به گزارش گروه نشریات خبری ایرنا؛ کریستین امانپور خبرنگار شبکه خبری سی. ان. ان. در توئیتی مدعی شد که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در جریان یک گفت وگو به او گفته است: حسن روحانی رئیسجمهوری میخواهد این هفته با ترامپ در نیویورک دیدار کند؛ فقط به این شرط که ترامپ آنچه ضروری است، انجام دهد. برداشتن تحریمها در ازای نظارت دائم بر تاسیسات هستهای ایران.
این در حالی است که برخی دیگر از تحلیلگران پیگیری طرح فرانسه از طرف امانوئل مکرون رییس جمهوری این کشور را در جریان نشست مجمع عمومی سازمان ملل، عامل دیگری برای تقویت احتمال دیدار روسای جمهوری ایران و آمریکا دانسته اند. این دو موضوع که مبنای واکنش های بسیاری در داخل کشور شده در رسانه های کشور نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین ترتیب که رسانه های اصلاح طلب ضمن تاکید بر غیرقابل اعتماد بودن ترامپ، نوشتند: حرفهایی که از قول محمدجواد ظریف نقل شده این مواضع ترجمان فرمایشات مقام معظم رهبری است چرا که ایشان نیز صراحتا اعلام کردند که اگر آمریکاییها بخواهند در چارچوب برجام گفتوگو کنند، امکان آن وجود دارد.
رسانه های اصولگرا نیز همزمان احتمال هرگونه مذاکره را منتفی دانسته اند و نوشتند: نگرانیهای مهمی در تهران وجود دارد. نگرانی از یک توافق بد.
طرح ائتلاف امید، ابتکار صلح هرمز که به گفته روحانی محور سخنرانی وی در سازمان ملل خواهد بود در حالی از طرف رسانه های اصلاح طلب مورد نقد و بررسی قرار گرفت که رسانه های اصولگرا در قبال آن سکوت کردند. این طرح پیشنهادی است که قرار است رئیس جمهوری با هدف ارائه سازوکار منطقهای برای برقراری امنیت در خلیج فارس ارائه کند و گفته میشود مستند به بند هشت قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت است. همان قطعنامهای که به پایان جنگ ایران و عراق منجر شد.
رسانه های اصلاح طلب
احتمال دیدار میان روسای ایران و آمریکا و پیش شرط ها
جنگ پیششرطها در نیویورک، تیتر یک روزنامه اعتماد است که ذیل آن با طرح پرسش هایی مبنی بر روشن شدن تکلیف ارتباط ایران و آمریکا نوشت: با حضور حسن روحانی در نیویورک دو تحول قابل پیگیری وجود خواهد داشت: ۱- آیا روسای جمهور ایران و آمریکا در قالب همان مذاکرات چندجانبه با هم دیدار خواهند کرد؟ ۲- آیا ابتکار فرانسه که امانوئل مکرون، رییسجمهوری این کشور آن را پیش برده در نیویورک وارد فاز جدیدی خواهد شد یا باید این ابتکار را هم مرده فرض کرد؟
به نوشته این روزنامه در ابتدای پاسخ به این دو سوال باید تفکیکی میان شرطهای ایران برای هرکدام از این دو سناریو قائل شد. تهران برخلاف واشنگتننشینها که یک روز بیش از ۱۰ شرط برای مذاکره میگذارند و روز دیگر از مذاکره بدون پیششرط سخن میگویند و فردای آن باز از بیمیلی به هرگونه مذاکره حرف میزنند، موضع خود را علنی و مشخص کرده است: ۱- آمریکا به برجام بازگردد، ۲- آمریکا تحریمهای هستهای را لغو کند. البته هر کدام از این پیششرطهای ایران، شرط کافی برای یکی از دو تحولی است که قید شده است.
روزنامه شرق نیز با بعید دانستن تحقق شروط ایران از طرف آمریکا آورد: با این اوصاف، فرصت همزمانی حضور دو رئیسجمهور در خاک ایالات متحده و تلاشهای دیپلماتیک طرفهای ثالث را نباید نادیده گرفت؛ علاوه بر آنکه پیشبینیناپذیربودن دونالد ترامپ نیز در این میان گزینهای تأثیرگذار است... دو خط موازی تهران- واشنگتن در حالی کنار هم پیش میروند که گاهی نزدیک و گاه دور میشوند. اگرچه اکنون با خروج آمریکا از برجام در یکی از نقاط دور از هم قرار دارند، اما میتوان به آن خوشبین بود.
به نوشته این روزنامه، لغو تحریمها در ازای نظارت دائمی بر تأسیسات هستهای ایران که به گفته ظریف شرط ایران برای مذاکره با آمریکا است، همان نکتهای است که میتوان از آن بهعنوان همکاریهای مستمر ایران با آژانس یاد کرد. از طرف دیگر، آنچه میان تهران و آژانس میگذرد نیز میتواند در قالب عضویت ایران در انپیتی یا در قالب پروتکل الحاقی تعریف شود؛ پروتکلی که در صورت اجراشدن تمام و کمال برجام، ایران با تصویب نمایندگان مجلس به آن میپیوندد. این در حالی است که تمام این سالها، کشورهای دیگر مدعی نگرانی درباره برنامه هستهای ایران بودهاند؛ آنچه میتواند با نظارت دائمی و اجرای کامل برجام رفع شود.
علیاکبر فرازی سفیر اسبق ایران در مجارستان در یادداشتی که روزنامه آرمان ملی اقدام به انتشار آن کرده است، می نویسد: در خصوص توئیتهای منتشر شده کریستین امانپور درباره مصاحبه با ظریف و دیدار احتمالی دونالد ترامپ و روحانی میتوان گفت تاکنون چنین مسالهای از سوی مقامات کشورمان تکذیب نشده است. لذا حرفهایی که از قول ظریف نقل شده این مواضع ترجمان فرمایشات مقام معظم رهبری است چرا که ایشان نیز صراحتا اعلام کردند که اگر آمریکاییها بخواهند در چارچوب برجام گفتوگو کنند امکان آن وجود دارد. بنابراین میتوان امیدوار بود تا جلسهای برجامی با حضور تمامی کشورهای عضو صورت گیرد. اگر آمریکاییها در چارچوب کشورهای عضو برجام حاضر شوند قطعا محل خوبی برای شنیدن مواضع ایران است.
همچنین اگر چنین مذاکرات احتمالی در چارچوب برجام منتج به لغو تحریمها شود، مقدمه مبارکی خواهد بود. در عالم دیپلماسی صفر و ۱۰۰ وجود ندارد. اینکه هرگز گفتوگو نمیکنیم این گونه نیست. لذا اگر آمریکاییها تحریمها را لغو کنند احتمال چنین دیداری وجود دارد. بنابراین احتمال چنین دیدارهایی در چارچوب برجام وجود دارد. البته به شرط آنکه کشورهایی همچون عربستان، رژیم صهیونیستی و... در چند روز باقی مانده دست به تحرکات دیوانهواری نزده و فضا را مخدوش نکنند این احتمال وجود دارد. همچنین اگر چنین اقدامی منجر به لغو تحریمها گردد اقدامی مناسب خواهد بود.
قاسم محبعلی مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امورخارجه در گفت وگو با آرمان ملی درباره امکان دیدار میان هیاتهای ایرانی و آمریکایی می گوید: مواضع ایران و همچنین مواضع طرف آمریکایی روشن است. بنابراین بعید به نظر میرسد موضوع تازهای برای طرف ایرانی باقی مانده باشد تا مطرح دارد. اگر در این سفر دستور کار مشخصی برای ابتکار مذاکراتی وجود نداشته باشد عملا میتواند تکرار شش سفر گذشته حسن روحانی و همچنین روسای جمهوری پیشین کشورمان بوده که حاصل آن سلسله ملاقاتها و سخنرانیهایی در سازمان ملل متحد و ادامه تکرار سیاستهای پیشین است. مگر آنکه در تهران تصمیماتی صورت گرفته باشد تا بر اساس آن تفاهمهایی صورت پذیرد. بر چنین مبنایی حسن روحانی در نیویورک سخن تازهای را مطرح داشته است که خود موجب فعال شدن بیشتر دیپلماسی خواهد شد. تا بدین ترتیب بنبست بهوجود آمده شکسته شود. در غیر این صورت این سفر یک سفر روتین و تکراری خواهد بود. بنابراین در نتیجه چیزی عاید سیاست خارجی ایران نخواهد کرد.
جواد منصوری فرمانده پیشین سپاه پاسداران در گفت وگو با تارنمای نامه نیوز اظهار داشت: اگر بازگشت آمریکا به برجام و لغو کامل تحریم ها اتفاق بیفتد باید بگوییم از وقایع مهم سیاسی دهه اخیر است و معنی اش آن خواهد بود که آمریکا همه مواضعش را زمین گذاشت و رسما تسلیم ایران شد اما قرائن نشان می دهد که قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد.
وضعیت منطقه و طرح صلح رئیس جمهوری
مرتضی مکی کارشناس مسائل بینالملل به روزنامه آفتاب یزد میگوید: بیشتر از اینکه ایران به دنبال این موضوع باشد که این طرح تا چه اندازه عملیاتی و تا چه حد منطقی است، این طرح را در واکنشی به اقدامات دولت ترامپ در فضای ایران هراسی که در منطقه و سطح جهان اجرا کرده مطرح کرده است. در عرصه دیپلماسی ما باید به گونهای رفتار کنیم تا خود را منادی صلح و ثبات در منطقه بنامیم و نشان دهیم که ما خودمان بانی ائتلاف صلح در منطقه هستیم. ابتکار صلح هرمز یا ائتلاف امید، کلمات کلیدی است که در عرصه رسانه در سازمان ملل به کار میآید و پاتک تبلیغاتی به تلاشهای آمریکا در زمینه ایران هراسی است.
از طرفی علی بیگدلی دیگر کارشناس مسائل بینالملل به این روزنامه گفت: روحانی در آستانه سخنرانی در سازمان ملل سعی دارد تا کاهش التهاب در روابطش با منطقه ایجاد کند. همزمان با اظهارات روحانی در تهران و اظهارات ظریف در نیویورک گفتههای انصارالله که اعلام داشته است میخواهد حالت تهاجمی با عربستان را کاهش بدهد نیز معنا داراست. از طرفی عربستان نیز باید از تنش خود بایمن بکاهد. در حال حاضر منطقه ما آمادگی پذیرش چنین چیزی را ندارد مگر اینکه ایران و عربستان قبلا دست به یکسری اقداماتی به سود یکدیگر بزنند. البته با طرح ائتلاف امید ایران همین پیام را به عربستان سعودی میدهد.
روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم سفیر اسبق ایران در مجارستان نوشت: این سفر با توجه به شرایط خاص کنونی سفر مهمی بوده و توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. دلیل آن نیز این است که شرایط در منطقه خاص است مخصوصا بعد از حمله پهپادی حوثیها به آرامکو به نظر میرسد منطقه وارد فاز تازهای میشود. لذا حضور ایران به منظور تشریح مواضعش و دفع اتهاماتی که سعودیها مطرح میکنند لازم است. از طرف دیگر پیش از آغاز سفر، حسن روحانی پیام دوستی و همکاری به کشورهای منطقه دادند. بنابراین تحولات خلیج فارس در صدر مسائل بینالمللی بوده که در این سفر دنیا به آن میپردازد. بنابراین ایران یک طرف این ماجراست. راهکار آن نیز بازگشت کشورهای حاشیه خلیج فارس به طرح امنیتی منطقهای و تشکیل ائتلافی برای صلح و امنیت منطقه است.
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل سیاسی در گفت وگو با خبرگزاری ایسنا با یادآوری این که طرح صلح هرمز بارها پس از انقلاب اسلامی در قالبهای گوناگون دنبال شده است، گفت: اینکه ایران میخواهد در قالب همگرایی منطقهای بدون حضور کشورهای فرا منطقهای امنیت منطقه را بومیسازی کند، بسیار پسندیده است اما لکنتهایی که به واقعیت امر پیش روی ایران است رسیدن به این سامانه و سازمان امنیتی را در درون منطقه از نظر دور میسازد و لذا این سخن که بارها از طرف روسای جمهوری کشور ما به گونههای مختلف مطرح شده نتوانسته است در عمل به منصه ظهور برسد. وی اما در عین حال این طرح را یک اقدام مثبت و دارای بار اخلاقی جهتدار و پسندیده ارزیابی کرد.
این خبرگزاری در گزارشی دیگر آورد: اگر بخواهیم ایدهها و پیشنهادهایماان درباره ایجاد صلح و ثبات منطقهای صرفا روی کاغذ نماند، نیاز است معادلات سیاسی و امنیتی میان ایران و کشورهای منطقه در سطح دو جانبه ابتدا بهبود یابد تا صحبت از ائتلاف سازی آن هم در منطقه به هم ریخته خلیج فارس امکانپذیر شود. از این میان بهبود روابط ایران و عربستان پیش درآمدی بر هموار سازی این مسیر است. لذا تا وقتی تهران و ریاض مناسبات خود را به حالت عادی باز نگردانند و مسیر گفتوگو را نگشایند هرگونه پیشنهاد برای ائتلاف یا آشتی و صلح در منطقه به سرنوشت ایدههای قبلی احتمالا دچار خواهد شد.
رسانه های اصولگرا
وجود یا عدم احتمال مذاکره میان ایران و آمریکا
در گزارش روزنامه جوان می خوانیم: همه شواهد و قرائن نشان میدهد که احتمال ملاقات خارج از عرف حسن روحانی رئیسجمهور ایران نزدیک به صفر است، به خصوص که محمدجواد ظریف در نیویورک روشن ساخته که روحانی حاضر است با ترامپ مذاکره کند، اما فقط در صورتی که «ترامپ حاضر باشد آن چیزهایی را که ضروری است انجام دهد؛ لغو تحریمها در ازای نظارتهای دائمی بر برنامه هستهای ایران.»
تارنمای مشرق نیوز یادداشت تلگرامی محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی را بازنشر کرده و آورده است: به این معنا، مذاکره به مفهوم مصطلح آن در ادبیات دیپلماتیک- از اساس منتفی است و اصلا امکان ندارد؛ ولو اینکه کسانی می خواستند روحانی را با ترامپ و ظریف را با پمپئو رو به رو کنند و مثلا مقابل عمل انجام شده قرار دهند. چنان ملاقات محالی، صرفا هجو مذاکره است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، خبرهای متفاوت، مبهم و بعضاً متناقضی از نیویورک به گوش میرسد؛ این ابهامات و تناقضات کنار سوابقی که از مباحث فیمابین ایران و اروپا و آمریکا وجود دارد، نگرانیهایی را تولید کرده است، نگرانی از یک توافق «بسیار بد». مجموعه اظهارنظرها و گمانهزنیهایی که امروز درباره مسائل فیمابین آمریکا و اروپا مطرح شده و همچنین سابقهای که از این مسئله وجود دارد ابهامات را تشدید و البته نگرانیهای مهمی را در تهران تولید کرده است.
این خبرگزاری در ادامه افزود: یک نگرانی عمده که میتواند موجد یک توافق بسیار بد برای ایران باشد آن است که اساساً صورت مسئله فیمابین بر اثر تبلیغات و حجم اخبار و مراودات و مناسبات در هالهای از غفلت قرار گیرد... گمانهزنیهایی که این روزها مطرح است، یعنی صرفنظر کردن ایران از گامهای کاهش تعهدات برجامی و همچنین گفت وگو درباره مسائل منطقهای و حتی اعمال تغییراتی در برجام و در برابر آن صرفاً دریافت ۱۵ میلیارد دلار یا یورو از اروپا آنهم بهصورت خط اعتباری، عملاً وارد شدن دولت به یک توافق بسیار بدتر از توافق بد برجام است و مخاطرات جدی برای منافع ملی ایرانیان دارد.
روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: مقامات وزارت امورخارجه در اظهارات تأملبرانگیز از مذاکره جدید ایران با آمریکا سخن گفتهاند. این در حالی است که در شرایط فعلی مذاکره موضوعیت ندارد و غرب باید به تعهدات خود عمل کند...ظریف و عراقچی، موضوع مذاکره با آمریکا را مطرح کردهاند. این پیشنهاد تأملبرانگیز از چند جنبه قابل بررسی است. در حال حاضر مسئله ایران و آمریکا، مذاکره نیست بلکه عهدشکنی آمریکا در اجرای توافقات از جمله برجام است... وقتی تعهدات برجامی آمریکا بر روی زمین است، صحبت از نظارتهای دائمی بر برنامه هستهای ایران صرفا گسترش تعهدات برجامی ایران بدون هیچ ما به ازایی است.
این روزنامه در مطلب دیگری می نویسد: انتظار میرود در سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل به عنوان نماینده قلب محور مقاومت، منطق مقاومت جاری و نمایان باشد، خصوصاً در این مقطع زمانی که نقطه مقابل این منطق، یعنی سازش، علاوهبر مردم، هزینه گزافی بر روی دست خود آقای روحانی و تیم دیپلماسیاش گذاشته است. البته پس از تجربه تلخ برجام، اخیراً بارها از زبان رئیسجمهوری و مسئولان وزارت امورخارجه گفته و تاکید شده که به هیچ عنوان تحت فشار، مذاکره جدیدی با آمریکا صورت نخواهد گرفت و راهبرد مقاومت در تمامی سیاستهای آنها دنبال خواهد شد. هرچند در کنار همه این تاکیدات هنوز از گوشه و کنار زمزمههایی مبنی بر تحریک و ترغیب تیم کشورمان برای دیدار با یکی از مقامات آمریکایی در سفر نیویورک به گوش میرسد.
کیهان همچنین در یادداشتی که امروز در ستون نگاه منتشر کرده است، نوشت: در شرایطی که دشمن با عهدشکنیهای مکرر، بهویژه طی توافقنامههای تهران، بروکسل و پاریس (در سالهای ۸۲-۸۴) و به دنبال آن ژنو، لوزان و وین (در سالهای ۹۲-۹۴) سناریو فریبکارانهای از خدعه و فریب و عهدشکنی را به نمایش گذاشته است و بیشرمانه از زیر بار تعهدات خود شانه خالی نموده است؛ صحبت از مذاکره مجدد آنهم با هدف تحمیل خواستههای از قبل اعلام شده دشمن که کشور را در معرض توطئههای ویرانگر قرار خواهد داد، خطای بزرگی است.
نظر شما