پیشنهاد استعفا و پیگیری استیضاح به نفع کشور است؟

تهران-ایرنا- استعفا و استیضاح واژه‌های این روزهای مجلس، محافل سیاسی، رسانه‌ای و البته مشترک میان برخی طیف‌های راست و چپ است اینکه اما این پیشنهاد و آن تهدید علیه رئیس دولت تا چه اندازه نافع منافع ملی خواهد بود؛ مشخص نیست.

همزمان با افزایش دشواری‌های اقتصادی در کشور عادت دیرینه مقصریابی در بحران، شدت گرفته و مقصری تنهاتر از قوه مجریه هم در دکان عطاران سیاسی هر دو جریان راست و چپ پیدا نمی‌شود. از یک سو نمایندگان مجلس به بهانه‌های متنوع موضوع استیضاح رییسجمهوری و اعضای کابینه‌اش را به صورت متناوب مطرح می‌کنند و از سوی دیگر برخی همفکران دیروز حجت‌الاسلام «حسن روحانی» این روزها از استعفای او به عنوان راه‌حل کاستن از تنش‌های موجود و عبور از شرایط سخن می‌گویند. این در حالی است که به اذعان خود این منتقدان دشواری‌های دولت تدبیر و امید به ویژه در دور دوم بسیار بیشتر از همه دولت‌های جمهوری اسلامی بوده است.

قانون درباره استیضاح و استعفای رئیس جمهوری چه می‌گوید؟

موضوع استیضاح رئیس‌جمهوری در اصل ۸۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و در بند دوم نص این اصل آمده است: «در صورتی که حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رئیس‌جمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوة مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند، رئیس‌جمهور باید ظرف مدت یک ماه پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و در خصوص مسائل مطرح شده توضیحات کافی بدهد. در صورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رئیس‌جمهور، اکثریت دو سوم کل نمایندگان به عدم کفایت رئیس‌جمهور رای دادند مراتب جهت اجرای بند ده اصل یک‌صد و دهم به اطلاع مقام رهبری می‌رسد.»

اصل ۱۳۰ قانون اساسی هم به موضوع استعفای رئیس‌جمهوری پرداخته و نوشته است: «رئیس جمهوری استعفای‌ خود را به‌ رهبر تقدیم‌ می‌کند و تا زمانی‌ که‌ استعفای‌ او پذیرفته‌ نشده‌ است‌ به‌ انجام‌ وظایف‌ خود ادامه‌ می‌دهد.» همچنین در اصل ۱۳۱ قانون اساسی هم می خوانیم: «در صورت‌ فوت، عزل، استعفاء، غیبت‌ یا بیماری‌ بیش‌ از دو ماه‌ رئیس‌ جمهور و یا در موردی‌ که‌ مدت‌ ریاست‌ جمهوری‌ پایان‌ یافته‌ و رئیس‌ جمهور جدید بر اثر موانعی‌ هنوز انتخاب‌ نشده‌ و یا امور دیگری‌ از این‌ قبیل، معاون‌ اول‌ رئیس‌ جمهور یا موافقت‌ رهبری‌ اختیارات‌ و مسئولیت‌های‌ وی‌ را بر عهده‌ می‌گیرد و شورایی‌ متشکل‌ از رئیس‌ مجلس‌ و رئیس‌ قوه‌ قضائیه‌ و معاون‌ اول‌ رئیس‌ جمهور موظف‌ است‌ ترتیبی‌ دهد که‌ حداکثر ظرف‌ مدت‌ پنجاه‌ روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب‌ شود.»

طیف‌های سیاسی موافق و مخالف استعفا و استیضاح

رییسجمهور استعفا دهد یا رییسجمهور را استیضاح می‌کنیم، دو روی یک سکه هستند که طیفی از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان آن را طرح می‌کنند اما این لزوما به معنای نظر دیگر طیف‌ها و وجود اجماع نیست. در گونه‌شناسی این گروه‌ها اصلاح‌طلبان و اصولگرایان خود به چند دسته تقسیم می‌شوند. پیشنهاد دهندگان استعفا از جناح اصلاح‌طلب امثال «عباس عبدی» هستند که برای خود مقام تئوریسین این طیف قائل‌اند. در برابر این چهره‌ها اما طیف گسترده‌ای از اصلاح‌طلبان در احزاب مختلف مانند اتحاد ملت و کارگزاران قرار دارند که مخالف چنین پیشنهاداتی هستند.

عبدی در یادداشتی فضای پرتنش در کشور را بهانه استعفای روحانی می‌داند در برابر اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در تازه‌ترین نشست خود در واکنش به چنین پیشنهاداتی تاکید کردند: «کنار رفتن روحانی ممکن است بر مشکلات کشور و سختی معیشت مردم بیافزاید.»

«یدالله طاهرنژاد» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی هم تاکید می‌کند: «با وجود اینکه انتقادات جدی به عملکرد دولت دارم، اما مسئله استعفای رئیس‌جمهور را به صلاح‌ کشور نمی‌دانم و معتقدم که همه گروه‌ها و جریان‌های سیاسی باید علاوه بر روحیه نقادی، از هیچ کمکی به دولت برای عبور از وضعیت فعلی دریغ نکنند.»

اصولگرایان هم موضع یکسانی درباره استعفا و استیضاح ندارند اما بنیان فکری آن‌ها با اصولگرایان متفاوت است. عمده موافقان برکناری روحانی پایداری‌های اصولگرا در مجلس هستند که نخستین بار در اسفند سال گذشته ایده استیضاح‌ رئیس‌جمهوری را مطرح کردند و پس از آن به هر بهانه‌ای، تعداد انگشت‌شماری امضا جمع کرده و این موضوع را رسانه‌ای می‌کنند. این اما موضع تمام نمایندگان نبود و از همان ابتدای طرح موضوع استیضاح نمایندگان فراکسیون‌های ولایی و مستقلین و امید با آن مخالف بودند.

میان جریان های اصولگرا هم چهره‌هایی مانند «مهدی چمران» و «امیر محبیان» مخالف طرح چنین مسائلی در مقطع کنونی هستند اما با دلایلی متفاوت. محبیان تاکید می‌کند استعفا در این شرایط جدای از اینکه می‌تواند مشکلاتی برای کشور به وجود بیاورد، یک سنت نادرستی نیز ایجاد می‌کند؛ این سنت نادرست که وقتی کسی مدیریتی را بر عهده دارد و نمی‌تواند در مدیریت خود آنچنان که باید موفق باشد و یا انتقاداتی نسبت به مدیریت او وجود دارد، استعفا بدهد و برود. چمران اما مخالف استعفاست چون رقیب را در به وجود آمدن شرایط کنونی مقصر می‌داند و می‌گوید: «کسانی که شرایط را به اینجا رسانده خودشان هم باید بایستند و پاسخگو باشند. اصلاح طلبان به دنبال این هستند که بین مردم جایگاهی باز کنند و اعلام کنند ما با روحانی فاصله و تفاوت داریم. درحالی که روحانی را این ها رئیس جمهور کردند و اگر حمایت این ها نبود روحانی رئیس جمهور نمی شد. لذا این کار فریب مردم است.»

اما مردمی که چمران یا دیگر افرادی که پیشنهاد گذر از دولت را می‌دهند؛ تمایل دارند بدانند نمایندگان مجلس به چه بهانه‌ای در پی استیضاح رییس دولت هستند؟ پرسشی که گرچه پاسخ‌های آن کلیشه‌ای بوده اما لزوما قانع‌کننده نیست. سخنان تفرقه‌انگیز، اجرا نکردن سیاست اقتصاد مقاومتی، بی‌کفایتی در مدیریت اجرایی کشور، وضعیت ارزی و اقتصادی کشور مهمترین محورهای این بهانه‌ها هستند که این روزها بر مبنای آن‌ها برخی در پی آوردن دوباره رئیس‌جمهوری به مجلس برای پرسش و پاسخ تلاش می‌کنند.

این میان اما استیضاح کنندگان بهارستان و پیشنهاددهندگان استعفا به خوبی می‌دانند که دولت دوم تدبیر و امید بیش از آنکه متهم به محورهای فوق باشد قربانی زیاده‌خواهی‌های خارجی و کارشکنی‌های داخلی بوده است. شاید عامه مردم به دلیل ملاحظاتی که دولت داشت، به صورت کامل ندانند اما استیضاح‌کنندگان رییس جمهوری و پیشنهاددهندگان استعفا به خوبی می‌دانند که تحریم‌های آمریکا علیه ایران با اقتصاد کشور چه کرده است.  دولت بنا به دلایلی تلاش کرده بود که درباره عمق بحرانی که تحریم برای ایران به وجود آورده است سکوت کند تا جامعه دستکم بار روانی آن را کمتر به دوش کشد. استراتژی سکوت دولت اما این روزها امر را برای برخی مشتبه ساخته که دولت مقصر تام و تمام شرایط موجود است.  از همین روست که ربیعی در یادداشت آغاز هفته خود درباره «تحریم واقعیت تحریم» گفته است: «امروز من معتقدم ما اشتباه کردیم، باید مساله تحریم را برای مردم به‌طور شفاف تبیین می‌کردیم، اما به‌دلیل عدم سوءاستفاده دشمنان امکان تشریح وضعیت را برای مردم نداشتیم و نتیجه اینکه مخالفان دولت آن را دستمایه اتهامات ناروا علیه دولت قرار دادند. مخالفان دولت از تحریم‌ها خشنودند که دولت تحت فشار قرار می‌گیرد.»

«اسحاق جهانگیری» معاون اول دولت هم در همایش ملی ایثار اجتماعی با اشاره به بخشی از بحرانی که واقعیت تحریم برای ایران ایجاد کرده، گفته است: هیچ وقت فکر نمی کردیم کشور مستقلی مثل هند هم نفت ما را نخرد.»

پیش‌کشندگان موضوع استعفا هم که روزگاری در زمره حامیان سفت و سخت دولت بودند، برای جداسازی راه و به صفر رساندن حمایت خود از دولت چنین پیشنهادی می‌دهند. این گروه اما نمی‌دانند که در اقیانوس اعتماد مردم به حاکمیت؛ همگی در یک کشتی نشسته‌اند و روحانی از سوی همین مردم به راندن این کشتی مامور شده است. جدا کردن راه در داخل این کشتی و عبور از ملوان آن نمی‌تواند آن‌ها را به ساحل اعتماد مردم و پیروزی در انتخابات بازگرداند.

تبعات استعفا و استیضاح

«متاسفانه توجه نمی‌کنند در چه شرایطی هستیم.» این جمله ربیعی شاید بهترین پاسخی است که این روزها می‌توان به پیشنهاددهندگان استعفا و استیضاح داد. شرایط حال حاضر ایران تاب و توان پذیرش بحث‌هایی مانند برکناری دولت به هر نوع ندارد. اقتصاد و روابط بین‌المللی در ایران تابع سیاستی است که ثبات می‌طلبد و هرگونه بی‌ثباتی نه دولت بلکه کشور را با تهدیدات اقتصادی شدید و فشارهای بین‌المللی مواجه می‌کند. فراموش نباید کرد که در یک سال گذشته استعفای «محمدجواد ظریف» به عنوان یکی از وزرای کابینه اقتصاد ایران را با تلاطم روبرو کرد و واکنش‌های گسترده داخلی و خارجی در پی داشت. حتی اگر بپذیریم که پیشنهاددهندگان استعفا و پیگیران استیضاح به بهانه و انگیزه حمایت از جامعه به چنین طرحی رسیده اند؛ شرایط کنونی زمان مناسبی برای اجرای آن نخواهد بود زمانی که طراحان طرح و آلترناتیوی برای پیشنهاد خود ندارند و در برابر این پرسش‌ها سکوت می‌کنند که آیا با عبور از روحانی و دولتش، شخص بعدی و دولت آینده قادر خواهد بود ثبات اقتصادی را به ایران بازگرداند؟ تحریم‌ها را از میان بردارد؟ زیاده‌خواهی‌های ترامپ را به نحوی غیر از شعارهای آرمانی پاسخ گوید؟ پرسش‌های پاسخ‌های چندان امیدوار کننده‌ای ندارند آن زمان که بدانیم بخشی از مخالفان این روزهای دولت یا کارنامه‌ای سرشار از ناکامی دارند و یا اساسا در کارنامه سیاسی خود جز تئوری‌های روزنامه‌ای پیشنه اجرایی خاصی ندارند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha