در گزیده ای از یادداشتی در روزنامه آرمان ملی به قلم علیاصغر زرگر تحلیلگر مسایل سیاسی، آمده است: ثبات قیمت انرژی در سطح پایین و یارانههای کلان بنیاد رانتهای سیاسی را تشکیل میدهد و در کشور ایران موجب فساد و قاچاق سوخت به کشورهای همجوار گردیده است. قیمتهای پایین حاملهای انرژی با تخصیص یارانهها تصمیمات اقتصادی را تحریف، دولتها را فاسد، امور مالی دولتها را خراب و مسبب اصلی انتشار سطح بالای کسری بودجه هستند. از آنجا که قیمتهای حاملهای انرژی در قلب اجماع اجتماعی قرار دارد، اصلاح قیمت آنها در صورتی میتواند موفقیت آمیز باشد که جامعنگر بوده و امنیت اجتماعی را حفظ کند. اصلاح قیمتها یک موضوع اغلب بحث انگیز است، زیرا میتواند بر معیشت بسیاری در جامعه تاثیرگذار باشد و منجر به اعتراضاتی شده است. باید دانست که اکثریت یارانههای مصرف حاملهای انرژی نصیب خانوادههای غنیتر میشود، که این اشاره به مشکل جدی نابرابری توزیع ثروت ملی دارد. درسهایی که از افزایش قیمت بنزین و اعتراضات متعاقب آن میتوان آموخت چه هستند؟
اولا، اصلاح قیمت انرژی در مرکز و قلب بسیاری از سیاستهای توسعه پایدار در تمامی کشورها چه دارنده منابع انرژی و چه وارد کننده قرار دارد. اما مساله، چگونگی اقدام به افزایش قیمتهاست؟ از نقطه نظر فنی به نظر میرسد خیلی آسان باشد که مسئولان یک شبه تصمیم خود را به افزایش قیمت بنزین اعلام کنند، ولی از نظر سیاسی اگر ضعیف اجرا شود برای کشور چالش بر انگیز است.
ثانیا، برای اصلاح قیمتهای انرژی هماهنگی درون دولتی برای موفقیتآمیز بودن اصلاحات در کوتاه و طولانی مدت از ضروریات است. هماهنگی داخلی همهجانبه در این زمینه ضروری است و برنامههای اصلاحات قیمتها میبایست به یک یا چند وزارتخانه محدود نشود. علاوه بر هماهنگی داخلی، ارائه اقدامات جبران خسارت یک شرط مهم برای اجرای موفقیتآمیز موضوع اصلاح قیمت انرژی است، خصوصا این موضوع زمانی که اطاعت و مقبولیت عمومی قوی نسبت به دولت درقدرت وجود نداشته باشد، واقعیت دارد.
اگر چه اصلاح قیمتهای حامل انرژی یک باید است ولی میبایست همهجانبهنگر و با سیاستهای جبرانی در کوتاهمدت و میانمدت همراه باشد. بخشی از درآمد اصلاح قیمت حاملهای انرژی میبایست صرف سرمایهگذاری ملموس در بخشهای مسکن، بهداشت، آموزش وتسهیلات حمل و نقل شود.
نظر شما