دوره جدید سلسله نشستهای «سینماگپ حوزه هنری» با حضور مسعود جعفری جوزانی کارگردان سینمای ایران و جبار آذین منتقد سینما در سالن تماشاخانه ماه حوزه هنری برگزار شد که با موضوع «الزامات سینمای ملی ایران» به بررسی محورها و موضوعاتی چون موقعیت کنونی سینما و موانع دستیابی به سینمای ملی، نقش و سهم سینماگران و دستگاههای سینمایی در شکل دهی سینمای ملی، مهمترین موانع تحقق سینمای ملی، رقابت سینمای ملی و بینالملل، سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری و سایر نهادهای دولتی یا خصوصی در مسیر رسیدن به سینمای ملی» پرداختند.
سینما داریم اما از صنعت سینما محرومیم
در ابتدای نشست جبار آذین منتقد سینما در خصوص جایگاه سینمای ایران گفت: سازمان سینمایی حوزه هنری در صدد برنامههایی نوآورانه در حوزه فرهنگ و هنر کشور است در حالیکه این مجموعه، در دهه ۶۰ شروع بسیار خوبی در زمینه تولید فیلم داشته است؛ اما به علت تغییر و تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، تلاشها با رکود مواجه شد.
وی افزود: سازمان سینمایی حوزه هنری به طور ماهیانه از سینماگران شاخص کشور دعوت میکند که با تحلیلها و بررسیهای خود، راهکارهایی را برای حل مشکلات سینمای ایران تبیین و به بهبود بیماریهای سینمای ایران بپردازند. موضوع الزامات سینمای ملی در شرایط نامساعد کشور و تقویت آن، از جمله اصولی است که به بقای آن کمک میکند. این در حالی است که نمای بیرونی سینمای ایران و سطح فیلمهای تولید و اکران شده در سینما نشان میدهد که ما سینما داریم ولی از صنعت سینما محروم هستیم.
این منتقد سینما خاطرنشان کرد: در کشور ما سینما تعریف و تبیین مشخصی ندارد و این امر در رویارویی با دیگر مشکلات، مانع از جلوهگری سینما شده است در حالیکه امروز با وجود سینماگران خوب، در عرصه تولیدات ملی کمکار بوده و سینمایی تحت عنوان سینمای ملی نداریم.
وی افزود: آنچه که بر روی پردههای سینما به عنوان فیلمهای شبه اجتماعی اکران میشود حاصل خطاها و اشتباهات است. ما برای دستیابی به سینمای ملی نیاز اساسی به خانه تکانی داریم و برای ادامه فعالیت در این عرصه، به انتقال سینما از بازار به صنعت سینما نیاز داریم؛ چرا که باید انقلابی فرهنگی بروز کند تا انحرافات و زواید حذف شده و فضا برای متخصصان فراهم شود.
دیدگاه سیاستزده، شتاب پیشرفت سینما را گرفت
در ادامه، مسعود جعفری جوزانی کارگردان سینما در خصوص سینمای ملی و عوامل ناکامی آن در ایران گفت: سینما یک پدیده فرهنگی عصر مدرنیته است که تولید آن، مجموعهای از نیروهای خلاق و متخصص در عرصههای متناوب و متفاوت هنری، علمی، جامعه شناختی و مدیریتی تا کارگران ساده و بازاریابان را در بر میگیرد. از این رو، امروز سینما یکی از شاخصههای توسعه فرهنگی کشورهای تولیدکننده آن، بهحساب میآید؛ چرا که تا کشوری دارای فرهنگ، نیروی خلاق و دانش کافی نباشد؛ قادر به تولید جمعی (تیمورک) فرهنگی نیست. آن هم تولیدی که محصولات آن مانند هر تولید جمعی دیگر، بتواند به هنگام نمایش گروه، طبقه و یا جمعی از مردم را که نشانه رفته است، جذب کند تا پاسخگوی سرمایه خود باشد. خصیصهای که سینما و سینماگر را مجبور میکند؛ سلیقه مخاطب را در نظر بگیرد.
با پژوهش جامعهشناسانه در فیلمهای سینمایی اعم از فیلمهای تجاری پرمخاطب تا فیلمهای فرهنگی و هنری یک کشور، بهراحتی میتوان به ارزشها، ایدهآلها، رؤیاها، طرز تفکر، سلیقه و نیازهای آشکار و پنهان سیاسی، اجتماعی و روانی آن ملت پی برد.
کارگردان سریال تاریخی در چشم باد در ادامه سخنانش اظهار داشت: به عبارت دیگر، فیلمهای تولید شده یک کشور در مجموع، یک تابلوی تمام قد از سلیقه، آداب و رسوم، اخلاقیات، رؤیاها، باورهای دینی، فلسفی، زبان اشاره، سنتها، رفتارهای اجتماعی، ارزشها، خواستههای آشکار و پنهان سیاسی و بطور کلی روش زندگی و طبقات اجتماعی یک جامعه را در معرض دید جهان قرار میدهد. با این تعریف، شاید بشود پای بندی سینمای ملی به جوهر اصول و ارزشهای فرهنگی که طی تاریخ یک ملت پایدار و پیشرو را در عرصه فرهنگی، انسانی، معنوی و تاریخی استوار نگه داشته، تعریف کرد.
وی همچنین گفت: بدیهی است داشتن چنین سینمایی، تدبیر و برنامهریزی میخواهد. اما اینکه چرا سینمای ایران، پس از دوران طلایی دهه شصت، سیر نزولی طی کرد و امروز در تنگنای ستاره محوری و تجاریسازیهای سطحی گرفتار شده، حرف دیگری است که یک وجه آن به مسئولان و وجه دیگر آن به وضعیت و واقعیتهای اقتصادی موجود بر میگردد.
وی افزود: فراموش نکنیم که در آغاز پیروزی انقلاب، ملت و دولت و مدیر و مسئول و سینماگر یکی بودند و یک هدف داشتند. غول شرق بیدار شده بود و نیروهای مردمی، با انگیزه و خلاق آزاد شده بودند، نیروهای امیدواری که با همه توان، خلاقیت و دانش به میدان آمده بودند. همه یا حداقل بیشترمان با شوق و شور و شعف تلاش میکردیم افق تازهای در سینمای ایران و جهان پدید آوریم. انگیزه و امید داشتیم، چیزی که باعث پیشرفت شد و در مدتی کوتاه سینمای نوین و اندیشمندی پدید آورد؛ که مرکز توجه آزادیخواهان و روشنفکران جهان شد، سینمایی که صفهای طولانی تماشاگران را در داخل کشور و همچنین شیفتگی مسئولان و مدیران جشنوارههای جهانی را در خارج از کشور در پی داشت.
کارگردان فیلم سینمایی جادههای سرد در بخش دیگری از سخنانش گفت: متأسفانه با گذر زمان، دیدگاه سیاستزده، تنگنظرانه حزبی، شتاب پیشرفت سینما را گرفت و آن را به نقطه صفر، که امروز در آن هستیم رساند. جالب است که امروزه، پس از گذشت بیش از صد سال از حضور سینما در ایران و حتی با احتساب تاریخ تولید اولین فیلم ایرانی آبی و رابی ۹۰ سال میگذرد، اما هنوز هیچ قانون و دولتی این پدیده پیشرو و ارزشمند را به عنوان یک صنعت به رسمیت نشناخته است. یعنی هنوز پدیده سینما و کارکنان آن، هیچ تعریف قانونی در ایران ندارند. حتی در سازمان بیمه تأمین اجتماعی هم کارکنان و سازندگان فیلم را تحت عنوان «ماهیگیران فصلی» بیمه میکنند.
وی افزود: جالب است که این تولید جمعی بیتعریف، بیش از فیلم و سینماگر، سازمان، مسئول، مدیر، نهاد، بنیاد، رئیس، منشی، راننده و مستخدم دارد. بودجههایی هم که برای آن تعریف و از جیب ملت پرداخت میشود؛ معمولا صرف جشن و جشنواره و هر چیز و کار بیهوده دیگری به غیر از فیلم و فیلمسازی میشود. جشن و جشنوارههایی که به شیوه موجودات تک یاختهای به سرعت تکثیر میشوند و با وجود خیل فارغالتحصیلان بیکار، هر روز حیات خلوتهای جدیدی به نام مدرسه و دانشکده و دانشگاه سینمایی افتتاح میکنند که جز فقر اندیشه و اقتصادی و خالیکردن جیب مردم، کاری از پیش نمیبرند.
وی همچنین گفت: امروز، فیلم خوب و بد را سینماداران و مافیای سرمایه، تعیین میکنند نه پیشتازان فرهنگ و اندیشه. در شرایط موجود، هر فیلمی که به هر قیمت ممکن تماشاگر بیشتری داشته باشد و سود بیشتری عاید سرمایهدار کند، فیلم برتری است.
جعفری جوزانی سینما را سیاستزده و حزبی معرفی کرد و گفت: واقعیت این است که در شرایط موجود، سینمای ایران پایه و اساسی پایدار ندارد و ذاتا سلیقهای، سیاستزده و حزبی است. در حالیکه سینما بهعنوان یک کالای فرهنگی ملی باید ریشه در واقعیتهای زندگی، رؤیاها، سلیقه، آداب، رسوم و اخلاقیات، آیینها، باورها، اعتقادات و خواستههای سیاسی آشکار و پنهان ملت داشته باشد تا بتواند روح ملی کشور بزرگ ایران را به نمایش بگذارد.
این تهیهکننده و کارگردان باسابقه سینما یادآور شد: یکی از مشکلات کلان و اصلی سینما در ایران نبود یک تعریف قانونی برای این پدیده مظلوم است. یعنی پس از یک قرن هنوز، این این تولید جمعی فرهنگی را بهعنوان صنعت، تعریف و آنرا بهرسمیت نمی شناسند؛ اتفاقی که تا رخ ندهد، معضلات و مصائب کارکنان و محصولات آنها در کشور پا برجاست. یعنی نه میشود از تکثیر و دزدی محصولات سینمایی جلوگیری کرد و نه از سازندگان آن حمایتی بهعمل آورد.
شایان ذکر است سلسله برنامههای «سینماگپ» حوزه هنری به صورت دوهفتگی با حضور چهرههای شاخص سینما یا مدیریت فرهنگی به میزبانی سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار میشود.
نظر شما