در اولین مورد، هفته گذشته، رهبر معظم انقلاب اعلام کردند که دولت آمریکا در صورت بازگشت به برجام می تواند در مذاکرات و گفت وگوها در چارچوب برجام شرکت کند. این راه حلی عملی و منطقی برای خروج از بن بست خود ساخته توسط ترامپ است که باید دید آیا می تواند از آن استفاده کند؟
دومین ابتکار را حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در آستانه سفر به نیویورک و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح کرد که ارائه یک راه حل جامع و عملی برای حل بحران منطقه به حساب می آید، طرحی که او نامش را "ابتکار صلح هرمز" نامید و نیز برای حل مشکلات امنیتی منطقه دست دوستی و همکاری به سوی دولت های منطقه دراز کرد.
این ابتکارها در شرایطی که بحران در منطقه قفل شده و کلیه مسیرها به بن بست رسیده، چراغ هایی را در تاریکی سیاست در منطقه روشن کرده است، آیا کشورهای منطقه به جای نابودی منابع و کشاندن منطقه به سمت جنگ قادر به استفاده از این فرصت طلایی خواهند بود؟
تا کنون راه حل های ترامپ و متحدانش درمنطقه جواب نداده است؛ نه اردوکشی پر هزینه نظامیان آمریکایی و نه حملات بی رحمانه سعودی ها به یمن و قتل عام غیر نظامیان اعم از کودکان و زنان؛ علت آن هم چندان پیچیده نیست، چرا که شرایط جهانی متناسب با قرن بیست و یکم تغییر کرده و جهان از نظم یکجانبه گرایی مورد نظر واشنگتن عبور کرده است، همانطور که قواعد بازی هم عوض شده و اقتصاد جهانی درجست وجوی راه حلی برای خروج از زیرهژمونی دلار است. به همین دلیل می توان گفت اکنون توپ در زمین ترامپ و متحدان او در منطقه است تا با هزینه کمتر از این مرحله عبور کنیم.
انصارالله یمن نیز برای حل بحران این کشور ، بویژه بعد از حملات سخت و سنگین به تاسیسات نفتی عربستان ، یک فرصت دیگر به سعودی ها داد تا هرچه سریعتر جنگ بی حاصل یمن را متوقف کنند.
یمنی ها ، ضمن قبول مسئولیت حملات به آرامکو هشدار داده اند که درصورت ادامه حملات سعودی به غیر نظامیان در یمن ، ضربات سنگین تری به سعودی ها وارد خواهند کرد. از سویی زمان هم برای فرافکنی و وقت کشی مناسب نیست.
حالا شرایط جدید و ابتکارهای پیشنهادی روی میز قرار دارد ، آن هم در شرایطی که ادامه وضع موجود هم خطرناک و هم غیر قابل پیش بینی .
همه تحلیلگران و حتی رهبران منطقه می دانند که غرب آسیا و خاورمیانه دیگر تاب یک جنگ جدید را ندارد و اکنون نیز اوضاع منطقه به بالاترین سطح تنش ها رسیده است و اگر مسیری که امروز طی می کنیم به جنگ منتهی شود، همه متضرر خواهند بود و برنده ای برای آن نمی توان متصور بود.
آمریکایی ها که این روزها آتش بیار معرکه منطقه شده اند، اراده و تمایلی به پایان بحران نشان نمی دهند و به علاوه دچار تشتت و آشفتگی در تصمیم گیری هستند و تندروها دست بالا را در کاخ سفید دارند، این در حالی است که ادامه وضع موجود با منافع آمریکایی ها نیز همخوانی ندارد؛ حقیقت این است که هرچه بحران ادامه یابد، ضعف های نظامی این ابرقدرت بیشتر بیرون می زند و درصورت یک جنگ احتمالی نه فقط منافع که تعداد زیادی از نیروهایش در تهدید خواهند بود.
با همه این ها، اکنون توپ در زمین آمریکا و متحدان اوست، آیا از این فرصت برای تامین امنیت جهانی استفاده خواهند کرد؟ این سوالی است که طی روزهای آینده به پاسخ آن خواهیم رسید.
نظر شما