رهبران منطقه غنی از منابع آسیای مرکزی تمایل دارند که تا زمان مرگ در قدرت باقی بمانند به همین خاطر کسی انتظار نداشت که نورسلطان نظربایف بالای ۷۰ ساله قزاقستان بدون توافقی از قدرت خارج شود.
خارج شدن ناگهانی رهبر رسمی این کشور بدون طرحی رسمی برای جانشینی او میتوانست به هرج و مرج در سرمایهگذاری، نبرد نخبگان و از هم پاشیدن نظام در ظرف مدت چند ماه منجر شود.
نظربایف به منظور جلوگیری از چنین سناریوی "بدون توافق"، در ماه مارس با دقت استعفای خود و انتخاب قاسم جومارت توکایف به عنوان رئیس جمهور دستچین شده را تنظیم کرد در حالی که بخشی از قدرت را برای خود حفظ کرد.
ریاست جمهوری توکایف با تظاهراتهایی در خیابان، افزایش نابرابری در ثروت، افزایش چینهراسی در میان مردم، وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی همراه شد و همچنین این ابهام ایجاد شد که کدام رئیس جمهور – قبلی یا جدید – تصمیمگیر نهایی است.
اما در میان این نگرانیها، یکی از نقاط روشن ایجاد شده عبارت از رشد محسوس همکاری در بین کشورهای آسیای مرکزی بوده بطوری که به نظر میرسد زوج حکومتی نظربایف – توکایف علاقهمند و مشتاق بهبود گفتوگوهای منطقهای هستند.
قزاقستان همواره هویت خود را به عنوان یک کشور اوراسیایی شکل داده که بیشتر نقشی میانجی بین روسیه و آسیای مرکزی داشته تا اینکه بخشی مهم و جداییناپذیر از منطقه آسیای مرکزی باشد. اما قزاقستان بخصوص از سال ۲۰۱۷ به دنبال فرصتهایی برای تقویت همکاریها با همسایگان خود در آسیای مرکزی بوده است. هر چند این مساله در درجه اول به علت آزادسازی بازار بزرگ ازبکستان است اما عوامل دیگری هم در کار است که کمتر به آنها توجه شده است.
یکی از این عوامل، زاویه گرفتن و جدا شدن محسوس از خط مشی سیاستهای کاخ کرملین روسیه است زیرا قزاقستان سیاست خارجی روسیه را بطور فزایندهای نواستعماری ارزیابی میکند. نمونه اتحادیه اقتصادی اوراسیا تحت رهبری روسیه از جهات بسیاری بیش از آنکه الهامبخش باشد، ناخوشایند بوده و نورسلطان نمیخواهد که با شدت در مدار اقتصادی این اتحادیه محصور و گرفتار شود. و نورسلطان برای فاصله گرفتن از مسکو برای محدود کردن اهرمهای نفوذ روسیه در امور داخلی خود، تا حد بیشتری از طرحها و ابتکارهای منطقهای در آسیای مرکزی استقبال کرده است.
در گزارش پایگاه خبری "اییو ریپورتر" به قلم "آنت بوهر" کارشناس بخش روسیه و اوراسیا در اندیشکده انگلیسی "چتمهاوس" آمده است: قزاقستان به عنوان بخشی از طرح و برنامه رهبران این کشور برای کاهش وابستگی به نفت، در پی آن است که به یک قطب حملونقل، مخابرات و سرمایهگذاری برای ادغام اوراسیایی تبدیل شود. تمرکز شدید بر افزایش پیوندهای ارتباطی و توسعه شریانهای لجستیک و زیرساختها میتواند تاثیری محرک بر تقویت تجارت در درون منطقه آسیای میانه و کاهش زمان ترانزیت داشته باشد.
بعلاوه، روندهای جمعیتی و تغییرات آموزشی به نفع قزاقها در کنار روایت رو به رشد روایت قومی – ملی به رهبران دولتی اجازه داده تا هویتیابی را بیشتر با میراث مشترک آسیای میانه دنبال کنند هر چند رهبری این کشور همچنان مشتاق است که نشان دهد قزاقستان صرفا یکی از "استان"های این منطقه نیست.
به قدرت رسیدن شوکت میرضیایف در ازبکستان موجب شده که قزاقستان از همپیوندی این دو کشور از لحاظ موقعیت جغرافیایی و ظرفیتهای تکمیلکنندگی اقتصادی و همچنین فرهنگ و تاریخ بیشتر آگاه شوند.
این آگاه فزاینده در بین کشورهای آسیای مرکزی از جمله تا حدی هم در کشور انزواگرای ترکمنستان ایجاد شده است که افزایش تجارت منطقهای بخصوص با توجه به موانع مرتبط با مشکلات اقتصادی روسیه، به نفع همه است. تقویت روابط قزاقستان با ازبکستان به تدریج موجب آغاز همکاریهای کلی در منطقه شده است: گردش مالی تجاری بین کشورهای آسیای میانه در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال پیش از آن ۳۵ درصد افزایش یافت.
اما هر دو کشور قزاقستان و ازبکستان مایل به تاکید بر این مساله هستند که هیچ بحثی درباره ادغام و همگرایی یا نهادینهسازی وجود ندارد که یکی از دلایل این مساله این است که روسیه تلاشهای قبلی برای همگرایی در این منطقه را تصاحب کرده و موجب شده که آسیای مرکزی فاقد نهاد همکاری خاص خود باشد.
اجماع رسمی در قزاقستان این است که اصلاحات اقتصادی در ازبکستان پس از سالها انزوا موجب ایجاد یک "رقابت سالم و سازنده" شده و در نهایت منجر به تقویت اقتصاد قزاقستان هم خواهد شد.
اما در سطح غیررسمی برخی از تحلیلگران قزاقستانی این نظر را دارند که ظهور اقتصادی ازبکستان بطور بالقوه سودآور نیست زیرا ممکن است موجب انتقال برخی از سرمایهگذاریها و فعالیتهای بازار از قزاقستان به ازبکستان شود. بعلاوه، ازبکستان این مزیت را دارد که به روشنی فرایند تغییر مدیریت اجرایی را پشت سر گذاشته اما در قزاقستان معلوم نیست با کنار رفتن همیشگی نظربایف، چه تحولاتی در انتظار این کشور است.
میتوان ادعا کرد که ازبکستان در بلند مدت تهدیدی بالقوه برای موقعیت برتر اقتصادی قزاقستان است : جمعیت ازبکستان یک و نیم برابر بیشتر است هر چند تولید ناخالص داخلی اسمی آن سه برابر کوچکتر است. ازبکستان بازار بزرگتر و یک بخش صنعتی توسعه یافته دارد و از لحاظ امنیتی موقعیت خوبی در منطقه دارد.
با همه این شرایط مجموع تجارت قزاقستان با سایر کشورهای آسیای میانه کمتر از ۵ درصد از حجم کلی تجارت خارجی این کشور است و این رقم توان برابری با تجارت قزاقستان با روسیه، چین و اروپا را ندارد. در نتیجه، قزاقستان همچنان اهمیت بیشتری میدهد که خود را بجای بازیگری منطقهای در جایگاه بازیگری جهانی قرار دهد.
نظر شما