۵ آذر ۱۳۹۸، ۹:۲۴
کد خبرنگار: 3015
کد خبر: 83567991
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

درباره محمدعلی فروغی | تلاش برای بنیان نهادن بنیادهای فکری و فرهنگی

تهران- ایرنا- محمدعلی فروغی یکی از برجسته‌ترین چهره‌های فرهنگی و سیاسی ایران با شخصیتی جامع ‌الاطراف، دانش‌دوست و فرهیخته بود که عمر خود را صرف بنیان نهادن بنیادهای فکری و فرهنگی در این مرز وبوم کرد تا بتوان در پرتو آن به شکوفایی جامعه علمی کشور دست یافت.

به گزارش گروه‌ اطلاع‌رسانی ایرنا؛ محمدعلی فروغی ملقب به ذکاءالمُلک مترجم، فیلسوف، تاریخ‌دان، روزنامه‌نگار و سیاست‌مدار دوران پهلوی بود که در ۱۲۹۴ خورشیدی دیده به جهان گشود. پدر وی از چهره های فرهنگی دوران مشروطیت به شمار می‌رفت که به دلیل آشنایی با زبان‌های خارجی در مشاغل دیوانی ارتقا یافت و توانست در ۱۳۱۴ خورشیدی هفته‌نامه‌ ادبی، اجتماعی و سیاسی تربیت را منتشر کند و همچنین در ۱۳۱۷ خورشیدی به استادی و ریاست مدرسه‌ علوم سیاسی برگزیده شد. فروغی با کمک پدرش توانست زبان‌های عربی و فرانسه را فرا گیرد و در ۱۳۱۲ خورشیدی به عنوان مترجم زبان‌های فرانسه و انگلیسی به‌ استخدام وزارت اطلاعات درآید و خیلی زود به یکی از سیاستمداران برجسته تبدیل شود به گونه‌ای که سه دهه از رجال تراز اول تاریخ سیاسی ایران به شمار می‌رفت. وی سابقه وکالت و ریاست مجلس، پنج‌بار وزیرامور خارجه، چهار بار وزیر دارایی، سه بار وزیر عدلیه، چهار بار وزیر جنگ، یک بار وزیر اقتصاد ملی (پیشه، هنر و تجارت)، یک بار وزیر دربار و چهار بار نخست‌وزیری ایران را در کارنامه خود دارد.

محمدعلی فروغی علاوه بر تصدی مناصب مختلف سیاسی از شخصیت فرهنگی، ادبی و علمی نیز برخوردار بود به همین دلیل پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز درگذشت وی به بررسی فعالیت‌های فرهنگی و علمی وی پرداخته است.

جایگاه فروغی در رشد و گسترش تاریخ نگاری

یکی از نهادهای مدرن که تاثیر بسیار زیادی در عرصه آگاهی‌های آکادمیک داشت، تاسیس مدرسه علوم سیاسی بود. این مدرسه‌ در ۱۳۱۷ خورشیدی به وسیله میرزا نصرالله خان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسن خان مشیرالملک تأسیس شد. پس از مدتی محمدحسین فروغی ریاست آن را برعهده گرفت و تدریس درس تاریخ ایران را به فرزندش محمدعلی فروغی واگذار کرد، او در این مدرسه در تدوین کتاب‌های درسی نقش مهمی ایفا کرد. وی تاریخ را برای نخستین بار به عنوان ماده درسی وارد مدرسه سیاسی کرد و از آنجا که چنین درسی تا پیش از آن وجود نداشت، خود نخستین کتاب مدون تاریخ را به رشته تحریر درآورد. او به تاریخ به عنوان یک علم و اساس آموزش تمدن و تکامل بشریت نگاه می‌کرد. این تاریخ دان برجسته در ۳۲ سالگی به ریاست مدرسه علوم سیاسی رسید و نقش اساسی و اصلی را در تنویر اندیشه‌های محصلان برعهده گرفت، این مدرسه بعدها تبدیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد.

فروغی هم زمان که به تدریس در مدرسه علوم سیاسی مشغول بود در هفته‌نامه‌ تربیت هم به سردبیری و کار نویسندگی و ترجمه می پرداخت و در مسیر بیداری و آگاه‌سازی عمومی جامعه گام‌های مهمی برداشت. در حقیقت آغاز سده ۱۶ تا واپسین سال‌های سده ۱۸ میلادی، دوره ظهور چهره‌هایی در عرصه علم و فرهنگ غرب به شمار می رود که تصور انسان مدرن را در جهان دگرگون کردند از جمله این افراد نیکولو ماکیاولی، توماس هابز، رنه دکارت، جان لاک و توماس جفرسون بودند که فروغی در پاورقی روزنامه تربیت به واکاوی زندگینامه‌ و عقاید آنها و دیگر بزرگان رنسانس و عصر روشنگری غرب می پرداخت.

تاسیس انجمن آثار ملی

فروغی در ۱۳۰۴ خورشیدی انجمن آثار ملی را تاسیس کرد و ریاست آن را بر عهده گرفت، او به نگهداری از آثار باستانی ایران بها می‌داد و با تلاش وی در آبان ۱۳۰۹ خورشیدی قانون عتیقات از تصویب مجلس گذشت و برای حفاری، کشف، تملک و حفظ اشیا باستانی، قانون وضع شد. وی با نوشتن مقالاتی مانند «موزه چیست و برای چیست؟» به ارزش و اهمیت موزه‌رفتن تاکید و تلاش کرد تا فرهنگ موزه رفتن را در میان ایرانیان رواج دهد.

در حقیقت در سده ۱۹و ۲۰ هر قوم و کشوری تلاش می‌کرد تا با توسل به تاریخ قدیم یا ارزش‌های جدید، هویت خود و شهروندانش را تعیین کند. در ایران هم یکی از شخصیت‌هایی که در این راه با نوشتن مقالات و تاسیس انجمن آثار ملی، نقش بی‌بدیلی ایفا کرد، محمدعلی فروغی بود. وی با نوشتن ایرانی کیست و ایرانی بودن در دوران مدرن به چه معنا است؟ و چرا باید ایران را دوست داشت، استدلال می‌کند که چرا باید به وطن و تاریخ اهمیت داد.

فروغی به کمک دانش تاریخی خود، سه هزار سال تاریخ متاخر فلات ایران را از نظر گذراند و کوروش و داریوش اول را به عنوان الگویی برای نظام تازه برگزید. وی برای کاشتن ریشه‌های هویت ایران مدرن در فرهنگ کهن کشور با اشرافی که به ادبیات ایران داشت، دست به تهیه منابع اولیه برای استفاده عمومی زد. برای نمونه وی به تصحیح آثار بزرگان ایران مانند، حافظ، سعدی، فردوسی، ابن سینا و...پرداخت. وی همچنین بخشی از کتاب قانون ابن‌سینا را از عربی به فارسی برگرداند تا چهره علمی ایران قدیم را به نمایش بگذارد و از خودباختگی هویتی در برابر فرهنگ غرب جلوگیری کند.

توجه به ابنیه و اماکن تاریخی

فروغی در انجمن حفظ آثار ملی جمعی از سرشناس‌ترین چهره‌های فرهنگی و ادبی را گرد هم آورد تا به صورت نظام‌مند طرح شناسایی و بازسازی آثار تاریخی در سطح کشور را دنبال کنند. مرمت و تجدید بنای شماری از سرشناس‌ترین بناها مانند آرامگاه فردوسی، حاصل آن ایده‌ها بود. همچنین برگزاری جشن هزاره‌ فردوسی از دیگر اقدامات فرهنگی فروغی در توجه به تاریخ و دوران باستان بود که با دعوت از مستشرقان جهان برگزار و در این جشن آرامگاه فردوسی افتتاح شد. در شرایط نبود بودجه کافی، هزینه ساخت آرامگاه فردوسی از محل‌هایی نظیر فروش بلیتهای بخت‌آزمایی یا درآمد حاصل از کنسرت‌ قمرالملوک وزیری تأمین شد. در حقیقت برای تثبیت هویتی که مورد نظر فروغی بود، او به یک نماد نیاز داشت و بدین جهت وی کوشید که برای تمام ابنیه تاریخی و قبور بزرگان فرهنگی ایران آرامگاه بنا کند.

فروغی و برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی

محمدعلی فروغی موسس و نخستین رییس فرهنگستان فارسی ایران محسوب می شود که تلاش بسیاری برای کمک به زبان معاصر فارسی انجام داد، او مشکلِ زبانِ نوشتاریِ فارسی را در برخورد با دنیایِ مدرن و خواسته‌هایِ زبانیِ آن می‌فهمید و در پیِ چاره‌اندیشی برایِ آن بود به همین دلیل با همکاری افرادی مانند دهخدا، ملک‌الشعراء بهار، سعید نفیسی، بدیع‌الزمان فروزانفر مدت ۶ سال حدود ۲هزار واژه ساختند و برای سخن گفتن ایرانیان نظامی جدید تدوین کردند.

داریوش آشوری نویسنده و مترجم معتقد است: برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. وی در مورد فروغی می‌گوید: فروغی ادیب و زباندان برجسته‌ای بود، ذوق و هنر نویسندگی داشت و ایده‌های روشنی درباره ضرورتِ نوسازی زبان فارسی و راه و روشِ آن ارایه کرد. یکی دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ ساده‌سازی زبانِ نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنی‌سازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهوم‌های علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ مدرن است، کارِ نمایانی انجام دهند. فروغی و کسانی دیگر از هم‌نسل‌هایِ او در این جهت گام‌های بلندتری برداشتند و البته، فروغی با ترجمه ها آثار فلسفی زمینه یک دگرگونیِ سبکی را در این زمینه فراهم کرد که بسیار اثرگذار بود و نسل‌های بعدی از روش او بهره‌مند شدند.

 فروغی پس از برکناری از ریاست فرهنگستان فارسی، پیام من به فرهنگستان را نوشت. او آمیختگی بیش از حد زبان فارسی با زبان عربی را خطر زبان فارسی عنوان کرد، البته با طرد کامل واژگان عربی نیز مخالف بود. همچنین وی در این رساله از احساس خود به زبان فارسی می‌گوید و می‌نویسد که من به زبان فارسی دلبستگی تمام دارم زیرا گذشته از آنکه زبان خودم است و ادای مراد خویش را به این زبان می‌کنم از لطایف آثار آن خوشی های فراوان دیده‌ام. نظر دارم به این که زبان آینه فرهنگ قوم است و فرهنگ مایه ارجمندی و یکی از عوامل نیرومندی ملیت است. هر قومی که فرهنگی شایسته اعتنا و توجه داشته باشد زنده و جاویدان است و اگر نداشته باشد نه سزاوار زندگانی و بقاست و نه می تواند باقی بماند. او می گوید، این عشق به زبان فارسی تا آن حد حاد و بیمارگونه نباید باشد که موجبات مخدوش کردن زبان فارسی را فراهم آورد.

فعالیت‌های علمی فروغی

ترجمه، تصحیح، تالیف؛ محمدعلی فروغی از همان آغاز فعالیت‌های فرهنگی خود به ترجمه آثار مهمی پرداخت و توانست کتاب های زیادی را در رشته‌های مختلف علوم انسانی، از جمله اقتصاد، حقوق از زبان‌های انگلیسی و فرانسه به فارسی برگرداند. یکی از مهم‌ترین ترجمه‌های وی سیر حکمت در اروپا بود، این اثر شاخص‌ترین اثر تألیفی فروغی به شمار می رود که بخشی از آن ترجمه‌ گفتار در روش راه بردن عقل اثر دکارت است. نثر پخته در این کتاب، نه تنها بر حوزه فلسفه، بلکه بر سیر عمومی تحول نثرنویسی جدید در زبان فارسی، تأثیر گذاشته است. بنابراین باید فروغی را در کنار بزرگان نثر جدید فارسی نیز قرار داد.

اثر دیگر فروغی با عنوان «اندیشه‌های دور و دراز» است، وی در این اثر نظریه خود را درباره پیشرفت‌های آینده بشر در علوم و فن‌آوری تشریح می کند. نظریه‌ای که متأثر از نظریه تکامل داروین است، هدف فروغی از نوشتن چنین رساله‌هایی، آشنا کردن جوانان ایرانی با عقلانیت مدرن و واداشتن آن‌ها به اندیشه درباره سرنوشت انسان و جهان جدید بوده است. در واقع او می خواست از راه آموزش جوانان و آشنا ساختن آنان با چشم‌اندازهای فلسفی مدرنیته، مقدمات اصلاحات لازم در ایران را پدید آورد.

یکی دیگر از ترجمه های فروغی که می توان گفت، هنوز هم زبان فلسفی فارسی در ایران امروز را تحت تأثیر نثر خود قرار داده است، ترجمه حکمت سقراط اثر افلاطون بود که مقدمه مفصلی هم بر آن نوشت.  

از دیگر کارهای فرهنگی وی می توان به تصحیح متون کهنی مانند دیوان سعدی، حافظ، خیام و فردوسی اشاره کرد که از جمله بهترین تصحیح ها در این زمینه محسوب می شوند. فروغی در چاپ رباعیات خیام با قاسم غنی همکاری کرد. همچنین با همکاری حبیب یغمایی، منتخب شاهنامه را برای دانش آموزان دوره دبیرستان آماده کرد. وی در اواخر عمرش، تصحیح خمسه نظامی را شروع کرد که چون مرگش فرا رسید آن کار نیمه تمام باقی ماند.

علاوه بر تصحیح و ترجمه، فروغی کتاب‌های علمی بسیاری نیز را تالیف کرد در واقع فروغی را می‌توان نخستین مترجم و نگارنده کتاب‌های درسی در زمینه حقوق اساسی، اقتصاد و سیاسی دانست. برای نمونه اصول علم ثروت ملل، نخستین کتاب آکادمیک اقتصاد در تاریخ مدرن ایران را نوشت. وی همچنین برای نخستین بار کتاب حقوق اساسی در ایران با نام آداب مشروطیت دول و نخستین کتاب تاریخ ملل در ایران با نام تاریخ ملل قدیمه مشرق را تالیف کرد. این سه کتاب را می‌توان نقطه عطفی در طرح اندیشه‌های مدرن سیاسی و اقتصادی در ایران به حساب آورد.

فروغی با خلق این آثار بسیاری از واژگان پایه این علوم را خود برای نخستین بار در زبان پارسی ساخت و برای آن‌ها معادل یابی های شایسته ای یافت. موسی غنی نژاد اقتصاددان درباره برگردان کتاب حقوق اساسی یعنی آداب مشروطیت دول می نویسد: تسلط مترجم و نگارنده به موضوعات مطرح شده در این اثر و معادل‌یابی‌های کاملاً به جا و ظریف برای اصطلاحات علمی که اغلب برای اولین بار به فارسی برگردانده شده، نشان‌دهنده فرهیختگی، وسعت معلومات و دقت نظر وی است.

از دیگر آثار او می توان به یادداشت‌های روزانه و سفر کنفرانس صلح پاریس که در سفر خود به اروپا آنها را به رشته تحریر درآورده بود، اشاره کرد. فروغی در این یادداشت‌ها به شرح وقایع، دیده‌ها و شنیده‌ها پرداخته و در تمام طول سفر کارها و وقایع هر روز را یادداشت می کرده است، دوره مختصر از علم فیزیک، تاریخ ساسانیان، خطابه دفاعیه سقراط، تاریخ اسکندر کبیر، تاریخ مختصر ایران، تاریخ مختصر دولت قدیم روم، آیین سخنوری، تصحیح و شرح فن سماع طبیعی ابن سینا از دیگر تالیفات وی به شمار می رود.

سرانجام محمدعلی فروغی پس از ۶۷ سال خدمت به تاریخ و فرهنگ ایران در پنجم آذر ۱۳۲۱ خورشیدی بر اثر بیماری قلبی دیده از جهان فرو بست. وی در ابن‌بابویه در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha