به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، این روزها بازار موسیقی به گفته فعالان این بازار با هیولایی به نام «مافیا» دست و پنجه نرم می کند؛ هیولایی که به نظر می رسد قصد دارد موسیقی را از مرزهای هنر خارج کند و «هنر زبان دل» را به سوی جهان تجارت، روانه سازد.
بازار موسیقی ایران، در دهه های اخیر، رونق تازه ای گرفته است. در این سال ها خوانندگان بسیاری، به پشتوانه تهیه کنندگان، اقدام به تولید و پخش آثار موسیقایی کردند و با حمایت مالی برنامه گذاران، پا به صحنه اجرای زنده گذاشتند. هر چند تولید روز افزون آثار موسیقی و برگزاری تقریبا همه روزه کنسرت و اجرا زنده خوانندگان و نوازندگان، به معنا رونق کیفی بازار موسیقی در ایران نیست، اما واضح است حوزه موسیقی، در سال های اخیر، مبالغ هنگفت و سرمایه گذاران قدرتمندی را به سمت و سوی خود کشانده است؛ سرمایه هایی که گاه از خوانندگان دستِ چندم، یک شبه سلبریتی می سازد.
گروهی می گویند تبعات چنین وضعیتی که دست های پشت پرده برای موسیقی رقم می زند به همین جا ختم نمی شود. چنین شرایطی رفته رفته نه تنها سلیقه هنری جامعه را منحط می کند بلکه با به حاشیه راندن هنرمندان واقعی فرهنگ و هنر این مرز و بوم را دستخوش زوال می سازد. در همین ارتباط، هر از چند گاهی صدای اعتراض خوانندگان کهنه کارتر، به گوش می خورد؛ خوانندگانی که از دست چنبره هزارپای مافیای موسیقی، که هر ساز و کار مرسومی را به نفع سود آوری خود بر هم می زند، به ستوه آمده اند.
«سایه سنگین مافیا بر سر موسیقی»
در چند سال اخیر، بازار تولید موسیقی و برگزاری کنسرت، تب و تاب کم سابقه ای داشته است و گاه و بیگاه خوانندگان تازه کاری از دل این آشفته بازار بیرون می آیند؛ خوانندگانی که به واسطه پشتیبانی مالی از سوی مافیای موسیقی، تبلیغات وسیع در شبکه های اجتماعی و نصب بیلبورد های تبلیغاتی در سطح شهر، یک شبه راه صد ساله را می روند و پا جای پای کسانی می گذراند که با وجود سال ها فعالیت در حوزه موسیقی، کماکان از شرایط تبعیض آمیز حرفه خود شکایت دارند، فضای موسیقی را مافیایی می دانند و انگشت اتهام را به سوی مافیای موسیقی نشانه می روند.
«سیدمحمد معتمدی» یکی از خوانندگانی است که فضای مافیایی در موسیقی ایران را مورد انتقاد قرار داده است. معتمدی که پیش تر هم با بیان عبارت «سلطان کنسرت»، از وجود دست های پنهان در موسیقی خبر داده بود، شهریور ماه امسال در گفت وگو با رسانه ها، بار دیگر از شرایط تبعیض آمیز موجود در عرصه موسیقی، سخن گفت. وی در این باره می گوید: مافیای موسیقی که الان نقش سیاستگذاری را هم به عهده گرفتهاند یعنی آن جریان و آن موسیقی را که دوست دارند با آن کسب درآمد میکنند و آن جریان را بزرگ و ملی جلوه میدهند و جریانی را که به عنوان رقیب خود قلمداد میکنند به راحتی از صحنه موسیقی کشور بیرون میاندازند.» معتمدی همچنین ساز و کار واگذاری و نصب بیلبورد های تبلیغاتی را، مافیایی و غیر شفاف می داند و در این باره می افزاید: من ۲۰ سال است که کار موسیقی میکنم. در این مملکت میبینیم که به وفور همکاران ما، مخصوصا همکارانی که روی سایت مشخصی بلیطشان به فروش میرود وقتی کنسرت دارند به وفور بیلبورد در سطح شهر دارند اما من وقتی برای کنسرتم درخواست بیلبورد میدهم در ازای گرفتن یک بیلبورد قیمتی به من ارایه میشود که اگر ۱۰ سانس هم کنسرت بدهیم نمیتوانیم پول یکی از این بیلبوردها را پرداخت کنیم.
شرایط حاکم بر حوزه موسیقی نه فقط خوانندگان که دیگر دست اندرکاران این حوزه از جمله برخی ترانه سراها را هم ناخرسند ساخته است.
«علیرضا بدیع» شاعر و ترانه سرا، مرداد ماه سال جاری در گفت و گویی از وجود مافیا در عرصه موسیقی از جمله عرصه ترانه گلایه کرد و گفت «بنده معتقد هستم مافیای بزرگی در حوزه موسیقی وجود دارد این که یک ترانه سخیف و بنجل را شما کاری کنید که هشتاد میلیون نفر بشنوند و از این هشتاد میلیون بیست میلیون نفر مبهوت آن بشنوند، این مافیا است.»
وزارت ارشاد جلوی یکه تازی دلالان هنری را بگیرد
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نهادی است که مسوولیت صدور مجوز برای انتشار آثار هنری، سمعی و بصری و برگزاری کنسرت های موسیقی را بر عهده دارد. از این رو با مطرح شدن وجود دست های پنهان در حوزه فعالیت های مربوط به موسیقی از جمله برگزاری کنسرت ها، برخی انگشت اتهام را به سمت این نهاد مسوول نشانه می روند و معتقدند وزارت ارشاد در این زمینه کم کاری یا کم توجهی کرده است.
«حسین زمان» خواننده موسیقی پاپ که به دلیل برخی موانع پس از ۱۷ سال، در مرداد ماه امسال موفق به برگزاری کنسرت شد، به تازگی در گفت و گو با رسانه ها در مورد وجود دست های پشت پرده در حوزه موسیقی گفته است: «بله با صراحت باید بگویم که وجود دارد، این دلالی و واسطهگری بهصورت خیلی فعال وجود دارد، یکه تازی هم میکنند.»
زمان، در انتقاد از عملکرد وزارت ارشاد می افزاید: از طرفی هم میبینید که متکلفین هنری و فرهنگی هم حواسشان نیست یا وقت رسیدگی به این امور را ندارند، یا ارزشی قائل نیستند، پس عرصه را خالی میبینند و یکهتازی میکنند.
در همین خصوص، «محمدعلی بهمنی» شاعر و ترانه سرا پیشکسوت کشورمان نیز اردیبهشت ماه سال جاری، در مصاحبه ای یادآور شد: «ارشاد هم می خواهد جلوی این ابتذال را بگیرد، اختیارش را هم دارد اما زمانی که جلویش را می گیرد به شکلی می بینیم واسطههایی هستند که فلسفهای دارند مبنی بر اینکه جامعه ما یک جامعه جهانی باید باشد و در جهان هم این مقولهها آزاد است. در هر صورت این ها با این بهانهها دارند کارشان را انجام می دهند. من با چشم خودم دیدم که مدیریت ارشاد سعی می کند جلوی این کارها را بگیرد ولی کسانی که از این اختیارات فراتر هستند به عقیده من دارند جلوی این کار را می گیرند و کارشان را بد هم نمی دانند و فکر می کنند که کار درستی انجام می دهند.»
بهمنی همچنین از نفوذ و قدرت همه جانبه تهیه کنندگانی گفته است که برخی خوانندگان را در موضع ضعف قرار می دهند. او در این باره می گوید: «تهیهکننده یک قرارداد پنج، هفت و ۱۰ ساله با خواننده می بندد و درصد کمی از سود مالی را به او اختصاص می دهد و این تا زمانی است که خواننده به آن شهرتی که تهیهکننده میخواهد برسد. اگر به این شهرت هم نرسد و برای تهیهکننده سودی نداشته باشد بهراحتی بیرونش می کنند.»
با توجه به این سخنان، برخلاف آنچه به نظر می رسد، حتی خوانندگانی که این روزها از سوی مافیای موسیقی، پشتیبانی و هدایت می شوند نیز، شرایط کاری اطمینان بخشی ندارند.
موسیقی امروز ما گویی در حال جدال با یک بیماری مزمن است؛ ویروسی که به نفع تجارت و سودآوری، موسیقی و ادبیات را به سوی بی مایگی می کشاند و در شرایط کنونی انتظار اهالی این هنر اقدام موثری برای سر و سامان دادن به این بازار آشفته است.
نظر شما