وزنه روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به مجموعه تحولات اخیر در خاورمیانه و در صدر آن هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی "آرامکو" در عربستان اشاره کرد و گفت: یمنی ها توان انجام بیش از این اقدام را نیز دارند.
وی سیاست کشورهای منطقه در امید بستن به تضمین حمایت خود از سوی آمریکا را اشتباه و پرهزینه دانست و تاکید کرد، راه تفاهم و صلح کوتاهتر و کم هزینه تر است و امنیت منطقه فقط بدست کشورهای آن تامین می شود.
وزنه همچنین با اشاره به حضور نظامی آمریکا در منطقه گفت: آمریکا در برخی کشورهای منطقه از جمله قطر و بحرین پایگاه نظامی دارد، بنابراین طرح موضوع افزایش نیروهای خود در این منطقه در واقعیت موجود تغییر زیادی نمی دهد.
وی همچنین با اشاره به اینکه آمریکا همچنان نیازمند خرید نفت است، افزود: خرید نفت از منطقه خلیج فارس دیگر برای آمریکا نیاز ضروری نیست بلکه امروز بر فروش تسلیحات خود به کشورهای این منطقه متمرکز شده است. در زیر متن کامل این مصاحبه را می خوانیم:
آمریکا به قدرت پاسخ گویی ایران واقف است
وزنه تاکید کرد: آمریکا امروز به سلاح تحریم ها متوسل شده و در عین حال تهدیدهای نظامی نیز می کند؛ در مورد ایران و تهدید نظامی آمریکا علیه آن باید گفت که واشنگتن می داند که ایران قادر به پاسخ است و دوستان و متحدانی دارد که می توانند ضربه ای به آمریکا و متحدانش وارد آورند و نفوذ آن را در منطقه تغییر دهند.
وی گفت: اگر آمریکا می توانست ایران را هدف قرار دهد، این کار را بدون یک لحظه درنگ می کرد، اما معادله بازدارندگی و اقتدار ایران موجب شد، کاخ سفید هزار بار قبل از هر اقدام نظامی علیه ایران فکر کند، زیرا این اقدام بازتاب های مستقیمی بر حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه خواهد داشت و اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد، چرا که حدود 24 درصد از نفت جهان از تنگه هرمز عبور می کند و همچنین موضوع پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه مطرح است و تهران در این خصوص به وضوح اعلام کرد، در صورت هر گونه تعرض آمریکا، همه چیز در تیررس آن خواهد بود و هیچ یک از نقاط حضور آمریکا مستثنی نمی شود.
کارشناس لبنانی اضافه کرد: هر کس قبلا با ایران تعامل داشته باشد، می داند این کشور متوچه چیزی که به زبان می آورد، است و چنانچه در معرض تهدید قرار بگیرد، توان اجرای وعده های خود را دارد، از همین رو تهران اعلام کرد، آغاز گر جنگ نیست، اما اگر جنگ بر آن تحمیل شود، با تمام آنچه در اختیار دارد، از خود دفاع خواهد کرد.
با این توضیحات باید گفت، ایران و آمریکا هر دو صاحب مهارت هستند، به این معنی که آمریکا پس از جنگ عراق و افغانستان متوجه شده چه عواملی موجب شکست این کشور شده است.
بر اساس تاریخ معاصر آمریکا بیش از دو میلیون نظامی را در افغانستان و عراق مستقر کرد، ولی نتوانست پیروز شود؛ جنگ هایی که بدون هیچ نتیجه ای بیش از سه تریلیون دلار واشنگتن هزینه داشت و در نهایت با شش هزار کشته و بیش از 700 هزار مجروح شکست را تجربه کرد، ارزیابی آمریکا از جنگ در عراق و افغانستان این است که نتوانست پیروزی را نصیب خود کند.
ترامپ تا یک جا پیش می رود و سپس متوقف می شود
وزنه تاکید کرد: هر نبردی با ایران، هزینه نظامی و اقتصادی سنگینی برای آمریکا خواهد داشت. اکنون برخی طرف ها در داخل آمریکا رئیس جمهوری این کشور را به نبرد با ایران سوق می دهند، اما او می داند تا نقطه ای مشخص می تواند پیش رفته سپس باید متوقف شود، از همین رو تهدید واشنگتن با واقعیت اقتدار عملی ایران روبه رو است و اینکه تهران در رویارویی با هرگونه جنگ از سوی آمریکا و متحدانش در منطقه تنها نیست.
کارشناس مسایل منطقه تاکید کرد: این رئیس جمهوری آمریکا بود که به دلیل عدم پایبندی به توافق هسته ای، دنیا را در برابر یک مشکل بزرگ قرار داد. "دونالد ترامپ" بود که تنش و هرج و مرج را به بخشی از سیاست خود در سطح منطقه و جهان تبدیل کرد، مواضع او بازتابهای سیاسی و اقتصادی خطرناکی را رقم زد که روند رخدادهای سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است.
وی اضافه کرد: اما در مورد متهم کردن ایران در ارتباط با هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکو، باید گفت، متهم کردن یک کشور در این خصوص آسان است، بر این اساس که موضع تهران مبتنی بر حمایت از "جنبش انصار الله" و حق ملت یمن در تعیین سرنوشت خود است؛ اما باید در نظر داشت که این جنبش در طول پنج سال گذشته ثابت کرده که با وجود حمایت بی حد و مرز آمریکا و غرب از محور سعودی، می تواند با جنگ علیه یمن مقابله کند.
نکته دیگر اینکه کشورهای عربی خلیج فارس به ویژه عربستان برای خرید تسلیحات هزینه زیادی کردند، با در نظر گرفتن این موضوع سوال مهمی که اکنون مطرح است، این است که چه کسی سلاح را به کشورهای منطقه می فروشد. در این خصوص می توان به میزان ویرانگری سلاح های آمریکایی در یمن نظر داشت.
وزنه ادامه داد: کشورهای حاشیه خلیج فارس احساس می کنند صاحب قدرت هستند و با نوعی تفکر اغراق آمیز تصور می کنند با سلاح های آمریکایی می توانند روند تحولات را تغییر دهند، اما در نهایت روشن است که یمنی ها توانستند معادلات جدیدی ایجاد کنند و این موجب سردرگمی عربستان و آمریکا شد به ویژه اینکه تمام وعده ها و هزینه های واشنگتن در دولت ترامپ در جلوگیری از حمله انصارالله به آرامکو، سودی نداشت.
وی گفت: پرواضح است که هزینه های صدها میلیار دلاری و قول های آمریکا به حمایت از کشورهای عربی خلیج فارس بی حاصل بود، زیرا در مورد عربستان که چه بسا مهم ترین کانون اقتصادی خاورمیانه به شمار می آید، حمایتی که واشنگتن قولش را داده بود، تامین نشد و کاخ سفید به وعده خود وفا نکرد و البته نه فقط سلاح آمریکایی بلکه سلاح های فرانسوی و آلمانی نیز برای عربستان سودی نداشت و نتوانست در متوقف کردن حمله به آرامکو تاثیری داشته باشد؛ حمله ای که ضربه سنگینی به عربستان و اقتصاد این کشور وارد آورد.
به عبارت بهتر پس از بی حاصل ماندن سامانه های نظامی در عربستان و ناکامی ریاض و واشنگتن در پایان دادن به جنگی که به گفته کارشناسان آمریکایی و سعودی باید در طول دو هفته تمام می شد، شاهد پیشرفت یمنی ها و ایستادگی آنان هستیم.
وزنه افزود: در نهایت این یمنی ها بودند که عملیات آرامکو را انجام دادند و بیشتر از آن را نیز می توانند انجام دهند؛ این عملیات بخشی از حمایت انصار الله در طول پنج سال تجاوز سعودی به کشورشان است؛ یمنی ها از موضع دفاعی به موضع هجومی منتقل شده اند.
در این شرایط متهم کردن ایران آسان است، اما تهران از موضع خود مبنی بر حمایت از حق یمنی ها در تعیین سرنوشت خود عقب گرد نکرده و از این بابت عذرخواهی نمی کند.
هر روز تاخیر در پایان جنگ یمن به ضرر عربستان است
کارشناس لبنانی منطقه تاکید کرد: نکته قابل توجه اینکه هر روز که عربستان و آمریکا در توقف جنگ در یمن تاخیر داشته باشند، یمنی ها مهارت جدیدی بدست خواهند آورد و این چیزی است که عربستان و کشورهای عرب خلیج فارس باید آن را متوجه شوند، زیرا ادامه جنگ در یمن به نفع عربستان نیست؛ جنگی که چه بسا بدون دستاورد سیاسی، نظامی و اقتصادی برای ریاض بیش از پیش طول بکشد و در پایان چه بسا یمنی ها که ثابت قدم مانده اند، به چالشی بزرگ برای عربستان تبدیل شوند و این موجب شکل گرفتن وضعیت جدیدی می شود که به نفع آمریکا نیز نخواهد بود.
وزنه اضافه کرد: اشتباه راهبردی که عربستان مرتکب شد، عدم ارزیابی دقیق و درست از وضعیت یمن و توانمندی ایستادگی و رویارویی مردم این کشور با جنگ بود.
امروز آمریکا نیز متوجه شده یا دست کم کارشناسان آمریکایی می گویند که نبردهای کلاسیک دیگر نمی تواند برای این کشور و متحدانش پیروزی را محقق سازد.
وی افزود: از سوی دیگر سراسر منطقه از جنگ در یمن تاثیر پذیرفته است؛ این جنگ حتی بر عربستان و ملت آن تاثیر منفی داشته ، زیرا ثروت هایی که باید در اصل برای خدمت به ملت و اقتصاد سعودی و سرمایه گذاری در این کشور هزینه می شد و به کاهش میزان بیکاری کمک می کرد، برای جنگ هزینه شده است .
تضمین امنیت منطقه در اختیار کشورهای منطقه است نه آمریکا
این کارشناس لبنانی در بخش دیگری از این مصاحبه با اشاره به تکیه کردن کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بر آمریکا گفت: برخی معتقدند واشنگتن است که عامل تغییر در منطقه می باشد و امنیت خاورمیانه را تامین می کند، اما امروز شاهدیم که برعکس این اعتقاد رخ داده و می بینیم دیدگاه اعراب حاشیه خلیج فارس مبنی بر اینکه آمریکا ضامن تامین حمایت کامل در منطقه است، متلاشی شده است.
اگر اندکی به عقب بازگردیم، باید بگوییم آمریکا از سال 2008 تا کنون توانست حجم تولید نفت خود را افزایش دهد و به اولین تولید کننده نفت جهان تبدیل شود، با این وجود همچنان نیازمند خرید نفت است، اما نیازمند خرید آن از خاورمیانه نیست، بلکه نیاز به نفت این منطقه دیگر به عنوان یک نیاز اصلی برای آمریکا مطرح نیست، در مقابل نیازمند فروش سلاح به کشورهای عربی است و بر این اساس باید اختلافات در این منطقه ادامه داشته باشد تا شرکت های تسلیحاتی بتوانند سود زیادی به ضرر ملت های منطقه از آن خود کنند.
تکرار برده داری آمریکا
وزنه گفت: اکنون بحران های منطقه از سوریه و عراق گرفته تا عربستان و امارات و یمن، سودان، لیبی و الجزایر و نیز مناطق همجوار خاورمیانه همه ناشی از سیاست های آمریکا است؛ سیاستی که برعکس منافع ملت ها است. بنابراین ملت های ما باید متوجه شوند که اقتصاد آنان بیشتر عقب گرد داشته و نابود شده و دلیل آن سیاست آمریکا است که همچنان در تلاش برای به بردگی کشیدن دنیا است و هر کس تسلیم نشود، تحریم های جدیدی در انتظارش خواهد بود.
وی افزود: تاریخ آمریکا و تلاش همیشگی رهبران آن برای ارائه جلوه ای از خود به عنوان مهد حمایت از دمکراسی و آزادی به عنوان فرهنگی که همواره در تلاش برای بازارگرمی آن بود، در زمان ترامپ از بین رفت، زیرا او واقعیت آمریکا را به تصویر کشید به شکلی که گویی امروز در همان دورانی هست که سیاهپوستان را به بردگی می گرفت.
آمریکا در طول یکصد سال بیش از پنج میلیون سیاهپوست را به بردگی گرفت؛ انسان هایی که به آنان نه به عنوان انسان بلکه به عنوان کالا می نگرست و حتی در دادگاه عالی این کشور خرید و فروش آنان قانونمند اعلام شد، امروز نیز آمریکا در تلاش برای خرید و فروش ملت های منطقه است و هر کس تسلیم نشود یا مخالفت کند، تحریم ها را بر آن اعمال می کند؛ تحریم هایی که گاه تا سر حد مرگ پیش رفته ؛ مواردی از آن را در کره شمالی و کوبا شاهد بودیم، زیرا تحریم ها موجب بحران هایی مانند گرسنگی شد.
امکان تفاهم بین عربستان و ایران وجود دارد
وزنه در مورد اینکه آمریکا به بهانه تامین امنیت منطقه، نیروهای خود را در نقاط مختلف آن مستقر کرده، گفت: نیروهای آمریکایی در منطقه خلیج فارس حضور دارند، نمونه آن پایگاه هوایی آمریکا در قطر و پایگاه دریایی در بحرین است، بنابراین افزایش هزار یا دو هزار نظامی یا کمتر از آن تاثیری بر واقعیت های موجود ندارد، زیرا دهها هزار سرباز آمریکایی در منطقه حضور دارند، اما نمی توان این واقعیت را نیز نادیده گرفت که حضور نیروهای این کشور در منطقه فقط موجب افزایش بی ثباتی و هرج و مرج و چه بسا جنگ می شود، این چیزی است که منطقه نیازی به آن ندارد، زیرا راه صلح و دیدار و گفت و گو کم هزینه تر از جنگ است.
اما باید پرسید چه کسی ثبات منطقه را تامین می کند.
به نظر من با وجود اختلافات و تنش های بزرگ، هنوز امکان تفاهم بین ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان وجود دارد و این چیزی است که تهران همواره به صراحت آن را اعلام کرده است.
کارشناس لبنانی افزود: خطر واقعی برای کشورهایی که به آمریکا متوسل می شوند، این است که در صورت ادامه این سیاست، اقتصاد خود را در معرض شکست های بزرگی قرار می دهند، زیرا در نهایت بین اولویت های آمریکا و اولویت های کشورهای خلیج فارس و منطقه اشتراکی وجود ندارد، اما اولویت های ایران و کشورهای عرب خلیج فارس با یکدیگر تلاقی دارند، از همین رو باید هزینه جنگ و خرید تسلیحات را کاهش داد و بر اهداف مشترک که منطقه را به سمت صلح و امنیت واقعی سوق می دهد، افزود؛ امنیتی که فقط به دست فرزندان منطقه تامین می شود.
در همین ارتباط در مورد طرح موسوم به "ناتو عربی" نیز باید گفت، هر گونه هزینه برای افزایش قدرت نظامی نتیجه ای جز مشکلات بیش از پیش اقتصادی و نابودی حامیان این طرح ندارد؛ ناتوی عربی وقتی تحقق می یابد که راهی برای خروج از ترس ها و نگرانی ها یافته و راه حل هایی برای تمام مسائلی که تاثیر منفی بر منطقه دارد، پیدا کنیم.
وزنه سپس در بخش دیگری از این مصاحبه با اشاره به سخنان اخیر "فواد سنیوره" نخست وزیر سابق لبنان در ارتباط با هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکو و اتهام زنی علیه ایران، گفت: این موضع رسمی بیروت نیست؛ در لبنان یک گروه با عربستان و یک گروه با جمهوری اسلامی ایران هستند و در نهایت لبنان یک کشور با صداهای مختلف است.
وی در مورد تحریم های آمریکا علیه حزب الله نیز گفت: تحریم های آمریکا فقط شامل حزب الله نیست، بلکه کل لبنانی ها و اقتصاد کشور را در برگرفته است. آمریکا در بسیاری موارد به ویژه در خصوص تحویل پول از خارج به داخل، بین حزب الله و سایر طرف های لبنانی تمایز و تفاوتی قائل نیست و بر این اساس همه در معرض اقدامات آمریکایی قرار دارند.
در شرایطی که اقتصاد لبنان با بحران ریشه ای روبه رو است، این تحریم ها تاثیر منفی خواهد داشت به ویژه اینکه سیاست های اشتباه اقتصادی در مراحل مختلف موجب بدهی های زیاد لبنان شده است. از جمله این اشتباهات نبود شفافیت مالی است که تا کنون حل و فصل نشده است.
نظر شما