ایرانیان از دیرباز فرارسیدن زمستان را با جشن باشکوه مهربانی و مهرورزی در شبی که به بلندای آن شبی نیست، گرامی میدارند. آیینی ملی که با گذر زمان نسل به نسل منتقل شده و مشخصههای ارزشمندی در فرهنگ عامه بر جای گذاشته است. ویژگیهایی که اگر مطالعه و شناخته شوند، میتوانند مَحمل مناسبی برای معانی و معارف والای انسانی باشند. مشاهده برخی از اعمال و آداب و رسوم این شب نشان می دهد، چگونه فرهنگ عامه با تمسک به آیین شبچله معانی و در برخی موارد معارفی را به نسلهای بعد منتقل می کند و بر روی آن تاثیر میگذارد. مطالعه و بررسی کیفیت برگزاری این آیین به همان شیوهای که در فرهنگ مردم ایران وجود داشته است و چگونگی گذراندن وقت در دورهای که رسانهها همچون امروز توسعه نیافته بود، نشان میدهد که صله رحم و تکریم بزرگان به منظور افزایش آگاهی کودکان و نوجوانان، کتابخوانی، شاهنامه خوانی از عناصر متعدد و کهن فرهنگ ایرانیان به شمار میرفته است. تاکید بر سنتهای پسندیده یلدا بدان دلیل اهمیت دارد که غفلت از کارکردهای مهم و تأثیرگذار این آیین خانوادگی و شیوه صحیح و سنتی اجرای آن، نسلهای آینده را از دانستن و شناخت صحیح باز میدارد. بدیهی است ارایه قابلیتهای شادیآفرین و امیدافزای آیین یلدا در محتوای فیلمنامهها، به تصویرکشیدن عناصر و اجزای متعدد آیین یلدا در مستندهای فاخر و ساخت نمایشهای رادیویی، فیلم های داستانی و سینمایی جذاب با معرفی و شناساندن عناصر مغفول آیین یلدا از ضروریات فرهنگ امروز به شمار میرود.
همهساله با فرا رسیدن شب یلدا، آنچه که در اذهان و افکار برخی از ایرانیان تداعی می شود، تکرار خاطرات چنین شبی و در حقیقت همان قصهها و افسانههایی محسوب میشود که امروز تنها کورسویی از این قصهها روشن است. با نگاهی به برگزاری برنامههای سنتی این آیین در مناطق مختلف کشور می توان دریافت که اهمیت این آیین در این شب کمتر از دیگر سنتها مانند نوروز باستان یا سیزده بدر نبوده است.
یلدا، تولدی دوباره
یلدا به معنای نو شدن و تولدی دیگر است، همانطور که برخی از ایرانیان باستان اعتقاد داشتند که این شب خورشید متولد میشود و خاستگاه این باور به تقدس خورشید و روشنایی آن باز میگردد. خوردن آجیل و میوههای مخصوص در این شب به منزله قدردانی از نعمت های پروردگار است. پوشیدن لباس های محلی، پختن غذاهای بومی و سنتی، قصهگویی مادربزرگ و پدربزرگ ها و نیز گرفتن فال حافظ، تهیه انواعی از خوراکیها از دیگر برنامه های شبچله بوده است. اما امروزه با روی آوردن بیشتر مردم به زندگی شهر نشینی یا به عبارتی زندگی مدرنیته این آیین کمکم به فراموشی سپرده شده است. با اندکی جستجو و کارهای پژوهشی نمیتوان آثاری از آیین های سنتی شب یلدا آنچه را که به معنای واقعی در گذشته در بسیاری از خانوادهها برگزار میشد، مشاهده کرد. اکنون به بهانه چنین شبی در بسیاری از مراکز اقامتی و پذیرایی نظیر هتلها و رستورانها در قالب پارتی همگانی و اجرای موسیقیهای زنده که هیچ سنخیتی با سنت های شب یلدا ندارد، این آیین برگزار می شود. کارشناسان و صاحب نظران میگویند در چنین شبی افراد هنرمند با خلق موسیقی مانند نواختن سُرنا، نی و خواندن اشعاری، فضایی توأم با شادی و شعف در میان جمعیت مردم در مناطق مختلف ایجاد می کردند. به اعتقاد آنان گرچه سنت این شب برای دور هم بودن خانوادههاست اما برخی از سنتهای دیرینه این شب به خاطر پیشرفتهای تکنولوژی رنگ و بویی جدید به خود گرفته به طوری که فرزندان خانوادههای امروزی کمتر تمایل به جمع دارند و بیشتر به دنبال استفاده از تکنولوژی هستند. باید گفت چنین وضعیتی یک آسیب فرهنگی است چراکه در برگزاری برنامههای شب یلدا آن هم به شیوه نوین به جز کودکان، نوجوانان و جوانان کمتر افراد کهنسال دیده می شوند.
برگزاری آیین و رسوم ملی در تمامی کشورها اهمیت بالایی دارد زیرا از طریق این رسوم، خرده فرهنگ ها در یک گروه بزرگتر منسجم تر می شوند و آیینهای ملی مانند یلدا و مراسم مذهبی همگی هویتی یکسان می یابند اما اگر این جشن های ملی کارکرد خود را به عنوان ملی بودن از دست بدهند، انسجام جامعه هم دچار آسیب میشود. در سالهای گذشته یلدا به یک بازار رقابتی در میان خانوادههای ایرانی تبدیل شده است و تنها سعی میشود، ظاهر و پوسته آن به نمایش دربیاید و از آن به عنوان گران ترین شب سال یاد می کنند. شکل گیری سرمایه های اجتماعی و صلهرحمی که در این شب شکل می گیرد، ارزش فراوانی دارد که هیچ فردی نمی تواند منکر آن شود. برپایه اظهارنظر برخی جامعه شناسان، به نظر می رسد، نخستین گروهی که آداب و رسوم آیین های شب یلدا را کنار گذاشتند، نسلهای مربوط به دهه ۴۰ و ۵۰ بودند و برنامه های فراموش شده این آیین نیز باید از طرف همین گروه دوباره احیاء شود. شب چله یا یلدا باعث دیدار میان اعضای خانواده و ترویج فرهنگ دینی صله رحم در میان مردم است. امروز این سنت کهن ایرانی اگر چه با وجود تبلیغات وسیع رسانههای نوشتاری و تصویری در حال زنده شدن است اما این سنت در میان بیشتر خانواده های شهرهای بزرگ کمرنگ شده است. با این حال در بیشتر خانواده های روستایی و شهرهای کوچک این آیین در میان خانواده ها با جذابیت خاص برای فرزندان در حال اجرا است که برای حفظ این سنت ها می بایست، مسوولان فرهنگی کشور به این مهم توجه کنند.
سنتشکنیها در برگزاری آیینها
در سالهای گذشته سنتهای آیینی یلدا، جای خود را به ابزار و وسایل دادهاند به طوری که فرارسیدن آن برای برخی از افراد و اقشار ضعیف جامعه به تابویی وحشتناک تبدیل شده است. باید به رسوم و آیینهای ملی نگاهی جدید انداخت و آنها را در چارچوب و قوانین خود برگزار کرد. فشارهای اقتصادی که بر خانواده تحمیل میشود و چشم و همچشمی هایی که برخی از خانوارها آن را اجرا می کنند، سبب می شود تا هدف اصلی بزرگداشت شب یلدا فراموش شود. بعضی خانواده ها در شب یلدا، آنچنان درگیر تجملات و خرید انواع تنقلات و فراهم آوردن غذاهای رنگارنگ هستند که اصل این جشن را فراموش می کنند، در حالی که هدف مهم برپایی این جمع شدنها، نشات گرفته از سادگی و همراه با صداقت به دور از تجملات است. زندگی در مسیری رو به جلو حرکت می کند و همه باید با آن همراه شوند، بنابراین باید در این دوران گذار با تمهیدات ویژه و به روز کردن آیین های گذشته آنها را نیز حفظ کرد.
احیای فلسفه شب یلدا در میان مردم می تواند تنها راه برون رفت از این شرایط و کاهش آسیبهای وارد شده به سنتهای قدیمی باشد. در این میان رسانهها به ویژه صدا و سیما وظیفه دارند تا نظام ارزشی مبتنی بر سادگی و پرهیز از تجملات را در برنامه های خود به جامعه اعلام کنند. نهادینه شدن فرهنگ تقدم ابزار بر اهداف در جامعه می تواند نگران کننده باشد که برای خروج از این وضعیت با آموزش همگانی می توان به آنچه که امروز از آن به عنوان هویت فرهنگی و اجتماعی یاد می شود، دست یافت تا در تغییر مسیر فعلی جامعه مفید واقع شود. همچنین نهادهای اجتماعی و فرهنگی مانند آموزش و پرورش، می توانند نظام ارزشی سادگی همراه با همدلی را معرفی و از شدت آسیبهای وارد شده به سنتهای قدیمی جلوگیری کنند.
جلوهنمایی و تظاهر به اجرای سنتها
جلوهنمایی و تظاهر به اجرای سنتها در زمان حاضر از اولویتهای جامعه شده است. در دنیای کنونی مردم به جای اندیشیدن تنها به ظواهر توجه میکنند و این مساله سبب می شود تا سهم عقل و اندیشه در جامعه و تصمیمگیریهای مهم زندگی کمتر شود. ایرانیان دارای کهنترین تاریخ تمدن بشری هستند و بخش بزرگی از دانش، ادبیات، علم و فلسفه دنیا را تولید کردهاند. حال باید دید که چرا به جای استمداد از این پیشینه درخشان و نیز کمک گرفتن از عقل سلیم و دانش بشری به جای ساختن فرهنگی غنی و ریشه دار که بتواند منبع الهام برای دیگر جوامع که ذخیره فرهنگی کمتری از ایران دارند باشد، جشن ها و مراسمهای دیگری را که هیچ گونه سنخیتی با آداب و رسوم ما ندارد، جایگزین فرهنگ هفت هزارساله خود کرده و اساسیترین رکن اجتماع که همانا پیوند خانوادگی است به ورطه نابودی کشیده ایم. در این میان افرادی هستند که با مسرت، این بحران هویت را راهی به طرف مدرنیته و تجدد تلقی میکنند. وقتی مردم بر مبنای سادگی و صداقت اقدام به برگزاری آیین شب یلدا کنند به طور قطع تاثیر حفظ این سنتها در جامعه بیشتر خواهد بود. دورهمیها در سالهای گذشته به دلیل رشد فزاینده شبکههای اجتماعی و مجازی بسیار ضعیف شده و بیشتر آیینها مانند شاهنامهخوانی و شعر خوانی در شب یلدا و دیگر مناسبت ها فراموش شده است. رسانه های مجازی به یک ابزار لازم و ضروری در میان خانواده ها تبدیل شده اند و ارتباط و پیوند روابط را تحت تاثیر خود قرارداده اند و به نوعی حس غریبگی را به وجود آورده اند. انسجام فرهنگی بحثی است که در مناسبت ها باید به صورت محوری تداوم پیدا کند تا فرهنگ شنیداری از میان نرود. انتقال تجربیات سینه به سینه در حال حذف شدن است و نسل بعدی تجربه شنیدن قصه از مادربزرگ و پدربزرگ های خود را ندارد. بیشتر افراد وقت خود را به تنهایی می گذرانند و در فضاهای مجازی سیر می کنند و در دنیای واقعی این رفت و آمدها بسیار محدود شده و فلسفه و چرایی این سنت ها از میان رفته و تنها شبی برای وقت گذراندن و از روی اجبار است. بنابراین باید به بهانه سنت دیرینه شب یلدا به دنیای واقعی بازگشت و در کنار خانواده های خود جشن واقعی را برگزار کرد.
منابع:
آنی زاده، علی، بازی های سنتی در فرهنگ مردم،تهران: مرکز تحقیقات صداوسیما.
محمدی ری شهری، محمد، قم: دارالحدیث
احمدی، سیف الله، نقد از محمدحسین عراقی، دستجرده، گلپایگان، اصفهان، ۱۳۶۹
نظر شما