۷ دی ۱۳۹۸، ۷:۴۸
کد خبرنگار: 982
کد خبر: 83608901
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

نگاهی متفاوت به زندگی در کتاب «سایه باد»

۷ دی ۱۳۹۸، ۷:۴۸
کد خبر: 83608901
نگاهی متفاوت به زندگی در کتاب «سایه باد»

اراک - ایرنا - «سایه‌ باد» عنوان مجموعه شعری از «مهدی علیمرادی» است که در آن به زندگی از جمله موضوعاتی چون عشق، جدایی و نومیدی نگاهی متفاوت شده است.

این کتاب ۱۱۶ صفحه‌ای با شمارگان یک‌هزار نسخه در قطع رقعی از سوی انتشارات آنیما منتشر شده و با قیمت هر جلد ۱۰ هزار تومان در اختیار علاقه‌مندان به شعر و ادب فارسی قرار گرفته است .

در این کتاب ۲۸ قطعه شعر به سبک نو منتشر شده و با لحنی ساده و صمیمی روایتی از موضوعات مختلف را در قاب ذهنی خواننده ترسیم می‌کند و به بیان اندیشه‌های شاعر و نگاه او به موضوعات مختلف می‌پردازد.

بوم، کوچه، وعده، پیشتاز، آینه، جنگل، سیب، پرتقال خونی، بوم‌رنگ، آگهی گم‌شده، آغوش، کیف دستی، دکمه، خواب‌روی و پاپیروس نمونه‌ای از عنوان‌هایی است که برای اشعار این مجموعه انتخاب شده است.

در قطعه شعر بوم، شاعر قابی از تابلوی داستانی را ارایه داده که چشم انتظاری را در افق دوردست به نمایش می‌گذارد و در بخشی از این شعر آمده است: «اسکله پای چند مرد است، که گم‌شده‌ای در دریا دارند، آنقدر خیره به دور، که موجی تکانشان نمی‌دهد...»

شعر پاپیروس تصویر متفاوتی از نیروی مرموز عشق است و شاعر بیان می‌کند: «می‌نویسم دوستت دارم، واگر این کاغذ، بخواهد به اصالتش برگردد، موریانه‌ای را، عاشق می‌کند... د.»

شاعر در بازی با کلمات و تصویرسازی تبحر خاصی دارد به‌طوری‌که در شعر خالی آورده است  «حتی اگر، از دور این میز هم، یک صندلی کم شود، جای کسی که نیست، پرنخواهد شد...»

در لابه‌لای برخی از اشعار ارایه شده در این  مجموعه گاه رد پای یاس و ناامیدی موج می‌زند و شاعر در چینش کلمات کوشیده حس درونی خود را به مخاطب منتقل کند آنجا که در قطعه شعر بوی خون عنوان می‌کند: «باد در کوچه‌های بن‌بست می‌میرد، گیاهی که از ترک خیابان سردر بیاورد می‌میرد، پرنده‌ای که در لانه‌اش قفس بگذارند می‌میرد، عمر، مثل لباسی نخ‌کش شده، دارد ذره ذره از تنم کم می‌شود و من، کوسه‌ای هستم که تنها می‌مانم... م.»

در قطعه شعر قیچی نگاه ظریف شاعر به جدایی با واژگانی جنایی جان گرفته و نوعی هیجان و حس خاصی را در این سروده ایجاد کرده است آنجا که شاعر می‌گوید: «مردی ایستاده بود، با تفنگی در دست، از عکسش صدای شلیک می‌آمد، زنی خیابان را دونیم کرده بود، چهارگوشه عکس سکوت بود، جز زن که هرچه رفت از مادر، خارج نمی‌شد... د.»

«مهدی علیمرادی» شاعر اراکی در سال  ۶۸ متولد شد و آشنایی‌اش با ادبیات از دوران نوجوانی و به زمانی برمی‌گردد که تابستان را در یک دکه کتابفروشی و روزنامه فــروشی گذرانده و همین واسطــه علاقمندی‌اش به شعر شده است.

اخبار مرتبط

  • «لب‌خوانی سکوت»

    «لب‌خوانی سکوت»

    اراک - ایرنا - «لب‌خوانی سکوت» عنوان مجموعه شعری است که توسط «علی شاملو» سروده و به چاپ رسیده…

  • «ایستاده در غبار»

    «ایستاده در غبار»

    اراک - ایرنا - « ایستاده در غبار» عنوان مجموعه سروده های یک شاعر اراکی به نام «لیلا همافر»…

  • «سمفونی صلح»

    معرفی کتاب

    «سمفونی صلح»

    اراک - ایرنا - سمفونی صلح با مضمون صلح ، جنگ و رهایی و عنوان کتاب شعری است که توسط «حیدر حیدری…

  • «بگذار بی‌گذرنامه زندگی کنم»

    «بگذار بی‌گذرنامه زندگی کنم»

    اراک - ایرنا - «بگذار بی‌گذرنامه زندگی کنم» عنوان مجموعه شعر «معصومه داوودآبادی» است که در…

  • «باران تویی»

    «باران تویی»

    اراک - ایرنا - «باران تویی» عنوان مجموعه شعری از سروده‌های سید «طاها فارسی» است که با شمارگان…

  • «تاریخ نانوشته، جغرافیای خالی»

    «تاریخ نانوشته، جغرافیای خالی»

    اراک - ایرنا - «تاریخ نانوشته، جغرافیای خالی» عنوان کتابی از سروده های «زینب میرزایی» است…

  • «پای احساس در میان است»

    «پای احساس در میان است»

    اراک - ایرنا - «پای احساس در میان است» عنوان مجموعه شعری از سروده‌های «آزاده آرامی» است که…

  • «با درخت همسایه‌ام»

    «با درخت همسایه‌ام»

    اراک - ایرنا - «با درخت همسایه‌ام» عنوان مجموعه سروده‌های «ستاره عیسی‌وند» است که به چاپ رسیده…

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha