«هادی چوپان» که در میادین جهانی از وی به عنوان «گرگ ایرانی» یاد میشود آغاز آشنایی خود با ورزش بدنسازی را از سال ۱۳۷۹ میداند و میگوید: از زمان آشنایی با این رشته تا نخستین مدال کشوریام حدود ۹ سال صبر کردم تا اینکه در سال ۸۷ در مسابقات قهرمانی کشور در شهرستان بابل به سکو رسیدم. پنج مدال کشوری در کارنامه دارم که شامل ۲ طلا، ۲ نقره و یک برنز است.
آغاز کار وی با تیم ملی به ۱۰ سال پس از آشنایی این ورزشکار شیرازی با رشته بدنسازی برمیگردد، جایی که پس از قهرمانی های متعدد کشور در سال ۱۳۸۹ به اردوی تیم ملی دعوت شد و در نخستین تجربه بین المللی عنوان ششم آسیا را کسب و در ادامه به قهرمانی قاره کهن رسید. چهار قهرمانی و یک نایب قهرمانی جهان از دیگر افتخارات گرگ ایرانی در آوردگاههای بینالمللی است.
در این زمینه عنوان میکند: پس از دعوت به اردوی تیم ملی با تیم پرورش اندام کارگران راهی روسیه شدم و توانستم در آن تورنمنت مدال طلای دسته ۱۰۰ کیلوگرم را از آن خود کنم و این مدال پلی برای رسیدن چوپانی به مستر المپیا بود. همچنین در فاصله سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ در چند مسابقه بین المللی در کره جنوبی، ایتالیا و پرتغال شرکت کرد که توانستم در این مسابقات بر روی سکو بروم. آخرین مدال طلای من در سنگین وزن در سال ۲۰۱۹ رقم خورد که یک عنوان تاریخی بود. عنوانی که مستقیم من را به مسابقات مستر المپیا فرستاد.
نخستین ایرانی هستم که در ۱۳۵ سال برگزاری مسابقات مستر المپیا گام به این میدان میگذارد. این حضور با افتخار آفرینی همراه بود و خوشحالم توانستم نام ایران را در این مسابقات مطرح کنم. در آسیا پیش از من تنها یک نفر توانسته بود در این رقابتها مدال کسب کند.
شروع ورزش بدنسازی تا افتخار آفرینی برای چوپانی طولانی بود به گونه ای که برای این کار ۲۰ سال زمان نیاز بود زمانی که روز و شب این ورزشکار رشته بدنسازی را با رژیمهای غذایی و تمرینات طاقت فرسا همراه کرد. برنامه هایی که هزینه سرسامآوری برای وی و خانواده اش داشت.
او در راه رسیدن به قهرمانی از کسانی سخن به میان میآورد که نقش مهمی در زندگی داشتند. چوپانی چهار سال پیش با مهدی و هادی پارسافر آشنا میشود. آشنایی که خلع حمایت های فدراسیون و دولت را پر کرد. چوپان اذعان میکند: در این ۲۰ سال تمام جوانی، تفریح، خانواده و زندگی من ورزش بدنسازی بود و تمرین، تمرین، تمرین و رژیم.
اعزام به مسابقات جهانی برای گرگ ایرانی به راحتی نبود خاطراتش هنوز برای او آزاردهنده است و عنوان میکند: برای گرفتن ویزا شش چشم ضعیف شد سه چهره پیر شد و هزاران مو سفید شد. چهار سال روز و شب از بین رفت ملیونها دسترنج هزینه شد تا این ویزا جور شود. من و هادی و مهدی پیر شدیم تا ویزا گرفتیم.
از شیوه برخورد هواداران مستر المپیا در زمان مسابقه میپرسم. او عنوان میکند: آنها در ورزش و فرهنگ ورزش پیشرفتهاند. زمانی که یک قهرمان را میبینند فارغ از ملیت و نژاد او تا اوج تشویق کرده و مورد احترام قرار میدهند. من با انتخاب هواداران این رشته به عنوان نفر برتر مستر المپیا انتخاب شدم. اما این رویه در ایران متفاوت است و در مسیر قهرمانی چند گروه وجود دارد. دسته نخست کسانی هستند که ورزشکار نیستند اما ورزشکاران را دوست دارند. گروه دوم خودشان توان پیشرفت ندارند و نمیتوانند ورزش کنند و در خیابانها با حرفهای نامربوط ورزشکاران را تخریب میکنند. گروه سوم ورزشکارانی هستند که از پیشرفت همنوعان خود خوشحال نمیشوند و آخرین گروه کسانی هستند که سد راه پیشرفت ورزشکاران میشوند.
از افتخارآفرینی خوشحال است و میگوید تا زندهام برای ایران پرچمداری میکنم. چوپان گفت: شرایط اقتصادیام خوب نیست و تامین هزینه های زندگی سخت و طاقت فرساتر از تمرینات بدنسازی است اما با این وجود اهتزاز پرچم ایران در مستر المپیا به من حس پادشاهی داد حسی که میخواهم آن را از خود جدا نکنم.
البته در مسیر این رویا سختی هایی وجود دارد و به جوانان توصیه میکنم برای گذر از این سختی و ناملایمتی ها صبور باشند افتخارآفرینی یکشبه به دست نخواهد آمد بلکه پروسهای طولانی دارد که باید برای آن جنگید.
او باور دارد: ورزش را با فرهنگ و شخصیت و مرامش بیاموزند نه فقط مدال و حکمش.
نظر شما