«رضا کاکازاده» روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا به سخنی از سقراط حکیم، اشاره کرد و اظهارداشت: معلم تنها قابله ای است که به شاگرد کمک میکند تا علم و دانش و حکمت درونش را متولد کند! از نظر این فیلسوف، اصل و حقیقت علم، دانش، حکمت و دینی است که در نهاد بشر است.
وی افزود: مهم آن است که این گوهر از نهاد او ظاهر و بالنده شود. رسالت معلم نیز این است که مقدمات این رشد و بالندگی درون و زایش مولود را برای شاگرد فراهم کند.
این کارشناس آموزشی لازمه تحقق این مهم را تفکر و گفت و گو، تأمل و تبادل آراء و نظرات در میان معلم وشاگرد عنوان کرد و گفت: در نظام تعلیم وتربیت سنتی، معلم یک الگوی تمام و کمال بوده که با رابطه سالم و سازنده با شاگرد، رابطه ای مرید و مرادی ایجاد می کند.
کاکازاده ادامه داد: در نتیجه محبت و رفاقت ایجاد شده بین آنها، شاگرد تلاش میکند تا خود را در کار و تلاش و کمالات شبیه معلم خود سازد. در این صورت است که اساس کار در این رابطه همچون مرید و مراد و طالب و مطلوب خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه درچنین نظام آموزشی، تقلید، تبعیت و تأسی رکن اصلی را در آموختن دارد، افزود: در اینجا نه تنها اندیشیدن، بلکه انتقال اندیشه از معلم به دانشآموز مطرح است. در چنین فضای آموزشی، آنچه که دانش آموز دریافت میکند، حاصل تفکر و تأمل و هضم و پردازش محتوای آموزشی نیست، بلکه مطالبی است که گویی از معلم به امانت گرفته و باید به موقع آن را به معلم و یا به اهل و خواهانش تحویل دهد.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: صاحب و مالک چنین علم و دانشی معلم بوده و شاگرد چندان نقشی در این موضوع ندارد. در واقع دانش در وجود او خودی و نهاده نشده است. در چنین حالتی که پیروی و اطاعت محض اتفاق افتاده و دریافت های آموزشی از مجرای شک و بحث و بررسی عبور نکرده است، نمیتوان شاهد بالندگی فرد و اثر بخش بودن آموخته ها بود.
کاکازاده انفعال، خمودگی، نبود پویایی و نشاط علمی، حاصل چنین شرایطی دانست که باید از آن اجتناب کرد.
وی با توجه به این نکته مهم در امر تعلیم و تربیت که باید به جای القای اندیشهها و انتقال عقاید به ذهن دانشآموزان، اندیشیدن و چرا گفتن و دلیل خواهی را در آنها تقویت کنیم، افزود: در واقع باید به جای انتقال اندیشهها، اندیشیدن را به دانشآموزان بیاموزیم چرا که انتقال اندیشه ها همچون دادن ماهی وآموختن اندیشه، همچون آموختن ماهی گرفتن است.
این کارشناس آموزشی همچنین گفت: اینکه ما ذهن خود و شاگردان را به پارکینگ اندیشه ها تبدیل کنیم، خلاف رشد و پویایی اندیشه و اندیشیدن است. باید در آغاز سال تحصیلی و در بهار تعلیم و تربیت، بذر چرا گفتن، دلیل خواستن، تفکر کردن و ابراز و اظهار کردن و نقد و انتقاد را در فضای درس و کلاس منتشر کرده و شاگردانی خلاق و پویا و بالنده برای آینده میهن خود تربیت کنیم.
این کارشناس آموزشی بخش عمدهای از مشکل رابطه و روش آموزش در فضاهای آموزشی را ناشی از عدم مهارت و دانایی ومهارتهای معلمان در انتقال مفاهیم آموزشی عنوان کرد و گفت: بسیاری از محتواهای آموزشی به لحاظ حرفه ای عمل نکردن معلمان حتی برای خود آنها نیزهضم و درک نشده است.
کاکازاده با بیان روایتی از پیامبر اعظم (ص) گفت: بخش عمدهای از مشکلات ما عدم توجه به مواردی است که پیامبر در این مورد از سخنان خود بیان کردهاند. فردی به خدمت پیامبر آمده و از ایشان سوال کرد که یا رسول الله علم چیست؟ ایشان فرمودند: در ابتدا سکوت. آن فرمود در ادامه پرسید سپس چه؟ پیامبر فرمود: استماع. یعنی اول اهل سکوت بوده و بعد از آن اهل شنیدن باشید.
وی ادامه داد: آن فرد خطاب به پیامبر گفت: سپس چه؟ پیامبر می فرماید: هضم، یعنی آن چیزی را که شنیده اید بتوانید هضم کرده و درک کنید. به عمق کلام و مفهوم رسیده و پیرامون آن تفکر و تعمق کنید. آن فرد در ادامه از پیامبر پرسید، سپس چه؟ پیامبر فرمود: عمل به آن علم و آگاهی، یعنی آن چه را که یاد گرفتهاید در زمینه اخلاق، بهداشت، روابط اجتماعی و ... به کار گرفته و به آن عمل کنید. در آخرین مرحله فرد از پیامبر سوال می کند که یا رسول الله پس از عمل چه؟ پیامبر فرمود: نشرو گسترش دانش و آگاهی و بیان و آموزش آن.
این مدرس افزود: معلمان مفهوم علمی، اخلاقی و آموزشی را بلافاصله از آخر شروع کرده و شغل و حرفه آنها را ملزم کرده است تا سر کلاس رفته و دانستههای خود را نشر دهند. علمی را که هنوز به آن عمل نکرده و مستلزم هضم و درک توسط خود آنها است.
وی ویژگی های پروسه فراگرفتن علم را سکوت کردن، خوب شنیدن و تامل کردن وهضم مفاهیم و عمل کردن و نشر آن مطالب عنوان کرد و گفت: یکی از علتهای عمده ای که فرزندان، جامعه و نسلهای ما بر اساس خوبیها تربیت عملی نمیشوند این است که مطالب را از ما شنیدهاند، آنها خوبیها را در معلمان، پدران و مبلغین ندیدهاند.
این کارشناس آموزشی افزود: زمانی که مطلبی شنیده شود خیلی سریع تر از ذهن بیرون میرود و ثمری در راستای سازندگی آن وجود ندارد.
کاکازاده ادامه داد: معلمی که در این مفاهیم نبوده و بالعکس شاگرد او اهل درک، هضم و پرسش باشد نیز ممکن است به نوعی با اوبرخورد شود که ترجیح را بر سکوت دهد. معلم باید در بیان مفهوم، کلید دیگری را در روش آموزش خود به کار گیرد. اما به علت عدم داشتن کلیدها و ارتباطهای کلامی و مهارتهای گفتاری در انتقال این مفاهیم به ذهن دانشآموزکاستی صورت گرفته و دانشآموز متهم به ندانستن، عدم یادگیری و گوش ندادن میشود.
وی افزود: در چنین وضعیتی باب گفت و گو، سوال و تحقیق کردن بسته شده و کسانی در کلاس مورد توجه واقع میشوند که پذیرندگی و اطاعت پذیری بیشتری داشته و با محفوظات و حفظ کردن محتوای آموزشی در فضای کلاس و درس خود را بیشتر و بهتر نشان میدهند.
این کارشناس آموزشی ادامه داد: این مشکلی است که در سیستم آموزشی و رابطه بین شاگرد و معلم داریم البته معلمین که توجه به اصول در تعلیم و تربیت داشته با گفت و گو، بحث و طرح سوال و مباحثه بین یکدیگر زمینههای درک درونی و تولد مفهوم معرفتی و علمی را در خود فراهم میکنند که در آن صورت این دریافت دانشآموز دریافتی ماندگار، پویا، جوشنده و خلاقیت ساز خواهد بود.
کاکازاده خاطرنشان کرد: باید چند عامل و عنصر را در فضای درس و مدرسه به کار گیریم. یکی از این عوامل تربیت دانشآموزان در سکوت و سکوت کردن بود. به این طریق که چرا تاکید بر تمرین سکوت داشته و اینکه چگونه سکوت، ذهن و جان و روان انسان را مستعد شنیدن و آموختن میکند.
وی درخصوص پرسیدن سوال و چرا گفتن دانشآموزان گفت: بر این باور بوده و هستم که دانشآموزان حق این را دارند که از معلم سوالاتی را در خصوص درس و توضیحات آن بپرسند و معلم نیز در مقابل باید دلیل و استدلال آن را برای دانش آموز بیان کند.
این کارشناس آموزشی با توجه به ضرورت دلیل خواهی در امر آموزش تصریح کرد: گاهی در پایان درس جمله ای را به دانشآموزان داده و از آنها می خواستم تا در مورد آن فکر کرده و در جلسه بعد نظر خود را در مورد آن بیان کنند. سوال میکردم تا بچه ها یاد بگیرند درمورد آنچه که میشنوند تفکر و تامل کرده و استدلال ورزی کنند و پایههای درک مبتنی بر فهم و استدلال در آنها تقویت شود.
کاکازاده افزود: این رفتار به عنوان یک روش و تکنیک مورد نظر من بود و در دورانی که در مراکز آموزش فرهنگیان و مراکز تربیت معلم تدریس میکردم همواره این توصیه را به همکاران میکردم که دانشآموز خلاق و فهیم تربیت کرده و راهکارها و ابزار اینگونه تربیت را برای آنها بیان میکردم.
وی تاکید کرد: باید در فضای درس و مدرسه توجه کنیم که دانشآموزان یعنی همان فرزندان نسلهای امروز که از هوش بسیار بالاترو توانایی درک و استدلال بیشتری برخوردار بوده و از منابع رسانهای مختلف آموزش دیده اند و از خانوادههایی که نوعا اهل مطالعه و امکانات آموزشی هستند بیرون آمده اند.
این مدرس تصریح کرد: باید توجه بیشتری به این نسل کرده وبدانیم که آنچه برای دانشآموز ماندگار است حاصل آن چیزی است که او سعی کرده آن را فهمیده و بیابد. آن چیزی برای انسان میماند که حاصل سعی، تلاش، کوشش و خودجوشی اوست.
کاکازاده منفعل ماندن دانش آموز را در فرآیند تعلیم وتربیت بسیار مضر دانست و خاطرنشان کرد: باید فرزندان را وادار به سعی در سکوت، شنیدن، هضم و درک کردن و متعهد به عمل کرده و خود نیز از گفتن آنچه که به آن اشراف و وقوف کافی نداشته، پرهیز کنیم. هیچ چیز برای انسان نمیماند مگر آنچه حاصل سعی و تلاش وی باشد.
نظر شما