها به پایان برسد. با این اصاف معتقدم جنگ ائتلاف سعودی با یمن به لحاظ سیاسی و نظامی تمام است و دیر یا زود عربستان می گوید غلط کردم.

*نتیجه جنگ یمن و ائتلاف سعودی، روی روابط آینده ایران و آمریکا هم تأثیر خواهد داشت؟

در دنیای امروز هر کشوری به اندازه ای که زور دارد حق دارد. آمریکایی ها مرداد ۳۲ در عرض چند روز حکومت ملی دکتر مصدق را در ایران ساقط کردند و شاه را برگردادند، ناو آمریکایی در تیرماه سال ۶۷ هواپیمای ایرباس ما را با ۲۹۰ نفر سرنشین هدف قرار داد؛ ایران در خرداد ۹۸ پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد و آمریکایی ها نیز بهانه داشتند که پاسخ دهند اما هیچ غلطی نکردند چون رئیس ستاد مشترک آمریکا به ترامپ گفت «نمی توانیم به ایران حمله کنیم چون از اسلحه های طرف مقابل ارزیابی نداریم». یعنی آمریکا نمی دانست که ما می توانیم پهپاد جاسوسی اش را بزنیم وگرنه آن را روی مرز هوایی ما نمی فرستاد.  

* بعد اخراج بولتون از کاخ سفید به نظر می رسید که ترامپ در حال مقدمه چینی برای دیدار با آقای روحانی است، با این اتفاقات اخیر در منطقه، به نظر شما چه اتفاقی در روابط تهران و واشنگتن رخ می دهند؟

جنگی بین ایران و آمریکا اتفاق نمی افتد، جنگ نه به نفع آمریکایی هاست و نه ما جنگ می خواهیم. مذاکره هم نمی کنیم چون به دولت آمریکا اعتماد نداریم. ترامپ می داند نمی تواند آقای روحانی را ببیند. اگر به ملاقات با آقای روحانی مصر است، فقط یک راه دارد و آن اینکه به برجام برگردد و درخواست تشکیل نشست ۱+۵ در سطح سران را مطرح کند و به این نشست بیاید. حالا ما اگر دلمان خواست آقای روحانی را می رود، اگر هم دلمان نخواست آقای ظریف شرکت می کند. الان توازن قوا در منطقه و جهان به نفع ایران است. داخل رهبری آمریکا دعوا وجود دارد، جانشین بولتون چهارمین مشاور امنیت ملی آمریکا در دولت ترامپ محسوب می شود. در انگلیس نیز برای خروج از اتحادیه اروپا دعواست. فرانسه هم درگیری های داخلی خود را دارد بنابراین رهبری غرب از هم پاشیده اما در عوض ما منسجم هستیم. نتیجه کار احمقانه ترامپ این شد که در ایران چپ و راست می گویند به او نمی توان اعتماد کرد. حتی آقای روحانی که یک موقعی می گفت «باید با کدخدا ببندیم» امروز فهمیده که نمی شود.

کمالی پور: با عاملین اصلی فساد مبارزه نمی‌شود؛  با کسانی که سلطان‌ها را ایجاد می‌کنند برخورد کنیم

وب سایت خبری  شفقنا در گفت و گو با یحیی  کمالی پور، نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، آورده است: این نماینده مجلس در رابطه با عملکرد مسئولان در مبارزه با فساد گفت: برخورد با مفاسد اقتصادی اعم از قاچاق کالا و ارز باید ریشه‌ای باشد؛ درحالی که مسوولین مطمئنا مبادی ورودی کالا را می‌شناسند و میزان کالایی که وارد کشور می‌شود مشخص است اما برخورد درستی در این خصوص شاهد نیستیم. مثلا بعضی از کالاهایی را که قاچاق اعلام می‌کنیم به وفور در کشور یافت می‌شود که نشان می‌دهد عزم و اراده جدی بر خشکاندن فساد وجود ندارد.

بعضی از کالاهایی را که قاچاق اعلام می‌کنیم به وفور در کشور یافت می‌شود

او در ادامه با بیان اینکه با عاملین اصلی فساد مبارزه نمی‌شود، افزود: متاسفانه برای اینکه به نوعی نشان دهیم مبارزه‌ای در این راه انجام می‌دهیم با معلول‌ها برخورد می‌کنیم نه علت‌ها. اگر یک نیروی داعشی یا کسی که احتمال می‌رود ناامن کننده کشورمان باشد به راحتی شناسایی و ردیابی می‌شود پس چطور است تریلی تریلی قاچاق وارد کشور می شود اما نهایتا می‌گوییم چرا جلوی قاچاق را نمی‌گیرند! این مساله دو حالت دارد یا کسانی که قاچاق می‌کنند آدم‌های گردن کلفتی هستند و زور کسی به آنها نمی‌رسد و نمی‌توانند وارد حریمشان شوند و یا عزم و اراده ما برای مبارزه با قاچاق ضعیف است که در هر حالت چنین وضعیتی قابل پذیرش نیست.

نماینده مردم جیرفت و عنبرآباد تصریح کرد: سال‌ها است اعلام کردیم واردات ماشین بالاتر از ۲۵۰۰ سیسی به کشور ممنوع است اما لوکس ترین ماشین‌ها وارد کشور می‌شود؛ کوله‌برها که نمی‌توانند ماشین بیاوردند پس مطمئنا این ماشین‌ها از مبادی ورودی و با تریلی وارد کشور می‌شود که این واردات در معرض دید بسیاری از مسوولین است.

کمالی پور با بیان اینکه قوانین لازم برای مبارزه با قاچاق وجود دارد، اظهار کرد: در تمام این حوزه‌ها قوانین لازم را داریم اما به جای اینکه عامل اصلی واردات کالای قاچاق را شناسایی کنیم خرده پاها را می‌گیریم درحالی که وقتی شاخه‌ها را می‌زنید آن درخت تنومندتر می شود پس باید ریشه را خشکاند و متاسفانه افرادی که مرتکب فساد می‌شوند کمتر به دام قانون می‌افتند و یا اگر به دام قانون می‌افتند به گونه‌ای فرار می کنند که کسی متوجه نشود.

افرادی که مرتکب فساد می‌شوند کمتر به دام قانون می‌افتند

نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس گفت: به نظر من قبل از اینکه با این سلطان‌هایی که هر روز ایجاد می‌شود برخورد داشته باشیم باید با کسانی که این سلطان‌ها را ایجاد می‌کنند برخورد کنیم زیرا مشخص است چه کسانی آنها را درست کردند فرضأ امروز اگر در نتیجه‌ی تصویب یک قانون غلط در مجلس کسی قاچاق کند نمایندگان مجلس به دلیل تصویب آن قانون غلط مقصر هستند و باید با آنها برخورد شود؛ همچنین متولیان برخورد با قاچاق در دولت هم باید پاسخگو باشند و قوه قضاییه هم اگر قاچاقچیان را شناسایی کرد اما برخوردی با آنها نداشت باید پاسخگو باشد.

کمالی پور با تاکید بر برابری همه در برابر قانون اظهار کرد: اگر همه در برابر قانون یکسان باشند جلوی این فسادها گرفته می شود و نباید گفت مثلا اگر اسم فلان شخص منتشر شود زمین و زمان به هم می ریزد بنابراین نیاز است که مصلحت اندیشی‌ها در حوزه مبارزه با فساد کنار گذاشته شود. +

مصلحت اندیشی ها در حوزه مبارزه با فساد کنار گذاشته شود

او در پایان در خصوص تحقیق و تفحص های مجلس خاطرنشان کرد: حداقل در این ۳ سال، تجربه خوبی از تحقیق و تفحص های مجلس نداریم و هیچ تحقیق و تفحصی به آن نتیجه و مفهوم واقعی خودش نرسیده است. یا گزارش در قوه قضاییه مانده که به نتیجه ای نرسیده و یا اصلا منتهی به ارایه گزارشی نشده است. این تحقیق و تفحص ها در مجلس کارآمدی لازم را ندارند و یکی از ایراداتی که به مجلس وارد می شود بحث ضعف نظارتی مجلس در حوزه قوانین و مقررات و نظارت بر حسن اجرای قوانین است.

جوان‌تر شدنِ «ستایش»؛ دهن‌کجی به گریم ایران

وب سایت خبری عصر ایران در این گزارش آورده است: چند روز است که پخش فصل سوم سریال «ستایش» از شبکه ۳ سیما شروع شده است، نکته‌ای که از همان آغاز به چشم آمد ظاهر نقش ستایش با بازی نرگس محمدی بود که در این فصل نسبت به فصل دوم جوان‌تر شده است! در صورتی که به لحاظ زمان روایت داستانی بعدتر از آن است که یا باید پیرتر می‌شد یا خیر حداقل همان گریم فصل دوم را برایش حفظ می‌کردند.

واقعیت این است در سریال‌ها که زمان فیلمبرداری طولانی می‌شود بازیگران اجازه نمی‌دهند که گریم زیادی بر روی صورت آنها انجام شود، امیر اسکندری (گریمور با سابقه) چند سال قبل به این قضیه اشاره کرد و در مصاحبه‌ای با روزنامه "هفت صبح" اعلام کرد: «بازیگر می گفت اجازه نمی‌دهم چسب با لاتکس به صورتم بزنید یا می گفت من لنز توی چشمم نمی‌گذارم یا روی صورتم خطوط نکشید و تهیه کننده و کارگردان هم به راحتی پذیرفتند [...] یا بازیگری دیگر می‌گفت موی سرم را رنگ نمی کنم، نمی گذارم لیفتینگ کنید و چسب به صورتم بزنید… »

بعید نیست در این مورد هم نرگس محمدی اجازه چنین اتفاقی را نداده باشد ولی مسئولیت اصلی این قضیه در وهله اول متوجه کارگردان و تهیه کننده و در مرحله بعدی طراح گریم این مجموعه تلویزیونی است. با این وجود اشکالات گریم صورت بازیگر ستایش فراتر از این اتفاق است که اشاره شد.
 

این قضیه گریم ستایش انتقادات زیادی را متوجه سازندگان سریال کرد تا جایی که آرمان زرین‌کوب (تهیه کننده سریال) مجبور شد در مصاحبه‌ای به این انتقادات پاسخ داد و گفت: «من نمی‌دانم منظور این افراد برای انتقاد از گریم ستایش چیست، چون به نظر ما این گریم خیلی باورپذیر است [...] شما می‌گویید در فصل سوم ستایش خیلی جوان شده است و من می‌گویم اینگونه نیست او صاحب انگیزه و آرامش شده است»!

باید گفت ای‌کاش تهیه‌ کننده سریال مصاحبه نمی‌کرد و توضیحی نمی‌داد چون حداقل احساس نمی‌کردیم که شعور و احساس مخاطبش را از یاد برده است و هر چه دلشان بخواهند را می‌گویند و نشان می‌دهند و مخاطب هم باید آنرا بپذیرد و ببلعد. وقتی که تلویزیون خصوصی وجود ندارد و فضای رقابتی شکل نمی‌گیرد خودبخود این اتفاقات پیش می‌آید، تهیه کننده خطری را متوجه جایگاه و ادامه کارش نمی‌داند و بعد از این سریال دوباره پروژه‌ای بزرگتر و پرطمطراق‌تر به او می‌دهند! و این باعث می‌شود که تهیه کننده چنین اظهاراتی بیان کند که واقعا باید به عنوان یک مخاطب به او گفت آیا خدای نکرده داروی توهم‌زا مصرف نکرده است؟ چون چنین جوابی بیشتر حاصل یک ذهن متوهم است.

اگر قرار باشد تهیه کننده اظهار نظری بکند فقط باید عذرخواهی کند چون با هیچ منطقی نمی‌توان آن را توجیه کرد. حرفه و هنر گریم ایران اتفاقا از جایگاه قابل قبول و استانداردی در سطح جهانی قرار دارد و قبل از شروع جنگ در سوریه بسیاری از گریمورهای ایرانی در کشورهای منطقه مانند سوریه، امارات، قطر، عراق و ... فعالیت جدی داشتند.

آمریکا مدعی انجام حملات به عربستان از خاک ایران شد

تارنمای خبری تابناک در گزارشی آورده است: در روزهای گذشته و پس از انجام حملات پهپادی جنبش انصارالله یمن علیه تأسیسات نفتی عربستان سعودی، مقامات آمریکایی، بارها مدعی نقش داشتن ایران در این حملات شده بودند. اکنون برخی منابع خبر می‌دهند که به ادعای آمریکا، این حملات از خاک ایران انجام گرفته است.

شبکه خبری «سی بی اس» به نقل از مقامات آمریکایی مدعی شده، مکانی که حملات اخیر علیه تأسیسات نفتی عربستان از آن انجام گرفته، شناسایی شده است. به ادعای این مقامات، این حملات از نقطه‌ای در جنوب ایران و در حاشیه شمالی خلیج فارس انجام گرفته است.

مقامات مذکور همچنین مدعی هستند، «ترکیبی از بیست پهپاد و موشک کروز» از داخل خاک ایران، تأسیسات نفتی عربستان را هدف قرار داده‌اند و دست کم یک موشک با عبور از آسمان کویت به هدف مورد نظر برخورد کرده است.

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که وزیر خارجه فرانسه، ساعاتی پیش در یک کنفرانس خبری در پایتخت مصر تصریح کرد، پاریس شواهدی در اختیار ندارد که نشان دهد پهپادها از کدام محل به سمت تأسیسات نفتی عربستان پرواز کرده‌اند. ژانو ایو لودریان تصریح کرد: «فرانسه، تاکنون هیچ شواهدی نداشته است که بگوید این پهپادها از این مکان یا مکان دیگری آمده‌اند و نمی‌دانم آیا کسی شواهدی در اختیار دارد یا خیر؟»

پیش از این نیز «تارو کونو» وزیر دفاع ژاپن در واکنش به اتهامات «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا علیه ایران در خصوص عملیات حملات پهپادی روز شنبه هفته جاری به تأسیسات نفتی عربستان سعودی گفت، به احتمال خیلی زیاد انصارالله یمن، عملیات پهپادی علیه تأسیسات نفتی عربستان را انجام داده است.

در عین حال، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا شب گذشته گفت، آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست؛ هرچند ایران مظنون به حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی است. وی در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسیده بود، آیا ایران در پشت حملات به پالایشگاه های سعودی قرار دارد، پاسخ داد: «به نظر می رسد که چنین باشد».

اگر ایران به عربستان حمله کند تمامی بنادر، چاه های نفت و منابع انرژی این کشور را هدف قرار می‌دهد؛ موضوعیت آن هم ساقط کردن رژیم سعودی است، نه توقف بخشی از صادرات نفت ریاض

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت و گو با سعدالله زارعی آورده است: این کارشناس مسائل خاورمیانه، در ارتباط با اظهارات ضد و نقیض ترامپ در مورد حمله نظامی به ایران در نتیجه حمله پهبادی حوثی ها به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو در جنوب عربستان، بر این باور است که باید مروری بر روند واکنش‌ها و تحولات پس از وقوع این رخداد داشت و از درون آن به پاسخ منطقی دست پیدا کرد. وی تاکید می‌کند، «روز شنبه پس از حمله پهبادی نیروهای مقاومت یمن به تاسیاست شرکت آرامکو در استان الشرقیه، با طی مسافتی حدود ۱۰۵۰ کیلومتر اتفاق افتاد، اولین واکنش آمریکایی‌ها، در توئیت دونالد ترامپ بازنمود پیدا کرد که در آن به شکل تلویحی به نقش ایران اشاره شد. پس از ترامپ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا مستقیما ایران را عامل این حملات معرفی کرد ساعاتی بعد از این اظهارنظر شورای امنیت ملی آمریکا، اعلام کرد که در حال بررسی و تصمیم‌گیری پیرامون رخداد هستیم. بعد از این مواضع اعلام شد که آمریکا قصدی برای برخورد نظامی با ایران ندارد و متعاقبا یک سناتور آمریکایی نقش مستقیم ایران را رد و فقط بر متعلق بودن تکنولوژی پهبادی به ایران تاکید کرد.»

زارعی اظهار داشت: «در بخش نهایی واکنش‌ها شاهد اظهارات ضدونقیض پنتاگون و دونالد ترامپ بودیم. در مهم‌ترین نکته ترامپ تاکید کرد، به عربستان تعهدی نداده و مسئولیتی در قبال حفاظت از آرامکو ندارد. در مجموع با کنار هم گذشته این واکنش‌ها تنها یک امر به ذهن متبادر می‌شود و آن هم این است که آمریکایی‌ها در مواجهه با چنین پدیده‌های با آشفتگی موضع مواجه هستند. در واقع، در مقابل آن‌ها صخره سختی با نام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که نمی‌توان با آن وارد مواجهه نظامی شد لذا هر گاه یک مقام آمریکایی صحبتی مبنی بر تهدید را اظهار می‌کند، بلافاصله شاهد رد آن از سوی مقامات رسمی و اعلام عدم تصمیم برای ورود به جنگ با ایران هستیم. اساسا این تهدیدات مرتبط با ورود با جنگ با ایران، حتی در جامعه آمریکا نیز موضوعیت ندارد و ما می‌توانیم با قطعیت تمام بگوییم در سال‌های آینده در هیچ پرونده‌ای میان آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به معنای جنگ فراگیر اتفاق نمی‌افتد. ممکن است اتفاقات کوچکی خارج از ایران اتفاق بیافتد که در آن صورت هم نشان داده‌ایم، محکم پاسخ خواهیم داد. نمونه بارز آن ساقط کردن پهباد آمریکایی و توقیف نفت‌کش انگلیسی در آب‌های خلیج فارس، علی‌رغم آزادی کشتی «آدریان دریا» و انتقال نفت آن به منطقه هدف خود هستیم.»

این کارشناس مسائل خاورمیانه، در بخش دیگری از گفته‌های خود تاکید کرد: «در چنین شرایطی اساسا نیازی ندارد که ایران خود را درگیر در ماجرا کند؛ زیرا این یمنی‌ها بودند که تاسیسات آرامکو را هدف قرار دادند. اگر ایران به عربستان حمله کند تمامی بنادر، چاه های نفت و منابع انرژی این کشور را هدف قرار می‌دهد و موضوعیت آن ساقط کردن رژیم سعودی است، نه توقف بخشی از صادرات نفت ریاض.»

مدیر اندیشکده اندیشه سازان نور، در ارتباط با تاثیرات بحران پیرامون حمله به تاسیسات آرامکو، بر این باور است که باید توجه داشت که امنیت در کادر دولت‌های درون منطقه بسته می‌شود یا در کادر دولت‌های فرا منطقه‌ای. اکنون شاهد تحولی کیفی در گستره امنیت هستیم. در گذشته امنیت منطقه خاورمیانه در چارچوب مذاکرات قدرت‌های فرامنطقه‌ای تنظیم می‌شد اما در مقطع کنونی گرایش به سوی امنیت توسط خود دولت‌های منطقه بیشتر شده است. امنیت امری خواستنی در میان تمامی دولت‌های خاورمیانه است، لذا شاهد هستیم که این خواست واقعی در دستور کار غالب دولت‌ها قرار گرفته است. در نتیجه امر تلاش‌ها برای افزایش ضریب امنیتی بیشتر شده است. برای نمونه اگر وضعیت امنیت سوریه، لبنان، عراق کنونی را با وضعیت این کشورها در این حوزه طی سال‌های بعد از  ۲۰۱۱ مقایسه کنیم، می‌توانیم بگوییم پیشرفت چشم‌گیری داشته‌اند.»

جنگ قدرت بر سر مدیریت صداوسیما

وب سایت خبری فرارو گزارش داد: احتمال این که محمد حسنی رئیس سازمان صداوسیما شود، بازتاب وسیعی داشته است، اما تا حدود زیادی دور انتظار است، چرا که این انتخاب می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد. قرار گرفتن رییس سازمان فرهنگی اوج کنار وحید جلیلی قطعا تبعاتی برای او خواهد داشت و احتمالا طیفی پرنفوذ مقابل آن‌ها از هر تلاشی برای ممانعت از ریاست محمد حسنی فروگذار نخواهد کرد.

 خبرهای غیر رسمی از تغییر رییس سازمان صداوسیما حکایت دارد. برخی گزارش‌ها مدعی اند که دوران حضور عبدالعلی علی عسگری در رسانه ملی به پایان رسیده است. پیشتر نیز زمزمه‌هایی در این باره وجود داشت، اما الان به دلیل جدال سنگین بر سر نحوه مدیریت سازمان صداوسیما در درون اصولگرایان این احتمال بیش از پیش تقویت شده است.


پس از حمله آشکار وحید جلیلی به مدیریت سازمان صداوسیما، صف بندی‌های پنهان نیز آشکار شد. عده‌ای طیف‌های قدرتمند اصولگرا پشت سر جلیلی ایستادند و عده‌ای دیگر پشت سر حسین محمدی، علی عسگری و ... ایستادند. منتقدان جدید مدیریت صداوسیما همگی از طیف جوانان اصولگرا هستند. آن‌ها علیه طیف قدیمی و باسابقه فعالان فرهنگی که به نوعی برای این جوانان حکم پدر خوانده را دارند شوریده اند. با این حال جوانانی هم هستند که برای دفاع از طیف قدیمی و پدرخوانده‌ها وارد میدان شده اند. این گروه از عملکرد حسین محمدی دفاع می‌کنند.


اگر وحید جلیلی و احسان محمد حسنی (مدیر سازمان فرهنگی اوج، وابسته به سپاه پاسداران) شورش کرده اند و حامیانی همچون محمد رضا زائری فعال فرهنگی شناخته شده اصولگرا را در کنار خود دارند، در طیف مقابل پرویز امینی روزنامه نگار و کارشناس سیاسی، مهدی محمدی از نویسندگان سابق روزنامه کیهان و وطن امروز، یاسر جبرئیلی از فعالان فرهنگی و رسانه‌ای اصولگرا و حتی علی فروغی مدیر شبکه سوم سیما به جدال با یاران وحید جلیلی رفته اند.


این صف بندی تاکنون تبعات زیادی داشته است و رویاروی علنی دو طیف از سوی چهره‌های با تجربه اصولگرا همچون محمد حسین صفار هرندی مورد انتقاد قرار گرفته است. منتقدان این جدال می‌گویند، که جدال ایجاد شده به ضرر همه آنهاست.

منتقدان برنده می شود؟

حالا پس از چند زد و خورد رسانه‌ای میان دو طیف، زمزمه‌هایی از احتمال تغییر در مدیریت سازمان صداوسیما مطرح می‌شود. در اوج کشاکش افراد متنفذ اصولگرا بر سر ناکارآمدی نهادهای فرهنگی به ویژه صداوسیما، حجت الاسلام محمدرضا زائری از احتمال انتصاب احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانه‌ای اوج به ریاست سازمان صداوسیما خبر داد.


زائری که خود از شورش علیه مدیریت سه دهه‌ای صداوسیما دفاع می‌کند. در این باره نوشت: «کاش امثال احسان محمدحسنی در اطراف رهبری باشند و کاش آنچه در باره احتمال ریاست او بر صداوسیما شنیده ام راست باشد. جوانی مانند او با تجربه سال‌ها مدیریت فرهنگی و آشنایی با رسانه و سابقه طولانی در ارتباط با هنرمندان و اهل فرهنگ شایسته‌ترین کسی است که در گزینه‌های نقل شده برای این سمت می‌توان یافت.»


احسان محمدحسنی سی و هشت سال دارد. او در مقطعی رئیس فرهنگسرای پایداری بود. او همچنین برای دوره‌ای معاون هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس بود و برای دوره‌ای نیز معاونت اطلاع رسانی و تبلیغات همین بنیاد را برعهده داشت، اما او نه با این مسئولیت‌هایش و نه با برخی برنامه‌های محدودی که در تولید آن‌ها مشارکت مستقیم داشته شناخته شد، بلکه مطرح شدنش با موسسه اوج است.


همزمان با دوران فرماندهی سردار محمدعلی جعفری بر سپاه پاسداران، محمدحسنی مدیر موسسه اوج شد و با تامین منابع مورد نیاز مجوز تولید شماری از فیلم‌های داستانی و مستند و دیگر محصولات هنری را به دست آورد که برخی از این تولیدات مورد توجه قرار گرفت. از جمله آنها تولید بیلبوردهای "صداقت آمریکایی" بود که در اوج مذاکرات هسته ای واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. او برای دوره‌ای ریاست بسیج هنرمندان و بنیاد روایت فتح را نیز برعهده داشت.


در حال حاضر شبکه افق در صداوسیما به نوعی تحت مدیریت موسسه اوج اداره می‌شود. شبکه‌ای که برنامه هایش بسیار بحث برانگیز و چالش آفرین است. سریال گاندو نیز محصول همین طیف است.


احتمال این که محمد حسنی رئیس سازمان صداوسیما شود، بازتاب وسیعی داشته است، اما تا حدود زیادی دور از انتظار است، چرا که این انتخاب می‌تواند بسیار چالش برانگیز باشد. قرار گرفتن رییس سازمان فرهنگی اوج کنار وحید جلیلی قطعا تبعاتی برای او خواهد داشت و احتمالا طیفی پرنفوذ مقابل آن‌ها از هر تلاشی برای ممانعت از ریاست محمد حسنی فروگذار نخواهد کرد.

پاسخ صریح به رئیس اتاق بازرگانی: ۱۵سال وقت داشتید انتقادکنید

وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با حمیدرضا فولادگر، ‌ نماینده مجلس آورده است: روز گذشته رییس اتاق بازرگانی تهران در نشست هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تاکید کرد:  «بررسی و تصویب آن با سرعت زیاد و به عنوان یک ضرب‌العجل منطقی نیست و ما با عنوان پارلمان بخش خصوصی کشور از مجلس می‌خواهیم که تصویب این قانون را متوقف کند.» برخی منتقدان به صورتی جزئی تر نیز وارد موضوع انتقاد به این لایحه شده اند، به عنوان مثال غلام نبی فیضی چکاب پیش تر در گفتگو با ایسنا در خصوص مواد مربوط به روابط بین تجار و غیرتجار تصریح کرد: یک شخص حقوقدان زمانی که مواد ۱، ۲، ۳ و ۴ از مصوبات مجلس در مورد لایحه تجارت را ملاحظه می‌کند حق دارد که به شدت نگران شود. مثلا در ماده یک این مصوبه که ظاهرا در مقام بیان قلمرو حاکمیت قانون تجارت است می‌گوید این قانون در موارد ذیل اعمال می‌شود و بعد می‌گوید قراردادهای x و y و قراردادهای مختلف را احصاء می‌کند، در حالی که همه ما می‌دانیم که قانون تجارت فقط به قراردادها مربوط نمی‌شود بلکه به مسایل شرکت‌ها، مسئولیت و وظایف مدیران، نحوه تشکیل مجامع عمومی، مسائل مربوط به ورشکستگی و اسناد و... هم توجه می‌کند که اینها همگی قرارداد نیستند، یعنی بر اساس آنچه که در ماده یک مصوب شده همه اینها از شمول قانون مستثنی هستند.

فیضی چکاب با بیان اینکه "اصلا چه ضرورتی داشته که قانونگذار در ماده ۲ تصویب کرده که اشخاص در انعقاد قرارداد خصوصی، تعیین مفاد و قانون حاکم بر آن آزادند" گفت: این موضوع ناگفته پیداست. در قوانین عمومی همیشه وجود داشته و هست و لازم به ذکر نبوده است، ولی عجیب است که می‌گوید در تعیین قانون حاکم بر آن آزاد هستند که این موضوع با قانون مدنی ما مغایرت دارد. مثلا اگر طرفین هر دو ایرانی هستند و قانون هم قانون تجارت ایران است، از اینجا انحراف قانونگذار معلوم می‌شود و مشکلات مواردی که به لایحه دولت اضافه کرده، شروع می‌شود.

غلامحسین شافعی نیز پیش تر به انتقاد از نحوه بررسی لایحه اصلاحی قانون تجارت در مجلس پرداخته و تعجیل در بررسی این لایحه را نگران‌کننده دانسته است. او قانون تجارت را یکی از قوانین مادر دانسته و گفته است: عجله در اصلاح این قانون بدون شک می‌تواند بر فعالیت‌های تجاری اثرگذار باشد. شافعی افزود: علاوه بر این، مجلس باید نظر بخش خصوصی را نیز اخذ کند که با توجه به تعجیل در بررسی این لایحه، توجهی به نظرات بخش خصوصی هم نشده است.

۱۵سال کافی نیست؟

این در حالی است که نماینده اصفهان در مجلس با رد انتقادات تعدادی از اعضای اتاق بازرگانی به قانون تجارت گفت: این قانون به شورای نگهبان رفته و منتقدان می توانند از این طریق انتقادات خود را به اعضای شورا برسانند.

حمیدرضا فولادگر، که از موافقان قانون تجارت است، با اشاره به اعتراضات نمایندگان بخش خصوصی و برخی حقوقدانان تاکید کرد: خیلی عجیب است که برخی از فعالان بخش خصوصی می گویند فرصت بررسی این قانون وجود نداشت؛ چگونه ممکن است قانونی که از مجلس هفتم و دولت هشتم ارائه شده و اصلاحاتی هم بر آن انجام شده، پس از این همه سال، زمان کافی برای بررسی نداشته باشد؟

این نماینده مجلس تصریح کرد: در صحن علنی مجلس نماینده اتاق حضور داشتند و حتی تا جایی که می دانم در برخی جلسات کمیسیون ها نیز حضور داشتند. به این ترتیب من اصلا نمی توانم متوجه شوم که برخی از اعضای اتاق بازرگانی از این قانون و مفاد آن و مباحث آن اعلام بی اطلاعی می کنند، چه معنایی دارد؟

او در پاسخ به انتقاد دیگری که سرعت تصویب این قانون را سریع می دانست گفت: این ها دیگر بحث آیین نامه ای است. یعنی پیشنهادی مطرح شده و هیچکس پیشنهادی ندارد، طبیعتا سرعت تصویب بالا می رود. حالا شاید بهتر بود که بحث بیشتری انجام می شد اما هیچ کدام از نمایندگان نظری نداشتند. فولاد گر دلیل تعداد بالای مواد این قانون را کوتاه بودن هر ماده می داند که امکان تفسیر را کمتر می کند.

 وی گفت: این لایحه را دوره دولت اصلاحات به مجلس ارائه شده است، در همه این سال ها نیز فرصت برای ارائه پیشنهاد و ارائه بررسی کارشناسی آن وجود داشت در نتیجه همه کسانی که امروز منتقد هستند فرصت داشتند، مباحث کارشناسی خود را مطرح کنند اما امروز که لایحه پس از سال های طولانی رد حال تعیین تکلیف است، این بحث مطرح می شود.  

نماینده اصفهان گفت: البته من مدعی نیستم این قانون بدون اشکال است، چرا که در عمل بهتر مشخص می شود که یک قانون تا چه اندازه کارایی دارد. با این حال اگر کسی هم انتقادی دارد می تواند آن را به شورای نگهبان ارائه دهد، به ویژه اگر مواد این قانون با شرع اسلام یا قانون اساسی در تضاد باشد.  

این نماینده مجلس در رابطه با انتقاد دیگری که به این طرح شده تصریح کرد: استفاده از تعابیری چون «کودتای اقتصادی» اشتباه است و تعبیر درستی نیست. با این حال اگر کارشناسان نقدی به ماده پنج هم داشته باشند، نظر خود را به شورای نگهبان اطلاع دهند.

 وی پیش بینی کرد این قانون در مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین تکلیف شود و گفت: از این رو دو مرحله دیگر از بررسی آن باقی مانده و در نتیجه بهتر است منتقدان در این مراحل بررسی نظرات خود را اعلام کنند، در ضمن اگر بحث‌های منتقدان مدون و کارشناسی باشد، حتما شنیده خواهد شد.

چرا ساعت برگزاری دربی ۲ساعت عقب افتاد؟

به گزارش وبسایت خبری پارسینه؛ در روزهای اخیر مدیران عامل دو باشگاه بزرگ استقلال و پرسپولیس درصدد برآمدند تا بحث حضور هوادارانشون را به تفکیک اعلام کنند.

فتحی خواستاز برگزارس دربی با ۹۰ درصد هوادارانش در ورزشگاه آزادی بود و انصازس فرد عقیده داشت زیرساخت ها برای دیدار رفت فراهم نیست و ممکن است حادثه ساز باشند. بعد از درگذشت یک هوادار پرسپولیس در گیت های ورودی ظاهرا شورای تامین به این نتیجه رسیدند که ساعت دربی را هم تغییر دهند تا تماشاگران کمتزی به لیگ بیاید.

 یکی دو سالی هست که بحث برگزاری دربی پایتخت با قانون ۹۰ به ۱۰ برای تماشاگران سرخابی مطرح می شود و در آستانه برگزاری بازی، این مسئله ملغی می شود.

امسال هم صحبت های مختلفی برای برگزاری این دیدار با همین قانون مطرح شده بود و سازمان لیگ هم تاکید کرده بود که در بازی رفت ۹۰ درصد ورزشگاه آزادی در اختیار هواداران استقلال خواهد بود و در بازی برگشت هم قانون به شکل عکس اعمال می شود. اما معاون امنیتی و انتظامی استانداری تهران مصاحبه ای انجام داده و خبر از عدم اجرای قانون ۹۰-۱۰ در دربی شماره نود داده است.

گودرزی در مصاحبه خود اعلام کرده که ساعت بازی شهرآورد به ساعت ۱۶ تغییر کرده است و همچنین به هواداران هر کدام از دو تیم، سهمیه ۵۰ درصدی از سکوهای ورزشگاه آزادی اختصاص خواهد یافت.  بدین ترتیب، قاعدتا در بازی برگشت هم پرسپولیسی ها از ۹۰ درصد سکوهای ورزشگاه برخوردار نخواهند بود و برای شروع اجرای این قانون باید منتظر لیگ بیستم باشیم.

آتلانتیک: هفت پرسشی که باید پیش از هرگونه حمله به ایران، به آن پاسخ داد

سایت جامعه خبری تحلیلی الف در این گزارش آورده است: «دونالد ترامپ می گوید آمریکا برای تلافی اقدام علیه هر کس که روز شنبه به تاسیسات نفتی عربستان حمله کرد، "آمادگی نظامی دارد. " اما قبل از آنکه آمریکایی ها، ایران را مشمول "آتش و خشم" قرار دهند، باید به چند سوال بسیار مهم پاسخ داد.»

  «دیوید فرام» نویسنده کتاب «ترامپوکراسی: فساد جمهوری آمریکا» در مجله آمریکایی «آتلانتیک» ادعای ترامپ را درباره آمادگی نظامی آمریکا برای حمله به ایران تحلیل کرده است.  وی که در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ نویسنده سخنرانی های جورج دابلیو بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا بود ۷ پرسش مهم را پیش روی مدعیان حمله نظامی به ایران قرار داده است پرسش های «فرام» را بخوانید:

۱- آیا مطمئنیم که ایران در این حملات دخالت داشته است؟

به نظر می رسد انتقاد از ایران، ممکن ترین توضیح برای توجیه حمله به پالایشگاه های نفتی عربستان باشد. اما با توجه به اینکه ریاست جمهوری ترامپ و همچنین دولت عربستان تحت حاکمیت محمد بن سلمان، کاملا غیرقابل اعتماد هستند، به نظر می رسد منطقی است دنبال قاطعیت باشیم، نه احتمال. تحلیل گران آمریکایی چقدر اطمینان دارند که این حملات را گروه های نیابتی ایران خود و با انگیزه هایشان انجام دادند، و نه با دستور تهران؟

۲- الزامات ناشی از معاهدات کجاست؟

از زمان دیدار معروف فرانکلین روزولت رئیس جمهور اسبق آمریکا و عبدالعزیز بن سعود، پادشاه اسبق عربستان در فوریه ۱۹۴۵، آمریکا و عربستان خود را به خیلی از توافقات - رسمی و غیررسمی - متعهد کرده اند. با این وجود دو کشور هرگز به صورت کامل به یک پیمان دوجانبه دفاعی، ماننده آمریکا و ژاپن، ملزم نبوده اند. زمانی که صدام حسین در آگوست ۱۹۹۰ به کویت حمله کرد، آمریکا صراحتا گفت هرگونه حمله به عربستان، پاسخ آمریکا را درپی خواهد داشت. اما آن تصمیم براساس این برداشت گرفته شد که منافع آمریکا در خطر است و نه براساس پیمان بین دو کشور.

۳- آیا کنگره واکنشی نشان داده است؟

جورج دابلیو بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا دو بار برای استفاده از قوه قهریه، مجوز کنگره را به دست آورد، یک بار برای حمله به القاعده، باردیگر برای تهاجم به عراق. بوش برای اخراج عراق از کویت، مجوز کنگره را گرفت. مجوز ترامپ برای حمله به ایران کجاست؟ حمله به ایران به منزله اقدام پلیسی در یک کشور شکست خورده نیست، نظیر دخالت آمریکا در سومالی در اوایل ۱۹۹؛ از نظر جان و مال آمریکایی ها، چنین حمله ای کم خطر نخواهد بود؛ مانند عملیات بیل کلینتون در یوگوسلاوی سابق در اوایل دهه ۱۹۹۰. حمله به ایران برای دفاع از عربستان می تواند - و به احتمال قوی اینگونه خواهد بود - سریعا به بروز جنگ در جبهه های مختلف در جهان بینجامد، از جمله در فضای مجازی. آغاز چنین جنگی آشکارا فراتر از تعریف تاریخی و منطقی به جامانده از قدرت ریاست جمهوری است. مجوز کنگره برای چنین اقدامی ضروری است.

۴- منافع ملی در این حملات چیست؟

تجاوز مسلحانه علیه دوستان و شرکای آمریکا به خودی خود به معنای ضرورت پاسخ آمریکا نیست. هند مکررا هدف حملات مسلحانه از پاکستان بوده است. آمریکا هیچ دخالتی نکرده است. به صورت طبیعی آمریکا سوالاتی نظیر این موارد را مطرح می کند: آیا این دوست می تواند خود از پس این حمله برآید؟ آیا احتمالا هر دو طرف مقصرند؟ آیا راه حل های غیر نظامی وجود دارد؟ منافع به خطر افتاده چقدر اهمیت دارند؟ آخرین پاسخ به ویژه در عربستان سعودی اهمیت دارد.

۵- اهداف آن چیست؟

اگر هدف از "آمادگی نظامی"، تحمیل هزینه به ایران برای اقدامات سوء آن باشد، باید گفت که تهران به دلیل تحریم های شدید آمریکا چنین بهایی را می پردازد. ترامپ بارها گفته است که هدف اصلی اش در خصوص ایران جلوگیری از آن است که تهران به تسلیحات اتمی دست نیابد. اگر هدف این است، ما باید از طریق دیپلماتیک به دنبال یک راه حل جدید باشیم که جایگزین توافقی شود که ترامپ آن را لغو کرد.

۶- چه کسی مسئول است؟

ترامپ مشغول کار است، در اکثر موارد به صورت تمام وقت. حدود ۶۰ درصد مردم آمریکا نه به او اعتماد دارند و نه به وی احترام می گذارند، یکی از بی سابقه ترین مخالفت ها با رئیس جمهور در تاریخ نوین سیاسی آمریکا. دولت او آشفته بازاری است از جابجایی های سریع، خیانت های دوجانبه، رفتارهای عجیب و بی کفایتی در عالی ترین سطوح. وقتی افرادِ خوب عهده دار سمت های عالی می شوند، صراحتا رئیس جمهور را نادیده می گیرند – نظیر آنچه که در زمان جیمز متیس وزیر دفاع سابق رخ داد، که پشت تلفن با ترامپی مضطرب صحبت و به فرامینش گوش می کرد و سپس گوش را قطع کرد و گفت:" قرار نیست به هیچ کدام از اینها عمل کنیم. "

پس... چه کسی مسئول است؟ مشخص نیست چه کسی. رئیس جمهور در ماه ژوئن گفت با ایران بدون پیش شرط مذاکره می کند. مایک پومپئو وزیر خارجه اش هفته گذشته این پیشنهاد را تکرار کرد، و ترامپ دیروز در توئیتی منکر این شد که اصلا به چنین مساله ای فکر کرده است.

۷- دیدگاه مورد نظر چیست؟

سازمان ترامپ و اعضای خانواده رئیس جمهور از نوامبر ۲۰۱۶ در حال به جیب زدن پول های کلان از کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده اند. هیچ فرد عاقلی باور نمی کند که سیاست های آمریکا تنها براساس منافع ملی تعریف می شود. اینکه شاید ریاست جمهوری ترامپ برای فروش – و یا اجاره – است، همه آن چیزی نیست که جریان دارد، اما ماهیت همین حکومت آنقدر کافی است تا بر نخستین اصل سیاست خارجی در سال های ترامپ صحه بگذارد: هیچ جنگی با حضور این رئیس جمهور نباید رخ دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha