به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا، ایندیرا گاندی بانوی پرآوازه مشرق زمین در ۱۹۱۷ میلادی در شهر الله آباد هندوستان دیده به جهان گشود. او درباره کودکی خود می گوید: در ماه مارس ۱۹۲۶ همراه والدینم به ژنو رفتم و در آنجا وارد مدرسه بین الملل شدم. این نخستین تماس من با اروپا بود.
ایندیرا گاندی علاوه بر آن که مبارزی ملی بود، چهره ای بین المللی نیز محسوب می شد. رویکردی که او در حمایت از جریان های استقلال طلبانه داشت از وی چهره ای یگانه و بی مانند در مشرق زمین ساخت. گاندی در دانشگاه آکسفورد انگلیس تحصیل می کرد در زمان حضور خود در آن کشور شخصیتی مبارز داشت و از مبارزان جنگ های داخلی اسپانیا نیز بود. در فوریه ۱۹۵۹ میلادی پس از یک زندگی پرفراز و نشیب سیاسی در اجلاسیه کنگره در تاگپور به ریاست کنگره ملی هند برگزیده شد و پس از رای گیری در پارلمان و انتخاب شدن به عنوان رهبر پارلمانی اکثریت در ۱۹۶۶ میلادی به عنوان نخست وزیر در کاخ ریاست جمهوری سوگند یاد کرد. دومین دوره رهبری ایندیرا در ۱۹۷۱ میلادی پس از یک دوره کشمکش در حزب کنگره شروع شد.
روشن است که تجربیات دوران گذشته، دشواری ها و تلخکامی های نزدیک به سه سال حکومت مخالفان که با بدخواهی ها و کینه توزی های شخصی نسبت به او همراه بود، موجب می شد که گاندی این بار با احتیاطی بیشتر و همکارانی مناسب تر به کار بپردازد. در سیاست داخلی ریشه کن ساختن فقر و به وجود آوردن اقتصاد خودکفا و مترقی هدف اصلی حکومت گاندی بود که با تجدید نظر اساسی در ششمین برنامه پنج ساله هند و با طرح برنامه ۲۰ ماده ای که به خصوص به رفاه طبقات کم درآمد و روستاییان توجه داشت به وقوع پیوست. برگزاری موفقیت آمیز بازی های المپیک آسیایی در ۱۹۸۲ میلادی در دهلی نو در میان تبلیغات بدبینانه خارجی یک پیروزی درخشان بود که در عین حال نشانی از استواری وضع داخلی و قدرت تکنولوژیک هند را به نمایش می گذاشت. در سیاست خارجی هم حکومت ایندیرا گاندی، سیاستی متعهدانه با حفظ صلح و گسترش روابط دوستانه را در پیش گرفته بود و کوشش برای حل اختلافات با چین و به خصوص تلاش برای حصول تفاهم و عقد یک پیمان همکاری و عدم تعرض با پاکستان نمونه هایی از این سیاست صلح جویانه و خردمندانه به شمار می رفت که نتایج مثبتی هم به بار آورد.
بانو گاندی ۲ بار به ایران سفر کرد. بار نخست در ۱۳۳۹ خورشیدی با منصب ریاست حزب کنگره و همراه پدرش جواهر لعل نهرو به ایران آمد و سفر دومش در بهار ۱۳۵۳ خورشیدی با عنوان نخست وزیر هند انجام گرفت. وی از نظر اجتماعی و سیاسی نظرهای انقلابی و مترقیانه ای داشت و همواره نسبت به ایران با دیده دوستی می نگریست. او ایمان و عقیده راسخی داشت که سیاست در خدمت منافع زندگی تمامی انسان های روی زمین قرار دارد زیرا هیچ گونه سعادتی بر روی زمین بالاتر از آسایش و رفاه ملت ها نبوده و بالاتر از این سه اصل اساسی و مرتبط با یکدیگر یعنی انسان، انسانیت و رعایت منافع بشریت وجود ندارد.
سرانجام ایندیرا گاندی را در ۳۱ اکتبر ۱۹۸۴ میلادی، پس از سال ها فعالیت مستمر در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی و ... ترور کردند. در جوامع امروزی توسل به خشونت، به ویژه در حوزه سیاسی درون یک کشور و در سطوح بین المللی به خشونت و تندروی آمیخته است. تنش ها و شورش های سیاسی علیه حکومت ها، خشونت حکومت ها علیه مخالفان، قتل ها و خرابکاری ها، ترور های سیاسی و ... هنوز هم سطور مختلف خشونت سیاسی را رقم می زنند. اقدام به قتل سیاسی که به طور عمومی با ترور شخصیت های سیاسی، اقتصادی، مذهبی، هواپیماربایی و ... همراه است، یکی از ابزارها و روش های تحت تاثیر قرار دادن قدرت سیاسی و بازیگران دخیل در آن به شمار می رود. از همین رو پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز درگذشت ایندیراگاندی، در این نوشتار در نظر دارد تا به مرور برخی از مهمترین ترورهای سیاسی جهان بپردازد.
ترور بی نظیر بوتو، ۲۰۰۷
ترور بوتو به عنوان یک قتل سیاسی و یکی از مصادیق عینی خشونت سیاسی سبب بی ثباتی و مشکلات امنیتی در پاکستان شد. بی نظیر بوتو در دانشگاه آکسفورد در رشته های حقوق و اقتصاد تحصیل کرد. پس از آن بود که بوتو به فکر فعالیت های سیاسی افتاد و تصمیم گرفت به پاکستان بازگردد و فعالیت های سیاسی اش را از حزب مردم آغاز کند. وی پس از آنکه به نخست وزیری رسید، اقدام های متعددی برای ارتقای اقتصاد و امنیت ملی پاکستان انجام داد و سیاست های سرمایه داری اجتماعی را برای توسعه صنعتی و رشد اقتصادی پاکستان به اجرا درآورد. بوتو ۲ بار سمت نخست وزیری پاکستان را به عهده گرفت اما نظامیان پاکستان که با او مخالف بودند با وارد آوردن اتهام فساد بر او برکنارش کردند و پس از برکناری تبعید شد. او که در ۱۹۹۵ میلادی از کودتای نافرجام علیه دولتش زنده ماند و پس از آن لحن محکم وی علیه رقیبان سیاسی داخلی و همچنین دولت هند، سبب شد که لقب بانوی آهنین پاکستان را کسب کند. بی نظیر بوتو نخستین نخست وزیر زن در پاکستان و رهبر حزب مردم پاکستان پس از هشت سال تبعید ناخواسته هنگامی که وارد پاکستان شد در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۷ میلادی در جریان یک عملیات ترور، کشته شد. بوتو در پاکستان از نفوذ و قدرت بسیاری در میان جریانات سیاسی برخوردار بود و این موضوعی است که می تواند به روشن شدن دلایل ترور وی کمک کند.
ماهتما گاندی، ۱۹۴۸
ماهتما گاندی، رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی و نجات از سلطه استعمار انگلیس رهبری کرد. گاندی قاطعانه معتقد بود، فردی که به جامعه خدمت میکند، باید زندگی سادهای داشته باشد. گاندی در طول زندگی، استفاده از هر نوع خشونت برای رسیدن به هدف را رد کرد و فلسفه عاری از خشونت او بر تفکر و فعالیت بسیاری از جنبشهای مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان تا امروز، تأثیر گذاشته است. او با رد سبک زندگی غربی، روند ساده زیستی را در پیش گرفت، برای وحدت میان مسلمانان و هندوهای کشورش، یک ماه روزه گرفت و در «راهپیمایی نمک» به همراه چند صد هزار هندی، ۴۰۰ کیلومتر راه پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این کار، قانون مالیات نمک را بیاعتبار کرد؛ این عمل در دعوت از هندیها برای تحریم کالاهای انگلیسی بود و با بازتاب جهانی روبه رو شد و انگلیسیها را مجبور به گفت وگو کرد. ماهاتما چندین بار هدف سوءقصد قرار گرفت که آخرین مورد آن موفق بود. اوکه در میان جمعیت، عازم محل عبادت بود با اصابت یک گلوله از پای درآمد. میگویند آخرین کلمات گاندی قبل از جان دادن، «آه خدا» بوده است. قاتل گاندی از ناسیونالیستهای افراطی هندو بود و اعتقاد داشت، روابط گسترده با پاکستان به اقتدار هندوستان لطمه زده است و چندی بعد اعدام شد.
احمد شاه مسعود، ۲۰۱۱
احمدشاه مسعود قهرمان ملی افغانستان، یکی از فرماندهان و مجاهدان افغانستان بود که سالها با ارتش شوروی سابق که افغانستان را اشغال کرده بود جنگید و پس از آن هم در مبارزه با طالبان نقش عمدهای داشت. پس از شکل گرفتن دولت اسلامی در افغانستان، مسعود به عنوان وزیر دفاع در مرکز سیاست های جدید افغانستان قرار گرفت، او همیشه تلاش کرد در برابر نیروهای مخالف دولت برهان الدین ربانی مقاومت کند، این مقاومت دراز مدت، احمد شاه مسعود را به چهره ای مطرح در میان رهبران مجاهد بدل ساخت و او را به عنوان «شیر پنجشیر» معروف کرد. احمدشاه مسعود از فرماندهان سابق مجاهدین در شمال افغانستان و از اعضای برجسته حزب جمعیت اسلامی و رهبر جبهه مقاومت در ائتلاف شمال بود. با پیروزی طالبان، احمد شاه مسعود از کابل عقب نشینی کرد. مسعود در اتحاد با دیگر نیروهای مخالف طالبان در مرکز مقاومت علیه طالبان در شمال افغانستان قرار گرفت. جنگ چریکی اش علیه طالبان و قشون سرخ شوروی وقت، او را به اسطوره ای تبدیل ساخت و نامش فراتر از مرزها رفت در سفری به اروپا دیدگاهش را درباره حقوق بشر را همگانی ساخت. سرانجام او بر اثر انفجار انتحاری ۲ تروریست مظنون به ارتباط با شبکه القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند در ولایت تخار افغانستان کشته شد. زمان ترور احمدشاه مسعود که فقط ۲ روز پیش از حملات انتحاری ۱۱ سپتامبر به نیویورک بود، سوالاتی را درباره ارتباط این ترور با حوادث نیویورک و متعاقب آن حمله به افغانستان برانگیخت. ابتدا این ترور به گروه طالبان نسبت داده شد اما طالبان هیچگاه مسوولیت آن را نپذیرفت.
جان اف کندی، ۱۹۶۳ میلادی
کندی که عضوی از خانواده سیاسی و مشهور کندی بود به عنوان نمادی از لیبرالیسم آمریکایی مشهور است. او از ۱۹۶۱ تا زمان به قتل رسیدنش در ۱۹۶۳ میلادی ریاست جمهوری را به عهده داشت. در طول جنگ جهانی دوم در اقیانوس آرام ناوبان بود و به خاطر شجاعت در نجات جان سربازانش مدال افتخار گرفت. کندی جوانترین رییس جمهوری تاریخ آمریکاست. کندی در ژانویه ۱۹۶۱ میلادی به عنوان سی و پنجمین رییس جمهوری آمریکا سوگند یاد کرد. او در سخنرانی افتتاحیه معروفش از آمریکاییها خواست که شهروندانی فعال باشد. او گفت: نپرسید کشورتان چه میتواند برای شما بکند، بلکه بپرسید شما چه میتوانید برای کشورتان بکنید. او همچنین از ملل دنیا خواست که به هم بپیوندند تا با دشمنان مشترک انسان: استبداد، فقر، بیماری و خود جنگ بجنگند. از اتفاقات مهمی که در دوران ریاست جمهوری او افتاد میتوان به تهاجم ناموفق به خلیج خوکها، بحران موشکی کوبا، ساخته شدن دیوار برلین، آغاز مسابقه فضایی، اولین اتفاقات جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی آمریکا اشاره کرد. کندی در نوامبر ۱۹۶۳ به قتل رسید. قتل وی یکی از اتفاقات مهم تاریخ آمریکا است زیرا این قتل باعث مطرح شدن و به نوعی محبوبیت بیشتر او در آمریکا را به ارمغان آورد و باعث شد او الهام بخش نسلهای متعددی باشد.
مالکوم ایکس
مالکوم ایکس، مبارز سیاهپوستی بود که ۱۹۲۵ میلادی در شهر اوهاما در ایالت نبراسکای آمریکا به دنیا آمد. پدرش کشیش مذهبی و از جمله افرادی بود که برای حقوق مدنی سیاهپوستان فعالیت می کرد. مالکوم در کتاب خاطراتش درباره وضعیت زندگی خود بعد از مرگ پدرش، می نویسد: کانون خانوادگی ما از هم گسست. یک قاضی سفیدپوست وکیل خانوادگی ما شد و بردگی در لباس محبت را به یکایک ما آموخت. هر یک از خواهران و برادرانم تحت سرپرستی خانواده ای قرار گرفتند و ما کاملاً از هم جدا شدیم. وی در۱۹۵۲ رهبر جامعه مسلمان آمریکا شد. او در ۱۹۶۴ بخاطر تنش با رییس سازمان مسلمانان آمریکایی از این سازمان اخراج شد. پس از ترک جامعه اسلام به حج و کشورهای خاورمیانه و آفریقایی سفر کرد؛ مالکوم همچنین پس از بازگشت از حج، نام حاج ملک شبّاز را برای خود برگزید. یک بار خانه مالکوم به آتش کشیده شد که از این واقعه جان سالم به در برد، یک هفته بعد در هنگام سخنرانی در سالن بالروم مانهاتان با شلیک چند گلوله کشته شد.
رابرت اف کندی
رابرت کندی دادستان پیشین آمریکا، سناتور و نامزد انتخابات مقدماتی حزب دمکرات برای ریاست جمهوری بود که پنجم ژوئن ۱۹۶۸ در راهرو هتل امباسادور شهر لس آنجلس هدف ۲ گلوله قرار گرفته بود و ۲۵ ساعت بعد در ۶ ژوئن درگذشت و باعث گسترش شایعاتی شد که هنوز پس از گذشت چند دهه به قوت خود باقی هستند. ترور رابرت کندی ۲ ماه پس ار قتل مارتین لوتر کینگ رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان صورت گرفته بود. پس از جان اف کندی، سناتور رابرت دومین عضو خانواده لیبرال کندی بود که کشته می شد؛ در پی انصراف لیندن جانسون از شرکت در انتخابات به دلیل شدت یافتن انتقادها از ادامه جنگ ویتنام، رابرت کندی خود را نامزد حزب حاکم دمکرات کرد. سرهان بشاره سناتور رابرت که هنوز در زندان بسر می برد به وسیله حاضران در هتل دستگیر شد؛ مدتی بعد از دستگیری این جوان، رسانهها ادعا کردند که وی مسوولیت قتل را برعهده گرفته و اعلام کرده به دلیل حمایت کندی از رژیم صهیونیستی او را کشته است.
منابع
کتاب حقیقت من، سایندیراگاندی- امانوئل پوشپاداش، ترجمه محمود تفضلی- نشر نو ۱۳۶۱
نظر شما