در گزیده ای از گفت و گوی روزنامه اعتماد با سیدمحمود واعظی رییس دفتر رییسجمهوری، آمده است: صلح و آرامش در منطقه همواره تابعی بوده از رابطه ایران و عربستان، دو قدرت مهم خاورمیانه. رابطهای که البته این چندسال اخیر چندان رو به راه نبوده و در مقاطعی، بهویژه پس از فاجعه منا و شهادت تعدادی از شهروندان ایرانی در مراسم حج رو به وخامت گذاشت. هرچند در هفتهها و ماههای گذشته نشانههایی از بهبود روابط میان دو کشور در گفتار و رفتار سران دو کشور دیده شده است؛ نشانههایی که ابتدا ازجانب ولیعهد جوان سعودی دیده شد و در ادامه با استقبال ضمنی برخی مقامات جمهوری اسلامی جدیتر شد. حسن روحانی در جریان سفر اخیر خود به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه سازمان ملل متحد، در یک نشست خبری و در پاسخ به خبرنگاری که از او درباره «پیام محمد بن سلمان» پرسید، گفت که عمرانخان، نخستوزیر پاکستان، پس از ملاقات با مقامهای سعودی، برخی از نکات مذاکرات با آنها را با او در میان گذاشته است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز حدود ۱۰ روز پس از این اظهارات رییسجمهوری، در واکنش به درخواست محمدبنسلمان ولیعهد سعودی از عراق و پاکستان برای میانجیگری با ایران گفت: «وزارت امور خارجه همواره آماده همکاری با همسایگان خود برای امنیت منطقه است، این موضع را بطور رسمی نیز اعلام کردیم.» ظریف تصریح کرد: «رییسجمهور در همین راستا طرح «ائتلاف امید» و «صلح هرمز» را در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرده است.» حالا سیدمحمود واعظی، رییسدفتر رییسجمهوری نیز از رویکرد توام با پافشاری جمهوری اسلامی جهت بهبود روابط دو کشور سخن گفته است. واعظی در گفتوگوی خود با «اعتماد» با اشاره به پیام مکتوب وزیر امور خارجه به عربستان و دیگر کشورهای منطقه میگوید این پیام دیپلماتیک، نشاندهنده عزم و اراده سیاسی جمهوری اسلامی جهت برقراری صلح و ثبات و آرامش در منطقه است.
روابط ایران و عربستان به کجا خواهد کشید؟
ما معتقدیم امنیت، ثبات و تنشزدایی در منطقه باید توسط کشورهای منطقه صورت بگیرد و به همین جهت آقای روحانی در صحن سازمان ملل طرح ائتلاف امید، صلح هرمز را مطرح کردند که دقیقا تاییدکننده راهبرد پیشنهادی ایران برای تقویت دیپلماسی در منطقه و کاهش تنش است.
ایران و عربستان در گذشته روابط خوبی داشتهاند ولی به دلیل سیاستهای آشوبافکنانه امریکا همواره کشورهای منطقه تحت فشار قرار داشتهاند تا میان ارتباط با همسایگانشان یا تامین منافعشان یک راه را انتخاب کنند، ولی اکنون سیاستهای امریکا عیانتر شده و کشورهای همسایه متوجه شدهاند که برای آرامش منطقه و برچیده شدن بساط جنگ و تفرقه راهی جز صلح منطقهای وجود ندارد و ایران پیشگام این مهم شد.
اعلام ورود نیروهای جدید امریکایی به عربستان هم در راستای سیاستهای امریکا برای تفرقهافکنی و اعمال فشار است و کسب امتیاز برای حفظ بقای خود در منطقه خاورمیانه که قطعا با رویکرد اخیر کشورهای منطقه برای گفتوگو پیرامون تامین امنیت منطقه، این سیاست نیز با شکست روبهرو خواهد شد.
ائتلافهای امریکایی-عربی چه تاثیری بر روابط کشورهای منطقه میگذارد؟
جمهوری اسلامی ایران مخالفت خود را با شکلگیری اینگونه ائتلافها اعلام میکند و آن را اقدامی تنشآفرین و فریبکارانه میداند و برگزارکنندگان، شکلدهندگان و اعضای آن را به عنوان عاملان موثر در ایجاد تنش و بحران احتمالی آتی ناشی از آن در منطقه تلقی خواهد کرد. معتقدیم عقلانیت کشورهای منطقه برای حل مشکلاتشان توسط خودشان که پیامی برای خروج نیروهای خارجی از منطقه است، موجب شده تا امریکا و اسراییل تحرکات جدی را شروع کنند.
باتوجه به شرایط موجود، فرجام توافق هستهای چه خواهد بود؟
فرجام توافق هستهای باتوجه به نزدیک شدن به گام چهارم ایران در کاهش تعهدات برجامی گامهای ما در راستای کاهش تعهدات برجام در چارچوب حقوقی است که در بندهای ۲۶ و ۳۶ و ۳۷ برجام به ما داده شده است مگر اینکه در این بین برخی کشورها بخواهند اقدامات تخریبی انجام دهند که در این صورت ما گام بعدی را هم برخواهیم داشت.
ما همچنان معتقد به بازگشت به برجام هستیم و کاهش گام به گام تعهدات نیز جهت ایجاد فرصت برای اعضای برجام به تعهداتشان در مقابل ایران به برجام است؛ ولی این نیازمند تلاش طرفین مذاکره است؛ چراکه نمیشود ایران بر تعهد خود نسبت به برجام پابرجا بماند ولی دیگر کشورها به آن عمل نکنند. به عبارتی رویکرد ما همان است که رییسجمهور فرمودند: «تعهد در برابر تعهد و نقض در برابر نقض». همانطور که آقای روحانی قبلا اعلام کردند ما حاضریم برای حفظ منافع ملی ایران پای میز مذاکره با کشورهای ۱+۵ بنشینیم و در واقع «مذاکره» را ابزاری برای تقویت منافع ملی میدانیم ولی هیچگاه حاضر نیستیم بیقید و شرط به مذاکره با کسی بپردازیم که کمترین تعهد اخلاقی و قانونی را نسبت به توافقات ندارد.
در نیویورک میان ایران و امریکا چه گذشت؟
باید بگویم که امسال حضورمان در نیویورک متفاوت از سالهای قبل بود. بیشترین ترافیک کاری و حجم بالایی از ملاقاتها را داشتیم. هر چند که از قبل روسای جمهور بسیاری از کشورها برای ملاقات با آقای روحانی هماهنگیهای لازم را انجام داده بودند ولی آنجا فضا به سمت دیگری پیش رفت و به صورت فشرده باید پاسخگوی درخواستهای متعددی میشدیم که برای ملاقات مطرح میشد. مکرون و بوریس جانسون در دو روز اول حضورمان تلاش کردند تا آقای روحانی را برای گفتوگو در ارتباط با برجام راضی کنند؛ البته همانطور که مشهود است آقای ترامپ به اطلاعرسانی خلاف واقع شهره است، در همان زمان رسانههای امریکایی از قول آقای ترامپ مطرح میکردند که ایران بهدنبال مذاکره با امریکاست و ترامپ آن را نپذیرفته و این از عجایب است.
به نظر شما خندههای رییسجمهوری که عدهای آن را به ضعف تعبیر کردند، از روی تسلیم بود یا بیانگر اقتدار ایران در مقابل یکجانبهگرایی ؟
برخلاف کسانی که به فضاسازیهایی در داخل پرداختند که هیات ایرانی به نیویورک نرود، ولی حضور ما در سازمان ملل موجب شکست استراتژی امریکا برای به حاشیه راندن ایران شد. البته امریکا با عدم صدور روادید برای برخی از اعضای هیات ایرانی و خبرسازیهای متعدد سعی داشت تا ایران را از حضور در سازمان ملل منع کند ولیکن تحت فشارهای بینالمللی این پروژه او نیز با شکست روبهرو شد. در همینجا باید بگویم موضوع خنده رییسجمهور یک امر حاشیهای و جزیی است که مخالفان که از موفقیت هیات ایرانی عصبانی بودند، به این موضوع جزیی پرداختند ولی رسانههای داخلی و خارجی این صحنه را نشانه اعتماد به نفس و تسلط آقای دکتر روحانی و اقتدار ایران در مذاکرات تلقی کردند.
بهطور قطع اگر ما در سازمان ملل حضور نمییافتیم، میدان را به امریکاییها و صهیونیستها داده بودیم ولی حضور رییسجمهور در صحن سازمان ملل و اعلام مواضع جمهوری اسلامی ایران به جهانیان از تریبون جهانی و اعلام حسن نیت ایران برای پایان دادن به تنشهای منطقه اقتدار و صلحطلبی ایران را به جهانیان اثبات کرد.
آیا طرح مکرون برای نجات برجام هنوز زنده است؟
اروپا برای بقای توافقات هستهای طرحهای مختلفی را بهویژه در حوزه حمایتهای اقتصادی از برجام ارایه داده است تا رضایت ایران را جلب کند. در چارچوب منافع ملی برخی طرحها در مرحله بررسی یا رایزنی قرار دارد که از آن جمله پیشنهاد مکرون بود.نجات برجام به اجماع همه کشورهای عضو برجام نیاز دارد؛ چراکه نمیتوانیم در حالی که امریکا به صورت یکجانبه به اعمال تشدید تحریمها علیه ایران میپردازد ما در طرف دیگر به مذاکره و رایزنی بپردازیم و شرط ما برای هرگونه همکاری و حفظ برجام برداشتن تحریمها علیه ایران است.
به نظر میرسد باید اروپاییها مواضع خود را نسبت به برجام روشن کنند و به تعهدات برجامی خود عمل کند.
حسن روحانی را «شیخ دیپلماتی» میشناسیم که به داشتن سیاست تعاملی معروف است و بسیاری این رویکرد او را در حوزه سیاست خارجی به دلیل انتخاب او از سوی مردم میدانستند. تجربه برجام و کمکاری اروپا چه تاثیری بر این رویکرد او دارد؟
من همواره برجام را یک فرصت برای حفظ اقتدار نظام میدانم. هرچند عدهای هرگونه مذاکره با کشورهای اروپایی و غربی را مصداقی برای غربزدگی و تضعیف استقلال جمهوری اسلامی میدانند ولی من معتقدم که گفتوگو با دنیا در هر سطحی که باشد، نشانگر رویکرد دیپلماسی ما برای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور است. از اینرو «برجام» مهمترین فرصتی بود که ایران را در عرصه بینالملل به عنوان کشوری دارای اقتدار، جسارت و شجاعت برای مذاکره بر سر حفظ حقوق ملتش و صلحطلب نشان داد. همانطور که اشاره کردید آقای روحانی را «شیخ دیپلمات» مینامند و این بنا بر همان است که ایشان معتقد به استفاده از ابزار دیپلماسی برای تامین منافع ملی است. مجادله، تهدید، تنشآفرینی و تحریک منافع سایر کشورها از مواردی است که در شرایط عادی در سیاست خارجی ایشان نمیگنجد؛ مگر اینکه طرف مقابل شروعکننده باشد و لذا دستگاه دیپلماسی ایشان کسی را در راس خود دارد که بسیارخوب مذاکره میکند و این مهمترین سند بر این است که ایران برای حفظ برجام با صداقت و قاطعیت در راستای تامین منافع ملی عمل میکند.
دامنه مانور وزارت خارجه در تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی و سهم دولت و دفتر رییسجمهور از این ماجرا تا کجاست؟
سیاستهای خارجی دولت برگرفته از سیاستهای کلی نظام است و بنابراین آقای ظریف به عنوان سیاستمدار کهنهکار این میدان، به خوبی نسبت به ماموریت و سیاستها آگاه است. بنابراین تمام تصمیمات حوزه سیاست خارجی با محور استراتژیهای کلان و در سطح ملی اتخاذ میشود و اینکه بگوییم سهم این و آن چقدر است، چندان مناسب نیست. البته سهم و نقش وزارت امور خارجه مهم و تعیینکننده است.
چرا آقای ظریف در مقطعی استعفا دادند؟
در آن موضوع سوءتفاهمی که به علت عدم هماهنگیها صورت گرفته بود موجب بروز مسائلی شد که با تدبیر کمتر از ۲۴ ساعت مرتفع شد.
در حوزه سیاست داخلی بسیاری معتقدند دولت کارنامه قابل قبولی ندارد. پاسخ شما به منتقدانتان چیست؟
بهتر است قبل از هر موضوعی به این سوال پاسخ دهیم که کارنامه قابل قبول به چه معناست. ضمن احترام به تمام منتقدان دولت میخواهم از آنها بپرسم که آیا کارنامه آنها برای همراهی و کمک به دولت در مدیریت کشور و آن هم در شرایطی که سختترین فشارها و تحریمهای جهانی را شاهد بودیم، قابل قبول است؟ این رویکردی قابل تامل است که در تمامی دولتها همواره عدهای با تفرقهافکنی و فضاسازی مانند ترمزی برای حرکت دولت عمل کردهاند. معتقدم برای کسب موفقیت در عرصه بینالمللی باید به دنبال انسجام درونی باشیم؛ ولی متاسفانه اقلیتی با اتخاذ مواضعی غیرمنطقی آب به آسیاب دشمن میریزند.
وقتی با منتقدان صحبت میکنیم، میگویند که کارنامه اقتصادی دولت قابل قبول نیست، ولی این در حالی است که آقای روحانی طی سالهای گذشته بیشترین زمان کاری خود را برای ساماندهی اقتصادی اختصاص دادند تا بهرغم کمبود منابع، نیازمندیهای ضروری زندگی روزمره مردم تامین شود، ولی عجیب آن است که اغلب کسانی که به خوبی نسبت به شرایط موجود و فشارهای حداکثری دشمن واقف هستند، به جای همراهی و هماندیشی جمعی سعی در القاسازی بنبست معیشتی برای مردم دارند که باید گفت باتوجه به این شرایط تحریم و فشارهای موجود، کشور دچار بنبست نشده است و البته با گذراندن دوران سخت اقتصادی به سمت آرامش حرکت میکنیم.
حرکت کند دولت برای تحقق شفافیت در ساختار اداره کشور بیشترین انتقادات را دارد، آیا دولت اقدام جدی برای این مهم داشته است؟
تصور نمیکنم دولتهای قبلی به اندازه آقای دکتر روحانی نگاه جدی و همراه با پیگیری برای تحقق شفافیت در فرآیند مدیریت کشور را داشتهاند. راهاندازی سامانه حقوق و مزایا، بررسی و اصلاح ساختارهای غیرشفاف درون دولت، منشور حقوق شهروندی و شناسایی بودجههای سرگردان از جمله اقدامات دولت برای تحقق این مهم است؛ اما ترجیح دولت و شخص ریاستجمهوری این است که به جای آنکه بیشتر صحبت کنیم، اقدامات مناسب صورت گیرد و این به معنای آن نیست که دولت عملکردی ندارد. اخیرا نیز جهت تمرکزبخشی بر فرآیند نظارت بر عملکرد دستگاهها برای مبارزه با فساد طرحی جهت شکلگیری دبیرخانه پیگیریهای ویژه درون نهاد ارایه شد و در دست اقدام قرار دارد.
در حوزه سیاست داخلی نباید فاصله گرفتن احزاب از دولت را نادیده بگیریم! به نظر شما اینطور نیست؟
انبوهی از فشارها و مشکلات وجود دارد که عمدتا برگرفته از شرایط بینالمللی است و لذا در چنین شرایطی به نظر من بیشتر از اینکه دولت دست احزاب و گروهها را بگیرد آنها باید پشتوانهای برای دولت جهت عبور از بحران باشند و این یک وظیفه ملی است. بیتردید سیاست داخلی و خارجی بر یکدیگر تاثیر میگذارند و لذا در شرایطی که کشور به یک جدال بینالمللی برای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشورش مشغول است، چطور عدهای با تنشآفرینی بهدنبال حل مساله سیاسی خودشان در داخل هستند. در عرصه سیاست داخلی وزارت کشور این دولت گامهای خوبی را برای احزاب برداشته است، فشارها از سوی نهادهای مرتبط با دولت روی احزاب و گروهها کاهش یافته و بستر مناسب برای حضور قانونمند احزاب فراهم شده است؛ دولت تلاش کرده تا در حد اختیاراتش فضای مناسبی را برای مشارکت تمام جریانهای سیاسی فراهم کند و در این جهت سعی شد تا بستر مناسب فعالیت رسانهها نیز فراهم شود و این به معنای تلاش دولت برای بسترسازی جهت همراهی با احزاب و گروههای سیاسی جهت نقشآفرینی در اداره کشور است. در حوزه مطبوعات نیز ما بیشترین تلاشها را برای رعایت حقوق آنها و البته تامین مساله کاغذ داشتهایم که حداقل بنده خودم در این باره جلساتی را داشتهام، ولی چندان هم انتظار نداشتهایم تا همواره همه رسانهها به حمایت از دولت بپردازند و به فضای باز معتقد هستیم. در مساله حقوق زنان نیز باید گفت که اکنون رتبه دولت در شایستهسالاری بسیار افزایش یافته است و اخیرا هم که مساله حضور زنان در ورزشگاه حل شد. اینها تنها بخشی از اقداماتی بود که انجام شده است و صدها اقدام دیگر در سطح ملی و منطقهای صورت گرفته که میتوانم گزارش آنها را با ذکر آمار و ارقام در اختیار این روزنامه قرار دهم تا منتشر کند.
همچنین پیشبینیتان برای ۱۴۰۰ چیست؟ میراث دولت تدبیر و امید به چه جریانی میرسد؟
مردم تعیینکننده سرنوشت انتخابات هستند و دولت صرفا مسوول اجرای انتخابات است و رییسجمهور نیز طبق اصل ۱۱۳ پاسدار حقوق مردم است. بنابراین در این مدت باقیمانده تا پایان دولت تلاش دولت صرفا برای اتمام پروژههای دارای اولویتی که نیمه تمام ماندهاند، است و برنامهریزی این است که کارنامه قابل قبولی را به دولت بعدی تحویل دهیم به گونهای که دولت بعد استمراردهنده برنامههای این دولت نیز باشد؛ چراکه معتقدیم یکی از اشکالات نظام مدیریتی در کشور ما انقطاع مدیریتی است و انشاءالله ما بتوانیم پیشگام این باشیم که دولتها در امتداد یکدیگر قرار گیرند، نه در تقابل با یکدیگر.
نظر شما