در یادداشت روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی می خوانیم: مشکل اصلی وجود انگیزههای خیرخواهانهای است که مسائل را درست و دقیق طرح نمیکنند، لذا راهبردهای نادرست ارایه میکنند درنهایت هم راهحلهای گمراهکننده میدهند. نمونه اخیرش سخنان آقای علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس است که متاسفانه حداقل بنده انتظار این حد از اغتشاش در طرح مساله را از ایشان نداشتم. آنجا که گفته است: «پرداخت یارانه خلاف اقتصادمقاومتی است. معنی ندارد آخر ماه دولت به مردم پول بدهد، مردم باید کار کنند و به دولت پول دهند نه اینکه آخر ماه دستشان دراز باشد که دولت چیزی به آنها بدهد.»
همین ادبیات است که رابطه دولت و ملت را به ویرانی میکشد. فرقی هم با آن ادبیات دولت قبلی ندارد که میگفت دولت به مردم یارانه میدهد! این ادبیات میگوید نباید بدهد، ولی هر دو معتقدند که پول مال دولت است و ربطی به مردم ندارد. بهطور اصولی و کلی باید گفت که دولت هیچ یارانهای به مردم نمیدهد و این اشتباه فاحش است. اصولا دولت چیزی ندارد که بخواهد به ملت بدهد. دولت باید کارگزار مردم باشد، ولی دولتهای ایران به نسبتهایی امانتدار خوبی برای پول مردم نبودهاند و منابع مردم را تلف کردهاند. صدها میلیارد دلار درآمدهای نفتی مردم را گرفتهاند و جز فساد و اتلاف منابع و بیکاری نتیجه دیگری از خود بهجا نگذاشتهاند، بنابراین دولت نیست که به مردم یارانه میدهد، این مردم هستند که ثروت و اموال خودشان را دراختیار دولتها گذاشتهاند تا بلکه ایجاد اشتغال کند و رفاه و توسعه ایجاد کند ولی طی 8 سال دولت احمدینژاد دریغ از نیم میلیون شغل!
آقای مطهری چندین دوره نماینده مجلس بودهاند، بفرمایند با پول نفت چه کردهاند؟ کدام شغلها را ایجاد کردهاند، تعداد شاغلین کشور در سال 1385 اندکی کمتر از ۲۱ میلیون نفر بوده است، در سال 1389 که یارانهها پرداخت شد، دویست هزار نفر کمتر از همان رقم سال 1385 بوده است!! آیا در این فاصله مردم یارانه میگرفتند که از کار دست کشیدند؟!
مطابق روال گذشته باید طی این 4 سال حداقل ۲.۵ میلیون شغل ایجاد میشد تا مردم نیازمند به یارانه نباشند. تعداد شاغلین در سال 1396 فقط به ۲۳ میلیون و خردهای رسید، یعنی طی 12 سال فقط ۲.۵ میلیون شغل اضافه شده است، یعنی سالی 200 هزار شغل، در حالی که در این مدت ظرفیت درآمدی و ارزی ایران طوری بود که باید حداقل 800 هزار شغل اضافه در سال ایجاد میشد، یعنی پس از 12 سال، 10 میلیون شغل بیشتر میداشتیم، یعنی هفت و نیم میلیون نفر بیش از الان! دولت چین طی ۱۸ سال با ۳۱۰ میلیارد دلار سرمایه ۲۲۶ میلیون شغل ایجاد کرد یعنی بهازای هر ۱۴۰۰ دلار یک شغل. خب بفرمایید در این فاصله حدود 900 میلیارد دلار درآمد ارزی فقط از صادرات نفت و گاز نصیب ایران شده است، آیا شما میتوانید حساب کنید که بهازای ایجاد هر شغل چقدر درآمد نفت و گاز در این 12 سال به جیب دولت ایران وارد شده بود؟ حدود 360 هزار دلار!! این را چه چیزی جز ناکارآمدی مطلق میتوان نامید؟!
پرداخت مبلغ 45 هزار تومان، یارانه دولت به مردم نیست، بلکه بازپسگیری اختیار مصرف یا جلوگیری از تلف کردن آن از سوی دولتهاست. دولت قبلی این را فهمید که صلاحیت این خرج کردن را ندارد و با هر انگیزهای بود این گام را برداشت، ولی دیگران حتی متوجه این مساله نیز نیستند. شما نماینده مردم هستید. شما اجازه دادهاید که اموال ملت در دست این دولتها چنین حیف و میل شود و متاسفانه سهم حیف شدن آنها که به چشم نمیآید خیلی بیش از بخش میل شدنش است که در پروندههای فساد شاهدش هستیم و اکنون دوباره در پی بازپسگیری بخش کوچکی از آن هستید که پیشتر از دولت جدا شده بود.
اگر نمایندهای طرفدار خدمت به اقتصاد و رفاه جامعه است، بیش از ۵۴ ماه است که سوخت را به قیمت جاری ثابت نگه داشتهاند، از آخرین زمانی که قیمت سوخت تغییر کرد تاکنون حداقل 70درصد تورم داشتهایم ولی کدام نماینده مجلس آخ گفتهاند که چرا این منبع مهم را تلف میکنید؟ شما هر هدفی دارید، محترم است، ولی با حذف یارانهها عملا ناکارآمدی و فساد و فقر را تشدید خواهید کرد. برای حذف یارانهها هیچ مشکلی نیست، شما بهازای هر شغلی که درست میکنید، یارانه آن شاغل و خانوادهاش را قطع کنید. آیا دولت و شما حاضر به چنین تعهدی هستید؟ بهعلاوه چرا از سال 1392 تا حالا، فقط زمانی که کفگیر بودجه به ته دیگ میخورد یاد هدفمندی میافتید؟ وظیفه شما بوده که دولت کارآمد، سالم و با مخارج عقلانی درست کنید، به هر دلیل در این کار موفق نبودهاید، پس بهتر است سوخت این دستگاه ناکارآمد (اعم از قوه مجریه یا سایر قوا) را با کسر سهم مردم از هدفمندی کم نکنید. اگر به فکر مردم و دولت و جامعه هستید، بهتر است اصلاح قیمتهای سوخت و انرژی را در دستور کار قرار دهید. همان کاری که همیشه در برنامهها نوشتهاید ولی اجرا نکردهاید و پیگیری هم نکردهاید!
مردم نمیپذیرند که نماینده در شهرک غرب زندگی کند و چنان ادعایی درباره دزدی از خانه او شود یا انواع و اقسام اقدامات دیگر را انجام دهند، بعد مردم را توصیه به کار کنند، در حالی که همه پشت درهای ادارات کار منتظر شغل هستند. فرزندان تحصیلکرده ما بیش از ۵۰درصدشان بیکار هستند و آنهایی هم که کار میکنند دستمزد اندکی میگیرند. متاسفانه ناامیدمان کردهاید!
نظر شما