مردم لبنان هم در وطن اصلی و اول خود و هم در وطن دومشان توانسته اند با فکر و کارشان، گره مشکلات را باز کنند و منشا خدمت و کمک کننده به امنیت و پیشرفت باشند. پرسش مهمی که این روزها و پس از اعتراض های گسترده ی خیابانی همه منتظر دریافت پاسخ آن هستند این است که آیا لبنانی ها در روزها، هفته ها و ماه های آینده قادرند کشورشان را به سمت و سوی آرامش، بهبود و اصلاح امور اقتصادی و سیاسی پیش ببرند یا خیر؟
آن ها آیا می توانند از موانع سخت و بلند که دخالت برخی کشورهای خارجی و ضعف عملکرد برخی نیروهای داخلی پیش رویشان گذاشته است، عبور کنند؟ به نظر می رسد عبور موفقیت آمیز مردم لبنان از موانع و رسیدن به امنیت و اصلاح امور اجتماعی مشروط به تحقق سه شرط زیر است:
الف-مسئولان و نیروهای محافظه کار جامعه ی لبنان بتوانند و بخواهند از امتیازهای سنتی شان دست بردارند و راه را برای نیروهای جوان و نخبه و تحصیلکرده باز کنند.
ب- نظام قدیمی و طایفه ای که از زمان امضای میثاق ملی در سال 1943 و پیمان طائف در سال 1989 میلادی بر جامعه ی لبنان مسلط است اجازه ی تحول و دگرگونی اساسی در خود و جامعه را بدهد.
ج- خارجی ها شامل برخی کشورهای غربی مانند آمریکا و فرانسه و کشورهای عربی مانند عربستان اجازه دهند لبنان به اصلاحات و پیشرفت درونی با تکیه بر نیروهای بومی و تاریخ و فرهنگ خویش دست یابد.
در صورت تحقق نیافتن سه شرط بالا، پیش بینی می شود در آینده و در نبود دولت (قوه مجریه)پنج شکاف زیر در جامعه ی متکثر لبنان سر باز کند:
1-شکاف دولت-ملت
این وضعیت ،زمانی در جامعه رخ می دهد که وحدت کلمه میان مردم و نظام سیاسی حاکم از میان می رود و نیز عرصه برای ستم به ویژه ستم سیاسی و اقتصادی مهیا می شود. سیاست زدگی بخش های گوناگون دولت و جامعه ی لبنان و فساد مالی و سیاسی برخی مسئولانش می تواند ریشه ی این شکاف تلقی شود که بتدریج منجر به از میان رفتن اعتماد عمومی نسبت به همه ی بخش های نظام سیاسی موجود خواهد شد.
2- شکاف ملت-ملت
گرفتاری و مشکلات اقتصادی و به دنبال آن سوء ظن قشرها و اصناف جامعه ی چندصدایی لبنان نسبت به هم باعث از میان رفتن همدلی و همبستگی ملی و وفاق اجتماعی می شود و تفرقه و چند دستگی و قطب بندی ویرانگر و شکاف ملت –ملت جای آن را می گیرد.
3-شکاف غنی-فقیر
افزایش نرخ بیکاری، گرانی و 2 رقمی شدن نرخ تورم، پایین آمدن دستمزدها، تضعیف صنعت کشاورزی، فرار سرمایه ها، مهاجرت لبنانی ها، کاهش رشد اقتصادی و شاخص های گردشگری، فساد اقتصادی و ناکارآمدی مدیریت مالی ،افزایش حجم بدهکاری های داخلی و خارجی لبنان،ایجاد کننده ی شکاف غنی – فقیر و در تنگنا قرار گرفتن طبقه ی ضعیف و محروم و بخشی از طبقه ی متوسط این کشور خواهد شد.
4-شکاف اسلامی- مسیحی
سه شکاف بالا می تواند به شکاف میان جریان های فکری و سیاسی اسلامگرا و مسیحی در لبنان که پس از پایان جنگ پانزده ساله ی داخلی به وحدت تن دادند، منتهی شود و به نزاع ایدئولوژیک و تضاد رویکردهای اسلام گرایان با ملی گرایان و غرب گرایان مسیحی دامن زند.
5- شکاف نظامی- مدنی
ناکارامدی مدیریت سیاسی و حل نشدن مشکلات اقتصادی دوباره قشرهای گوناگون و معترض جامعه ی لبنان را به خیابان خواهد کشاند و به رویارویی ارتش این کشور و حامیان آن با تظاهرکنندگان و ناراضیان جامعه ی مدنی منجر خواهد شد. این امر به نوبه ی خود مانع ثبات سیاسی و پیشرفت اقتصادی و تامین امنیت اجتماعی لبنان می شود.
نظر شما