به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، میزگرد ایرنا درباره «موانع رونق تولید در صنعت لوازم خانگی ایران» با حضور سه تن از فعالان این صنعت یعنی «دکتر حبیب الله انصاری» (دبیرکل انجمن صنایع لوازم خانگی ایران)، «مهندس حسین اسحاقی» (قائم مقام شرکت پاکشوما) و «دکتر رضا الماسی» (قائم مقام شرکت سامیار صنعت زاگرس) برگزار شد. در این میزگرد فعالان این صنعت به بحث درباره مشکلات رونق تولید همچون مشکلات ارزی، نوسان قیمت مواد خام، ورود کالای قاچاق به کشور، عدم همراهی صدا و سیما با برنامه رونق تولید و حمایت از تولیدکنندگان، مشکلات موجود در بورس کالا و مانند آن پرداختند که مشروح آن در ادامه آمدهاست.
صنعتی به قدمت ۷۰ سال
پژوهشگر ایرنا: به عنوان اولین سوال از جناب آقای انصاری، اگر بخواهیم به صورت مختصر صنعت لوازم خانگی را تعریف کنیم، این صنعت چه بخشهایی را در بر میگیرد و چند سال از عمر آن میگذرد؟
دکتر حبیب الله انصاری: با سلام و تشکر از فرصتی که در اختیار انجمن قرار دادید. صنعت لوازم خانگی با سابقه و قدمتی حدود ۷۰ سال، با ساخت سماور که خود آن هم روسی بود، در ایران متولد شد و در مسیر تحول راه خود را ادامه داد. دامنه فعالیت این صنعت بسیار متنوع و گسترده است. این صنعت به سه بخش کلی تقسیم میشود. بخش اول شامل محصولات انرژیبر میشود. تمامی محصولاتی که با گاز، برق یا مانند آن کار میکنند، جزو این دسته محسوب میگردند. لوازم پخت و پز، لوازم گرمایشی، سرمایشی، لوازم صوتی و تصویری، چرخ خیاطی، لوازم خُرد آشپزخانه و مانند آن به همین دسته تعلق دارند. بخش دوم، دسته محصولات غیرانرژیبر است. کلیه ظروف آشپزخانه جزو این دسته محسوب میشود. بخش سوم این صنعت نیز بخش قطعهسازی است و قطعهسازان، قطعات لازم برای تولیدکنندگان محصول نهایی را تولید میکنند. این صنعت با این طیف گسترده، صنعتی است که از مواد اولیه اساسی بالادستی همچون آلومینیوم، مس، مواد پتروشیمی، فولاد و مانند آن استفاده کرده و محصولاتی را تولید میکند که جزو لوازم لاینفک زندگی مردم محسوب میشوند. ممکن است در منزلی موکت نباشد، اما نمیتواند لوازم خانگی وجود نداشته باشد. با توجه به این دو ویژگی، این صنعت در تمام دنیا جزو ۱۱ رشته شتابدهنده توسعه اقتصادی است. اگر این صنعت شکوفا شود، اقتصاد یک کشور شکوفا خواهد شد.
این صنعت در ایران یک مسیر تحول و تکامل را طی کرده است. ۳۸ سال پیش «شورای سازندگان وسایل گازسوز» در ایران تشکیل شد. با رشد صنعت مذکور این شورا بعد از ۸ سال تبدیل به «شورای صنایع گاز و لوازم خانگی» گردید. پس از گذشت ۱۵ سال دیگر و با رشد بیش از پیش این صنعت، شورای مذکور به «انجمن صنایع لوازم خانگی ایران» تبدیل شد. در گذشته و در سال ۱۳۶۲، صنایع لوازم خانگی ایران بیشتر به محصولات با انرژی گاز مایع محدود میشد. با جایگزینی گاز طبیعی با گاز مایع، دامنه فعالیت تولیدکنندگان لوازم خانگی نیز بیشتر شد و به شکوفایی امروز رسید. در طی این سالها، هم در بحث قطعه سازی، هم در بخش صنایع انرژیبر و هم در بحث ظروف، واقعا تولیدکنندگان ایرانی به پیشرفتهای کمی و کیفی خوبی رسیدهاند. زمانی که امروز صحبت از یخچال میشود، صنایع داخلی ما پیشرفتهترین و بهروزترین یخچالها را تولید میکند.
پژوهشگر ایرنا: یعنی از نظر تولید لوازم خانگی ما از دنیا عقب نیستیم؟
دکتر حبیب الله انصاری: قطعهسازان ایرانی قادرند به جز کمپرسور یخچال تمامی قطعات لازم در صنعت لوازم خانگی را در ایران تولید کنند.
دکتر حبیب الله انصاری: خیر. بطور مثال محصول ایرانی تولید شده در بخش ظروف چینی (با اینکه کشور چین پایه گذار این صنعت است) از نظر کیفیت از کشور چین هم جلوتر است. در مورد قطعهسازی هم وضعیت به همین گونه است. زمانی ما سرشعلههای اجاق گاز را از ایتالیا وارد میکردیم. اما امروز به جایی رسیدهایم که تمام اجزای اجاق گاز را در داخل تولید میکنیم. قطعهسازی ما هم به رشد کیفی و کمی رسیده است.
پژوهشگر ایرنا: آیا میشود گفت که امروزه تمامی قطعات صنایع لوازم خانگی در ایران قابل تولید است؟
دکتر حبیب الله انصاری: قطعهسازان ما قادرند به جز کمپرسور یخچال تمامی قطعات این صنعت را تولید کنند. در مورد علت عدم تولید کمپرسور یخچال هم باید گفت که دو کارخانه در گذشته در شیراز و کرج این محصول را تولید میکردند، اما دولتی بودند و به دلیل ساختار دولتی، این کارخانهها به سراغ تحول و ارتقای کیفیت نرفتند. به همین جهت تولیدکنندگان یخچال هم نمیتوانستند به استفاده از این قطعه تولید شده در داخل استفاده کنند. در نتیجه این دو کارخانه تعطیل شدند. امروزه در کشور ما حدود ۲ میلیون یخچال و یخچال فریزر تولید میشود. کمپرسور از نظر فناوری ویژگی دارد که اگر یک تولیدکننده بخواهد بر روی تولید آن سرمایهگذاری کند، حداقل باید ۶ میلیون قطعه از آن تولید نماید تا این تولید برایش مقرون به صرفه شود. با توجه به تولید سالانه ۲ میلیون دستگاه یخچال و یخچال فریزر، باید برای یک تولیدکننده، امکان صادرات ۴ میلیون قطعه کمپرسور وجود داشته باشد. تا زمانی که زمینه برای صادرات فراهم نشود، هیچ سرمایهگذاری حاضر به سرمایهگذاری در این بخش نیست. اما بقیه قطعات این صنعت در ایران تولید میشود. ما در نمایشگاه بینالمللی نوزدهم لوازم خانگی که حدود ده روز پیش برگزار شد، یک سالن کامل را به قطعهسازان اختصاص دادیم که نشان دهنده پیشرفت تولیدکنندگان ایرانی در بخش قطعهسازی بود. ما امیدواریم روزی به این نقطه برسیم که کمپرسور یخچال هم تولید کنیم. البته از نظر فناورانه برای تولید این قطعه مسئلهای نداریم و فقط بحث صادرات مطرح است.
تیغ تیز قاچاق بر گلوی تولیدکنندگان
پژوهشگر ایرنا: جناب دکتر الماسی، همه ما میدانیم مسائل و مشکلاتی برای قطعهسازان وجود دارد. از مسائل مربوط به مواد خام تا مشکلات تامین اعتبار و غیره. اما اگر بخواهیم به مهمترین مانع قطعهسازان اشاره کنیم، شما چه پاسخی میدهید و کدام مسئله را چالش برانگیزتر میدانید؟
دکتر رضا الماسی: در مورد تولید قطعه چند مسئله و مشکل وجود دارد. مسئله اصلی آن است که قطعه تولیدی باید کیفیت لازم را داشته باشد. امروز اکثر قطعات در ایران تولید میشود. بزرگترین مشکل ما این است که بتوانیم نظر تولیدکنندگان را از نظر کیفی جلب کنیم و به آنها نشان دهیم که قطعه تولید داخل کیفیت لازم را دارا است. در کارخانهای که قطعه میسازد مابین ۱۲۰ تا۳۰۰ الی ۴۰۰ کارگر مشغول به کار هستند. صاحب صنعت مذکور باید سرمایه عظیمی را برای تولید محصول به کار بگیرد. اما یک وارد کننده میتواند با داشتن تنها یک دفتر کار ساده، همان قطعه را با کیفیت پایینتر از کشور چین وارد کرده و از نظر قیمتی با تولیدکننده داخلی رقابت کند. در این صورت شما به عنوان یک تولید کننده داخلی ناچاری هم کیفیت خود را بالا نگاه دارید و هم بهای تمام شده را کمتر محاسبه کنید.
پژوهشگر ایرنا: آیا واردکنندگان قطعه به صورت قانونی این کار را صورت میدهند یا قطعات به شکل قاچاق به کشور وارد میشوند؟
دکتر رضا الماسی: اصلا فرض کنیم که وارد کننده این قطعه را به صورت قانونی وارد میکند، اما به اندازه تولید کننده هزینه متحمل نمیشود.کارخانههای کشور چین میتواند هر قطعه را با هر کیفیتی تولید نماید. واردکننده میتواند بیکیفیتترین قطعه را وارد کشور کند و آن را به تولیدکننده داخلی ارزان بفروشد. در مقابل تولیدکننده ایرانی نمیتواند قطعه باکیفیت ارزان تولید کند. بطور مثال ما به عنوان قطعهساز در تولید یک قطعه خاص و برای جلب نظر تولیدکننده و طبق استاندارد، قطعهای را آلمینیومی میسازیم، اما قطعه وارد شده از چین با پلاستیک ساخته شده است و کیفیت پایینتری دارد. تولیدکنندگان از نظر فنی ترجیح میدهند کیفیت کار بالاتر باشد، اما بخش مالی کارخانهها ترجیح میدهند قطعه ارزانتر تمام شود. اگر قطعه قاچاق هم وارد شود، مسئله مزید بر علت شده و در نتیجه رقابت برای ما دشوار خواهد بود. با همه این احوال ما تلاشهای خودمان را ادامه خواهیم داد و امروز توانستهایم قطعاتی مثل فن اواپراتور را تولید کنیم که تا پیش از این ناچار بودیم آن را از دیگر کشورها وارد کنیم.
پژوهشگر ایرنا: آقای مهندس اسحاقی، چالشهای پیش روی قطعهسازان را شنیدیم. از دیدگاه شما تولیدکنندگان، موانع اصلی رونق تولید چیست؟
مهندس حسین اسحاقی: بحث تولید زمانی میتواند شکل بگیرد که تیراژ تولید بالا باشد. بازار داخل نیز یک بازار مشخص است و نمیتوان بر روی بازار داخل، بیش از این نیاز حساب کرد. در عین حال ما جزو تولیدکنندگانی هستیم که مخالف واردات نبوده و معتقدیم باید واردات به کشور انجام شود و کالای خارجی و داخلی با هم رقابت کنند. یک تولیدکننده اگر حرفی برای گفتن داشته باشد در بازار خواهد ماند و اگر حرفی برای گفتن نداشته باشد بطور خود به خود از بازار حذف خواهد شد. نباید مصرف کننده تاوان و هزینه چنین مسئلهای را بدهد. حال برای افزایش تیراژ تولیدی چه باید کرد؟ در اینجا بحث صادرات باید شکل بگیرد. واحدهای تولیدی ما امروز میتوانند با طرفهای خارجی و از جمله چین رقابت کنند.
شما امروز که نگاه کنید میبینید بزرگترین واحدهای تولید مواد پتروشیمی در ایران وجود دارد. واحدهای تولیدی فولاد با بهترین کیفیت در ایران فعالیت میکنند که حرف اول در منطقه را میزنند. مس ایران یکی از کیفیتهای مناسب در سطح جهانی را دارد. یک ماشین رختخشویی، یک بخچال یا یک جارو برقی برای تولید به چه چیزی نیاز دارد؟ به همین مواد اولیه. حال پرسش این است که چرا قیمت نهایی محصول ایرانی بالا میرود؟ اولین دلیل آن پایین بودن بهرهوری است. واحدهای تولیدی باید بر روی بخش بهرهوری کار کنند. جالب آن است که تقاضای صادرات گاهی آنقدر زیاد است که واحدهای تولیدی ما قادر به تامین کالا برای آن نیستند. قیمت برخی از دستگاههای تولید داخل آنقدر مناسب است که کالای خارجی در ایران طرفدار پیدا نمیکند. اگر ما بتوانیم واحدهای تولیدی را صادرات محور کنیم یعنی تعداد تیراژ را بالا برده و قیمت خود را کاهش دهیم، قادر به رقابت با محصولات خارجی هستیم و میتوانیم کالای خود را صادر کنیم.
تولیدکنندگان ما باید بتوانند واحدهای تحقیق و توسعه خود را گسترش دهند تا بتوانند هر روز قطعات بهتری تولید کنند. تولیدکنندگان امروزه میتوانند از نظر فناوری با کشورهای پیشرفته رقابت کنند. در ده سال گذشته در این بخش تمرکزی وجود داشت و واحدهای تولیدی تشویق شدند که در این بخش فعال شوند. در نتیجه تولیدکنندگان با وارد کردن ماشین آلات لازم توانستند خط تولید خود را به روز کنند. خط تولیدها امروزه با خط تولید کشورهای خارجی تفاوتی ندارند. تنها تفاوت آن است که در گذشته کارگر خارجی بر روی یک محصول کار میکرد و امروز کارگر ایرانی. زمانی شرکتهای ما میتوانند موفق باشند که صادرات محور باشند.
مهندس حسین اسحاقی: تولیدکننده ایرانی برای حضور و موفقیت در بازار جهانی باید از ثبات قیمت مواد اولیه و نرخ ارز مطمئن باشد.
زمانی ما میتوانیم روند تولید خود را با سرعت ادامه دهیم که دچار چالش مواد اولیه نشویم. امروزه تولیدکنندگان ناچارند برای تامین بخشی از مواد اولیه خود به بورس کالا مراجعه نمایند. زمانی تولید کننده میتواند صادرات خود را شکل دهد که قیمت ثابت داشته باشد. اما امروز از یک طرف نرخ دلار افزایش پیدا میکند، از یک طرف هم قیمت مواد اولیه در بورس بالا میرود. وقتی که تولیدکننده با یک خریدار خارجی درباره ۵۰۰ کانتینر کالا گفتگو میکند و قرار میشود در طی چند هفته چند کانتینر کالا صادر کند، باید از ثبات قیمت مواد اولیه خود مطمئن باشد. باید بداند نرخ دلار چقدر است. اگر نرخ دلار مثلا ۱۲ هزارتومان باشد تولیدکننده میتواند روی آن حساب کند و سود به دست آورد. اما وقتی نرخ دلار و به تبع آن بهای مواد خام در بورس کالا افزایش پیدا میکند، تولید کننده باید ریسک بیشتری کند. در این حالت تولید کننده که تولید میزان خاصی از کالا را به خریدار خارجی تعهد کرده است، متضرر خواهد شد.
پژوهشگر ایرنا: یعنی نوسانات ارزی یکی دیگر از مشکلات شما تلقی میشود؟
مهندس حسین اسحاقی: بله! اگر ما بتوانیم خارج از بورس یا طی توافقاتی با واحدهای تولیدی مواد اولیه برسیم و با عددی ثابت و برای مدت مشخصی مواد اولیه را خریداری کنیم، میتوانیم از قیمت نهایی محصول خود مطلع باشیم. در تمام دنیا نیز شیوه خرید مواد اولیه به همین شکل است. یک واحد تولید کالا با یک واحد تولید مواد اولیه وارد مذاکره شده و میگویند اینقدر میزان ماده اولیه خرید و فروش خواهد شد. بانکها نیز این معامله را پوشش داده و خط اعتباری لازم را برای این کار باز میکنند و مطمئن میشوند که تولید کننده قادر به فروش محصول نهایی خود خواهد شد. بدین ترتیب ماده خام خریداری شده و در فرایند تولید شکل میگیرد. دولتهایی آمدند و صحبت کردند که معامله میان صنایع بالادستی و پایین دستی بزرگ را به صورت مستقیم برقرار شود. وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز تلاشهایی را در این زمینه صورت داد که تولیدکنندگان بزرگ بتوانند این کار را انجام دهند. اما علیرغم قول و قرارهایی که گذاشته شده، این امکان هنوز شکل نگرفته است.
در بحث قاچاق کالا باید گفت کسی که کالای قاچاق وارد میکند، نه هزینه گمرکی پرداخت میکند و نه مالیات بر ارزش افزوده را. شما وقتی این موارد را با یکدیگر جمع کنید متوجه میشوید که قاچاق کالا تا چه اندازه ضد تولید است. واحد تولیدی موظف است ۹ درصد ارزش افزوده را پرداخت کند. در کالایی با ۵ تا ۶ میلیون قیمت، حدود ۵۰۰ هزارتومان قیمت ارزش افزوده آن است و در مجموع میتواند قیمت بسیار پایینتری را در بازار ارایه کند. بهتر است دولت اجازه دهد کالاها به صورت قانونی وارد شود تا حداقل واردکنندگان ناچار به پرداخت تعرفه و عوارض گمرکی شوند.
پژوهشگر ایرنا: یعنی شما معتقدید کالای خارجی به صورت قانونی وارد شود، اما قاچاق نشود؟
دکتر رضا الماسی: حرف ما این است که شرایط تولیدکننده داخلی و خارجی برای رقابت در بازار برابر شود. اگر شرایط یکی شود ما میتوانیم با محصولات خارجی به سادگی رقابت کنیم.
مهندس حسین اسحاقی: بله!
دکتر رضا الماسی: حرف ما این است که شرایط تولیدکننده داخلی و خارجی برای رقابت در بازار برابر شود. اگر شرایط یکی شود ما میتوانیم با محصولات خارجی به سادگی رقابت کنیم.
مهندس حسین اسحاقی: حرف ما این است که اگر قرار است کالای قاچاق هیچگونه عوارض و مالیاتی ندهد، تولیدکننده داخلی هم از این عوارض و مالیات معاف شود. اگر واقعا دولت توان کنترل قاچاق را ندارد، حداقل بگذارد کالای خارجی به صورت قانونی وارد شود. امروز بهانه عدهای این است که چون دولت اجازه واردات قانونی را نمیدهد، ما کالا را به صورت قاچاق وارد میکنیم. حتی بنده شنیدهام بعضی شرکتها کالا را به صورت قاچاق وارد کشور میکنند و آن را گارانتی هم میکنند. البته گارانتی متفرقه.
نوسانات ارزی؛ بلای جان صنعت لوازم خانگی
پژوهشگر ایرنا: آقای دکتر انصاری، بگذارید در مورد مسئله ارز بیشتر بحث کنیم. به نظر شما نوسانات ارزی چه اثراتی بر روی فعالیت تولیدکنندگان داخلی گذاشت؟ آیا تولیدکنندگان توانستهاند از شوک ارزی عبور کنند یا خیر؟
-دکتر حبیب الله انصاری: در بحث اقتصاد و بازار، ما دو عامل تعیین کننده را باید در نظر بگیریم. اولی قیمت و دومی کیفیت است.یکی از عواملی که بر قیمت اثرگذار است، نرخ ارز است. علت آن است که ممکن است برای تولید یک کالا، قطعاتی از خارج از کشور وارد شوند. این یعنی نیاز ارزی. در عین حال ارز هیچوقت نرخ تثبیت شده نداشته و ندارد. امروز وقتی تولیدکننده میخواهد قیمتی برای ورود به بازار استفاده کند، میداند که آن قیمت تحت تاثیر قیمت ارز و تاثیر آن بر مواد اولیه است. در سال گذشته عدهای با دلار ۴ هزارتومان ثبت سفارش کردند و وقتی کالا وارد شد برای ترخیص آن نرخ ارز ۸۵۰۰ تومانی مطالبه شد. این مابه التفاوت، محاسبات تولیدکننده را به هم ریخت. مهم آن است که تولید کننده بداند برای تامین مواد اولیه خود باید ارز را با چه نرخی خریداری کند، فرایند ورود ماده خام یا قطعات از خارج چقدر طول خواهد کشید و ریسک آن برایش چقدر خواهد بود؟ ما امروز در شرایط تحریم هستیم. تولیدکننده نمیتواند به سادگی ارز خود را تامین کند. در نتیجه همه این مشکلات وجود دارد.
دکتر حبیب الله انصاری: امروزه مواد خام با حداکثر قیمت از طریق بورس عرضه میشود. گروهی واسطه این مواد را خریده و با قیمت بالاتر آن را به تولیدکننده کالا میفروشند
برای حل مشکل صنایع لوازم خانگی باید مسئله عدم تثبیت نرخ ارز، گشایش اعتبارات ارزی و ورود به هنگام مواد اولیه که از طریق شرکتهای واردکننده تامین میشود، حل گردد. آقای مهندس اسحاقی اشاره کردند. ما امروز خوشبختانه کشوری هستیم که از نظر مواد اولیه ساخته شده، جایگاه خاصی داریم. اما چرا امروز تولیدکننده ما باید فولاد را از طریق افرادی بخرد که واسطه است؟ امروزه مواد خام با حداکثر قیمت از طریق بورس عرضه میشود. گروهی واسطه این مواد را خریده و با قیمت بالاتر آن را به تولیدکننده کالا میفروشند.
پژوهشگر ایرنا: یعنی کالایی که در بورس کالا عرضه میگردد، توسط واسطهها خریداری میشود؟
مهندس حسین اسحاقی: فقط بحث واسطهگری نیست. اصل گذاشتن فروش یک ماده خام در بورس برای تولیدکنندگان بزرگ منطقی نیست. ممکن است فردی هم در حالت عادی بخواهد ماده خام بخرد. اما تولیدکننده بزرگ برای صادرات تعهد داده است.
دکتر حبیب الله انصاری: سه سال پیش ما جلسهای با مسوولان فولاد اصفهان داشتیم. از آنها خواستیم که ابتدا مواد خام صنایع بزرگ را تامین کنند و سپس مازاد این مواد را در بازار بورس عرضه نمایند؛این تقاضای به حق ما است. نکته دیگر آن که تولید فولاد هم باید در راستای توسعه اقتصادی کشور حرکت کند. چگونه است که امروز تولید کننده باید با توجه به کمبود نقدینگی، پول را پرداخت و ماده خام را پیش خرید کند، اما بعد از گذشت دو تا سه ماه (و حتی گاهی تا شش ماه) ماده خام خریداری شده به دستش نمیرسد؟ هیچکس منکر آن نیست که تولیدکننده فولاد سود ببرد. اما چگونه است که تولیدکنندهای که نیاز قطعی به یک محصول دارد، نتواند بهای آن را پیشبینی کند؟ امروز به هر تولیدکننده بگویند قیمت فولاد به عنوان ماده خام تو چقدر خواهد بود؟ نمیتواند جواب بدهد. این به معنی نیست که نباید افزایش قیمت باشد، اما افزایش قیمت هم نباید غیرمنتظره باشد.
نکته بسیار مهم این است که وقتی ما سخن از توسعه اقتصادی میکنیم، دو بخش را باید به موازات هم ببینیم. اول بازار داخلی و دوم تولید صادراتی. امروزه تولیدکنندهای موفق است که نگاه صادرات محور به تولید خود داشته باشد. همانگونه که تنش و اختلاف قیمت در بازار داخل اثرگذار است، در بازار خارجی نیز اثر خواهد گذاشت. خریدار خارجی خواهان نرخ مشخص یک کالا در طولانی مدت است. صادر کننده ما قادر نیست نرخ مشخصی را برای طولانی مدت حفظ کند. امروز توسعه صنعت با کمک بخش خصوصی، که هم بازار داخلی را مد نظر قرار دهد و هم بازار خارجی را ممکن است. پس در نتیجه به نظر بنده عرضه مواد اولیه داخلی و کمبود بسیاری از اقلام در داخل دو مشکل جدی هستند که برای آنها راه حلهایی وجود دارد. بطور مثال در شرایط فعلی میتوان برای عرضه ماده خام و محصولات صنایع بالادستی به صنایع پاییندستی ضرب العجل تعیین کرد. همچنین باید از هر نوع رانت و فساد از طریق نظارت جلوگیری کرد.
پژوهشگر ایرنا: منظور شما از رانت و فساد چیست؟
دکتر حبیب الله انصاری: مشکل ما امروز فقط قاچاق نیست. وقتی که یک واحد صنعتی نتواند نیاز خود را به خاطر واسطهها تامین کند، این نوعی رانت و فساد است. امروز یکی از دغدغههای تولید ما کمبود نقدینگی است. امروزه تمام کشورها به تامین نقدینگی واحدهای صنعتی از طریق بانکها و ارایه تسهیلات کمک میکنند. کلمه تسهیلات باید معنا و مفهوم واقعی داشته باشد. چگونه تولیدکننده ما از بانک اعتباراتی میگیرد که حداقل سود ۲۰ تا ۳۰ درصد دارد؛ این تسهیلات نیست. تسهیلات باید حداکثر ۷ تا ۸ درصد باشد. وقتی که تولیدکننده با کمبود نقدینگی مواجه است، آیا تسهیلات با سود ۲۰ درصد به او کمکی میکند؟ تولید کننده البته ناچار است که باز همین تسهیلات را اخذ کند.
امروزه وقتی ما از کارخانهها بازدید میکنیم، در مییابیم که علاوه بر آزمایشگاه، بخش تحقیق و توسعه خود را نیز وسعت بخشیدهاند. تولیدکنندگان ما توانستهاند بخش کیفیتی خود را ارتقا ببخشند، اما تولیدکننده ما باید مدام با دغدغه نقدینگی، تسهیلات طولانی بودن مدت زمان دریافت مواد خام روبرو باشد؟ اینها مسائلی است که باید در کنار هم دیده شود. تولیدکننده بزرگ به دنیا نمیآید، بلکه باید بزرگ شوند. تولیدکننده باید بطور مداوم تیراژ خود را افزایش دهد. متاسفانه یکی از مشکلاتی که در یکی دو دهه گذشته به وجود آمده این است که افراد برای دریافت مجوز تولید به سازمانها مراجعه کرده و به سادگی این مجوز را اخذ میکنند. سوال این است که آیا این افراد برخوردار از صنعت تولید هستند یا خیر؟ تولیدکنندگان نیازی نیست مدرک تحصیلی داشته باشند، اما باید فرهنگ صنعتی داشته باشد. تولیدکننده باید با برنامهریزی، طراحی، تهیه ماشین آلات لازم، نیروهای متخصص و تعیین راهبرد واحدی را راهاندازی و اداره نماید.
ادامه دارد...
نظر شما