چرا بهره‌برداری از «خانه پدری» عیاری از برج‌های ۵۰ طبقه هم بیشتر طول کشید؟

شاید حوالی تابستان سال ۱۳۸۹ وقتی کیانوش عیاری داشت «خانه پدری» را نه با سنگ و ماسه بلکه، فِریم فِریم و به واسطه هنر هفتم می‌ساخت فکرش را هم نمی‌کرد زمان بهره‌برداری از آن بیشتر از ساخت برج‌های سر به فلک کشیده زمان لازم داشته باشد.

حتما می توان عنوان خاص بودن را به کیانوش عیاری، کارگردان کهنه کار سینمای ایران داد چرا که آثارش را به نوعی روایت می‌کند که خیلی احساس فیلم دیدن به آدم دست نمی‌دهد. بیشتر می‌توانید با آن زندگی کنید، مثلا مجموعه روزگار قریب که روایتی از زندگی واقعی دکتر محمد قریب پدر طب کودکان بود. یا فیلم سینمایی آبادانی‌ها که حسابی هم جایزه گرفت و تشویق شد.

اما عیاری به گفته خودش یک دغدغه داشت. دغدغه ای از مُدل اجتماعی که باید درباره آن فیلم می‌ساخت. سال ۸۹ وقتی هنوز خستگی ساخت مجموعه روزگار قریب را در تن داشت شروع به ساخت خانه پدری کرد. همان دغدغه ای که باید فیلم می‌شد. خانه پدری اش هرچند با سنگ و چوب و ماسه ساخته نشد اما سختی‌اش کم از خانه سنگی نداشت.

تا آنجا که بهمن ماه سال ۱۳۸۹ همه سینما دوستان و علاقمندان هنرِ عیاری می‌خواستند تازه ترین دغدغه اجتماعی این کارگردان کهنه کار سینما را ببینند که البته نشد. فیلم به دلیل داشتن یک صحنه خشن از دریافت مجوز برای اکران باز ماند و آن شد که برخی از اهالی رسانه به صورت محدود در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تماشای اثر عیاری نشستند.

فیلم جذابی بود. عجیب بود و از  دغدغه‌ای غریب سخن به میان آورده بود. با صحنه‌ای که واقعا دیدنش برای هر کسی قابل تحمل نبود. از عیاری خواستند این صحنه ابتدایی فیلم را حذف کند تا مجور اکران بگیرد اما او زیر بار نرفت تا ۳ سال بعد یعنی بهمن ماه سال ۱۳۹۲.

هنوز عیاری معتقد بود فیلم باید با تمامی صحنه‌هایش به نمایش دربیاید مدیران وقت جشنواره فیلم فجر نیز پذیرفتند و یک سانس خارج از مسابقه در جشنواره فجر برای نمایش این فیلم تدارک دیده شد. سینما کیپ تا کیپ پُر شد. سینما که نه درواقع سالن یک هزار و ۷۰۰ نفری برج میلاد. خانه پدری هم نمایش داده شد و تقریبا کسی پلک نزد. روایتی عجیب از اواخر دوران قاجار در ایران تا امروز.

بعد از نمایش فیلم بازهم حرف و حدیث‌ها درباره خانه پدری آغاز شد. خیلی از منتقدان بدون رعایت مرز بین مدح و نقد شروع به تعریف و تمجید عجیب از این فیلم کردند و برخی هم با بی رحمی تمام اکران آن را جنایت خواندند.

البته بعد از تمام این بحث‌ها، یک سال بعد حوالی دی ماه ۹۳ فیلم در گروه هنر و تجربه اکران شد. اکرانی نحیف، کوتاه و از این جورصفت ها که باید به این اکران داد. خانه پدری صبح اکران شد عصر توقیف و این شد روایت یک روزه و کوتاهترین اکران یک فیلم سینمایی در ایران شاید هم در دنیا.

بحث ها دوباره بالا گرفت. پای روانشناسان هم به دید فیلم باز شد و حجت الله ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی حکمیت را به جامعه روانپزشکی سپرد که اگر به زعم آنها دیدن آن صحنه مخصوص قتل در فیلم تاثیر منفی روانی بر روی مخاطب ندارد، فیلم اکران شود.

روانشناسان نظر دادند اما آن بحث هم به جایی نرسید تا این شد که فردا، چهارشنبه یکم آبان ماه سال ۱۳۹۸، یعنی ۹ سال بعد از ساخت فیلم خانه پدری که احتمالا عیاری اگر می خواست آن را با سنگ و چوب هم بسازد تا حالا به بهره برداری رسیده بود، حالا نمایش داده شود. یعنی به نوعی به بهره‌برداری برسد. البته بگذریم از اینکه حالا چندتایی از عوامل فیلم از دار دنیا رفته اند و بازیگر کودک فیلم برای خودش خانمی شده. مهدی هاشمی کمی پا به سن گذاشته و شهاب حسینی هم ۹ سالی را پشت سر گذاشته. اما خود عیاری تغییری نکرده. البته نه به لحاظ ظاهری و سن و سال بلکه به لحاظ عقیده و نظر. اما همچنان بر همان نظر ابتدایی خود بر اکران فیلم با هیچ کم کاستی مانده است و حالا هم فیلم قرار است با کمترین تغییر اکران شود. از فردا.

  

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha