درسالهای نه چندان دور که به برکت مصرف درآمدهای سرشار نفتی نسلهای آینده، به خود غره بودیم وخود را بینیاز از دنیا میدیدیم، کمتر کسی فکر میکرد برای انتقال سادهترین تراکنش خارج از مرزهای کشور دچار دردسر و هزینه گزاف شویم.
سالها گذشت و از مبدع بودن گفتگو تمدنها رسیدیم به دورهای که با بهانههای واهی تمام بدخواهان به اجماع علیه ما رسیدهاند و ماهی نیست که علیه این مرز و بوم قطعنامهای ظالمانه و حکم بلوک اموالی از بیت المال مملکت صادر نشود.
برای دست اندکاران تجارت بینالملی، لمس تحریمهای دور دوم به مراتب سختتر و ملموستر شده است. موج ایران گریزی باعث شده تا صادرکنندگان اجناس خود را ارزانتر بفروشند و پول خود را به سختی و تحمل چندین هزینه انتقال دریافت کنند و واردکنندگان نیز جنس گرانتر خریداری کرده و هزینه گزاف متحمل شوند.
کم کم با علنی شدن وقتکشی در خصوص تعین تکلیف نهایی پیوستن به معاهده مالی، واژه FATF بر سرزبانها افتاد؛ از وکیل التجاری که نامش را نمیتواند صحیح تلفظ کند گرفته تا دلسوزان و دلواپسان درباره این مساله ساعتها صحبت کردند، اما دستاندر کاران مجمع تشخیص نظام رای به تشخیص فوریت تعین تکلیف ندادند. حالا وقت در حال اتمام است و ما ماندیم و کره شمالی در برابر ۹۵ درصد اقتصاد دنیا.
ملموسترین خروجیهای تحریم در موج دوم برای مردم عادی نوسان و افزایش نرخ ارز تا تورم فزاینده اقلام و کالاها بود، تا اینکه در مردمیترین و فراگیر ترین ورزش کشور یعنی فوتبال نیز اثراتش را به رخ کشید و برای پرداخت حق الزحمه یک مربی بینالمللی برای ورزشی که جزو تروریسم نیست، دچار مشکل شدیم و باقی داستان.
آنچنان زمان ضیق است که دیگر مجالی برای شرح واقعه بصورت کلاسیک برای کسی که خود را به خواب زده نیست؛ گویی هنوز دلواپسان نمیدانند که این معاهده، قرارداد نیست و فقط یک رتبهبندی ریسک کشورهاست. همینطور نمیدانند که هیچ نیازی به افشای اطلاعات مالی کشور نیست اما با در بوق و کرنا کردن این اطلاعات غلط، سعی در ترساندن مردم از فرجام این امر دارند.
یکی از نگرانیهای بینالمللی ما بر اساس اولویتهای کلان نظام، حمایت از مردم مظلوم سوریه و لبنان دربرابر رژیم خونخوار صهیونسیم است. جالب است هر دو کشور عضو این پیمان مالی هستند و دچار نشت اطلاعات یا دریافت کمک نشدهاند!
با همه این اوصاف، کمتر کسی تصور میکرد حلقه تحریم روز به روز بر ما تنگتر شود و فعالان اقتصادی که تعبیر رهبر معظم انقلاب، سربازان جنگ اقتصادی هستند را هدف قرار دهد.
تصور سختی و تبعات پیوستن به لیست سیاه FATF برای افراد غیر دخیل درحوزه تجارت آسان نیست، به خصوص در زمان بعد از لغو تحریمها و کمتر کسی مدعی است که تحریمها قرار است تا ابد گریبانگیر کشور باشد.
در شرایط وقوع این اتفاق، کشورهای ترکیه و روسیه که اندک تعاملاتی بواسطه بانکهای دسته چندم با ایران دارند، به احتمال زیاد به یاران گذشته ما مثل چین و هند میپیوندند و ما میمانیم و شبکه صرافی عراق و افغانستان و درصدهای بالای انتقال. در آن صورت دیگر حتی خبری از بانک کولنی که یک موسسه چند نفره بود و به برکت درصدهای گزاف دریافتی از ما سری در سرها پیدا کرده، نخواهد بود.
احتمال تشدید نرسیدن دارو به بهانههای جدید وجود دارد و تکلیف دانشجویان و سایر ایرانیهای مقیم کشورهای خارجی که دیگر اظهرمن الشمس است. در زمینه سرمایهگذاری خارجی حتی اگر اقتصادی ترین و پربازدهترین طرحها را داشته باشیم، کمترین شانس را حضور یک سرمایهگذار خارجی خواهیم داشت.
قصد ما از نوشتن، آشنایی با دغدغههای آتی است که دامنهاش از تجارت فراتر رفته و عموم مردم را در بر میگیرد. ای کاش کسانی که امروز از هر تریبونی جهت اعلام مخالفت خود درباره پیوستن به FATF استفاده میکنند، در صورتی که اقتصاد کشور دچار تکانه شدید بواسطه قرار گرفتن در لیست سیاه شد، از همان تریبون مسولیت کار خود را قبول کنند.
سوال این است مگر ما طی این سالها قربانی تروریسیم نبودهایم، از عزیزترین دانشمندان هستهای تا مردم بیگناه؛ مگر عالیتر از فتوای ولی فقیه حکمی داریم وقتی که فرموندهاند استفاده غیرصلحآمیز از انرژی اتمی و کمک به تروریسم حرام است. پس چطور باید این مهم را به زبان بینالمللی ترجمه کرد؟ چطور باید از لابی سعودی وصهیونیسم بهانهزدایی کرد؟ شاید فردا خیلی دیر باشد.
نظر شما