شهید حسن ذاکری قشمی در وصیتنامه خود با اعلام این مطلب، آورده است: این رنجها و مشقتها پابرجا نیست و تمام خواهد شد و خداوند عوض آن را اعطا خواهد کرد.
زندگینامه
شهید ذاکری یادگار فضه و محمد، در آذر ماه سال ۱۳۵۰ در قشم پای به هستی نهاد. دوران ابتدایی را در دبستان بلال حبشی با موفقیت به پایان رساند و دوره دوم تحصیل را در مدرسه راهنمایی سید جمال الدین اسدآبادی قشم آغاز کرد.
۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ درحالی که فقط ۱۹ ماه و ۱۸ روز از پیروزی انقلاب اسلامی میگذشت، رژیم بعث عراق، جنگ زمینی، هوایی و دریایی را به بهانه پایبند نبودن ایران به قرارداد الجزایر، به شکل رسمی شروع کرد.
بسیاری از رزمندگان آن روز نوجوانانی ۱۶، ۱۷ ساله بودند که خود را برای کلاسهای درس سال تحصیلی جدید آماده کرده بودند.
شهید ذاکری قشمی نیز در حالیکه فقط ۱۵ سال داشت، برای رفتن به جبهه اقدام کرد، اما او را از بسیج بندر عباس برگرداندند. اما با تلاش بسیار پس از بازگشت برادرش از جبهه به جمع بسیجیان و رزمندگان پیوست.
شهید ذاکری قشمی در بار نخست به مدت سه ماه در جبهه ماند و سپس بازگشت. وی برای بار دوم در قالب کاروان سپاهیان محمد(ص) بزرگ پرچمدار اسلام به جبه ها اعزام شد.
وی در مصاحبه ای که با صدا سیما داشت به دانشآموزان این پیام را داد که باید در قبال خون شهدا احساس مسوولیت کنند و در برابر آن برای خدمت به انقلاب، وطن و خشکاندن ریشه ظلم و فساد تلاش کنند.
شهادت
شهید ذاکری قشمی برای سومین بار به عنوان تک تیرانداز گردان ۴۲۲ در عملیات کربلای ۵ به شلمچه اعزام شد. وی در این عملیات در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت گلوله دشمن سرش شکافت و به شهادت رسید.
بدن بیجان این شهید حدود یک ماه در پشت خاکریزهای دشمن قرار گرفتهبود؛ تا اینکه با حمله رزمندگان، پیکر وی به کشور باز میگردد. خانواده شهید ذاکری ۴۵ روز پس از شهادت، به دیدارش میروند و از این رو شناسایی جسد مشکل بود؛ اما نزدیکان وی به وسیله دستمالی که همیشه بر گردن داشت، پیکر را شناسایی میکنند.
سر انجام پیکر وی در بیست ودوم اسفند ماه سال ۱۳۶۵ د ر جزیره قشم تشیع شد و در بهشت الزهرای جزیره به خاک سپرده شد.
نظر شما