به گزارش خبرنگار ایرنا، در این مراسم که به همت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری و همکاری انجمن خوشنویسان و حوزه هنری کرمانشاه برگزار شد، محمدعلی سلطانی استاد دانشگاه، به شهرت جهانی میرزا محمدرضا کلهر اشاره کرد و گفت: روزنامه «شرافت» که در سال ۱۹۱۸ توسط استاد کلهر منتشر میشد، مخاطبان زیادی داشت و با تیراژ بالا به فروش میرسید.
این پژوهشگر تاریخ اظهار داشت: استاد کلهر با فداکاری و ایثار، انحصار هنر و خوشنویسی را از دربار و اشرافیت گرفت و امروز هیچ موزهای در دنیا نیست که در بخش ایرانشناسی آن نامی از میرزا محمدرضا کلهر نباشد.
سلطانی به تهاجم و حملات کشورها به خط ایران اشاره کرد و افزود: در آن دوران که بحرانیترین زمان ممکن بود، استاد کلهر خط ایران را از مرگ نجات داد در غیراین صورت امروز ما باید با خط لاتین مینوشتیم.
در بخشی از این همایش، از تندیس استاد میرزا محمدرضا کلهر رونمایی شد، که قرار است در بوستان مشاهیر کرمانشاه جانمایی شود.
در ابتدای این جلسه مازیار رضایی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر کرمانشاه، از تصویب تقویم روزداشتهای کرمانشاه در شورای شهر خبر داد و به خبرنگار ایرنا گفت: امروز حس تعلق خاطر مردم کرمانشاه نسبت به داشتههای این شهر کاهش پیدا کرده و ما بنا داریم با این طرح، توجه مردم را به میراث ناملموس شهر کرمانشاه بیشتر کنیم.
خیابانی در نزدیکی بوستان لاله کرمانشاه به نام استاد میرزا محمدرضا کلهر مزین شد که در انتهای این مراسم از تابلوی این خیابان، رونمایی شد.
کلهر از استادان خود پیشی گرفت
میرزا محمدرضا کلهر فرزند «محمدرحیم بیگ خمان» در سال ۱۲۰۸ هجری شمسی در کوهپایههای زاگرس حوالی جنوب کرمانشاه دیده به جهان گشود.
در نوجوانی به کار خوشنویسی روی آورد. طی حوادثی به تهران رفت و نزد «میرزا محمد خوانساری» شاگرد «محمد مهدی تهرانی» تعلیم خط گرفت.
از آنجایی که از استادان خود پیشی گرفت از روی خطوط باقیمانده از «میرعماد» مشق کرد. حتی یکبار به اصفهان رفت تا از روی کتیبه معروف «میرعماد» در تکیه «میرفندرسکی» مشق کند.
مردی تکیده با قدی متوسط بود که محاسنی کوتاه داشت که اندکی به سرخی میزد. در جوانی به سبب زندگی ایلی به سوارکاری و تیراندازی تمایل داشت. از این رو مردی بنیه دار و نیرومند بود.
کلهر با نگارش روزنامههایی چون «شرف» و «شرافت» و کتابهایی چون «ریاض المحبین» و «فیضالدموع» و سفرنامههای ناصرالدین شاه قاجار به خراسان، نمونههایی برای تمرین مشق در وسعت زیاد برای مشتاقان بهجای گذاشت.
او به جهت خوشنویسی بر روی سنگ و با مرکب غلیظ که برای چاپ سنگی اجتنابناپذیر بود شیوهای پدید آورد که حروف آن چاق و کشیدهها کوتاه بودند.
از آنجایی که ارتباط خوشنویسان در اواخر دوره قاجار با سلسله اساتید قدیمی قطع شده بود، آثار چاپ شده محمدرضا کلهر سرمشق خوبی برای علاقهمندان به خط بهشمار میرفت. این شیوه تا هماکنون شیوهٔ رایج و مطلوب بسیاری از خوشنویسان معاصر میباشد.
از مهمترین آثار خطی او «فیضالدَموع» است که در کتابخانه سلطنتی ایران نگهداری میشده است.
در مجلس استاد کلهر عشق موج میزند
«نجومی کرمانشاهی» در کتاب «یادنامه محمدرضا کلهر» نوشته است: آن عزیز همشهری من به چنان مرحلهای از خلوص و تذهیب نفسانیت دست یافته بود که جان داده بود و به جانان رسیده بود.در مجلس انس و الفت استاد کلهر عشق موج میزند. اندک دوستان و هم صحبتان وی چند تن از خواص وقت همچون «هادی نجمآبادی» بودهاند. هیچ گاه پای آثارش را امضا نمیزند و بیشتر خطوطش را با آب شسته است چرا که ترجیح میداده که آب روان آنها را پاک کند. اندک آثاری از خط وی در دست است ولی همین هم غنیمت است آن کس که ورقی از دستنوشتههای او را میخرد خرسند است چرا که اندک مالی داده و جان عالمی را خریده است.
مردی مهمان نواز، خوشخلق و راستگفتار بود
«عبدالله مستوفی» از شاگردان «کلهر» در کتاب خود «شرح زندگانی من» آورده است: برادر بزرگترم و من از شاگردان استاد کلهر بودیم، او مردی ثابت قدم، گزیده گو و راست گفتار، خوش خلق، مهمان نواز و قانع به نیم نان خویش بود. او همیشه بر این احوالات نیکو بود و در حالیکه به راحتی و با زحمت کمتر میتوانست کارمند وزارت چاپ و نشر شود (در مقطعی از طرف دربار و امیر کبیر به او پیشنهاد شد) اما او این درخواستها را رد میکرد. سوای این مطلب «کلهر» به اندک مواجب و مستمری که از شاگردان بدست میآورد قناعت میکرد تعداد شاگردان وی گاه به تعداد انگشتان یک دست نمیرسید در صورتیکه شاه و دخترش، وزیران و خانوادههای آنان و عامه مردم، خواستار شاگردی در مکتب و محفل انس او بودند.
به مال دنیا بسیار بیمیل و بیتوجه بود
«عبداله مستوفی» ادامه میدهد: گاهی اوقات که عصرگاه ما به درب منزل اجارهای او در سنگلج برای مشق گرفتن میرفتیم میفهمیدیم که او و خانوادهاش نهار نخورده، چشم به راه ما هستند تا از پول و دستمزد اندکی که میدهیم نهاری برای خانواده تهیه کنند. به مال دنیا بسیار بیتوجه و بیمیل بود و تمام عمرش را صرف یادگیری خط نمود. او دوستان اندک و خاصی داشت، در شاگرد گرفتن هم بسیار سختگیر و نمونه گزین بود. یکی از دوستان وی که دائم به او سرکشی میکرد «هادی نجمآبادی» بود که ایشان بههمراه یارانش در هنگام مرگ «کلهر»، او را در «حسنآباد» به خاک سپردند.
کلهر مورد توجه ناصرالدینشاه قرار داشت اما به دربار کمترین توجهی نداشت
کلهر افزون بر نستعلیق در شکسته نویسی نیز استاد بود. «میرزا رضا» چون در نستعلیق سرآمد شد و شهرت یافت «ناصرالدین شاه قاجار» او را احضار کرد و بسیار مورد توجه شاه قرار داد. حتی شاه اندکی شخصاً نزد وی مشق خط کرد. ناصرالدین شاه خواست که وی در وزارت انطباعات (وزارت چاپ) به کار گمارده شود اما از آنجایی که میرزا مردی بلندهمت و آزادمنش بود نپذیرفت و به دستمزدی اندک میساخت. فقط یکبار که ناصرالدین شاه به مشهد میرفت به شوق زیارت حرم امام رضا (ع) به همراه شاه به مشهد رفت.
پس از بازگشت از خراسان با شیوع همگانی وبا در تهران، او هم مبتلا شد و در روز جمعه ۲۹ مرداد سال ۱۲۹۱ دیده از جهان فروبست و در «حسن آباد» که اکنون محل آتشنشانی شهرداری تهران است به خاک سپرده شد.
/۸۰۶۶/۳۲۰۳
گزارش از مصطفی آزادی